منافع ایران در رقابت انتخاباتی ۲۰۱۶ آمریکا: کدام شاخص؟

منافع ایران در رقابت انتخاباتی 2016 آمریکا: کدام شاخص؟

با توجه به قطعی شدن رقابت میان هیلاری کلینتون از حزب دموکرات و دونالد ترامپ از حزب جمهوریخواه، این پرسش مطرح است که پیروزی کدام یک از این دو کاندیدا برای ایران دارای مطلوبیت بیشتری است؟

به گزارش خبرگزاری تسنیم، انتخابات ریاست جمهوری 2016 آمریکا به مرحله رقابت کاندیداهای رقیب از دو حزب جمهوری خواه و دموکرات رسیده است. در چنین شرایطی در محافل فکری و کارشناسی کشور به صورت جدی به دنبال یافتن پاسخ برای این پرسش هستند که اساسا ایران باید روی کدام کاندیدای ریات جمهوری آمریکا شرط بندی کند؟ در واقع، این پرسش ناظر بر این مساله است که در ایران به طور سنتی گفتمان کاندیداهای دو حزب اصلی آمریکا پایش می شود و بر اساس آن کاندیدای مطلوب بیشتر مورد توجه قرار می گیرد.

البته در تجزیه و تحلیل گفتمان کاندیداهای رقیب، سابقه بر خورد روسای جمهوری آمریکا از دو حزب با ایران در گذشته همواره مورد توجه قرار می گیرد و در این خصوص عموما به این نکته توجه می شود که عملکرد کدام حزب برای ایران فرصت ساز یا تهدید زا بوده است.

بنابراین اکنون و با توجه به قطعی شدن رقابت میان هیلاری کلینتون از حزب دموکرات و دونالد ترامپ از حزب جمهوریخواه، این پرسش مطرح است که پیروزی کدام یک از این دو کاندیدا برای ایران دارای مطلوبیت بیشتری است؟

قبل از آنکه بخواهیم به پرسش مزبور پاسخ دهیم، نیازمند واکاوی گفتمان کلینتون و ترامپ در حوزه سیاست خارجی تا این مرحله از رقابت های انتخاباتی هستیم. با علم به اینکه بسیاری از مواضع و ادعاهای مطرح شده توسط آنان تاکنون با هدف جلب افکار عمومی و نمایش فضای هیجانی- رقابتی انتخابات صورت گرفته و تحلیلگران معتقدند بسیاری از ادعاهای مطرح شده توسط این کاندیداها فاقد اهمیت و ارزش لازم است.

آن چه از مواضع هیلاری کلینتون قابل استنباط است آن است که وی به دلیل سابقه و پیوستگی های تخصصی در حوزه سیاست خارجی، تاکنون سعی کرده در این زمینه مواضع هیجانی و متفاوت از اصول و قواعد کلی حاکم بر سیاست خارجی آمریکا اتخاذ ننماید. ضمن اینکه، وی وابستگی به حزب دموکرات دارد و یک دوره 4 ساله مسئولیت وزیر خارجه اوباما را بر عهده داشته است. اگر چه کلینتون در 4 سال اخیر تلاش کرد خود را منتقد برخی روش ها و تاکتیک های سیاست خارجی اوباما معرفی کند. با این وجود به نظر می رسد، وی کلیت روند کنونی سیاست خارجی آمریکا را در زمینه های استفاده از ابزار تحریم در مقابل دشمنان، حفظ گزینه نظامی به عنوان گزینه اجتناب ناپذیر در صورت لزوم، حمایت از توسعه و گسترش ناتو به عنوان ابزار توسعه هژمونی آمریکایی، حمایت از متحدین سنتی در استراتژی منطقه ای، پیوند امنیت رژیم صیهونیستی با منافع حیاتی و استراتژیک آمریکا و ... مورد تایید قرار می دهد.

در مقابل دونالد ترامپ که تاکنون سعی کرده خود را به عنوان یک پدیده در صحنه سیاسی آمریکا معرفی کند، انتقادات جدی به سیاست خارجی آمریکا وارد کرده است. شاید بتوان نقطه تمایز ترامپ با کلینتون را در این مساله عنوان کرد که ترامپ به شدت خود را فردی ریسک پذیر در سیاست خارجی آینده آمریکا معرفی می کند. برخی از مواضع جنجالی وی در این زمینه عبارتند از: حمله به سیاست خارجی آمریکا به خصوص در زمینه تحمیل هزینه های نظامی، حمله به ناتو و ناکار آمد خواندن آن، اتخاذ مواضع سخت و تند در قبال مسایل خاورمیانه و جهان اسلام و ... .

با عنایت به مقایسه گفتمانی فوق، اکنون راحت تر می توان در مورد تاثیر پیروزی هر کدام از دو کاندیدای مطرح فعلی بر تغییرات احتمالی در سیاست خارجی آمریکا اظهار نظر کرد. با این ملاحظه که پیچیدگی های اجتماعی، ساختار های سیاسی، نقش احزاب، لابی های پنهان و ... جامعه آمریکا همواره در هدایت و کنترل نهایی سیاست خارجی رئیس جمهور پیروز موثرتر هستند و بسیاری از مواضع و ادعاهای کاندیداها در مراحل رقابت انتخاباتی بیشتر ناشی از لجام گسیختگی جامعه آمریکاست.

اما در مورد اینکه مواضع کاندیداهای مزبور در مورد ایران چگونه قابل ارزیابی است؟ امروزه در اکثر تحلیل ها شاخص «برجام» به عنوان مهم ترین موضوع جهت کشف و شناسایی نوع نگاه رئیس جمهور آینده آمریکا در تعامل با ایران مورد توجه قرار می گیرد. بر این اساس، برخی معتقدند که هیلاری کلینتون به جهت وابستگی حزبی به اوباما از آمادگی و ظرفیت بیشتری برای متعهد ماندن به برجام برخوردار است. اگر چه این مساله را نیز نفی نمی کنند  که وی بر بقاء و حتی تشدید تحریم ها علیه ایران در مسایل دیگر اصرار خواهد کرد.

با این وجود، برخی از تحلیلگران معتقدند برجام شاخص مهمی برای رصد و پایش رقابت کاندیداهای ریاست جمهوری آمریکا نیست و آن چه باید بیشتر مورد توجه باشد، تغییرات احتمالی است که ممکن است در دکترین امنیت ملی آمریکا و به تبع آن، استراتژی خاورمیانه ای آن صورت گیرد. در این چارچوب، بر اساس تحلیل واقعیت های موجود در آمریکا، به نظر می رسد برخی رئوس سیاست ها از جمله حفظ توازن وحشت، افزایش ضریب امنیت رژیم صهیونیستی، عدم دخالت مستقیم و گسترده نظامی، همکاری بیشتر با متحدین سنتی و ... کماکان در استراتژی خاورمیانه ای آمریکا حفظ شود و در این صورت شاخص برجام تنها بخشی از پازل بزرگ تر خواهد بود.

در هر صورت به عنوان جمعبندی به نظر می رسد در گفتمان کاندیداهای رقیب چهار محور زیر قابل توجه است:

1-تغییر محسوسی در مواضع آنان نسبت به رابطه با ایران که بیانگر نقطه عطف مهم باشد مشاهده نمی شود.

2-کاندیداها از تصمیم جدی برای تغییر و آغاز مرحله جدید در روابط با ایران صحبت نمی کنند.

3-فضای تهدید و بی اعتمادی در روابط با ایران را مورد تایید قرار می دهند.

4-بر شرایط و قواعد سنتی برای تنظیم رفتار آمریکا با ایران تاکید دارند.

نویسنده: رضا مومن زاده-کارشناس مسایل سیاسی

انتهای پیام/.

پربیننده‌ترین اخبار بین الملل
اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon
طبیعت
پاکسان