کشتی اقتصاد ایران در گل/ روحانی عمده راه‌حل اقتصادی را، متوجه حوزه برجام و رفع تحریم‌ها کرد

کشتی اقتصاد ایران در گل/ روحانی عمده راه‌حل اقتصادی را، متوجه حوزه برجام و رفع تحریم‌ها کرد

یک فعال اقتصادی کشور گفت: اقتصاد با چالش‌های اساسی از قبیل بیکاری،معیشت مردم بالاخص مردم متوسط به پایین،مشکلات نظام بانکی و صندوق‌های بازنشستگی روبه‌رو است و با وجود تلاش‌ها و دلسوزی‌های فراوان لااقل شرایط داخلی و شرایط زمانی وضعیت سختی را طی می‌کند.

به گزارش گروه رسانه های  خبرگزاری تسنیم، روزنامه اعتماد گفت‌وگوی تفصیلی با یحیی آل اسحاق از فعالان سیاسی و اقتصادی کشور به شرح تقدیم حضور می شود.

*آقای آل اسحاق به عنوان سیاستمد‌ار اقتصاد‌د‌ان یا بهتر است بگوییم اقتصاد‌د‌انی سیاست‌شناس به نظر شما حالا که سه سال از عمر ریاست‌جمهوری آقای روحانی می‌گذرد‌، حال و روز اقتصاد‌ی کشور چقد‌ر با د‌وران مد‌یریتی آقای احمد‌ی‌نژاد‌ تغییر کرد‌ه؟ د‌ر حال حاضر مخالفان د‌ولت د‌ستاورد‌ برجام را «هیچ» اعلام می‌کنند‌ و عد‌ه‌ای د‌یگر می‌گویند‌ برجام ایران هراسی را د‌ر عرصه بین‌الملل از بین برد‌ و فرصتی د‌وباره برای حضور سرمایه‌گذاری خارجی د‌ر ایران فراهم شد‌ه است. به نظر شما آقای روحانی چه د‌ولتی را از آقای احمد‌ی‌نژاد‌ تحویل گرفته و به نظر شما راهبرد‌ و نسخه د‌ولت اعتد‌ال برای حل بحران‌های‌های اقتصاد‌ی به ارث باقیماند‌ه از د‌ولت سابق، سیاست‌ها و روش‌های د‌رستی است؟
-اگر غرض از این مصاحبه این است که ما د‌و د‌ولت را مقایسه کنیم و نمره بد‌هیم باید‌ بگویم از آد‌می که حد‌اقل شما او را به انصاف می‌شناسید‌ و می‌گویید‌ اهل اعتد‌ال است این کار برنمی‌آید‌. فرض کنیم من الان بگویم یک د‌ولت نمره آ می‌گیرد‌ و د‌ولت د‌یگری نمره ب، چه نتیجه‌ای از آن می‌خواهید‌ بگیرید‌؟

*مقایسه تطبیقی عملکرد بین دولت بی‌تردید منجر به آگاهی بیشتر افکار عمومی و در نتیجه شناخت بیشتر توده‌های اجتماعی از گفتار و کردار دولت‌ها منجر می‌شود.
-شما دارید سیاسی نگاه می‌کنید. دردی که من ٣ سال است دارم داد می‌زنم این است که اقتصاد نباید سیاسی شود. بلایی که متاسفانه ظرف ٣ سال گذشته بر سر اقتصاد ما آمده طوری است که همه از بالاترین مقامات کشور تا مردم کوچه و بازار معترفیم که در این حوزه نمره خوبی نیاورده ایم.
*خب از همین زاویه وارد بحث شویم که چرا ما با وجود انواع و اقسام مکاتب و الگوی‌های اقتصادی و تجربه برخی از این الگوها نتوانسته‌ایم نمره خوبی در اقتصاد کسب کنیم؟
-این سوال خوبی است. اینکه ما در اقتصاد موفق نبودیم یک واقعیت دردآور است. من بیش از سه دهه در حوزه اقتصاد توپ زده‌ام و نقدی که دارم اول از همه به خودم بازمی‌گردد و مخاطب اول آن خودم هستم. اما اعتراف می‌کنم که گفته‌اند اقرار العقلا علی انسفهم جایز. اقرار می‌کنم که دراقتصاد ضعیف کار کرده‌ایم، همه کسانی که طی ٣٧ سال گذشته دراقتصاد توپ زده‌اند. همین است که باید گفت کشور در نمره اقتصادی پس از انقلاب نمره قبولی نیاورده. به هر حال باید با توجه به شرایط راه‌حلی مناسب داشتیم. مشکل فقط جنگ نبوده است. به نظر اینجانب عمده مشکل نظام تدبیر و نظام مدیریت کشور بوده است.
*هشت درصد ذخایر کل دنیا در ایران است. چرا وضعیت ما این‌گونه است؟
-در حوزه نفت و گاز اول یا دوم هستیم. الان دعوا سر این است که نیروی انسانی تحصیلکرده بارور شده که بهترین آورده در آورده‌های اقتصادی است به معضل ما تبدیل شده. می‌گوییم ٣ تا ٥/٦ میلیون بیکار تحصیلکرده داریم، فرزندانی که این همه منابع صرف شان شده تا تحصیلکرده شوند اما حالا بیکار مانده‌اند. منابع طبیعی، موقعیت جغرافیای و ژئوپولتیک ما و موفقیت ژئواکونومیکی ما بسیار خوب است اما نتوانسته ایم برنامه‌ریزی و بهره‌برداری بهینه کنیم. در تاریخ تمدن‌های جهانی و تحلیل‌های اقتصادی بهترین‌ها برای ایران است. با ١٥ کشور همسایه هستیم که یعنی اینکه ٥ میلیون نفر بازار است برای ایران. از طرف دیگر یک بازار ٨ میلیونی داخلی داریم که فکر چاره درستی برایش نشده. با داشتن همه این موقعیت‌ها و امکانات این وضعیت اقتصادی ما است. مشکل کجا است؟ لازم نیست برای تحلیل آن بین دو دولت که دولتی در میانه راه است و تا بیاید برنامه‌اش را تمام کند زمان می‌برد. یک دولت وسط کار است، این‌طور که نمی‌توان سنجید.
*شما اشاره کردید ما در اقتصاد ناموفق بودیم. سازوکارهای اقتصادی که این کشور اداره می‌کند، چیست؟ گردش سرمایه و تولید کجاست؟ اقتصاد خانوار که با جیب مردم -ملموس شناسایی و بررسی می‌شود تا اقتصاد کلان و خرد سازوکار آن در کشور چگونه است؟ چه بخشی از اقتصاد کشور از آن دولت است و بنگاه‌ها و مراجع غیردولتی اقتصادی چه سهمی در اقتصاد ایران دارند؟
-ما در اقتصادمان و در استفاده بهینه از منابع محدودیت داریم. اینجا همان جایی است که کار گیر دارد. جواب آخر را اول بدهم. ما از مجموعه منابع مان در حوزه‌های مختلف منابع اقتصادی به خوبی استفاده نمی‌کنیم. ترکیب این منابع چگونه است؟
*این «ما» کیست؟
-مجموعه بازیگران اقتصاد.
*سهم هر کدام از این بازیگران چقدر است؟ چه سهمی از منابع ملی در اختیار دولت است و چه سهمی در اختیار دولت نیست؟ این واگرایی در فرآیند‌های اقتصادی چه -مشکلی ایجاد می‌کند؟ همان‌طور که واگرایی سیاسی منجر به کاهش وحدت ملی می‌شود، واگرایی عمل اقتصادی نیز به نظر می‌رسد که منجر به عدم پیشرفت اقتصادی می‌شود. به جای اینکه با هم تعامل همساز داشته باشند و به جای اینکه اثر یکدیگر در اقتصاد را کامل کنند، مدام در حال خنثی‌سازی هم هستند، چرا؟
مشکل اقتصاد این است که تک‌بعدی نیست. اقتصاد را به صورت انتزاعی و جز به جز نمی‌توان تحلیل کرد. این حاصلی که می‌بینیم برآیند مجموعه بازیگری‌های مختلف است. دارایی، نیروی انسانی، سیاست‌ها و نیز به صورت خلاصه نظام تدبیر، نظام مدیریت و نظام پیگیری درست عمل نکرده است.
*در هر کدام از نقش این عوامل و پارامترها سهم دولت چقدر است؟
-فرآیند تاثیرگذاری اقتصاد برای سامان‌گیری عبارت است از سیاستگذاری، تصمیم‌گیری، تصمیم سازی، نظارت، کنترل، مدیریت، مالکیت، هماهنگی آرمان‌ها با عملیات اقتصادی و دیگر موارد. همه اینها مجموعه‌ای است که خروجی خوب یا بدش را همه بازیگران اقتصاد می‌سازند. آنچه اقتصاد تا به امروز بازی کرده تحت تاثیر یک نظام تمرکزی در فرآیند اقتصادی بوده است.
*صرفا نظام تمرکزی دولتی؟
-عرض می‌کنم. این به معنای نظام حاکمیتی دولتی در فرآیند اقتصادی بوده است. زمانی این رابطه ٨ -٢ بود. یعنی ٨ درصد این فرآیند در اختیار دولت بود و ٢ درصد از مواردی که اشاره کردم به دست غیر دولتی‌ها بوده است.
*غیردولتی یعنی چه؟
-یعنی مردم در حوزه‌های مختلف. روزهای اول انقلاب به دلایل شرایط خاصی که بوده از جمله جنگ و دیگر موارد ٨ درصد به دست دولت بوده. اگرچه قبل از انقلاب هم، همین‌طور بود. چرا که آورده عمده و تاثیرگذار اقتصاد از نفت بوده است. نفت در اختیار دولت بوده و اختیار دارایی و پول آوری هم به دست دولت بوده است. اقتصاد ما از پیش از انقلاب دولتی بوده. به دلیل اینکه پول نفت در اختیار حاکمیتی بوده که تصمیم‌گیری می‌کرده است. بعد از انقلاب همین روند ادامه داشته. آثار تمرکزی دولت را در دنیای شرق دیده‌ایم. تمام علت اینکه نظام سوسیالیستی دنیا موفق نبود به دلیل همین مشکل بود. تجربه آن را در دولت‌ها دیدیم. کما اینکه خودمان هم در این این سی سال به این نتیجه رسیدیم که تمرکز، تصمیم‌گیری و اجرای دولت موفق نبوده است. منابع ما را از بین می‌برد. از همان روزها من مدیر عامل یکی از دوازده مرکزاقتصادی بودم. مراکز تهیه و توزیع اعتقاد داشتند تا از همان روز اول نظام صادرات و واردات و تولید و توزیع، همه‌اش به دست مراکز بیفتد. تنها مرکزی که مقابل آنها ایستاده بود، من بودم. من می‌گفتم کلیات و سیاستگذاری اقتصادی در دست ما و اجرا به دست مردم باشد. اختلافات ما با مجموعه طیف چپ‌ها در آن زمان سر همین تفاوت رویکرد بود. کار به جاهای باریکی کشید. از همان روز اول فکر می‌کردیم که به نظام دولتی فکر کردن، اسلامی و اقتصادی نیست. سر همین مساله دو جناح درست شد. یک جناح مهندس موسوی و طرفداران ایشان بودند که معتقد به دولتی کردن اقتصاد بودند. جناح دیگر معروف به انجمن اسلامی بودند. آقای عسگراولادی، مرحوم آقای پرورش، توکلی و مهندس مرتضی نبوی بودند. در نتیجه جناح معروف به انجمن اسلامی مجبور به خروج از دولت شد و همه طرفداران این طرز فکر یعنی دولتی کردن اقتصاد در سطوح مختلف از سازمان‌های دولتی کنار گذاشته شدند. ولیکن به مرور زمان به دلیل مشکلات، نارسایی‌ها و ضرورت‌ها دیدگاه‌های مختلف در اقتصاد ایران تئوریزه و توسط دولت‌ها به اجرا گذاشته شد. در زمان موسوی اقتصاد دولتی؛ در زمان آقای هاشمی مدل اقتصاد مدیریت شد و با محوریت مرحوم نوربخش و با برنامه‌های سازندگی و اقتصاد بازار آزاد، در زمان آقای خاتمی تقریبا مدل بانک جهانی و اقتصاد و در زمان احمدی‌نژاد اقتصاد رفاه و اکنون اقتصاد اعتدال بر مبنای روش اعتدالی به کار گرفته می‌شود.
*ضعف و قوت هر کدام از این دولت‌ها در عرصه اقتصاد چه بوده؟
-هر کدام از این دوره‌ها آثار مثبت و منفی متناسب با خود را دارد. در دوره مهندس موسوی منابع عمدتا با توجه به امکانات محدود و اولویت‌های جنگ در اداره جنگ و مدیریت آن صرف شد. در زمان آقایان هاشمی و خاتمی با وجود محدودیت منابع و نیازهای باقی مانده از شرایط جنگ پروژه‌های زیادی در جهت عمران و سرمایه‌گذاری و بازسازی و نوسازی کشور شروع شد ولیکن منجر به تورم بالا، در زمان آقای هاشمی و نوعی اختلاف طبقاتی در ترکیب اقتصادی جامعه و شکاف فقیر و غنی و تبعات فرهنگی در زمان آقای خاتمی را شاهد بودیم و در زمان آقای احمدی‌نژاد، با انتخاب مدل تئوریک اقتصاد رفاه منابع و ظرفیت‌های اقتصادی با نگاه توزیع درآمد‌ها بیشتر صرف تقسیم دارایی‌ها و ظرفیت‌های اقتصادی بین مردم و کمتر به بهروری و ضرورت‌ها و واقعیت‌های اقتصاد شد. در نتیجه با وجود داشتن منابع فراوان ارزی در پایان دوره، اقتصاد با چالش‌های اقتصادی بزرگی رو به رو شد.
*مدل اقتصادی آقای روحانی با چه نگاهی تنظیم شده؟
-آقای روحانی با استفاده از تجربیات گذشته و استفاده از مدیران با تجربه و داشتن نسخه از پیش طراحی شده، مدل اقتصاد اعتدالی و مداخله نقاط مثبت و منفی برگرفته از دوره‌های گذشته است. اما ایشان عمده راه‌حل اقتصادی را، متوجه حل مسائل خارجی کشور در حوزه برجام و رفع تحریم‌ها کرده. بر همین اساس اولویت اول اقتصادی دولت، کنترل تورم و اولویت دوم ساماندهی رکود شد. تورم در حال حاضر به خوبی کنترل شده اما اقتصاد با چالش‌های اساسی از قبیل بیکاری، معیشت مردم بالاخص مردم متوسط به پایین، مشکلات نظام بانکی و صندوق‌های بازنشستگی روبه‌رو است و با وجود تلاش‌ها و دلسوزی‌های فراوان لااقل شرایط داخلی و شرایط زمانی وضعیت سختی را طی می‌کند.
اگر بخواهیم جوابی کلیدی برای آنالیز وضعیت اقتصادی کشور پیدا کنیم گمان می‌کنم ابتدا باید صورت وضعیتی از پتانسیل‌های اقتصادی کشور داشته باشیم. ظرفیت و دارایی و آورده‌های اقتصادی ایران را دسته‌بندی کنید تا به طرح این پرسش برسیم که چرا حال اقتصاد ایران بد است.
ظرفیت کشور عبارت است از منابع طبیعی نفت و گاز و معادن تا جایی که ذخایر نفت و گاز اول یا دوم در جهان هستیم و معادن ما ٨ درصد دست نخورده است. از سوی دیگراز نظر توسعه نیروی انسانی ٥ میلیون دانشجو و فارغ‌التحصیل و ٦ درصد جمعیت در سن حدود ٣ سالگی و باهوش استعداد متوسط رو به بالا در کشور وجود دارد. همچنین موقعیت ژئوپولتیکی و ژئو اکونومیکی و هاب منطقه بودن با ١٥ کشور خشکی و دریایی را دارا هستیم. بر اساس این داشته‌ها ضرورت دارد تا سرمایه‌گذاری زیربنایی انجام شود. شهرک‌های صنعتی، سدها، جاده‌ها، بنگاه‌های بزرگ پتروشیمی و آزادراه‌های زیادی می‌شود تاسیس کرد
*به واقع چرا با وجود چنین پتانسیل‌هایی وضعیت اقتصادی ایران این‌گونه است که شما در نتیجه‌گیری آن می‌گویید در اقتصاد نمره خوبی نگرفته‌ایم؟
-در تمام ادوار گذشته و حال متاسفانه اقتصاد کشور تحت سیطره و سلطه جریانات سیاسی کشور قرار گرفته و می‌گیرد و هیچگاه اقتصاد نتوانسته با سیاست‌های اقتصادی و اولویت‌های اقتصادی و مزیت‌های اقتصادی، اقتصاد کشور را مدیریت کند و همیشه باید‌ها و نباید‌های اقتصاد با متر و شاخص‌های سیاسی ساماندهی و اندازه‌گیری شده است. خوشبختانه یا متاسفانه همه این موضوع را می‌دانند و بیان می‌کنند. همچنین در برنامه‌ریزی‌ها و ساماندهی‌های اقتصادی به این نکته توجه نشده است که مدل و الگوی مدیریت اقتصادی باید بومی و با توجه به مختصات جمهوری اسلامی ایران که دارای سه مولفه اسلامیت و ایرانیت است توجه عملیاتی و اجرایی نشده است.
*یعنی چه؟
-یعنی در تدوین استراتژی و سیاست‌ها و مدیریت‌ها باید واقعیت نگر و آرمانگرا باشیم. یعنی سازماندهی و برنامه‌ریزی اقتصادی باید بر مبنای واقعیت‌های علمی اقتصاد و واقعیت‌های مدیریتی و واقعیت‌های جغرافیایی و منطقه‌ای جهانی اقتصاد صورت گیرد. ولیکن مهم‌تر از آنها در تمام موارد فوق باید در ظرف و خیمه جمهوری اسلامی ایران باشد که اعتقادات و آرمان‌ها و در یک جمله واقعیت‌های انقلاب اسلامی ایران باشد که متاسفانه این نکته کمتر مورد توجه و عملیاتی می‌شود. لذا در عمل به مشکل برمی‌خوریم. یک قسمت حل می‌شود و چندین قسمت تخریب می‌شود. از سوی دیگر جریان‌های ذی‌نفع بازدارنده یکی از مشکلات اساسی امروز اقتصاد کشور است. منافع ذی‌نفع‌های منتفع از شرایط موجود مانع عمده و اصلی و بازدارنده تغییر و تحول است و برخورد با آنها احتیاج به جراحی دارد که با روحیه محافظه‌کاری و سیاسی‌کار و مماشات امکان‌پذیر نیست. و شناخت جریانات و اشخاص ظاهر و پنهان احتیاج به برنامه و مدیریت ویژه قاطع دارد. یکی دیگر از مشکلات این است که عمر و وقت و اولویت دولت‌ها و مجلس‌ها قسمتی صرف مدیریت‌های گذشته و مدتی صرف دولت و مسائل و اولویت‌های حزبی و گروهی محلی و ملی می‌شود و مانع استفاده از زمان و ظرفیت‌ها. برای این مساله باید چاره‌اندیشی کرد. باید احزاب ساماندهی و تقویت جدی شوند که موجب برخورد بلندمدت و مدیریت بسیج سازمان‌یافته کشور می‌شود یا به گونه‌ای نظام مدیریتی و فرهنگی کشور محاسبه و تعیین شود. 
*با توجه به اینکه جدای از دولت، سازمان‌های دیگری هم هستند که در اقتصاد دستی بر آتش دارند فکر می‌کنید عدم انسجام و رویکرد این نهادها با دولت چه خروجی‌ای خواهد داشت؟
-اتفاقا یکی از مهم‌ترین مشکلات اقتصادی ما همین‌جاست. این یک حقیقت است که ساختار اقتصادی و نظام تدبیر و نظام مدیریتی و اجرایی در حوزه اقتصادی از انسجام لازم برخوردار نیست که باید برنامه‌های بلندمدت و استراتژی لازم و مهم‌تر انضباط و پیگیری اجرایی شدن و حسابرسی از عملکرد اجرایی شدن سیاست‌ها (حسابرسی نسل‌ها) نهادینه و اجرایی شود.
*همدلی‌های سیاسی با محوریت منافع ملی تا چه حدی می‌تواند در حل و فصل مشکلات اقتصادی کشور یاری رسان باشد؟
-موضوعات اقتصادی تحت تاثیر عوامل، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و امروز بین‌الملل است. از همین رو موفقیت در این حوزه‌ها نیاز به هماهنگی هم جهتی و وحدت عزم و نظر و عمل بین همه قوا و همه بازیگران دارد. به ویژه در شرایط امروز قسمتی از امنیت اجتماعی و ملی کشور به مسائل اقتصادی گره خورده است. حل مشکلات و موفقیت نیاز به همدلی واقعی و به دور از برخورد سیاسی است. زمینه و ساختار این هماهنگی باید به صورت عملی فراهم شود. این یک واقعیت است که فعلا ستاد فراقوایی برای اقتصاد مهم است و می‌تواند منتج به نتیجه شود.

در تمام ادوار گذشته و حال متاسفانه اقتصاد کشور تحت سیطره و سلطه جریانات سیاسی کشور قرار گرفته و می‌گیرد و هیچگاه اقتصاد نتوانسته با سیاست‌های اقتصادی و اولویت‌های اقتصادی و مزیت‌های اقتصادی، اقتصاد کشور را مدیریت کند و همیشه باید‌ها و نباید‌های اقتصاد با متر و شاخص‌های سیاسی ساماندهی و اندازه‌گیری شده است. خوشبختانه یا متاسفانه همه این موضوع را می‌دانند و بیان می‌کنند. همچنین در برنامه‌ریزی‌ها و ساماندهی‌های اقتصادی به این نکته توجه نشده است که مدل و الگوی مدیریت اقتصادی باید بومی و با توجه به مختصات جمهوری اسلامی ایران که دارای سه مولفه اسلامیت و ایرانیت است توجه عملیاتی و اجرایی نشده است. یعنی در تدوین استراتژی و سیاست‌ها و مدیریت‌ها باید واقعیت نگر و آرمانگرا باشیم. یعنی سازماندهی و برنامه‌ریزی اقتصادی باید بر مبنای واقعیت‌های علمی اقتصاد و واقعیت‌های مدیریتی و واقعیت‌های جغرافیایی و منطقه‌ای جهانی اقتصاد صورت گیرد. ولیکن مهم‌تر از آنها در تمام موارد فوق باید در ظرف و خیمه جمهوری اسلامی ایران باشد که اعتقادات و آرمان‌ها و در یک جمله واقعیت‌های انقلاب اسلامی ایران باشد که متاسفانه این نکته کمتر مورد توجه و عملیاتی می‌شود.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار رسانه ها
اخبار روز رسانه ها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon