ارائه کاملترین الگوی خانواده در روز واقعه
تشیع بااصالتترین مکتب در جهان اسلام و عاشورا مهمترین مکتب تربیتی عالم است. به این دلیل که تمامی مفاهیم تشیع را به عرصه ظهور رسانده است.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، عاشورا یک تابلوی تربیتی بسیار زیباست که میتواند انسان را به سعادت برساند و هر کس به این تابلوی مکتب انسانساز عمل کند، قطعاً اهل رستگاری است.
در محرم یکی از نکاتی که باید در کنار مجالس روضه و سینهزنی که بسیار مهم است و باید پر شور و با صفا برگزار شود به آن دقت شود، این است که پیوند محرم و جریان عاشورا با خانواده چیست؟ نقش محرم در تربیت اعضای خانواده به عنوان رکن اصلی جامعه چیست؟ و شاخصها و الگوهای آن چگونه باید استخراج شود؟ برای یافتن پاسخ به این سؤالها به سراغ ابوذر بیوکافی، کارشناس مذهبی و پژوهشگر دینی رفتهایم که سالها در این عرصه تحقیق و مطالعه کرده است. وی همچنین از مداحان اهلبیت عصمت و طهارت است و در مجالس خود به ابعاد تربیتی عاشورا میپردازد.
آقای بیوکافی! به نظر شما به عنوان یک کارشناس مذهبی، فرهنگ صحیح عزاداری چگونه باید باشد؟
ببینید این سؤال دو بخش دارد، بخشی به مفهوم فرهنگ مرتبط میشود. ما معمولاً به مجموعه رفتارها، اخلاقیات و مفاهیمی که در جامعه برای مردم دارای ارزش هستند فرهنگ میگوییم. حالا وقتی صحبت از فرهنگ عزاداری میشود زمانی کاملاً فرهنگ صحیحی میشود که شاخصهای عزاداری آن را اهلبیت معرفی کرده باشند و در آن لحاظ کنند، این میشود فرهنگ صحیح عزاداری. برای مثال شیوه و روش عزاداری نباید به روح مفاهیم و ارزشهای کربلا لطمه وارد کند. تحریف قیام عاشورا صورت نگیرد و از طرفی در عین حال باعث ترویج، تقویت فرهنگ و شعائر عاشورا شود. در این بخش محتوایی و شکلی، اهل بیت(ع) و علما مطالب زیادی آوردهاند که تأکید بر اشک سیاسی، بر استکبار ستیزی و موافقت نکردن با ظالم، در مقابل ظالم موضع داشتن، اجتماع حول محور امام ایجاد کردن، محبت و اطاعت داشتن جزو مواردی است که در عاشورا میتوان دید.
اگر عزاداری و روش عزاداری به روح این جریان مقدس لطمهای وارد نکند و مفاهیم و ارزش آن را تحریف نکند، یک عزاداری صحیح است. این را در مکتب امام صادق(ع) میبینیم که راه و روش دارد. روضه اباعبدالله از زمان حضرت زهرا(س) بوده که روایتهای متعددی هم از حیث شکلی و هم از حیث محتوایی در این باره موجود است و حضرات آوردهاند.
نقش محرم در تربیت اعضای خانواده به عنوان رکن اصلی جامعه چیست؟
سیر تکاملی شیعه در عاشورا به اوج خود میرسد که در انتها مشخص میشود که نقطه مرکزی این جریان خانواده است. یعنی اباعبدالله با بنیهاشم و فرزندان خود نه تنها یک رابطه خانوادگی کوچک بلکه یک رابطه خانوادگی بسیار بزرگ، یعنی خواهرش، فرزندان خواهرش، فرزندان برادرش، پسرعموها و کل یک خاندان را میآورد. البته این یک برداشت نسبی است و برداشت دیگر این است که هر کسی در مکتب عاشورا خودش را پیرو اباعبدالله و جریان اباعبدالله بداند میتواند جزو خانواده عاشورا محسوب شود. حالا وقتی میگویید خانواده، در خود خانواده جایگاه، نقشها و هویتهای مختلفی وجود دارد، این را در کربلا کاملاً میبینیم. جایگاه پدر، جایگاه همسر، جایگاه فرزند، ارتباط پدر با دختر، ارتباط پدر با دختر دم بخت، ارتباط پدر با فرزند شیرخواره، ارتباط با برادرزاده، ارتباط آنها با امام و ارتباط آنها با پدرشان در مکتب عاشورا کاملاً دیده میشود. شاخصهای تربیتی کربلا را میتوان استخراج کرد، یکی یکی شمرد که البته پیرامون آن کتابها و مقالات مختلفی نوشته شده و بعضاً جسته و گریخته با نگاه تربیتی به عاشورا به این موضوع پرداختهاند.
خانوادهها، جوانان، نوجوانان و زنان چه نکات تربیتی را باید از این عزاداری و فرهنگ عاشورا دریابند؟
مهمترین چیزی که در خانواده باید به آن بپردازیم ولایتمداری است. جایگاه ولایتمداری باید در خانوادهها مشخص شود. ما اعتقاد داریم که با مبنای ولایتمداری در عاشورا خیلیها به اوج سعادت رسیدند و هر کسی هم بخواهد به سعادت برسد باید از این راه وارد شود. این فقط حرف ما شیعیان و مسلمانان نیست، گاندی هم وقتی میخواهد جامعه خود را به سعادت برساند میگوید من از مکتب عاشورا درس میگیرم. وقتی میگوییم تربیت، منظور فقط تربیت به معنای عمل به خوب و بد در ذهن ما نیست، در حوزه فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فردی و به ویژه خانوادگی عاشورا یک مکتب تربیتی جامع است. همه اینها را میتوان جداگانه استخراج کرد. در حوزه خانواده عاشورا به ما میگوید جایگاه پدر در یک خانواده به عنوان رهبر و مدیر چیست، چطور باید مدیریت کند که نسل جدید مسیر درستی را برود و به سعادت برسد.
امام حسین(ع) طوری مدیریت میکند که در روز عاشورا وقتی بحث تشنگی و عطش میشود در نهایت تحریم و محرومیت از آب، با اینکه اطفال کوچکی بودند آنقدر این جایگاه و ساختار امام و جایگاه پدر و جایگاه رهبری و مدیریت یک خانواده به عنوان بزرگتر پر رنگ است که خانواده و بچهها هیچ فشاری به پدر و امام وارد نمیکنند که مثلاً شما امتیازی بدهید و کوتاه بیایید، ما تشنهایم و معامله کن. درخواست نمیکنند که چهار امتیاز بدهید و امتیاز آب را بگیرند. به هیچ وجه. یعنی در مقابل چیزهایی که برای پدر خانواده ارزش است معامله نمیکنند. حتی اگر تشنه باشند و سختی بکشند، پای آن ارزشها در خانواده میایستند. یکی از موارد مکتب عاشورا این است که جایگاهها مشخص است و اصالت دارد.
پرسش این است که چرا امام(ع) حضرت زینب(س) را دعوت به صبر میکند؟ چرا امام یک جا به حضرت این مأموریت را میدهد که تو هوای این بچه را داشته باش؟ چرا قبل از واقعه عاشورا همه اتفاقات را برای حضرت(س) بازگو میکنند؟ چرا وقتی روز دوم وارد کربلا میشوند حضرت میفرمایند شما را اینجا اسیر میکنند؟ و این اتفاقات میافتد؟ دارد نقش و جایگاه حضرت زینب(س) را به او میدهد و تأکید میکند. اگر این مسئله حل شود که نقش یک مادر در یک زندگی چیست؟ نقش خواهر چیست؟ نقش برادر چیست؟ پدر چه جایگاهی دارد؟ خیلی چیزها در خانواده حل میشود.
اگر قرار باشد پدر مدیریت داشته باشد، یکی از آن شاخصهایش عبودیت اوست. یعنی پدر باید ساختار و آهنگ خانواده را طوری به سمت سلوک و تکاملش تعریف کند که عبادت و رضایت حق و جلب رضایت حق دغدغه همه باشد. شما میبینید که حضرت رباب(س) شیر ندارد به علی اصغر(ع) بدهد ولی دنبال جلب رضایت امام است، چون جلب رضایت امام جلب رضایت خداست. اینکه یک زن در خانه غذا درست میکند و لباس میشوید اگر به این اعتقاد داشته باشد که من دارم انجام میدهم برای خدا، برای اینکه کانون خانواده گرم شود، به شوهرم محبت میکنم و در کنار اعتقاداتش میمانم قطعاً یک خانواده بالنده و نخبه است. در ساختار عاشورا چنین چیزی را میبینید. یعنی نکاتی که برای امام معصوم ارزش بوده و به عنوان مدیر خانواده را جهت میدهد سمتش خداوند عالم بوده و این در ادبیات امام حسین(ع) هست.
بنابراین نقشها و جایگاهها با هویتی دینی به خانوادهها داده میشود. جهت خانواده هم جهتی است که انسان را دعوت به فطرتش میکند. دعوت به حق میکند. کارکرد این خانواده انسانپرور و مکتبساز میشود. عاشورا یک خانوادهای میآید، هر کسی جایگاه، وظایف و تکالیف مشخصی دارد و نسبت به تکالیف خود مطیع هستند. با جان و دل این کارها را انجام میدهند و بعد این باعث میشود هویت شیعه به وجود بیاید. امروز میبینیم که در جریان ارزشها مادری کردن ارزش میشود. نقش عمه ارزش میشود. خواهر یک نقش ارزشی پیدا میکند. در کنار همه نقشها روابط عاطفی زیبایی میبینید. علیاکبر وقتی با امام صحبت میکند شما جایگاه فرزندی و پدری را میبینید. قاسم وقتی میآید رجوع میکند شما این را میبینید.
در واقع میتوان گفت عاشورا برای تمام اعضای خانواده الگوسازی کرده است؟
شما از طفل شیرخواره در عاشورا الگو داری تا پیرمرد 93 ساله. برای دختر نوجوان الگو داری. برای دختر خردسال الگو داری. برای پسر نوجوان الگو داری. اینکه میگویم عاشورا یک تابلوی بسیار زیبا است، شاید یکی از دلایلش همین است که از ردههای مختلف سنی آدمهای مختلفی را با نقشها و کارکردهای مختلف جمع کرده است. زوج جوان داریم مثل وهب و همسرش. اهلبیت خانوادهای است که تمام نقشها و الگوها را دارد. بنابراین اگر کسی عاشورا را تماشا کند کاملاً میتواند از آن الگوی تربیتی برداشت کند. ولایتمداری، استکبارستیزی، مبارزه با ظلم، عبادت و نماز خواندن، جایگاه قرآن، محبت به امام، احترام به پدر و مادر و...
به نظر شما رسانهها در توسعه فرهنگ صحیح عزاداری و همچنین سبک زندگی حسینی چه نقشی دارند؟
همانطور که غرب برای انتقال مفاهیم و رفتارهای مورد نظر خود به سمت سینما و تلویزیون میرود و سبک زندگی و تمدن غربی را منتقل میکنند قطعاً ما هم باید به این سمت برویم. البته باید با نگاه ارزشی خودمان به رسانه رجوع کرده و از ظرفیت رسانه و مخاطبان بسیار زیادی که امروزه دارد، استفاده کنیم.
برای مثال یک نمونه کارنامه موفق و تأثیرگذاری که وجود دارد همایش شیرخوارگان حسینی است. بچه را از دوران کودکی به مجلس اهل بیت میآورند و در آن فضای روحانی و معارفی که وجود دارد قرار میگیرد و محبت اهل بیت را در وجودش نهادینه میکنند. جملهای از بزرگان داریم که اگر میخواهی فرزندت را تربیت کنی به مجلس روضه بیاور. موضوع شیرخوارگان حسینی روزی که شروع شد این تعداد نبود. اگر رسانهها به استقبال این کار نمیآمدند امروز در سطح بینالمللی این اتفاق نمیافتاد.
رسانه امروز بسیار در ایجاد کردن فضای حسینی و پررنگ کردن ارزشها و در منتقل کردن به مخاطب تاثیر بسیار دارد و میتواند جریان ایجاد کند. یعنی الان فضای مجازی، فضای سایبری و فضای رسانهای بهتر از هر ابزار دیگری میتواند جریانسازی کند. الان خیلیها نیاز دارند و دوست دارند که بدانند. یک نمونه آن شیرخوارگان حسینی است که نشان میدهد چقدر مردم آمادهاند و چقدر نگران تربیت و آینده فرزند خودشان هستند.
آقای بیوکافی! خانوادهها فرهنگ حسینی را چطور به دور از عادتهای غلط به نسل جوان منتقل کنند؟
قدیم همین موضوع با روشهای دیگری اتفاق میافتاد. اینکه شما فرزند خود را در عاشورا لباس سیاه میپوشانید و میبرید هیئت، یا اینکه علما و بزرگان تأکید میکنند در منزلتان روضه بگیرید حتی با سه نفر، این تأکیدات فلسفه تربیتی دارد. در واقع شما در قالب خانواده از امام حسین(ع) حرف میزنید. فرزندتان را از روز اول با محبت آقا تربیت میکنید. حضرت زینب(س) فرزندش را با محبت امام حسین(ع) بار آورد که اگر این گونه نبود اصلاً کربلا نمیآمدند. اصلاً نمیپذیرفتند. از روز اول باید در زندگی بحث ولایت و اهل بیت را جا انداخت. راهش هم همین است. در منزل روضه برپا کنید. کسی را دعوت کنید در منزل حدیث بگوید، معارف بگوید. برای فرزندتان وقتی میخواهید قصه تعریف کنید اعتقادات و مواردی را که برای خودتان ارزش است نیز برای او تعریف کنید. کودک را از روز اول با امامش آشنا کنید. اگر در زندگی باید و نباید نباشد فرزند هیچ وقت ولایتمدار نخواهد شد، فردا به رساله عمل نمیکند و میگوید چرا دیگری باید برای من کسب تکلیف کند. ولی وقتی روز اول آموزش بدهید که درست است این قوانین به ظاهر تو را محدود میکند اما باعث سعادت تو هستند، او نیز آزمون و خطا میکند و راحتتر به حقیقت میرسد.
جوانان و نوجوانان، زنان و خانوادههای جامعه امروز چه چیزی را از این چند روز عزاداری باید بیاموزند و چطور باید رفتار کنند؟
این روزها همه در شور و عزای اباعبدالله هستند و این شکوه و عظمت تمام کشور و دنیا را فراگرفته، هر جا را نگاه میکنیم، هر کوچهای و هر خانهای و هر فردی، با هم تلاش میکنند و همه درگیر هستند. این مغناطیس القلوب بودن ابا عبدالله است که همه درگیر یک مسئله میشوند و حول یک محور شروع به فعالیت اجتماعی میکنند.
باید در این فعالیت اجتماعی مراقب وسوسه شیطان هم باشیم. امروز اگر ما میریزیم در خیابانها دسته میبریم و عزاداری و مجالسی برگزار میکنیم که بسیار عالی است و باید باشد، در عین حال باید قوانین حضور اجتماعی را هم بدانیم تا مبادا لطمهای به خانواده ما نزند. لطمه به روابط زناشویی ما نزند. حسن اعتماد بین زن و مرد را از بین نبرد. یعنی شما باید عزاداری کنید درحالی که پردهنشین هستید. عزاداری کنید با عفت. عزاداری کنید با رعایت محرم و نامحرم. این حضور اجتماعی که وجود دارد خیلی عالی است. باید هم باشد. همه درگیر امام حسین(ع) هستند و دارند کار اجتماعی میکنند، ولی اگر قوانین اجتماعی را رعایت نکنند این اشکالات به وجود میآید. شما آمدهاید تا در دامان اباعبدالله نجات پیدا کنید و آمدهاید بر سر سفره آقا امام حسین(ع) که یک برکت اجتماعی دارد.
همه در خانواده درگیر هستند. در حال پخت و پز غذاهای نذری، مهمان دارند و رفت و آمد میشود، ولی باید حلال و حرام رعایت شود. یعنی باید پیروی کنیم از همان الگوی زیبای خانواده در عاشورا. بعضی از حضورها و بعضی رفتارها امنیت مجالس ما را از بین میبرد. اگر ما دقت نکنیم برکت و نورانیت آن کم میشود. به نظر من اگر امروز ما میخواهیم کاری انجام دهیم باید حضور اجتماعی را با عفت و حیا گره بزنیم. این است سبک زندگی حسینی که کاملترین الگوی خانواده را در روز واقعه عاشورا ارائه کرده است.
منبع: جوان
انتهای پیام/