«برگزیت » فرصتی برای استراتژی «اروپای دوم»

«برگزیت » فرصتی برای استراتژی «اروپای دوم»

زورآزمایی موافقان و مخالفان خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا به نفع موافقان پایان یافت. در رفراندومی که روز پنجشنبه (سوم تیر) برگزار شد ۵۲ درصد مردم بریتانیا رای به جدایی از اتحادیه اروپا دادند و ۴۸ درصد رای به ماندن.

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم ، روزنامه خراسان در ستون سرمقاله امروز خود نوشت :

بالاخره کابوس شوم اروپا تعبیر و بریتانیا پس از 43 سال از اتحادیه اروپا خارج شد! سه سال پیش زمانی که نخست وزیر بریتانیا، دیوید کامرون قول برگزاری یک رفراندوم برای تصمیم در مورد باقی ماندن کشورش در اتحادیه اروپا را داده بود، خودش هم فکر نمی کرد که آینده سیاسی اش را به احساسات مردم گره می زند. زورآزمایی موافقان و مخالفان خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا به نفع موافقان پایان یافت. در رفراندومی که روز پنجشنبه (سوم تیر) برگزار شد 52 درصد مردم بریتانیا رای به جدایی از اتحادیه اروپا دادند و 48 درصد رای به ماندن. این بدان معنی است که در چند ماه آینده رهبران بریتانیا و اتحادیه اروپا مذاکراتی را برای جدایی این کشور از این اتحادیه آغاز خواهند کرد. گرچه خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا در آینده ای میان مدت و حداقل دو و حداکثر 5 سال بعد محقق می شود، اما آنچه مسلم است اینکه شرایط بریتانیا و اتحادیه اروپا دیگر همانند دیروز نمی‌شود. خروج بریتانیا از اروپا و رفراندوم اخیر را می توان یکی از نقاط عطف جدی در سیر تحولات بین الملل دانست که تبعات گسترده ملی و فراملی به دنبال خواهد داشت. یادداشت پیش رو تلاشی است برای تحلیل و تبیین این تبعات.

سطح داخلی، از بریتانیای کبیر تا بریتانیای صغیر
تاثیرات همه پرسی خروج از اتحادیه اروپا بر بریتانیا را می توان در 3 دسته کلی تقسیم بندی کرد؛ وضعیت اقتصادی، وضعیت اجتماعی و وضعیت سیاسی.

وضعیت اقتصادی
در حوزه اقتصادی، اولین پس‌لرزه‌های رفراندوم روز پنج شنبه را در کاهش کم سابقه ارزش پوند در مقابل دلار می توان دید. پوند انگلیس روز جمعه در بازار مبادلات ارزی، در برابر دلار آمریکا با 10.52 درصد کاهش، مواجه شد. این برای اولین بار از سال 1985میلادی است که نرخ برابری پوند در برابر دلار تا این حد سقوط می کند. تقریباً همه مطمئن بودند که رأی منفی انگلیسی ها به ماندن در اتحادیه اروپا یک شوک آنی و کوتاه مدت به اقتصاد انگلیس وارد می کند. اما در طولانی مدت سه دیدگاه درباره تبعات اقتصادی جدایی بریتانیا از اروپا وجود دارد: نظر اول معتقد است این اقدام از جهت اقتصادی به نفع بریتانیا خواهد بود چرا که گسترش بازرگانی با کشورهای غیراروپایی و حتی اروپایی خارج از قوانین دست و پاگیر اتحادیه، دورنمای مثبتی برای اقتصاد بریتانیا نوید می دهد. نظر دوم معتقد به این است که حداقل نیمی از اقتصاد بریتانیا با اروپا تنیده شده و بدون اتحادیه نمی تواند به حیات عادی خود ادامه دهد و بریتانیا با خروج از اتحادیه شکوفایی اقتصادی خود را از دست خواهد داد و در نهایت تبدیل به کشوری درجه دوم خواهد شد. نظر سوم معتقد به راه میانه ای است که کشورهایی چون نروژ و سوئیس در پیش گرفته اند که گرچه عضو اتحادیه اروپا نیستند اما مناسبات خود را با آن حفظ کرده اند.

وضعیت اجتماعی
در حوزه اجتماعی همه پرسی روز پنج شنبه سه شکاف اجتماعی در بریتانیا را رونمایی کرد، شکاف اول را می توان، شکاف مرکز- پیرامون نامید. نتایج این رفراندوم به وضوح از اختلاف جدی میان شهرهای بزرگ و کوچک بریتانیا در رابطه با آینده این کشور خبر می دهد. با اینکه شهرهای منچستر و نیوکاسل به ماندن بریتانیا در اتحادیه اروپا رای دادند اما اغلب شهرهای کوچک و برخی شهرها همچون ساندرلند، بیش از 60 درصد به ترک اتحادیه اروپا رای دادند. شکاف دوم شکاف نسلی است که از اختلاف چشمگیر میان نسل‌های مختلف در همه پرسی حکایت دارد. اکثر جوانان (75 درصد رای دهندگان بین سنین 18 تا 24 سال)حامی باقی ماندن در اتحادیه اروپا هستند در مقابل اکثر افراد سالخورده (61 درصد افراد بالای 60 سال)طرفدار خروج از اتحادیه اروپا هستند. شکاف سوم را می توان قطبی شدن شدید جامعه دانست. طرفداران ماندن بریتانیا در اتحادیه اروپا دیروز را روز «آخرالزمان» نامیده اند و طرفداران خروج از اتحادیه آن را روز «استقلال». این تعابیر نشان دهنده نهایت خواسته های هر دو طرف است. هرگز در تاریخ بریتانیا بعد از جنگ جهانی دوم بین مردم کشور چنین اختلاف عمیقی دیده نشده بود که بریتانیا را تبدیل به ملتی دوپاره و تکه شده کند. بی جهت نیست اولین پیامد رفراندوم اخیر استعفای نخست وزیر می شود. ناتالی بنت، رهبر حزب سبز بریتانیا در این رابطه می گوید: "پس از مبارزاتی تفرقه انگیز و ناگوار، بریتانیا نیازمند رهبری جدید است. باید برای متحد کردن جامعه همه با هم کار کنیم و این روند باید از امروز آغاز شود."

وضعیت سیاسی
از منظر سیاسی همه پرسی جدایی از اتحادیه اروپا دو تاثیر جدی در داخل بریتانیا خواهد داشت. اولی حرکت به سمت راست در عرصه سیاسی و تقویت جریان های راست افراطی می باشد.به ویژه این که به دنبال استعفای نخست وزیر بریتانیا یکی از شاخص ترین گزینه هایی که مطرح شده است بوریس جانسون شهردار سابق لندن می باشد که متعلق به جناح راست حزب محافظه کار و چهره ای جنجالی و پوپولیست است. البته در کنار جانسون  دو نفر دیگر از جمله مایکل گوو و ترزا می وزیر کشور هم مطرح هستند که از شانس خوبی برای جایگزینی کامرون برخوردارند. با این حال حرکت فضای سیاسی به سمت ناسیونالیسم و ملی گرایی غیر قابل انکار است. تاثیر سیاسی دوم که برای آینده بریتانیا مهم تر است، جان یابی دوباره جریان های جدایی طلب به ویژه در اسکاتلند است. نتایج منتشر شده از رفراندوم اخیر نشان می دهد توزیع جغرافیایی آرا در سطح بریتانیا یکسان نبوده است. اکثر رای دهندگان در اسکاتلند و ایرلند شمالی به ماندن در اتحادیه اروپا رای داده اند در حالی که در دیگر نقاط بریتانیا، اکثریت خواستار خروج از اتحادیه بوده اند. نیکولا استورجن، وزیر اول اسکاتلند، گفته است که نتیجه همه پرسی نشان می دهد که "اکثر مردم کشورش" خواهان عضویت در اتحادیه اروپا هستند. برخی ناظران این اظهارات را به تصمیم برای برگزاری همه پرسی دیگری در مورد استقلال اسکاتلند از بریتانیا تعبیر کرده اند. شین‌فین، بزرگ‌ترین حزب کاتولیک ایرلند شمالی، نیز خواستار رای‌گیری برای اتحاد دو ایرلند شده‌است. جمهوری ایرلند عضو اتحادیه اروپا است و این به معنی تلاش برای جدایی از بریتانیاست. تقویت روند جدایی های اخیر می تواند بریتانیای کبیر را در میان مدت به بریتانیای صغیر تبدیل کند.

سطح منطقه ای؛ آغاز دومینوی سقوط با برگزیت
در سطح منطقه ای جدایی بریتانیا از اتحادیه بزرگ ترین چالش تاریخ این اتحادیه می باشد. اتحادیه اروپا مرکب از 28 کشور با پانصد میلیون  نفر جمعیت و 24 زبان رسمی، اقتصاد بزرگی است که بعد از آمریکا و چین سومین قدرت بزرگ دنیا محسوب می‌شود. این اتحادیه اقتصادی و سیاسی اروپایی از زمان تشکیل (سال‌های 1957 تا 1992) تاکنون، به‌خصوص پس از توافق بر سر داشتن پول واحد (یورو) در سال 2002، با بحران‌های بزرگی روبه‌رو بوده است. خروج بریتانیا از اتحادیه که اقتصاد آن با سه تریلیون دلار (پیش‌بینی برای سال جاری)، بعد از آلمان و قبل از فرانسه، آن کشور را قدرتمندترین و ثروتمندترین کشور اروپا ساخته، مادر همه بحران‌هایی خواهد بود که تاکنون در برابر اتحادیه قرار گرفته است. مفهوم خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا خاتمه یافتن حرکت به سوی داشتن سیاست خارجی و سیاست‌های دفاعی واحد در اتحادیه اروپا نیز خواهد بود. خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا احزاب محافظه‌کار دیگر کشورهای کوچک اروپایی را به تشویق مردم برای خروج از جامعه و داشتن دموکراسی کوچک‌تر و مستقیم‌تر تشویق خواهد کرد. هنوز 24 ساعت از اعلام نتایج همه پرسی بریتانیا نگذشته بود که مارین لوپن رهبر جبهه ملی فرانسه و رهبر راست افراطی در هلند نیز خواستار همه پرسی مشابه برای خروج از اتحادیه اروپا شدند. اتحادیه اروپا که طی پنج سال گذشته از سقوط اقتصادی یونان و خروج آن از اتحادیه با پرداخت چند صد میلیارد دلار هزینه پیشگیری کرده است، خروج بریتانیا را در حکم دریچه‌ای می‌بیند که گشودن آن می‌تواند به جاری شدن سیل و فروریختن نهایی اتحادیه منجر شود.

برگزیت فرصتی برای استراتژی اروپای دوم
در پایان بایستی عنوان داشت که رفراندوم بریتانیا ،معروف به برگزیت، در حالی که چالشی برای موجودیت اتحادیه اروپا محسوب می شود، می تواند فرصتی تاریخی برای جمهوری اسلامی ایران و بکار گیری راهبرد اروپای دوم محسوب شود. اروپای دوم راهبردی است که حدود دوسال پیش توسط روزنامه خراسان با تاکید بر وجود تضاد منافع و گسل های جدی میان کشورهای اروپایی و همچنین واگرایی های موجود در اتحادیه اروپا مطرح شد. راهبرد اروپای دوم به صورت مشخص توصیه به حرکت بر روی این گسل ها و بازی با سناریوهای چند گانه در قاره سبز می کند. راهبرد اروپای دوم نه به معنی عدم تعامل با اتحادیه اروپا و نهادهای سیاسی آن است و نه به معنی تعامل با کشورهای فقیر و دسته دوم اروپایی؛ بلکه این راهبرد به صورت مشخص بر دو روند موازی در دیپلماسی کشورمان با اتحادیه اروپا تاکید دارد.روند اول مسیر موجود تعامل با اتحادیه و ساز و کارهای آن است که البته به صورت مشخص تعامل با قدرت های اصلی اروپاست و روند دوم تعامل با کشورهای اروپایی به صورت تک تک بر اساس منافع مجزای آن کشور و فارغ از تعامل با اتحادیه اروپاست. همه پرسی روز پنج شنبه و نتایج آن به خوبی نشان می دهد، فرضیه واگرایی در اتحادیه اروپا که مبنای راهبرد اروپای دوم است بسیار جدی و واقعی است. تحلیلگران معتقدند جدایی بریتانیا از اتحادیه اروپا دیگر کشورهای این اتحادیه را نیز تحریک می کند که منافع کشورشان را نسبت به منافع اتحادیه در اولویت قرار دهند. لذا جدی گرفتن راهبرد اروپای دوم توسط دستگاه دیپلماسی با توجه به فرصت ایجاد شده در فضای پسا برگزیت می تواند تامین کننده منافع کشورمان در حوزه سیاست خارجی باشد.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار رسانه ها
اخبار روز رسانه ها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon