با خانم وکیل جایگزین احمد شهید آشنا شوید/ عاصمه چه ارتباطی با شیرین عبادی دارد؟
عملکرد بهشدت منفی احمد شهید در قبال ایران که محصول اتکای او به منابعی چون منافقین و گروههای تجزیهطلب بوده، بهشدت اعتبار گزارشهای او را زیر سؤال برده است، اما برحسب قراین موجود قرار نیست این روند تعدیل شود.
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، «احمد شهید» گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور ایران روز پنجشنبه از پایان مأموریت خود در ماه نوامبر (مهر ــ آبان) خبر داد؛ وی در توئیتر نوشت که دو ماه دیگر مسئولیتش را به «عاصمه جهانگیر» پاکستانی تحویل میدهد.
از همین رو در سطور پیش رو به معرفی بیشتر این نامزد محتمل جایگزینی احمد شهید می پردازیم.
«عاصمه جیلانی جهانگیر»، متولد 1952 در لاهور پاکستان، وکیل دادگستری و فعال حقوق بشر است. او عمدتاً بهعنوان بنیانگذار و رییس «کمیسیون حقوق بشر پاکستان»، عضو «کانون وکلای دیوان عالی» این کشور و عضو هیئت امنای «گروه بین المللی بحران» شناخته میشود. جهانگیر از 1995 تا 2004 گزارشگر ویژه سازمان ملل در اعدامهای فراقضایی و از 2004 تا 2010 گزارشگر ویژه آزادی مذهب و اعتقاد برای اقلیتها بود.
او که در دانشگاه پنجاب و «کالج کینارد لاهور» تحصیلات حقوقی خود را گذرانده است، اولین کنش حقوقی ــ اجتماعی خود را در حدود 20سالگی آغاز کرد، یعنی زمانی که پدر او، «ملک غلام جیلانی»، یک سرهنگ ارتش مخالف دولت، توسط «ذوالفقار علی بوتو» به زندان افتاد، او دفاع از پدرش را بهعهده گرفت. پدر او حدود 14 سال در زندان ماند.
در سال 1981، او بههمراه خواهرش «هینا جیلانی»، اولین دفتر وکالت تمامزنانه را با نام «مجمع اقدام زنان» تأسیس کرد.
در 1982، عاصمه بهعنوان چهره پیشتاز اوپوزیسیون علیه برنامه «اسلامی کردن» کشور، که توسط ژنرال «محمد ضیاءالحق» رییس جمهور و رییس ارتش وقت آغاز شده بود، کار سازماندهی تظاهرات و تجمعات اعتراضی را بهعهده داشت. او در یکی از مصاحبههای معروف خود در آن مقطع گفته بود:
"قوانین خانواده (که مذهبی هستند) حقوق کمی برای زنان قائلند. آنها را باید اصلاح کرد چون پاکستان نمیتواند در انزواء زندگی کند. ما نمیتوانیم در غل و زنجیر باشیم در حالی که زنان دیگر پیشرفت میکنند".
او و خواهرش در سال 1986 «کمیسیون حقوق بشر پاکستان» را به راه انداختند، که تا 2011 خود ریاست این کمیسیون را بهعهده داشت.
در دوران 10ساله حکومت محمد ضیاءالحق، جایگزین کردن «قانون مجازات» دوران سلطه انگلیسیها بر شبهقاره با «حدود شرعی» یکی از اهداف دولت اسلامگرای او بود. مورد دیگر بحث گنجاندن «قانون شهادت» بود که طبق آن شهادت یک زن، نصف شهادت یک مرد محسوب میشود.
عاصمه جهانگیر، بیتردید مهمترین چهره مخالف این تغییرات در دستگاه قضاء بود که بهخاطر فعالیتهایش در ترتیب دادن اعتراضات، از سوی سکولارهای پاکستانی لقب «قهرمان کوچک» گرفت، سکولارهایی که بر باقی ماندن قوانین مصوب دوران بریتانیاییها اصرار داشتند.
او و خواهرش در سال 1986، دفتر امداد قضایی «AGHS» را بهعنوان اولین دفتر خدمات حقوقی رایگان تأسیس کردند. یکی از مهمترین اهدافی که برای این دفتر تعریف شده بود، دفاع از حقوق «اقلیتهای مذهبی تحت ستم» بود، که بارزترین مصداق آن در پاکستان «هندوها» و «احمدیها» بودند.
از همان سالها بهدلیل انتقادات تند جهانگیر به دولت کشورش در دفاع از هندوها، موجب چالشها و جنجالهای بسیاری شد که در ادامه به بخشی از آن اشاره خواهیم کرد. علاوه بر این، دفتر آنها یک پناهگاه برای زنان موسوم به «دستک» هم در لاهور ایجاد کرد.
جهانگیر در همه این سالها از مخالفان برخی از محکمترین احکام شرع اسلام از قبیل اجرای حکم قصاص نفس و اجازه ولی برای ازدواج دختران بوده است. در سال 1996، دادگاه عالی لاهور حکم داد که دختران بدون اخذ رضایت ولی خود نمیتوانند ازدواج کنند، و هر دختری که بدون کسب این اجازه چنین کاری صورت داده است، ازدواجش باطل است.
جهانگیر پرونده بسیاری از زنانی که بیاجازه ولی ازدواج کرده بودند یا دخترانی که قصد ازدواج بیاجازه را داشتند، خود بهعهده میگرفت. بخش دیگری از موکلان او، زنان و دخترانی بودند که طبق احکام مجازات اسلامی در دادگاههای مختلف در پاکستان، بهاتهام «زنا» به حد محکوم شده بودند. جهانگیر هیچگاه ابایی نداشته که مخالفت خود را با اجرای حدود اسلامی بهصراحت اعلام کند.
در سال 1998، او از طرف سازمان ملل بهعنوان گزارشگر ویژه اعدامهای فراقضایی انتخاب شد که تا 2004 در همین سمت بود. از 2004 تا 2010 هم بهعنوان گزارشگر ویژه سازمان ملل برای آزادی مذهبی اقلیتها فعالیت میکرد.
در دوران ریاست جمهوری ژنرال «پرویز مشرف»، نام عاصمه جهانگیر یک بار دیگر بر سر زبانها افتاد. در جریان تعلیق قاضی ارشد دیوان عالی پاکستان، «افتخار محمد چودری» توسط رییس جمهور، جهانگیر سازمانده اصلی اعتراضات خیابانی «جنبش وکلاء» یا «جنبش کُتسیاهان» در سال 2007 بود. او به همین خاطر بهمدت 90 روز تحت حبس خانگی قرار داشت.
در سال 2010، عاصمه جهانگیر در انتخابات ریاست «کانون وکلای دیوان عالی» پیروز شد و بهعنوان نخستین زن در رأس این عالیترین نهاد مربوط به وکلای دادگستری در پاکستان قرار گرفت. او بهمدت دو سال رییس این نهاد بود.
اما ابهامات!
«عاصمه جهانگیر» شاید چهرهای محبوب و مشهور بین بخشی از جامعه پاکستان، یعنی بخشی از طبقه متوسط شهرهای بزرگ باشد، اما آن بخش از بدنه اجتماعی این کشور که با نام او آشنایی دارند و بهلحاظ فکری و اعتقادی «مسلمان ملیگرا» محسوب میشوند (در واقع عامه مردم پاکستان)، نگاه مثبتی به او ندارند. مضاف بر اینکه ارتش پاکستان هم بهدلایلی چند او را یک عنصر «نامطلوب» برای امنیت ملی میداند.
در حالی که پاکستان و هند از بدو جدایی دو کشور، دشمنان درجه یک هم هستند و در عمل دولتهای متخاصم به حساب میآیند، خانم جهانگیر از همان سالهای اولیه مطرح شدنش بهعنوان یک فعال سیاسی و اجتماعی، بارها و بارها به دفاع از هندوها، و انتقادات صریح و گزنده از دولتهای مختلف پاکستان بهدلیل «تحت ستم قرار دادن» آنها پرداخته است.
بارها و بارها ارتش و نهادهای اطلاعاتی این کشور، در تریبونهای عمومی و در مصاحبه با رسانههای خارجی و از همه مهمتر، رسانههای هندی، از جانب خانم جهانگیر به بدرفتاری و توطئه برای آزار و قتل هندوها متهم شدهاند. طبیعتاً این گونه موضعگیریها در جامعه پاکستان بازتابهای بسیار منفی نیز بهدنبال دارد، تا جایی که بارها مخالفان عاصمه جهانگیر به او لقب «خیانتکار» دادهاند. اما یکی از جنجالیترین اقدامات او در این زمینه، دیدار او با برخی از افراطیترین چهرههای هندو در خود هند بوده است.
چند سال پیش، در جریان نامزدی او برای ریاست کانون وکلای دیوان عالی، مخالفان جهانگیر عکسهای او را در هندوستان، با لباسهای سنتی هندوها و در حال انجام رقص با هندوها منتشر کردند. اما جنجالیترین تصاویر، مربوط به ملاقات او با «بال تکری» بود. «بال تکری»، رهبر حزب هندوی افراطی «شیو سنا»، از مهمترین چهرههای ضد مسلمانان و ضد پاکستان در هند بود.
بسیاری از اقدامات خشونتآمیز و حتی قتل و کشتار مسلمانان در هند به هواداران این حزب و حزب «بهاراتیا جانتا پارتی» (بیجِیپی) نسبت داده میشود، در مَثل، میتوان چنین دیداری را با دیدار یک شخصیت شناخته شده ایرانی داخل کشور با رهبر یک حزب صهیونیست افراطی مثل «شاس» مقایسه کرد!
یکی دیگر از دلایل ابهام در عملکرد او، عضویت در برخی مؤسسات بین المللی است. او عضو هیئت امنای «گروه بین المللی بحران» است که خود را یک مؤسسه غیردولتی برای کاهش تنشهای بین المللی معرفی میکند. گروه بین المللی بحران در سال 1995 توسط سرمایهدار معروف ماسون و صهیونیست، «جرج سوروس» راهاندازی شد.
بودجه این سازمان تا سالها مستقیماً توسط «بنیاد جامعه باز» سوروس تأمین میشد. هماکنون نیز یکی از مهمترین موارد مشکوک درباره آن، تأمین بودجه توسط دولتهای غربی و کمپانیهای بزرگ چندملیتی و اهداء کنندگان شخصی است که بهصورت ناشناس به آن کمک میکنند. از میان شرکتهای حامی این سازمان میتوان به دو غول نفتی جهان، «شِورون» و «شل» اشاره کرد.
اما یکی از بحثبرانگیزترین اتهاماتی که درباره عاصمه جهانگیر، و خانواده او، در خود پاکستان وجود دارد، در سال 2010 و در جریان رقابت برای ریاست کانون وکلای دیوان عالی مطرح شد.
«قادیانی» یا مسلمان؟
در جریان رقابت انتخاباتی فوق الذکر در 2010، و همچنین معرفی نام او بهعنوان نامزد «نخست وزیری موقت» پاکستان از سوی حزب مردم پاکستان و حزب مسلملیگ ــ شاخه نواز، بسیاری از مخالفان جهانگیر بحثی قدیمی را برجسته کردند: قادیانی بودن عاصمه جهانگیر.
برای مثال، «عبداللطیف خالد چیمه»، دبیرکل تشکل اسلامی «مجلس احرار»، در مصاحبهای در 2010 گفت که «عناصر قادیانی» برای پیروزی خانم جهانگیر تلاش میکنند. او مدعی شد که «نیروهای ضدمسلمان» در «طرحی شوم» دنبال حذف قوانین مربوط به «توهین به مقدسات» هستند.
با جریان معرفی او برای نامزدی نخست وزیری موقت، گروههای مخالف اعلام کردند که طبق قانون اساسی 1973 پاکستان، «قادیانیها» نمیتوانند به مقامات حساس حکومتی برسند.
اما «قادیانی» چهمعنایی دارد؟
قادیانی یا «احمدیه» نام فرقهای تجدیدنظرطلب در پاکستان است که با عنوان «میرزاییه» هم شناخته میشود. مؤسس این فرقه، «میرزا غلام احمد» (1908ــ1835) در سال 1889 این فرقه را در شهر «لدهیانه» ایالت پنجاب هند بنیان گذاشت. پیروان احمدیه این شهر را «دارالبیعة» مینامند.
بسیاری از مورخان و پژوهشگران، شباهتهای بنیادینی میان پیدایش فرقه «احمدیه» در هند اواخر قرن 19 و فرقه ضالّه «بهاییت» در ایران عصر قاجار میبینند. درست شبیه «میرزا علیمحمد باب» که فرقه بابیه (سرچشمه اصلی فرقه بهاییت) را با حمایت انگلستان ایجاد کرد تا در صفوف شیعیان تفرقه بیندازد، میرزا غلام احمد هم در پاکستان، در پناه انگلستان فرقهای را به وجود آورد تا بین مسلمانان هند انشقاق ایجاد کند.
میرزا غلام احمد، از همین رو، در دوران اوج احساسات ضداستعماری در هند، جهاد با بریتانیاییهای استعمارگر را جایز نمیدانست! تحت همین حمایتهای انگلستان، نه مسلمانان و نه سیکها که مخالفت جدی با احمدیها داشتند، نمیتوانستند هیچ گزندی به آنها برسانند.
میرزا غلام احمد در چهلسالگی (1875) با تشبهجویی به پیامبر اسلام(ص)، مدعی شد که به معراج رفته است. در 1900 پیروانش او را «نبی» میخواندند. اما خود او تا چند سال بهصراحت این «نبوت» کذایی را اعلام نمیکرد. اما در 1902 او هم بهصراحت خود را پیامبر خواند. جالب اینکه در 1904، مدعی شد که همان «کریشنا»، منجی موعود هندوها هم هست!
مجموعه آثار و مکتوبات او در کتابی با عنوان «روحانی خزائن» توسط پیروانش گردآوری شده است. غلام احمد جانشینان خود را، باز با تشبه به پیامبر اکرم(ص)، خلیفه خواند. درست مانند بهاییت که قبر عبدالبهاء در عکا در سرزمینهای اشغالی، مقدسترین مکان در آن فرقه است، قبر غلام احمد معروف به «مقبرة الجنة» در قادیان (روستایی از توابع شهر گرداس پور پنجاب هند) مقدسترین مکان در فرقه احمدیه است.
عقاید احمدیه مانند فرقه انگلیسساخته بهاییت، پر از تفکرات گمراه کننده و باطل است که هدفی جز نسخ شریعت الهی اسلام ندارد، از همین رو در یک کنفرانسی در مکه مکرمه در 1974، با شرکت صدها تن از علمای اسلامی از نحلههای مختلف، این فرقه تکفیر و خارج از اسلام معرفی شد.
دقیقاً مطابق خطمشی بهاییت، فرقه انگلیسی احمدیه هم از طریق شبکهای گسترده و پیچیده از مساجد، مدارس، مراکز درمانی، مبلغان، شبکههای تلویزیونی و رادیویی و نشریات به تبلیغ در سرتاسر دنیا مشغولند.
تربیت نیروهای سیاسی برای جاگیرکردن در حکومت کشورهایی که پیروان احمدیه در آن حضور قابل توجه دارند (بهویژه هند، پاکستان، اندونزی، بنگلادش و بسیاری کشورهای اروپایی و البته بریتانیا) و همچنین نهادهای بین المللی از دیگر حربههای این فرقه است.
مسئلهای که در این میان جلب توجه میکند، شباهتهای زیادی است که بین «عاصمه جهانگیر» در پاکستان، و «شیرین عبادی» در ایران است. هر دوی اینها که تقریباً سن و سالی مشابه دارند و هر دو وکیل دادگستری بودهاند، بهواسطه تبلیغات شبکههای مرموز بین المللی به «چهره» تبدیل شدند.
عاصمه جهانگیر هم مانند عبادی که در 2003 جایزه صلح نوبل را دریافت کرد، در سال 2005، بهخاطر نقشش در پروژه «1000 زن برای صلح جهانی» نامزد دریافت این جایزه شد، که البته برنده نهایی نشد. لیکن او هم بهمانند عبادی دهها جایزه بین المللی بهدلیل فعالیت در زمینه «حقوق بشر»، «حقوق زنان»، «حقوق کودکان» و «حقوق اقلیتها» دریافت کرده که عمدتاً با جایزههای شیرین عبادی مشابهند. جهانگیر بعد از دریافت جایزه Right Livelihood در مصاحبه سایت «قنطره» بهصراحت گفت:
"ریشه همه محدودیتها در مذهب است و به نام مذهب توجیه میشود... . تغییر قوانین مذهبی، گام مهمی در جهت احقاق حقوق زنان است".
اگر شیرین عبادی بهدلیل دفاع تمامقد و همهجانبهاش از «بهاییان»، شائبه جدی بهایی شدنش را در جامعه ایران دامن زده است، «عاصمه جهانگیر» هم بهدلیل دفاع سرسختانهاش از فرقه احمدیه و اعضای آن با همین اتهام در داخل پاکستان روبهروست، این اتهام حتی درباره پدر و همسر او هم وجود دارد، برای نمونه، جهانگیر در سخنرانی خود در 18 می 2016، در مؤسسه هادسن در واشینگتندیسی گفت:
"بدترین موارد (نقض حقوق اقلیتها)، احمدیها در پاکستان هستند که البته در اندونزی و بنگلادش هم تحت ستم قرار دارند، از این رو میگویم بدترین ستم در پاکستان است، چون این ستم توسط دولت و بر مبنای قانون است که میگوید احمدیها نباید این کار را بکنند یا باید آن کار را بکنند. هزاران پرونده علیه آنها در دادگاههای پاکستان وجود دارد. آنها پیوسته در حال ورود یا خروج در دادگاهها هستند".
اما از این جالبتر آنکه همین خانم، زمانی که «گزارشگر ویژه سازمان ملل در آزادیهای مذهبی اقلیتها» بود، با کمک شیرین عبادی و همکارانش در داخل ایران، به کار گزارش سازی و سندپردازی علیه جمهوری اسلامی ایران، بهویژه در موضوع بهاییان مشغول بود، برای نمونه، در 23 اکتبر 2008، در مصاحبه با مرکز خبری سازمان ملل مدعی شد که "بهاییان جزو گروههای اقلیت دینی! تحت ستم در ایران هستند".
یا در سال 2006، طی گزارشی رسمی جمهوری اسلامی را به «آزار سیستماتیک و حکومتی» بهاییان در ایران متهم کرد.
حال با همین توضیحات اجمالی، میتوان به این نتیجه رسید که مطرح شدن نام «عاصمه جهانگیر» برای جایگزینی احمد شهید، بهعنوان گزارشگر ویژه سازمان ملل برای ایران، در صورت صحت این خبر، کاملاً برنامه ریزی شده و بر مبنای سوابق قبلی او انجام گرفته است.
به نظر میرسد که انتخاب احتمالی او بهجای احمد شهید، در راستای پیشبرد فازهای بعدی فشار بر ایران در حوزههای غیرهستهای (در پی توافق هستهای ایران با 1+5) در حوزههایی چون توان موشکی، حمایت از گروههای مقاومت و مسئله «حقوق بشر» است، بهبیان دیگر، او قرار است پروژه «احمد شهید» برای سیاهنمایی و اتهامزنی علیه جمهوری اسلامی را با قوت و شدت بیشتری پیگیری کند. میتوان انتظار داشت که در این پروسه، برجسته سازی و بزرگنمایی مسئله فرقه «بهاییت» و اعضای آن در ایران، در کانون فعالیتهای این «گزارشگر پیشین سازمان ملل برای آزادیهای مذهبی اقلیتها» قرار بگیرد.
منبع: مشرق
انتهای پیام/*