عارف و فال نیک اصلاح‌طلب بدلی

عارف و فال نیک اصلاح‌طلب بدلی

محمدرضا عارف حتی اگر در نماز جمعه‌ ۲۹ خرداد ۸۸ پای درددل رهبری با امام زمان گریه هم نکرده بود، صرف حضور در آن نماز جمعه‌ خاص کافی بود که خط او را از تندروها جدا کند.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، محمدرضا عارف حتی اگر در نماز جمعه‌ 29 خرداد 88 پای درددل رهبری با امام زمان گریه هم نکرده بود، صرف حضور در آن نماز جمعه‌ خاص کافی بود که خط او را از تندروها جدا کند. تندروهایی که در آن نماز جمعه غایب بودند و همان زمان نقشه‌ اردوکشی‌های خیابانی بعدی را در سر می‌پروراندند و در نهایت مسیری را رفتند که نظام را تا لبه‌ پرتگاه برد. آیا عارف از جنس آنهاست؟

عارف این روزها از هم جناحی‌هایش دلخور است. او برای ریاست مجلسی که با آن همه هیاهو مدعی بودند اکثریتش را در دست دارند، رأی نیاورد و تصور می‌کند خیانت هم‌جناحی‌هایش در بهارستان باعث شده تا او رئیس مجلس نشود. این البته تحلیل درستی نیست؛ واقعیت این است که عارف و دوستانش نتوانستند به شناخت مناسبی از آرایش سیاسی نمایندگان مجلس دست یابند و در واقع فریب تبلیغات خود ساخته را خوردند. با این همه، پنهان نیست که جمعی از کسانی که عارف متوقع بود پی ریاست او باشند، ضمن حمایت از لاریجانی، دنبال انصراف عارف از کاندیداتوری ریاست مجلس رفتند. گرچه که این حمایت تأثیر چندانی بر تعداد آرای لاریجانی و عارف نداشت، اما برای دلخورتر کردن عارفی که از سال 92 دلخور یک انصراف اجباری بود، کفایت می‌کرد. عارف با دلخوری و بدون اعلام حمایت از حسن روحانی انصراف داد و با حفظ فاصله میان خود و دولت یازدهم در سه سال گذشته، نشان داد این دلخوری جدی است. او بعدتر به جایگاهی هم در دولت یازدهم نرسید و انصراف او قدر دانسته نشد و حاصلی هم برای او نداشت.

در انتخاب ریاست مجلس نیز از دو گروه اصلاح‌طلبان و حامیان دولت، گروه دوم فاصله‌ قابل توجهی از عارف گرفتند؛ شاید هم چون سیاس‌تر بودند و گرچه شعار پیروزی در انتخابات را می‌دادند اما تحلیل‌های خود را بر واقعیت منطبق کردند و نه بر شعارها. چندان هم اهل هزینه دادن پای جناح و کاندیدای جناحی نبودند و به جای اینکه حول کاندیدای خود جمع شوند تا پیروز شود(یا حتی نشود) حول کاندیدای پیروز جمع شدند که او را کاندیدای خود بدانند. از عارف هم تا جایی دفاع کردند که می‌دانستند پیروز می‌شود. عارف از جنس اینها نیست؛ نه تا این حد سیاس و نه اهل دور زدن سیاسی و نه لابی‌کننده‌ ماهر. به نظر می‌رسد عارف باید نگاه دقیق‌تری به حامیان لیست امید داشته باشد؛ شاید لازم باشد همچنان هویت مستقل از روحیه کارگزارانی را حفظ کند. وحدت در انتخابات هفتم اسفند فاصله‌ای را کم نکرده است.

و اما اصلاح‌طلبان؛ جریانی که عارف از میان آنها برخاسته، اما فراز و فرودهایی که عارف با آنان داشته، نشان می‌دهد نگاه ابزاری اصلاح‌طلبان شامل خیلی گزاره‌ها و افراد می‌شود؛ حتی خودی‌های‌شان. روزی که او را می‌خواستند، کاندیدای‌شان بود. فردایش او به عنوان تنها کاندیدای اصلاح‌طلب انتخابات 92 باید انصراف می‌داد، چون لیدرهای اصلاح‌طلب اینگونه تشخیص داده بودند. هدف، بردن در انتخابات بود و این میانه نتایج نظرسنجی‌ها نشان می‌داد عارف نمی‌تواند ابزار مناسبی برای رسیدن به این هدف باشد. او انصراف داده شد. بعدتر اغلب اصلاح‌طلبان او را به ریاست مجلس وعده دادند و از تصور در دست گرفتن ریاست دو قوه، دهان‌شان شیرین می‌شد؛ تصوری که زمان زیادی برد تا اصلاح‌طلبان پی به غلط بودنش ببرند. در انتخابات مجلس او سرلیست بود، چون در وضع موجود، کسی دیگر نبود که اصلاح‌طلبان ذیل اسم او لیست بدهند و از سویی آنها تصور می‌کردند عارف آنها را به هدفشان یعنی پیروزی در انتخابات مجلس می‌رساند. وگرنه دور نبود روزی که عارف را اصلاح‌طلب بدلی نامیده بودند و نمی‌خواستند او را در میان خود پذیرا باشند. این دسته تصور می‌کردند عارف می‌تواند جایگاه قوه مقننه را بعد از سه دوره، به اصلاح‌طلبان برگرداند و برای همین آن تندروی‌ها و بدلی و قلابی نامیدن‌ها را موقتاً فراموش کردند. آنها در تحلیل آرایش سیاسی نمایندگان مجلس دچار خطا شدند، وگرنه اگر یقین به باخت عارف داشتند، هرگز لاریجانی یعنی فرد پیروز را رها نمی‌کردند و به حمایت از عارف ادامه دهند. حالا هم در انتخاب رئیس کمیسیون آموزش، چون سودای باخت اصولگرایان را دارند، دور عارف جمع شده‌اند؛ بلیت عارف را وسط گذاشته و با خود می‌گویند اگر باختیم هم هزینه‌اش از اعتبار ما نرفته، عارف وسط میدان بوده است! وگرنه عارف برای ریاست شعبه 13 بررسی اعتبارنامه‌ها رأی نیاورد، چه رسد به کمیسیون آموزش. و کم‌کم عارف خواهد دید که جایگاهش از ریاست جمهوری و ریاست مجلسی که برای خود توصیف کرده بود، به کجا تقلیل یافته است. عارف از جنس آنها هم نیست؛ نه در آن حد نگاه ابزاری به همه چیز و همه کس دارد، نه به وقتش، دنباله‌رو تندروی‌های آنان است.
عارف اهل سیاست بازی‌های اینگونه نیست. شاید وقتش رسیده اعتبارش را از وسط سیاست‌بازی‌های کارگزارانی و اصلاح‌طلبی جمع کند و از اصلاح‌طلب بدلی بودن، نه دلخور که خشنود و مفتخر باشد. این بدلی بودن را به فال نیک بگیرد؛ هویت مستقل از این هر دو گروه سیاسی برای خود تعریف کند و به علم و فرهنگ برسد؛ مقوله‌هایی که با دنیای ساده عارف منطبق‌تر است تا دنیای هزار رنگ سیاست کارگزارانی و اصلاح‌طلبی. در دنیای سیاست نمی‌شود هم برای درددل آیت‌الله خامنه‌ای با امام زمان نشست و اشک ریخت و هم لیدر جریانی بود که موسوی و کروبی را قهرمان می‌دانند.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار رسانه ها
اخبار روز رسانه ها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon