ترویج یا تخریب علم؟
مسال همزمان با هفته ترویج علم بعضی از اخبار مبنی بر تقلب علمی در انتشار مقالات علمی از سوی بعضی از پژوهشگران ساکن ایران، عملا به مهمترین خبر مرتبط با عرصه علم (شاید مهمتر و برجستهتر از همه اخبار مرتبط با برگزاری مراسم هفته ترویج علم) تبدیل شد.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، امسال همزمان با هفته ترویج علم بعضی از اخبار مبنی بر تقلب علمی در انتشار مقالات علمی از سوی بعضی از پژوهشگران ساکن ایران، عملا به مهمترین خبر مرتبط با عرصه علم (شاید مهمتر و برجستهتر از همه اخبار مرتبط با برگزاری مراسم هفته ترویج علم) تبدیل شد. در این زمینه چند نکته قابل یادآوری است که در ادامه به آن میپردازم.
1 - سرعت رشد انتشار و نمایهسازی مقالات علمی در ایران در 18 سال اخیر بسیار بالا بوده است. مثلا از سال1382 تا 1395، آمار مقالات منتشرشده از ایران دارای نمایهسازی در پایگاه ISI، از حدود دو هزار مقاله به حدود 28 هزار مقاله (14 برابر) رسیده است. بدون شک تعداد اعضای هیأت علمی و تعداد دانشجویان فوقلیسانس و دکترا نیز در این سالها رشدی درخور توجه داشته است. ولی از نظر کیفی و زیرساخت مدرن برای امکان انجام پژوهش، با رجوع به زیرساختهای پژوهشی کشور مشخص میشود این رشد تولیدات علمی قابل ارزیابی است. انصاف آن است به نحوه رشد زیرساختهای پژوهشی در همین مدت اشاره شود، ولی این رشد انتشار مقالات نمایهشده بیش از آنکه مربوط به رشد توجه به توسعه زیرساختهای کشور باشد، به گسترش دورههای دکترا و کارآزمودهترشدن محققان ایران در نگارش و انتشار مقالات علمیشان (آنچه ممکن است با همین امکانات انجام شود و نتایجش به صورت مقاله در نشریهای معتبر منتشر شود)، در سطح بینالمللی مربوط است (که در جای خود اتفاق مبارکی است). بنابراین از رشد انتشار مقالات علمی الزاما به نتیجهگیری خطی و مستقیم در توسعه امکانات پژوهشی (با همین سرعت) نمیتوان رسید. به لحاظ کیفی نیز نمیتوان ادعا کرد کیفیت تولیدات علمی در ایران به طور متوسط10برابر شده است (البته بدیهی است رشد کرده است). بنابراین ضمن رعایت نگاه منصفانه و بیان پیشرفتها، باید از هر نوع نگاه اغراقآمیز و شبهعلمی که هم خودمان و هم مدیران و مردم جامعه را به انگارهای غلط و شبهعلمی رهنمون کند، اجتناب کرد.
2 - یکی از مهمترین آسیبها در این زمینه توسعه بعضی تقلبها و کپیکاریها در انتشار مقالات است که صرفا مربوط به ایران هم نیست. واقعیت آن است درصدی از مقالات به صورت کپی و تقلب در همه کشورهای تولیدکننده علم از آمریکا گرفته تا چین و از ایران تا بسیاری از کشورهای اتحادیه اروپا (با درصدهای متفاوت) وجود دارد. البته بخشی از موضوع به نادیدهگرفتن موضوع اخلاق علمی و حرفهای و بخشی نیز به رشد شتابان (و در بعضی زمینهها و دانشگاهها: بیضابطه) در تعداد دانشجویان تحصیلات تکمیلی و تعداد اعضای هیأت علمی لازم (و توانمند برای پژوهش) باز میگردد. این کار چنانچه با نظارت دقیق و سختگیریهای منطقی از نظر داوری فرایند و نتایج کارهای علمی در کشور همراه نشود، عملا امکان و زمینه کپیکاری را بیشتر نیز میکند.
3 - کپی و تقلب نهفقط در مقاله و کتاب، بلکه متأسفانه در بعضی موارد در پایاننامههای فوقلیسانس و دکترا هم گزارش شده است. از یکسو ایدهها و نتایج و بعضا متن پایاننامهها کپی میشوند و از سوی دیگر، متن پایاننامههایی که به زبان انگلیسی یا زبانهای دیگر منتشر شده و در اینترنت در دسترس هستند، ترجمه شده یا عینا یا بخشی در پایاننامههای دیگر تکرار میشوند.
4 - انجام یک کار علمی با کیفیت بالا (اعم از اینکه در یک تز دکترا انجام شود یا غیر از آن) و انتشار آن در یک مجله معتبر علمی در سطح بینالمللی که داوری جدی و سنگین و واقعی داشته باشد، کاری «بسیار، بسیار، بسیار» مشکل و سنگین و زمانبر است و فقط افراد خاصی در هر رشته علمی میتوانند در چنین حد و سطحی به کار علمی بپردازند. (که هماکنون مشغول چنین فعالیت مهم و باارزش و پرافتخاری با دردستداشتن حداقل امکانات هستند.) حال توجه کنید با توسعه (بیرویه) تحصیلات تکمیلی در ایران، انگار که ما ادعا داریم (ظاهرا بعضی باور دارند) که پتانسیل تولید علمی با این گستردگی را (به تعداد همه دورههای تحصیلات تکمیلی) داریم و «همه» افرادی که در این دورههای تحصیلات تکمیلی درس میخوانند یا درس میدهند، دارای چنین کیفیتی هستند! (آیا واقعا ما چنین کیفیتی برای تولید علم با حجم گسترده دورههای تحصیلات تکمیلیمان داریم؟).
5 - شرکتهای تولیدکننده (تقلبی) مقاله و پایاننامه در جلو دانشگاه تهران و... فرع قضیه هستند. تمرکز بیخودی بر آنها انجام شده و میشود. این کاسبان در حدود 30 سال قبل که من دانشجوی دانشگاه تهران بودم، ابزار کاسبیشان در حد آب زرشک و پیراشکی و درنهایت افستکردن کتابهای خارجی (و فروش کتابهای خارجی به صورت کپی و روی کاغذ کاهی و ارزانقیمت) بود. در سالهای اخیر این گروه فهمیدهاند کاسبی با سود بالاتری به صورت «چاپ مقاله ISI» و... ایجاد شده است و پتانسیل و عینیت سود بالاتری وجود دارد، بههمیندلیل به این سمت رفتهاند. این گروه، اگر زمینه کارشان تعطیل شود به دنبال کاسبی دیگری میروند. به نظرم، تمرکز بیهوده روی این شرکتهای تقلب علمی و... بحثی بیهوده و فرعی و انحرافی است. بیخودی به کاسبان کار نداشته باشیم. اولا ببینیم مسئله «واقعا» چیست و بعد به راهحل آن فکر کنیم.
6 - آنچه اینروزها در انتشار اخبار و بزرگنمایی تقلب علمی در ایران رخ داده است به باور نگارنده، حاصل مهمی دارد که عبارت است از تخریب روحیه و فشار روانی بر آنها که «واقعا» و صادقانه و خالصانه و در همین شرایط سخت برای پژوهش، مشغول کار علمی واقعا معتبر و قابل انتشار در سطح بالای بینالمللی هستند. این روند نتیجهاش تخریب علم است و نه ترویج علم. آنها که به چنین فضایی دامن میزنند، باید درباره نتایج چنین کاری دقت کنند.
7 - براساس سند برنامه پنجم توسعه کشور، بودجه پژوهشی کشور در سال 1395 باید به سه درصد تولید ناخالص ملی میرسید. طبق همین سند و با اختصاص این بودجه ایران باید به جایگاه اول علمی و فناوری در منطقه میرسید. براساس گزارشهای موجود، از میزان بودجه پژوهشی، سهم بودجه پژوهشی از تولید ناخالص داخلی ایران در سال 95 خوشبینانه به حدود هشت درصد از آنچه در برنامه پنجم توسعه پیشبینی شده بود، رسیده است. وقتی انتظار و توقع در حدی تنظیم میشود که روال کارها برای رسیدن به این هدف (توقع) به صورت غلط طی میشود، بخشی از حاصل و نتایج غلط و تخریبی، انتشار مقالات و پایاننامههای تقلبی خواهد بود. این البته در جهت توجیه آنچه رخ داده، نیست، بلکه در جهت ارزیابی و تجدیدنظر در فرایند به باور نگارنده، غلطی است که طی شده و نتایج مخربی بهبار آورده است.
منبع:شرق
انتهای پیام/