به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرگزاری تسنیم «پویا» در روزهای باقیمانده تا راهپیمایی عظیم اربعین حسینی(ع) نیاز است که توجهات بیش از گذشته معطوف به این ماجرای عظیم الهی شود؛ این توجه خواه از جهت قلبی و معنوی و خواه از جهت فکری و عملی میتواند باشد. توجهات معنوی معمولاً با تجربه و خاطرات شخصی از پیادهروی اربعین حسینی حاصل میشود و صحبت درباره آن نیازمند درک مخاطب از این سفر است. اما در بُعد جریانسازی فکری و فرهنگی در راستای تبیین فرصتها و تهدیدات پیادهروی اربعین حسینی(ع) نیازمند ارائه راهکارهای اندیشمندان و مسئولین فرهنگی جامعه است.
با حجتالاسلام شیخ مهدی حسنآبادی، کارشناس مسائل مذهبی در این باره به گفتوگو نشستیم که مشروح آن را در ذیل میخوانید:
تسنیم:پیادهروی اربعین حسینی در سالیان اخیر مرزها را شکافت و نور آن که نشأت گرفته از نور امام حسین(ع) است، توجه مردم از ادیان و رنگهای مختلف را به سوی خود جلب کرد و به جرأت میتوان گفت گستره اثرگذاری آن به نحو قابل ملاحظهای گسترش یافته است. حال با توجه به این فضا چگونه اربعین را فرصتی برای مقابله با تهدیدات و معضلات اجتماعی و فرهنگی و اصلاح امورات بدانیم؟
اینکه میگویید اثر نور امام حسین(ع) از جانب خداست، مرا یاد این بیت شعر میاندازد: «گر میروی بی حاصلی/ گر میبردنت حاصلی» خیلیها را میبرند. اگر کسی فکر کند خودش اراده میکند به سفر اربعین برود، باخته است، زیرا اراده شخصی نیست، هرچند اینکه خودش پاسپورت و ویزا بگیرد و برود، باز یک اراده دیگری پشت صحنه است. اینکه میگویید انقلاب نور بود و کششی بود، اولین جرقههای انقلاب در عاشورا و تاسوعای سال 42 بود. شما وقتی بررسی میکنید، تا شبی که انقلاب میخواهد ثمر بدهد، یعنی 21 بهمن سال 57، هدایتهایی که از ماوراء میشود، همان هدایتهای نوری است. آیتالله طالقاتی میگوید به امام تماس گفتم که فردا حکومت نظامی است چرا مردم بیایند بیرون؟ بدتر از کشتار 17 شهریور میشود. شهید طالقانی میفرمایند امام(ره) گفت بیایند بیرون. بعد که من زیاد اصرار کردم، امام گفت اگر دستور از جای دیگر صادر شده باشد چه؟ بنابراین بدون اینکه خون از بینی کسی بریزد، باعث شد انقلاب پیروز شود. شروعش و خاتمهش این است. قصه انقلاب و اربعین هم یک نکته مهمی دارد. چند سفری که بنده اربعین مشرف شدم، این نکته برای من بسیار جالب بود که در جهان خیلی امام زمان را نمیشناسند، اما امام حسین را میشناسند و شناخت امام حسین هم به خاطر زیارت اربعین است.
یکی از فرصتهای شناختن امام زمان(عج) اربعین حسینی است
وقتی امام زمان میآید چرا خودش را به نام امام حسین معرفی میکند! میفرمایند «إنَّ جدّیَ الحُسین قَتلوهُ عَطشاناً» به این معناست که همه دنیا تا آن زمان امام حسین(ع) را میشناسند، اما مهدی را نه. بنابراین یکی از فرصتهای شناختن امام زمان(عج) همین اربعین است. تازه یکی از ظواهر است، لذا به این دلیل که تمام دنیا حسین را میشناسند، احساس من بر این است که امام زمان خودش را به نام امام حسین معرفی میکند، یعنی جلوه امام زمان در معرفی امام حسین و عظمت اباعبدالله است.
اثری که فرهنگسازی انجام میدهد، از تقابل ظاهری بیشتر است
تسنیم: لطفاً درباره تهدیداتی که در این همایش عظیم جهانی یعنی پیاده روی اربعین اتفاق میافتد توضیح دهید؛
از جمله تهدیداتی که در پیادهوری اربعین حسینی(ع) وجود دارد، تضارب آراء و افکار معاندانه هست که در اربعین اتفاق میافتد؛ اولآً به نظر من باید از برخی بیسلیقگیهایی پرهیز کرد. کاری که فرهنگسازی میتواند انجام بدهد بهتر از تقابل ظاهری است. یک زمانی ستادهای اجرایی امر به معروف و نهی از منکر در مملکت فعال بود حالا به فرمان مقام معظم رهبری حقلههای صالحین تعریف شد و از طیفهای و سنین مختلف کارهای فرهنگی و پایهای میکنند. مقام معظم رهبری فرمودند فرهنگ چیزی است که من حاضرم جانم را برای آن بدهم. مقام معظم رهبری فرمود عاشورا یک حادثه نیست، یک فرهنگ است، اگر فرهنگ عاشورا در اربعین یک نمودها و اثراتی از آن به نمایش گذاشته شود خیلی از مطالب درست میشود، تقابل مستقیم را نمیپذیرم، اما بیایند بنشیند و حرف بزنند، گفتمان کنند. در ماجرای پیادهروی اربعین حسینی قلبها خیلی نزدیک و آماده است.
کار فرهنگی که غلط انجام شود نتیجه عکس میدهد
تسنیم: شما چه راهکارهایی را برای کیفیتبخشی پیادهروی اربعین مدنظر دارید؟
من بر این جمله خیلی اصرار دارم، کار فرهنگی اگر غلط انجام شود نتیجه عکس میدهد، این خیلی مهم است. بحث اول اینکه در اربعین باید کار فرهنگی کرد، کار فرهنگی چهار پایه دارد و هر کدام از این پایهها نباشد ماجرا زمینگیر میشود.
کار فرهنگی، ایده میخواهد
اولین رکن ایده است. سؤال میکنید حاج آقا ما در کار فرهنگی ایده میخواهیم، حالا چه در اربعین چه غیر از اربعین طرح نو میخواهیم. میگویم چرا یادواره شهدا دکور و بنر ما تکراری شده است، سخنران و منبر ما تکراری شده است؛ چرا؟ چه کسی میآید در این مراسم بنشیند؟ همان خانواده شهدا. چگونه میخواهید مردم را با فرهنگ شهدا آشنا کنید؟ من 10 سال قبل یک طرحی دادم، گفتم سه شب مراسم میگیریم، شب اول را فیلم سینمایی و دفاع مقدسی میگذاریم. در مسجد هم نمیگیریم بلکه در تالار و سالن آمفیتئاتر میگیریم؛ چرا ایده جدید نداشته باشیم؟ مثلاً یک بازیگر ارزشی دفاع مقدس مانند جعفر دهقان یا پرویز پرستویی را دعوت میکنیم، مردم به خاطر این بازیگر هم شده میآیند. بلیط هم نمیفروشیم، مردم هم دعوت میکنیم و خیلی از جوانان میآیند که ببینند این بازیگر چه میگوید. وقتی پرویز پرستویی چند وقت قبل از حاج قاسم سلیمانی صحبت میکند، میگوید این حرف من خودزنی است؛ یعنی جامعه نمیپذیرد؛ چرا؟ چرا خانم الهام چرخنده به محض اینکه محجبه شد حذف شد؟ ما چه کار داریم میکنیم؟ من تیزهوشان درس خواندم، یک سال دبیر دینی به ما گفت خدا و علت و معلول و برهان نظم، اما دبیر ریاضی من بحث اعداد نامتناهی را گفت. گفت هر عددی بگویید من دو عدد روی آن میگذارم، پس اعداد نامتناهی هستند، از اعداد نامتناهی در یک جمله وجود خدا را برای ما گفت، چون از دبیر ریاضی توقع نداشتم از خدا بگوید، در ذهن من باقی مانده است، اما دبیر دینی همیشه کارش گفتن از خداست. میخواهم بگویم ما ایده نو میخواهیم. الان دکور دفاع مقدس هم تکراری شده است، ما تفریحات سالم فراوانی در ورزش داریم. در کار فرهنگی ایده خوب میخواهیم که نداریم. اینکه دشمنان و منافقان میآید تشیع انگلیسی را مقابل نظام قرار میدهند، این یک حرکت قابل تامل است.
کار فرهنگی نیازمند هزینه است
دومین رکن در کار فرهنگی، هزینه است،کار فرهنگی هزینه میخواهد. دستگاههای فرهنگی ما اگر نگویم علیه هم کار میکنند و تأثیرات هم را خنثی میکنند، میگویم موازیکاری میکنند. مثلاً سازمان تبلیغات اسلامی بودجه فرهنگی دارد، خلاف موسیقی کار میکند، اما وزارت ارشاد موسیقی را یک کار فرهنگی میداند و جزء بیلان فرهنگی خودش کنسرتها را پخش میکند. من نمیخواهم در مورد کنسرت قضاوت کنم، اما حرفم این است که کار فرهنگی نیازمند بودجه کلان است.غرب دارد برای نابود کردن جوانان ما بودجه اختصاص میدهد اما ما عکسالعملی نشان نمیدهیم.
کار فرهنگی، نیازمند نیرو است
لازمه کار فرهنگی نیروی انسانی و نیروسازی است. نیروهای بزرگتر در فرهنگ نیروسازی بکنند، یعنی چه نیرو میخواهیم؟ یعنی کسی که میخواهد با فردی که پشت پیراهنش لعن نوشته است، صحبت بکند، باید خودش تربیتشده باشد و کارش را بلد باشد و نیاید یک دفعه تندی بکند؛ یعنی از اربعین امسال برای سال دیگر نیروسازی کنیم. شما به آرشیو فرمایشات آقا مراجعه کنید، ببینید آقا چه زمانی بحث شبیخون فرهنگی را مطرح کردهاند؟ فکر کنم سالهای 71 و 72 ، مقام معظم رهبری بحث شبیخون فرهنگی را مطرح کرد. آرام آرام در سال 78 که ماجرا در دانشگاه پیش آمد، فهمیدند خبرهایی بوده است، ما وقت میخواهیم. عادتی که داریم این است که اگر کار فرهنگی را از الان شروع میکنیم و سال بعد جواب نگیریم، آن را کنار میگذاریم. خب کار فرهنگی نیازمند زمان طولانی است. مانند مربی فوتبال وقتی پنج بازی را نمیبرد، او را کنار میگذارند.
کار فرهنگی نیازمند صبر است
کار فرهنگی صبر میخواهد. در برنامهریزیهای اربعین، بازه زمانی برای ثمربخشی کارها در نظر بگیریم. دنبال این نباشیم که امسال جواب بگیریم. امسال میشود مسکن زد، موقتاً درد را ساکت کرد، اما درمان نمیشود. درمان در سایه این چهار رکن است. من معتقدم خیلی راحت میشود در اربعین کار فکری و فرهنگی کرد، به دلیل اینکه در اربعین تالیف قلوب انجام شده است، قلبها به هم نزدیک و هدف یکی است و آن هدف، امام حسین(ع) است، اما کسانی که با مرض آمده باشند کار را خراب میکنند و آنها هدفشان امام نیست. یک جملهای آقا دارد که به اعتقادم اگر مشی ما بچه بسیجیها شود، خیلی از چیزها حل میشود و آن جذب حداکثری است. طرف میبیند رویکردش تغییر کرده است و به سمت دیگری رفته است، او را به هر شکل ممکن جذب کنید نه موجبات طرد او را بیشتر فراهم کنید.
تسنیم: از جمله مسائلی که اکنون با آن مواجه هستیم، برخی مغرضان سعی در تخریب روحیه شهادتطلبی در بین جوانان شیعه دارند که موج آن در این چندسال اخیر به صورت نهانی شدت گرفته است؛ علت را در کجا میبینید؟
به اعتقاد بنده از زمان پیغمبر روی تخریب روحیه شهادتطلبی دست گذاشته بودند. شما ببینید در جنگ خندق عمرو بن عبدود شروع میکند به رجز خواندن، یک جایی روی همین روحیه شهادتطلبی دست میگذارد و مسخره میکند. میگوید مگر نمیگویید اگر کشته شوید به بهشت میروید؟ بیایید من شما را بفرستم بهشت. این قضیه نیز اکنون وجود دارد، یعنی یک استراتژی کاملاً روشن و معلوم است، اما یک بصیرت میخواهد تا این روشنی و معلومی دیده شود. بنابراین روحیه شهادتطلبی از زمان پیامبر اکرم(ص) وجود داشته و تا آخر هم وجود دارد. تا زمانی که این روحیه باشد در هیئتهای ما، در مردم و بسیجیهای ما کسی نمیتواند رخنه کند. البته به اعتقاد بنده این روحیه هنوز بحمدلله وجود دارد. چند وقت اخیر مقام معظم رهبری در دیدار با فرماندهان سپاه فرمودند من به آینده خوشبین هستم؛ یک رکن خوشبین بودن به آینده این است که اگر اسلام یک روزی نیازمند شهادتطلبی و نیازمند نیروی جان بر کف شد، هنوز افرادی هستند که این روحیه را داشته باشند. الان من که منبری هستم بارها میبینم که مراجعه میکنند، اصرار میکنند و التماس که چگونه میتوانیم به سوریه برویم؟ بنابراین این روحیه وجود دارد.
انتهایپیام/