واشنگتن، بهره‌مندی از مزایای برجام را به برجام‌های منطقه‌ای مشروط کند

واشنگتن، بهره‌مندی از مزایای برجام را به برجام‌های منطقه‌ای مشروط کند

مراکز مطالعاتی آمریکایی به صراحت اعلام می‌کنند که با وجود اجرای برجام هسته‌ای، ایرانیان اگر بخواهند به طور کامل از مزایای اقتصادی آن بهره‌مند شوند باید وارد وادی برجام‌های منطقه‌ای شوند.

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، مؤسسه واشنگتن که یکی از اندیشکده‌های تأثیرگذار آمریکایی است، در روزهای باقی مانده تا چهاردهم جولای، سال‌روز توافق هسته‌ای ایران و غرب که به «برجام» معروف شده است، مجموعه یادداشت‌هایی منتشر می‌کند و طی آن‌ها به بررسی اثرات برجام بر برنامه‌ها و خواسته‌های دولت ایالات متحده می‌پردازد.

در یکی از این یادداشت‌ها «دنیس راس» تحلیل‌گر ارشد مؤسسه‌ واشنگتن و مشاور سابق هیلاری کلینتون در امور مربوط به خلیج فارس و منطقه‌ی جنوب غرب آسیا، به بررسی برجام، نتایج آن و راهبردهای آتی ایالات متحده در قبال ایران بعد از تجربه‌ی برجام می‌پردازد. اهمیت این یادداشت، فارغ از محتوایش، به‌واسطه‌ی تأثیرگذاری نویسنده‌ی آن بر سیاست‌های ایالات متحده در خاورمیانه، دوچندان می‌شود. در ادامه ابتدا مهم‌ترین محورها و نکات یادداشت دنیس راس را به‌صورت خلاصه و دسته‌بندی‌شده ارائه کرده و سپس به بررسی و واکاوی آن می‌پردازیم.

نقش برجام در محدودسازی توان هسته‌ای ایران

  • از نظر دولت اوباما، برجام تمام راه‌های دست‌یابی ایران به سلاح هسته‌ای را سد می‌سازد. در نگاه مخالفین، برجام بذل و بخششی است که هم تحریم‌های ایران را معلق می‌کند و هم زیرساخت‌های هسته‌ای مورد نیاز برای دست‌یابی به سلاح هسته‌ای را برای تهران باقی می‌گذارد.
  • در واقع، برجام چیزی بین دو نگاه فوق است. اگر سخت‌گیرانه اجرا شود، به میزان قابل ملاحظه‌ای راه‌های احتمالی ایران برای دست‌یابی به سلاح هسته‌ای را به مدت پانزده سال محدود می‌کند.
  • بستن مسیر دستیابی ایران به بمب هسته‌ای، تنها تا حدی به راستی‌آزمایی‌ها و نظارت‌های شدید آمریکا بر اجرای تعهدات برجامی ایران وابسته است؛ اما تا اندازه‌ی بسیار زیادی منوط به این است که ایالات متحده آمادگی داشته باشد در صورت تخطی ایران، این کشور را وادار کند بهای سنگینی بابت تخلف خود بپردازد. ضروری است که ایران از بهای سنگین چنین تخلفاتی کاملاً آگاه باشد.
  • بعد از توافق، ایران تعداد سانتریفیوژهای فعالش را به کمتر از نصف، 5061 عدد، کاهش داد؛ تمام ذخایر اورانیوم غنی‌شده‌اش به جز 300 کیلوگرم را از انبار خارج کرد؛ هسته‌ی مرکزی راکتور آب سنگینش را با سیمان پر کرد؛ و به بازرسان خارجی دسترسی کامل داد تا نظام نظارت و راستی‌آزمایی شدیدی بر فعالیت‌های هسته‌ای این کشور اعمال کنند؛ پس منصفانه است که بگوییم تهدیدات هسته‌ای آنی ایران به میزان قابل توجهی کاهش یافته است. اما با توجه به اندازه و وسعت زیرساخت‌های هسته‌ای مجاز ایران و همچنین مدت زمان بسیار کوتاه گریز هسته‌ای آن در آینده، نباید از اهمیت موضوع تقویت بازدارندگی علیه ایران و نیاز به ایجاد چنین سازوکارهایی غافل گشت.
  • ایران باید بپذیرد که تلاش برای دستیابی به تسلیحات هسته‌ای در آینده به عواقب و پیامدهای شدیدی منجر خواهد شد. اقدامات کنونی برای متقاعد کردن تهران در این زمینه کافی نبوده است؛ بنابراین دولت بعدی آمریکا باید سیاست سختگیرانه‌تری را در مورد این مسئله به کار گیرد و در عین حال نیز منافع کوتاه‌مدت توافق هسته‌ای را تقویت کند.

تأثیر برجام بر اقتصاد و سیاست داخلی ایران

  • تهران از این موضوع گله‌مند است که نتوانسته به طور کامل از مزایای اقتصادی حاصل از برجام بهره‌مند شود. یکی از اصلی‌ترین دلایلی که موجب شده ایران نتواند به طور کامل از مزایای حاصل از برجام بهره‌مند شود این است که بانک‌های ایرانی برای کسب استانداردهای بین‌المللی لازم در زمینه‌هایی همچون پولشویی و تأمین مالی تروریسم، هنوز هم نیازمند تغییر و اصلاحاتی هستند.
  • اوباما و دولت وی بر این باورند که سیاست‌های اتخاذی آن‌ها در قبال برنامه‌ی هسته‌ای ایران، موفقیت‌آمیز و اثربخش بوده است.
  • دولت آمریکا از هرگونه اقدامی که به تحریک تندروها و تلاش‌های آنان برای تضعیف هر چه بیشتر میانه‌روها و عملگرایان منتهی شود، هراس و واهمه دارد.
  • از آنجایی که ایران توانسته حق غنی‌سازی و همچنین زیرساخت‌های لازم برای پیشبرد برنامه هسته‌ای خود را حفظ نماید؛ لذا به نظر می‌رسد که برجام نتوانسته این کشور را ملزم سازد تا از تلاش برای دستیابی به تسلیحات هسته‌ای دست بردارد و تنها موفق شده برنامه هسته‌ای ایران را موقتاً محدود و مهار کند.

راهبرد آمریکا برای کنترل فعالیت‌های هسته‌ای ایران

  • دولت بعدی آمریکا باید سیاست سختگیرانه‌تری را در قبال ایران در پیش گیرد؛ بدین‌ترتیب ایران نیز به خوبی درخواهد یافت که عدم پایبندی به تعهدات خود و تلاش برای دستیابی و یا توسعه تسلیحات هسته‌ای با چه عواقب و پیامدهایی روبرو خواهد شد.
  • ضروری است که هم تهران و هم جامعه‌ی بین‌المللی به این واقعیت واقف شوند که تخلف و تخطی از تعهدات مندرج در برجام و تلاش برای دستیابی به تسلیحات هسته‌ای، نه با اعمال تحریم‌های دوباره، بلکه با توسل به زور پاسخ داده خواهد شد. با توجه به ابعاد وسیع زیرساخت‌های هسته‌ای ایران، احتمالاً این گزینه تنها راهی است که می‌توانیم از آن برای منصرف کردن ایران از دستیابی به تسلیحات هسته‌ای طی ده تا پانزده سال آینده استفاده کنیم.
  • اگر تهران همچنان در برابر انجام تعهدات خود مقاومت به خرج دهد، واشنگتن باید تنبیهات مشخصی علیه تهران اعمال کند. راهبرد اساسی در این زمینه باید به صورت «انجام کامل تعهدات و یا روبرو شدن با مجازات» تبیین گردد.

راهبرد آمریکا برای کنترل رفتار منطقه‌ای ایران

  • تلاش‌های دولت آمریکا برای تقویت راه‌های بازدارندگی علیه ایران تنها در صورتی موفق خواهند بود که این دولت هزینه و بهای سنگین‌تری را برای رفتارهای تهدیدآمیز و بی‌ثبات‌کننده‌ی ایران در منطقه نیز در نظر گیرد؛ رفتارهایی که به نظر می‌رسد از زمان انعقاد توافق هسته‌ای تاکنون تغییر چندانی نکرده است.
  • در مورد رفتار منطقه‌ای ایران، واشنگتن باید از همان منطق و استدلالی پیروی نماید که به واسطه‌ی آن ایرانیان را به پای میز مذاکرات هسته‌ای کشاند؛ یعنی از یک طرف افزایش بهایی که ایران باید برای عدم تغییر رفتار خود بپردازد و از طرف دیگر باقی گذاشتن راه خروج و فرار از زیر این فشارها.
  • این به معنای پرداختن به اقدامات تهران در برابر مسائلی چون بحران سوریه، عراق، یمن و همچنین «گروه‌های تروریستی فلسطینی» است. در صورتی که ایران همسایگان خود را تهدید نکند و به دنبال سلطه بر آنان نباشد، می‌تواند در سیستم امنیتی منطقه سهیم باشد.
  • هزینه‌ی بالای تحریم‌ها با ایجاد تغییراتی در سیاست داخلی ایران و در قالب انتخاب حسن روحانی نمود پیدا کرد؛ بنابراین اگر واشنگتن به دنبال تقویت راه‌های بازدارندگی و تحکیم پایگاه حسن روحانی است، باید کاری کند تا سیاست‌های ماجراجویانه‌ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و همچنین سپاه قدس برای ایران بسیار گران و پرهزینه تمام شود.
  • هنوز دیر نشده و این فرصت وجود دارد تا برجام وعده‌های دولت اوباما درباره توافق هسته‌ای را محقق سازد، اما برای اینکه ثابت شود منتقدان و مخالفان این توافق اشتباه می‌کنند، دولت بعدی آمریکا باید راه‌های بازدارندگی علیه ایران را تقویت نماید.

متن کامل یادداشت فوق را می‌توانید این‌جا ببینید. در این یادداشت، دنیس راس توافق هسته‌ای را موفقیتی مشروط برای ایالات متحده معرفی می‌کند که تنها درصورتی قابل قبول خواهد بود که دولت آمریکا سیاست سخت‌گیرانه‌ای در قبال ایران در پیش گیرد. او خواستار افزایش هزینه‌ تخطی از توافق برای ایران می‌شود و با بیان گزاره‌ای بی‌شرمانه و در عین حال نخ‌نما، تنها راه مقابله با توان هسته‌ای ایران را توسل به زور و اقدام نظامی می‌داند.

دنیس راس، عدم انتفاع اقتصادی ایران از برجام را نیز نه به‌واسطه‌ی بدعهدی آمریکا، بلکه نتیجه‌ی طبیعی استاندارد نبودن نظام بانکی ایران و پولشویی بانک‌های ایرانی برای کمک به گروه‌های مقاومت منطقه ـ حزب‌الله لبنان، انصارالله یمن، دولت سوریه، حماس و ... ـ می‌داند. او تلویحاً برای ایران شرط می‌گذارد و بهره‌مندی ایرانیان از ثمرات برجام را منوط به تغییر رفتار منطقه‌ای دولت و نیروهای نظامی‌شان بیان می‌کند.

در پایان نیز به دولت آینده‌ی ایالات متحده پیشنهاد می‌دهد که برای کنترل رفتار منتطقه‌ای ایران، و به قول او ماجراجویی‌های سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروی قدس، نیز از همان راهبردی استفاده کند که از طریق آن ایران پای میز مذاکرات هسته‌ای نشست: «افزایش فشار و بالابردن هزینه‌ی عدم تغییر رفتار منطقه‌ای، در کنار باقی گذاشتن راه دیپلماتیک خروج و فرار از این فشارها».

به عبارت ساده‌تر، هدف برجام، کنترل توان هسته‌ای ایران بود؛ ایران به تعهدات برجامی‌اش تا این لحظه پایبند بوده ولی از منافع اقتصادی برجام منتفع نشده و نخواهد شد، مگر اینکه به برجام‌های بعدی نیز تن دهد. راهبرد مشخص ایالات متحده این است که دولت ایران را سر دوراهی‌های بزرگ قرار دهد که طرفین آن همواره ثابت است: «تسلیم در برابر خواسته‌های آمریکا یا تحمل فشارهای سنگین ناشی از ایستادگی» این دوراهی‌های دروغین همان موضوعی است که رهبر معظم انقلاب در سخنرانی ابتدای امسالشان به خوبی تبیین نمودند.

آمریکایی‌ها در چند سال اخیر یک بار کشورمان را به‌وسیله‌ تحریم‌های شدید ظالمانه تحت فشار گذاشتند و از طریق تلقین همین دوراهی‌های وهمی به مردم و دولت جمهوری اسلامی، به گفته‌ی خودشان، موجب تغییرات گسترده و اساسی در سیاست داخلی و رفتار بین‌المللی دولت ایران شدند. بنا بود در ازای کوتاه آمدن‌های ایران، تحریم‌ها، کامل و یک‌جا، لغو شود، که نشد؛ حالا راهبرد جدیدی اعلام می‌کنند و در واقع به ایران و ایرانی پیام می‌دهند که نه تنها استخوان‌بندی تحریم‌ها باقی خواهد ماند و این تقصیر خودتان است، بلکه در دولت بعدی شدیدتر می‌شود و تهدید نظامی نیز به آن افزوده خواهد شد، فشار بر شما چند برابر خواهد شد، مگر اینکه «برجام‌های بعدی» را بپذیرید و رفتار منطقه‌ایتان را تغییر دهید، مگر اینکه نیروهای نظامیتان را کنترل کنید که از مظلومان و مستضعفین منطقه دفاع نکنند و کمربند امنیتی کشورتان را به مرزهای جغرافیایی محدود کنند.

فعالیت‌های جمهوری اسلامی در کشورهای مختلف منطقه، دو هدف را دنبال می‌کند؛ هدف اول دفاع از مظلوم و مبارزه با ظالم است که آرمان انقلاب اسلامی ایران و هدف انقلابی ایرانیان است؛ و هدف دوم حفظ امنیت داخلی و مبارزه با دشمنان خارجی در خارج از مرزهای سرزمینی ایران است، تا جبهه‌ نبرد به مرزهای جغرافیایی جمهوری اسلامی نزدیک نشود و تلفات و خسارات ناشی از درگیری‌ها متوجه مردم ایران نگردد.

لذا به نتیجه رسیدن راهبرد آمریکا مبنی بر ترسیم و تلقین دوراهی‌های کذایی به منظور به زانو درآوردن دولت و ملت ایران، برای ایالات متحده سه دستاورد مهم و اساسی خواهد داشت:

  • اولاً با کنار کشیدن ایران از منازعات منطقه‌ای، شرایط برای پیاده‌سازی طرح خاورمیانه‌ بزرگ و در نتیجه مدیریت آمریکا بر منطقه و همچنین حفظ امنیت رژیم صهیونیستی مهیا خواهد شد؛ چرا که تنها مانع برای اجرای طرح‌های منطقه‌ای ایالات متحده، حکومت جمهوری اسلامی بوده است؛
  • ثانیاً دست کشیدن ایرانیان از یکی دیگر از آرمان‌های اصیل انقلابی‌شان ـ که دفاع از مظلومین و مستضعفین عالم است ـ مقدمات و موجبات تغییر سیرت انقلاب و تضعیف انقلابی‌گری را آماده خوهد کرد و تغییر تدریجی رفتارهای آتی مردم و دولت جمهوری اسلامی را در پی خواهد داشت؛
  • ثالثاً با محدود شدن عملیات‌های نظامی ایران به مرزهای جغرافیایی کشور، تهدید و ناامنی گروه‌های افراطی، که شرق و غرب عالم را فراگرفته است، به داخل مرزهای جمهوری اسلامی نیز سرایت خواهد کرد و پایه‌های حکومت ایران را متزلزل خواهد نمود.

تلاش آمریکا برای دستیابی به دستاورد اول را کنث پولاک، تحلیل‌گر ارشد مؤسسه بروکینگز و از طراحان سند راهبردی «کدام مسیر به سوی ایران؟»، در گزارشی که پنج ماه پیش در سایت این مؤسسه با نام «امنیت و نظم عمومی» منتشر شد، مفصلاً توضیح می‌دهد. او پیشنهاد می‌کند که شورایی با حضور کشورهای حاشیه‌ی خلیج فارس به همراه ترکیه، ایران، آمریکا، روسیه و ... تشکیل شود و تأمین امنیت منطقه‌ خاورمیانه را به دست گیرد و همه اعضا نیز متعهد و ملزم باشند در چارچوب آن عمل کنند. او این اتفاق را «سخت ولی نه غیرممکن» معرفی می‌کند و نتیجه می‌گیرد که با استقرار چنین شورایی نظم جدیدی در خاورمیانه حاکم می‌شود و امنیت کشورهای منطقه، و به خصوص رژیم صهیونیستی، تأمین و تضمین خواهد شد. بدیهی است در قالب شورایی که یکی از اعضایش ادعای ابرقدرتی و کدخدایی عالم را دارد، بقیه‌ی اعضا حضوری نمادین، بی‌خاصیت و بی‌تأثیر خواهند داشت؛ به بیان دیگر، پذیرش چنین سازمانی توسط دولت جمهوری اسلامی، به معنای کنار کشیدن خودخواسته از مناسبات منطقه‌ای، پذیرش نقشه‌ی آمریکا و گرفتار شدن در دام خطرات و تهدیدهای امنیتی داخلی خواهد بود. توصیه می‌شود که این گزارش را از ابتدا تا انتها مطالعه کنید تا با ابعاد مختلف پروژه‌ بعدی ایالات متحده در منطقه‌ی جنوب غرب آسیا بیشتر آشنا شوید.

چگونگی امکان تحقق دستاورد دوم برای غرب را رهبر معظم انقلاب در سخنرانی ابتدای سال در حرم مطهر رضوی، با بیان مثال‌های متعدد و متنوع به خوبی تبیین نموده‌اند.

نشانه‌های دستاورد سوم را می‌توانید در سخنرانی‌ها، مصاحبه‌ها و جلسات مقامات ارشد سعودی با گروه‌های مختلف تروریستی به‌منظور تقویت آن‌ها برای انجام عملیات‌های تروریستی در خاک ایران ببینید.

به‌طور خلاصه، پذیرش برجام‌های بعدی و تسلیم‌شدن در برابر اراده‌ دولت ایالات متحده، نه تنها برای دولت و ملت ایران هیچ نتیجه‌ای در بر نخواهد داشت، بلکه موجب ناامنی داخلی و در نتیجه بحران‌های متعدد سیاسی، اقتصادی و نظامی خواهد شد؛ به علاوه انقلاب اسلامی را نیز به تدریج از درون تهی خواهد نمود.

روح‌الله سلیمانی

انتهای پیام/

اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon
طبیعت
پاکسان