به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، در دوران تحریم، شرکتهایی بودند که با پذیرش ریسک به بازار ایران آمده و به ارائه خدمات فنی در حوزه فناوری اطلاعات پرداختند. این شرکتها فارغ از حجم و اندازه، گامبهگام به بازار ایران وارد شدند. نکته جالب اینکه در میان حضور شرکتهای شرقی، شرکتهای اروپایی حضور داشتند. شرکت SAB بهعنوان یک شرکت در حوزه corbanking ارائهدهنده محصولات در حوزه بانکداری الکترونیکی و بانکداری دیجیتال، از سال 2009- زمان اعمال تحریمها- کار خود را در ایران با یک مؤسسه مالی کوچک شروع کرده و با وجود فشارهای بینالمللی اقدام به ثبت دفتر مستقیم کرده است. البته این شرکت در ایران با چالشهایی از نظر نظام بانکداری مواجه بوده است. درعینحال، مسائل تحریمی هم چندان بیتأثیر نبوده است. بااینحال، در گفتوگویی با نوید حسینی، مدیردفتر منطقهای این شرکت، به دلایل و چرایی حضور این شرکت فرانسوی در ایران پرداختهایم:
فعالیت شرکت SAB در چه زمینهای است؟
این شرکت به مدت 30 سال در عرصه نرمافزارهای بانکی مشغول به کار است. شرکتی فرانسوی است که با داشتن ٢٤٦ مشتری در ٤٥ کشور دنیا، بهعنوان ارائهدهنده راهحل شناخته میشود. رتبه این شرکت در فرانسه و در رتبهبندیهای بینالمللی در سال ٢٠١٤، جزء برترینها بوده است. هر مشتریای که از محصولات این شرکت استفاده کند، نیاز به راهکار دیگری در زمینه بانکی ندارد. همه فرایندهای تجاری و بازرگانی در محصولات پشتیبانی میشود.
منظور شما چیست؟
براساس تعریفی که در ایران حدود ٤٠ سال وجود داشته، core bankingهایی وجود دارد که از تراکنشها پشتیبانی یا از فرایند تسهیلات و وام حمایت میکند. انجام هر سه عمل یادشده از سوی core banking صورت میگرفت. اما اکنون دیگر بدان مفهوم نیست. اکنون همه ماژولهای مورد نیاز بانکها شامل، سیستم banking، اینترنتبانک، موبایلبانک و مواردی از ایندست که مربوط به بانکداری دیجیتال میشود، در core banking تعریف میشود. درعینحال، سیستمهایی مانند ضدپولشویی، freight direction و همه این ماژولها براساس سیستم متمرکزی صورت میگیرد که با آن corbanking گفته میشود. حال SAB شامل همه این موارد میشود.
بنابراین شما خود را در حوزه بانکداری الکترونیکی تعریف میکنید؟
خیر، ما بانکداری الکترونیکی نیستیم، بانکداری الکترونیکی بخش کوچکی از core banking است.
اما به نظر میرسد سرویسهای شما در سیستم بانکهای متوسط وجود دارد؛ دراینصورت چه سرویسهایی را به بانکهای بزرگ ارائه میدهید؟
به دلیل داشتن 246 مشتری، همه سرویسهای بانکی را به همه بانکها ارائه میدهیم.
246 تا مشتری در کجا؟
در 25 کشور دنیا. بههمیندلیل ما انواع بانکها را در سبد مشتریهای خود داریم. بانک مجازی، بانک سرمایهگذاری، بانک خصوصی، خردهفروشی و... را داریم. اینها نوع بانکداری هستند.
آیا در سبد فعالیت شما بانک مرکزی هم وجود دارد؟ برای مثال، در فرانسه کدام بانک مهم جزء مشتریان شما هست؟ یا در آلمان یا انگلستان. این ٢٥ کشور، کدام کشورها و بانکهایشان هستند؟
از نظر بانک بزرگ که شما سؤال کردید، باید بگویم فرانسه دو بانک بزرگ دارد که بهعنوان بانک مرکزی مطرح هستند. مهمترین آنها CIC Bank است. وظیفه این بانک، نظارت بر همه مالیات شهروندان فرانسوی است. درواقع هر تراکنش بانکیای که دولت انجام میدهد، باید از این بانک بگذرد. حال یکی از پروژههای انجامشده در این بانک، سیستم «ایتیامای» SAB است. برای مثال، روزانه نزدیک به سه میلیون چک کلیر میشود. بیش از یک میلیارد تراکنش در سال وجود دارد.
چه زمانی SAB به ایران آمد؟
حدود هفت سال است که وارد بازار ایران شدهایم. از سال ٢٠٠٩ و فعلا با یک مؤسسه فعالیت میکنیم که در آینده تبدیل به بانک خواهد شد.
فقط با یک مؤسسه مالی؟
بله.
چرا سراغ بقیه نرفتید؟
به این علت که شرکت Sab اجازه بازاریابی در ایران را نداشت. از طرفی پیش از این دفتر مستقیم در ایران وجود نداشت و نزدیک به دو سال است که دفتر مستقیم و ثبتشده داریم. بهعنوان دفتر و نه شرکت.
یعنی بعد از سال 92؟
بله.
اکنون این شرکت فرانسوی یک دفتر نمایندگی دارد؟
بله. SAB بهعنوان یک دفتر رسمی فرانسوی در ایران حضور دارد.
فعالیت شما در دوران تحریم به چه صورت بود؟
زمان ورود ما به ایران، همزمان با اوج تحریمها بود. در آن سالها فشارهای زیادی روی فعالیت شرکت برای توقف پروژهها در ایران وجود داشت. اما نگاه این شرکت کاملا متفاوت بود و در مقابل تحریمها، از فعالیت در ایران حمایت و پشتیبانی میکرد. پشتیبانی ما از مؤسسهای که فعالیت با آن را آغاز کرده بودیم، قطع نشد. SAB از دو جهت تحت فشار بود: از طرفی به دلیل وجود تحریمها، پرداخت بهموقع صورت نمیگرفت و از طرف دیگر، مسیرهای دشواری را برای پرداخت باید طی میکرد. گاهی به یک سال، یک سال و نیم میرسید. با وجود همه مشکلات، به دلیل سرمایهگذاری صورتگرفته در بازار ایران و اولین مشتریای که به دست آورده بود، هیچگاه پشتیبانی خود را قطع نکرد.
در چند کشور دفتر دارد؟
در 10 کشور دفتر وجود دارد؛ فرانسه، ونیز، موناکو، بیروت، تونس، ایران، ترکیه و دوبی. اینها دفاتر رسمی ما هستند.
آیا برای یک شرکت فرانسوی کارکردن با مؤسسههای مالی و بانکی ایران در زمان تحریم، ارزشمند بود؟
به طور حتم هدفی وجود دارد. در این سالها یک پروژه شکستخورده وجود نداشته است.
در این همهسالی که شرکت فعالیت داشته است؟
بله.
این مربوط به همه دفاتر شما در تمام کشورهاست؟
بله.
در ایران هم؟
ما جزء معدود شرکتهای خارجی هستیم که در ایران پروژه بدون شکست داشتیم. با وجود اینکه برخی از پروژههای ما در دنیا ضررده شده، اما همیشه حمایت و پشتیبانی از مشتریان وجود داشته است. هیچ پرونده حقوقیای علیه ما وجود ندارد.
چگونه میشود یک شرکت فرانسوی بتواند خود را با سیستم بانکی ایران سازگار کند؟
شرکت ما بسته نرمافزاریای با چندین فرهنگ و قوانین بانکی مختلف ارائه میدهد. این نشانگر انعطافپذیری سیستم ماست. شاید بسیاری از سیستمهای دیگر در ایران شکست بخورند. من نمیگویم بهترین هستیم، اما معماری سیستم بهگونهای بوده که نزدیک به نظام بانکی ایران است. بههمیندلیل در پیادهسازی محصول در ایران دچار مشکل نشدیم. تنها مشکل موجود، تقویم شمسی بود که آن با نگاه سرمایهگذاریای که وجود داشت، حل شد. ما اکنون براساس چارت بانکی، بانک مرکزی ایران فعالیت میکنیم. بیشترتر از درآمدی که میتوانست داشته باشد، هزینه شد تا مدل بانک ایرانی آماده و پیادهسازی شود.
چند رقیب در داخل ایران دارید؟
داخلی یا خارجی؟
داخلی؟
فکر کنم دو رقیب داخلی. از زمانی که وارد بازار ایران شدهایم، SAB جزء فهرست خرید نهایی بوده است.
آیا انتخاب شد؟
بله، اما انعقاد قرارداد، پروسهای جدا از انتخاب است. پایدارنبودن مدیران باعث میشود یک پروسه دوباره آغاز شود. در زمان انعقاد قرارداد، مدیر عوض میشود و دوباره از اول همهچیز شروع میشود. بههمیندلیل است که در نظام بانکی ایران همچنان به دنبال core هستند.
آیا فکر نمیکنید ترجیح مدیران بانکی، استفاده از سیستم داخلی است؟
اگر چنین ترجیحی داشتند، ما را در فهرست نهایی خرید قرار نمیدادند.
با وجود دو رقیبی که در بازار ایران دارید، سهم شما به چه میزان است؟
بازار ایران، بازار بزرگی است و بسیاری از بانکها در حال انتخاب محصول هستند. پیشبینی شده است اکنون پس از برجام، شاید برخی بانکها در خرید محصول خود تجدیدنظر کنند یا در محصولی که دارند، بازنگری کنند و محصولی انتخاب کنند که توان و سرویسدهی آن به گونهای باشد که سهم قابلتوجهی از بازار را به دست آورد. بالاخره برخی بانکها به دنبال مسیر جدید هستند.
اگر شرکتهای خارجی دیگری در بازار ایران حضور داشته باشند، آیا شما با مشکلی مواجه نمیشوید؟
اگر از من بهعنوان یک مدیر منطقهای سؤال میکنید، من یک ایرانی هستم و بر این عقیدهام رویکرد وزارت صنایع بعد از برجام، رویکرد مناسبی است. درعینحال، در سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری به بخش علم و فناوری اشاره شده و دستور انتقال دانش به داخل ایران را دادند. این به آن معنا نیست که فلان شرکت خارجی مثلا پژو فرانسه به ایران بیاید و با ایرانخودرو رقابت کند، این منطقی نیست. پیشنهادم این است که هر شرکت ایرانی یک شریک خارجی برای انتقال دانش داشته باشد، زیرا اکثر شرکتهای خارجی برای انتقال دانش مقاومت میکنند. اما شریک خارجی موجب میشود بهتدریج دانش شرکت خارجی به داخل منتقل شود و درعینحال، سبد محصولشان نیز کامل خواهد شد. درعینحال، شرکت داخلی مشتریان خود را از دست نخواهد داد. تفاوت عمده میان شرکتهای خارجی و داخلی در این است که شرکتهای داخلی عمدتا درآمد خود را وابسته به نگهداشتن بانک به خدمات پس از فروش محصول میدانند. اما در شرکتهای خارجی اینگونه نیست. وقتی محصولی به بانکی فروخته میشود کل دانش استفاده و پشتیبانی از محصول به آن بانک داده میشود. تا کمترین وابستگی به شرکت خارجی شکل بگیرد و بانک روی پای خود بایستد. بنابراین شرکت خارجی تمرکز خود را صرفا روی انتقال دانش میگذارد. تصور در ایران به این صورت است هر شرکتی که تعداد پرسنل بیشتری دارد، پس آن شرکت خوب و بزرگ است. درحالیکه گویای آن است که آن محصول به ازای هر مشتری باید صد پشتیبانکننده داشته باشد. بنابراین اگر رویکرد بانک حرکت به سمت دریافت دانش فنی از شرکت خارجی باشد و بخشی از دانش را به همراه محصول منتقل کند، بانکها بهتر روی پای خود میایستند. در بازار بانکی ایران عموما بانکها نمیتوانند با همدیگر رقابت کنند، زیرا از یک محصول مشترک استفاده میکنند. این مسئله نمیتواند ایجاد رقابت کند. اصل رقابت در عرصههای بینالمللی براساس محصولاتی است که به مشتری ارائه میشود.
تا چه میزان سعی کردید انتقال دانش را به ایران انجام دهید؟
درحالحاضر مؤسسهای که با ما کار میکند صد درصد روی پای خود ایستاده است و براساس دانش خود کارهای خودش را انجام میدهد. لایه سوم پشتیبانی برعهده شرکت sab است.
علت اینکه چنین شرکتی با تعداد محدود مشتری و کارمند وارد ایران میشود، چیست؟
یکی از علتهای اینکه تعداد کارمندهای شرکت ما در ایران کم بوده، این است که نیاز به نیروی انسانی مرجع نیست. درعینحال، براساس هر فروشی که به بانک صورت میگیرد، چندین نفر آموزش میبینند و آنها بهعنوان متخصصان ما در بانک میمانند. میخواهیم همه مشتریانمان مستقل باشند. درعینحال، ما اعتقاد به توسعه پایدار داریم، یعنی مسیر رشد منطقی را شروع و به توسعه شرکت ادامه دهیم. نکته درخور توجه اینکه بسیاری از شرکتهای بزرگ از خرید شرکتهای کوچک بزرگ میشوند. اما شرکت ما اینگونه نبوده است و ما برای هر مشتری بازاریابی کردهایم، قرارداد بستهایم و پشتیبانی کردهایم. مضاف بر اینکه شرکت ما در سالهای 2011 و 2012 سرمایهگذاری بسیار سنگینی روی محصولات جدید در حوزه بانکداری دیجیتال انجام داد. این موضوع باعث صعود شرکت ما شد.
شرکت شما اقدام به ارائه گزارشهای شفاف سالانه میکند؟
بله، به دلیل قوانین سختی که در فرانسه وجود دارد، شرکتها باید گزارش شفاف ارائه دهند.
در ایران چطور؟
منظورتان از داخل ایران چیست؟
یعنی گزارشی از میزان فعالیت و توسعهای که در ایران دارید و این گزارش را به بانک مرکزی ارائه کنید.
ما مشکلی برای ارائه گزارش نداریم. درعینحال، گزارشهای مالی خود را به فرانسه ارائه میکنیم. همه فرایند شفاف انجام میشود. بههمیندلیل هم در ایران دفتر ثبت کردهایم. زمانی که شما بهعنوان شریک با یک شرکت داخلی فعالیت میکنید، ممکن است راههایی برای ارائهنکردن گزارشهای شفاف وجود نداشته باشد. اما شرکت ما تصمیم گرفته به صورت مستقیم در ایران حضور داشته باشد. وقتی شرکت ایرانی بهعنوان واسط قرار میگیرد، محصول هم از نظر خدمات، کیفیت و قیمت نهایی مناسب نخواهد بود. ما در ایران هیچ واسطهای نداریم.
بهنظر میرسد از ١٠ سال گذشته شرکت شما خوداظهاری را به سایتی مانند «گارتنر» ارائه نکرده است. علت چیست؟ آیا لزومی داشته که چنین کاری صورت نگرفته است؟
این سیاست هیأتمدیره شرکت sab است. در شرکتهای بزرگ بودجه مشخصی برای رتبهبندی بینالمللی وجود دارد. از طرفی مشکلاتی میان گارنتر و sab به وجود آمد که در حال مذاکره برای حل این مشکل هستند عمده تمرکز ما بر ibs بوده است. اگر شما به گزارشهای گارنتر نگاهی بیندازید، شرکتهایی وجود دارند که بالاتر از شرکت ما قرار دارند، اما در ibs پایینتر از ما هستند. بنابراین متوجه میشوید گارتنر بهروز نشده است.
شما گفتید کار خود را با مؤسسهای شروع کردید که بهتازگی مجوز خود را از بانک مرکزی گرفته بود. آیا این یک ریسک برای شما نبود. شما ورود خود را با یک مؤسسه تازهتأسیس در ایران شروع کردید و نه با یک بانک شناختهشده.
حرف شما درست است. ریسک بزرگی برای شرکت ما بود؛ ریسک هم از لحاظ بازار و هم سرمایهگذاری. منتها این ریسک را برای ورود به بازار ایران انجام دادیم. شاید چالشی برای یک تغییر بزرگ باشد. سعی شد مدل بانکی خودمان را براساس قوانین در این مؤسسه پیادهسازی کنیم. یکی از مسائل ما تقویم ایرانی است. برای همین با یک مؤسسه کوچک شروع کردیم تا خود را بیازماییم. البته این مؤسسه از نظر حجم تراکنش نه، ولی از نظر تعدد شعب شاید بزرگتر از برخی بانکها باشد.
بهطورحتم داشتن رزومه برای یک شرکت خیلی مهم است. آیا به این مسئله توجه نداشتید که در پرونده حضور خود در ایران شروع فعالیتان با یک مؤسسه کوچک باشد و این در رزومه شما ثبت شود؟
بحث این نیست که با بانکهای بزرگ میتوانستیم یا نه. این ریسک دو طرفه است. هم بانک باید ریسک محصولی که برای اولینبار در ایران میآید را بپذیرد و هم شرکت ارائهکننده محصول برای اولینبار حضورش در ایران را تجربه کند. خب، شاید مؤسسهای که ما با آن کار میکنیم، در آن زمان ریسک را پذیرفت که با یک شرکت خارجی کار کند. البته باید به شما بگوییم پیادهسازی core banking در یک مؤسسه مالی خیلی سختتر از یک بانک است.
چرا برای ورود به ایران و معرفیشدن از طریق بانک مرکزی اقدام نکردید؟ شما میتوانستید پشتوانه نهادی مانند بانک مرکزی را برای ورود به بازار ایران داشته باشید.
زمان آقای بهمنی این کار صورت گرفت. نامهای هم ارسال شد. ایشان روی نامه دستور دادند، اما جوابی که داده شد این بود اگر بخواهیم شما را به بازار ایران معرفی کنیم، تبلیغ به حساب میآید و این مغایر با قوانین بانک مرکزی است.
گفتید ورود شما به ایران از سال 2009 بوده است. آیا این سال برنامهریزیشده بود؟ چرا صبر نکردید تا بعد از انتخابات ریاستجمهوری تصمیمگیری کنید؟
سیاستهای ما چندان منطبق با کارهای سیاسیون نیست. شرکت برنامهریزیای روی بازار بینالمللی خود داشته و ایران نیز بهعنوان یک بازار بینالمللی است. شاید اولین جرقه ورود به ایران از سال 2007 بوده است. سال 2009 اولین قرارداد ما منعقد شد. بازار ایران همواره مدنظر بوده است. برهمیناساس، پروژه بانکداری اسلامی- ایرانی در شرکت پیادهسازی شد. گرچه ما بانکداری بینالمللی اسلامی را داریم، اما آن بانکداری با بانکداری اسلامی در ایران متفاوت است. بههمیندلیل در محصولات خود نحوه محاسبه سود را براساس بانکداری اسلامی – ایرانی قرار دادهایم. ورود ما به بازار ایران، مستقل از مسئله تحریمها بوده است.
منبع: شرق
انتهای پیام/