حجت‌الاسلام شجونى‌؛ وفادار امام و رهبرى، همسنگر نواب صفوى‌

حجت‌الاسلام شجونى‌؛ وفادار امام و رهبرى، همسنگر نواب صفوى‌

شجونى زندگى در زندان را به دو دوره پیش از سال ۴۵ و پس از آن تقسیم مى‌کند و معتقد است تا قبل از سال ۴۵ زندانى‌ها در زندان ریاست و آقایى مى‌کردند اما پس از آن یعنى دوره تأسیس ساواک، شرایط زندان بسیار سخت شده است. او دائرة‌المعارف خاطرات انقلاب بود.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، متن پیام رهبر معظم انقلاب در عروج حجت‌الاسلام حاج شیخ جعفر شجونى‌: «با تأسف فراوان خبر درگذشت روحانى مبارز و آزاده جناب حجت‌الاسلام آقاى حاج شیخ جعفر شجونى را دریافت کردم. آن‌مرحوم از مبارزان دیرین با رژیم طاغوت و از وفاداران به امام و انقلاب و نظام مقدس جمهورى اسلامى در سراسر عمر تبلیغى خود بود. منبرهاى روشنگر و بیان صریح و شیرین او خاطره‌هاى ماندگارى در ذهن و دل آشنایان این روحانى شجاع بر جاى گذاشته است.از خداوند متعال غفران و رحمت براى آن‌مرحوم و صبر و اجر براى بازماندگانشان مسألت مى‌کنم.»


حجت‌الاسلام جعفر شجونى فومنى، متولد 1311 فومن، سیاستمدار با سابقه گیلانى، عضو جامعه روحانیت مبارز، عضو شوراى مرکزى حزب موتلفه اسلامى، فعال سیاسى و زندانى در زندان‌هاى مخوف ساواک بوده است. او نماینده کرج در اولین دوره مجلس شوراى اسلامى بوده و از همراهان شهید نواب صفوى در دوران مبارزه با رژیم پهلوى محسوب مى‌شود. از 18 سالگى مبارزه را آغاز کرده و تا پیروزى انقلاب 25 بار زندان رفته است. شجونى زندگى در زندان را به دو دوره پیش از سال 45 و پس از آن تقسیم مى‌کند و معتقد است تا قبل از سال 45 زندانى‌ها در زندان ریاست و آقایى مى‌کردند اما پس از آن یعنى دوره تأسیس ساواک، شرایط زندان بسیار سخت شده است. او دائرة‌المعارف خاطرات انقلاب و اتفاقات پیرامون انقلاب بود چراکه او از ابتداى شکل‌گیرى جریان انقلاب حضور داشته و تمام اتفاقات مربوط به انقلاب را به‌خوبى در خاطر داشت.


حجت‌الاسلام حاج شیخ جعفر شجونى، در پى عمرى مبارزه و تلاش، دعوت حق را لبیک گفت. وى متولد 1311 در شهرستان فومن بود که با 25 بار تحمل زندان از پیشتازان روشنگرى در عصر تاریک پهلوى بود، شجاعتى کم‌نظیر در بیان آنچه حق مى‌یافت داشت و مبارزه خود را از دوره نهضت ملى شدن صنعت نفت در کنار شهید نواب صفوى آغاز نموده بود. در کنار شهیدى که جهت مبارزه با کجروى‌ها از نجف به ایران آمد و با تشکیل «جمعیت فداییان اسلام» به مبارزه با بدخواهان و بداندیشان پرداخت.
مرحوم شجونى با آغاز نهضت امام خمینى، منبرهاى آتشینش کابوس دژخیمان بود و صراحت کلامش که همراه با لطافت، خلوص، صفا و فروتنى بود، جذب‌کننده جوانان به مبارزه شد تا سرانجام در پاریس به جمع یاران امام پیوست و در پرواز دوم انقلاب، به ایران بازگشت.


او معتقد به کار جمعى بود و در تشکل‌هاى معتقد به ولایت فقیه، همچون جامعه روحانیت مبارزکه هدف آن تحکیم مبانى انقلاب اسلامى و دفاع همه‌جانبه از دستاوردهاى آن و تقویت نظام جمهورى اسلامى، حمایت همه‌جانبه از اندیشه فرهنگى سیاسى حضرت امام(ره) و اصل مترقى ولایت فقیه، ارشاد اقشار مختلف مردم و گروه‌هاى فعال سیاسى، اجتماعى از طریق تبیین وظایف شرعى، نظارت بر عملکرد مسؤولین نظام و نقد دلسوزانه آنان، پیوست وهم‌چنین به جامعه وعاظ و حزب موتلفه اسلامى که همزاد با نهضت امام خمینى(ره) در سال 1342 تأسیس شد و بیش از چهار دهه سابقه کار، تلاش، جهاد و شهادت دارد و تنها تشکلى است که با نظر امام(ره)، با گزینش هیأت مؤسس توسط امام، در منزل امام و در حضور ایشان تأسیس شده، همکارى نموده وپرخروش در جلسات ظاهرگشت. در طول سالهاى مبارزه، حبس و ممنوع‌المنبر شدن مانع او براى تلاش در جهت بصیرت‌افزایى جامعه نشد و در سالهاى پس از پیروزى انقلاب اسلامى نیز، در جریان فتنه از افرادى بود که بسیار محکم در مقابل فتنه ایستاد و افشاگرى و روشنگرى کرد و نقش بسیار خوبى داشت.


هیاهوى دشمنان از انگیزه او نکاست. شجاعت او در بیان حقایق همراه با شجاعت پذیرش و اعلام خطا در هنگام یافتن حقیقتى برخلاف نظر خویش بود. مرحوم شجونى حقیقتا به اصل ولایت چه در زمان امام و چه در زمان مقام معظم رهبرى به‌شدت پایبند بود، ایشان در امر حمایت از ولایت بسیار محکم و استوار گام برمى‌داشت و در اجراى دستوراتى که از سوی مقام ولایت صادر مى‌شد، جزو افراد فعال بود.


*    روایتى از شخصیت شهید نواب صفوى‌
حاج شیخ جعفر شجونى به‌عنوان یکى از همراهان شهید نواب صفوى شخصیت ایشان را این‌گونه توصیف کرد: «نواب مردى بود که با گفتن و نوشتن ما نمى‌شود وى را شناخت. مردى شجاع، مبارز و رشید بود، حقیقتاً انسان والایى بود، در کارهاى خیر دخالت مى‌کرد ولى وضع مالى پریشانى داشت؛ اما از نظر عزت نفس و مبارزه شیردل، فداکار و مخلص اسلام بود، شدیداً با بدعت مخالفت مى‌کرد و معتقد بود که باید با بدعت رضاخان مبارزه کرد.
نواب تمام تلاش خود را به‌کار بست تا در سال‌هایى که مبارزه علیه اسرائیل شروع شده بود، عده‌اى را براى اعزام به فلسطین نام‌نویسى کند، هم‌چنین با برخى از سران کشورهاى عربى ازجمله مصر و اردن دیدار و گفتگو کرده بود. در دیدارى با پادشاه اردن به وى گفته بود انگلیسى‌ها شما را احاطه کرده‌اند، مى‌خواهند به جامعه اسلامى خیانت کنند؛ اما فایده‌اى نداشت تا این‌که مبارزه امام خمینى(ره) آغاز و سرانجام به پیروزى رسید. باید از او آموخت که در همراهى ولایت و انسجام نیروهاى انقلاب در جهت مبارزه با استکبار جهانى حرکت کنیم.»


*    تشریح ابعاد ترور شهداى هشتم شهریور
حجت‌الاسلام شجونى در 5 شهریورماه 1391 و در ایام سالروز شهادت شهید بهشتى و شهید باهنر، ضمن تشریح ابعاد ناگفته‌اى از عملیات ترور شهداى هشتم شهریور، در مورد حمایت‌هاى برخى چهره‌هاى سیاسى کشور در جهت پیشبرد اهداف تروریستى دهه 60 گفت: «در روزگار ما یکى از خط و خطوط‌شناسان مملکت بعد از انقلاب شهید لاجوردى بود. کشمیرى، عامل نفوذى در جریان بمب‌گذارى کابینه شهید رجایى بود.
در دوره اول مجلس که من در مجلس بودم؛ آقاى کشمیرى همیشه با ریش‌هاى فراوان و اورکت خاکىرنگ دم در مجلس مى‌آمد و مجلسى‌ها را ورانداز مى‌کرد تا آن‌ها را خوب بشناسد... کشمیرى چنان در کاخ ریاست جمهورى نفوذ کرده بود که در آن‌جا براى افراد، ازمسائل مربوط به ربا از توضیح المسائل مى‌گفت. یکى از دوستان مى‌گفت در خیابان پاستور، کشمیرى را درحالى دیدند که در زمستان و خیابان پوشیده از برف وقتى مؤذن اذان مى‌گفت، کشمیرى بلافاصله در همان شرایط اورکت خود را از تنش درمى‌آورد، روى برف مى‌انداخت و همان‌جا نماز مى‌خواند...»


*    روایتى از قیام 15 خرداد
حجت‌الاسلام جعفر شجونى در 13 خردادماه سال 1392 به‌عنوان کسى‌که در 15 خردادماه 1342 حضور داشته، از خاطرات خود در آن روز این‌گونه یاد کرد: «رئیس ساواک بازار، آشکارا مى‌گفت شجونى روزى بدنه بازار را با سخنرانى به آتش مى‌کشد. بنده آن زمان روزى 10 تا 12 بار سخنرانى داشتم ساعت 12 شب 15 خرداد همسر سید غلامحسین شیرازى به من زنگ زد که همسرم را دستگیر کردند و مأموران ساواک در هنگام دستگیرى به شما فحاشى مى‌کردند.
تا لباس‌هایم را گم و گور کنم، صداى زنگ خانه من به صدا درآمد، تا مأموران موفق شوند در خانه مرا بشکنند من از دیوار همسایه پریدم و فرار کردم. البته تیمسار ساواک به همسرم گفت: «محمدتقى فلسفى، حاج اشرف کاشانى، شمس گیلانى را دستگیر کردیم به شوهرت بگو بیاید و خودش را معرفى کند.» چند وقتى که از قم فرار کردم، در باغ‌هاى کرمانشاه پنهان بودم تا این‌که دوستانى را که دستگیر کردند بعد از سه ماه آزاد کردند. بعد از آن‌که به ملاقات دوستان آزادشده‌ام رفتم، مرا دستگیر کردند و بعد از یک روز، آزادم کردند.»


*    بیش‌ترین مردم از بازار در قیام شرکت کرده بودند
شجونى در مورد رفتار مردم و عکس‌العمل مأموران در روز 15 خرداد مى‌گوید: بیشتر مردم شرکت‌کننده در قیام 15 خرداد براى اعتراض به خیابان ابوذر، جمهورى و بازار آمده بودند. معلوم بود بیش‌ترین مردمى که در قیام شرکت کرده بودند از بازار بودند، به تعریف امام، قیام را بازار راه انداخته بودند.
جمعیت در قیام 15 خرداد زیاد بود ولى ساواکى‌ها به بهانه مقابله با ارتجاع سیاه دست به هر اقدامى مى‌زدند و آن‌گونه وانمود مى‌کردند که مبارزان و انقلابیون مظاهر فرهنگى و تمدن را قبول ندارند. درحالى که خودشان این مظاهر را قبول نداشتند.»


*    ماجراى فروش اموال کاخ شمس از زبان شجونى‌
حجت‌الاسلام جعفر شجونى پس از انقلاب اسلامى با حکم حضرت امام خمینى(ره) مسؤول کاخ شمس پهلوى در کرج شد. این کاخ متعلق به شمس پهلوى، خواهر محمدرضا پهلوى بود که به‌دلیل بیمارى آسم، این کاخ را براى زندگى در کرج انتخاب کرده بود. این مجموعه در سال 1382 در فهرست آثار ملى ایران قرار گرفت.
حجت‌الاسلام شجونى به‌عنوان نخستین مسؤول کاخ شمس در مورد این کاخ و علت انتخاب خود به‌عنوان سرپرست کاخ شمس از سوى امام(ره) مى‌گوید: بر اساس سوابقى که من در سخنرانى‌هاى انقلابى در کرج داشتم و در راهپیمایى‌هاى مردم سخنرانى مى‌کردم تا انقلاب به ثمر رسید، مردم کرج از من خواستند که آن‌جا رئیس کمیته شوم و حدود 500 پاسدار ما داشتیم که از ایران ناسیونال گرفته تا آخر طالقان در اختیار بنده بود و بنده رئیس کمیته بودم و در جاهاى مختلف کرج و حومه از جوانان خوشنام مؤمنى که انقلاب کردند، کمیته تشکیل دادم. در وسط این‌کارها، علماى کرج مثل آیت‌الله فارغ و آیت‌الله شریفى رفتند قم به امام(ره) گفتند که آقاى شجونى رئیس کمیته است شما دستور دهید که این کاخ‌هاى خاندان پهلوى که چند بار هم غارت شده است به تصدى شجونى دربیاید. البته امام(ره) در مبارزات از سال 1331 ما را مى‌شناخت چون ما در سال 1331، 15 روز در قم علیه حزب توده قم میتینگ و مبارزاتى داشتیم.»


*    سرپرستى کاخ شمس، یک ماه پس از انقلاب‌
حاج شیخ جعفر شجونى با اشاره به این‌که یک ماه پس از انقلاب حکم سرپرستى را دریافت کرده بود، گفت: «عین حکم امام(ره) براى سرپرستى بنده در کاخ شمس همین است: «جناب ثقةالاسلام آقاى حاج شیخ جعفر شجونى، جنابعالى مأموریت دارید که اموال خاندان پهلوى و بستگان ایشان را که در شهر کرج و حومه قرار دارد از اموال منقول و غیرمنقول و مستقلات همه را ضبط نموده و محافظت کنید و نیز خانه‌هایى را که اداره ساواک براى مأموران خود ساخته است در اختیار افراد بى‌خانه بگذارید و چنان‌چه کارهاى فوق، احتیاج به مخارجى دارد از اموال مذکور فروخته و صرف کنید. از خداى تعالى ادامه توفیقات آن‌جناب را خواستارم. روح‌الله موسوى خمینى»

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار سیاسی
اخبار روز سیاسی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon