سه گانه پیروزی
میزان مشارکت مردم در پای صندوقهای رای و واکسینه شدن جمهوری اسلامی در برابر ویروسهایی خواهد بود که همواره از طرف دشمنان انقلاب اسلامی در فضای غبارالود کشور پراکنده میشود!
به گزارش باشگاه خبرنگاران تسنیم «پویا»، حسن اختری در یادداشتی نوشت: دولت تدبیر و امید بعد از به دست گرفتن قدرت به زعم خود تلاش کرد تا اعضای کابینه و مدیران همراه دولت را از نیروهای معتدل هر دو جریان مطرح ـ اصلاحطلبان و اصولگرایان ـ کارکرده و کارکشته، لاجرم پیر عرصه سیاست انتخاب کند تا اعتماد عقلای قوم را جلب کرده باشد پیری کابینه و مدیران همراه دولت و اشتباه استراتژیکی نگاه به خارج از مرزها و اعتماد به سازمانهای بینالمللی با این امید که شاید بتوان با جلب سرمایههای خارجی تحول و حرکتی در اقتصاد کشور ایجاد و مشکلات عدیده مردم را حل کرد و همچنین غفلت ازجلب مشارکت عامه مردم و توانمندیهای داخلی و بیتوجهی به نیروهای انگیزشی و جوان کشور به لحاظ عدم درک و شناخت روحیات، مطالبات و خواستههای منحصر به فرد آنان باعث شد تا دولت در طول عمر سه ساله و اندی نتواند، اعتماد عمومی مردم را به عنوان صاحبان اصلی انقلاب و ولی نعمتان را به خود جلب کند.
نظرسنجیهای ادواری مراکز علمی و معتبر داخلی و حتی خارجی نشان میدهد که معدل نمره دولت تدبیر و امید در نزد افکار عمومی در طول سالهای اول و دوم خدمت بین 77/13 تا 12/14 در نوسان بوده و در سال 1395 به 12/66 تنزل یافته است. در طول سه ساله عملکرد دولت یازدهم تنها دو وزارت خانه امور خارجه و بهداشت و درمان و آموزش پزشکی بنا به اظهار مردم از کارآیی قابل قبولی برخوردار بوده و به عنوان وزارت خانههای برتر معرفی شدهاند.از کارکرد بقیه وزارت خانهها که مورد توجه نظر مردم قرار گرفته باشد خبری نبوده است.
بنابراین وضعیت «دولت تدبیر و امید» در منظر افکار عمومی ناخوشایند و شکننده به نظر میرسد. امید دولتمردان به پیروزی در انتخابات در پیش رو نه از جهت تکیه بر عملکرد خود و رضایت مردم بلکه از بیبرنامگی و عدم انسجام در اردوگاه رقیب ـ اصولگرایان ـ ناشی میشود. پرواضح است که عملکرد دولت آقای روحانی حتی نتوانسته رضایت اصلاحطلبان- که با حذف کاندیدای خود از او حمایت کردند-را نیز جلب وبه مطالبات آنان پاسخ دهد.
بنابراین طبیعی خواهد بود که اصلاحطلبان نیز مترصد فرصتی باشند تا گزینه (کاندیدای) مطلوب خود را برای انتخابات ریاست جمهوری در سال آینده معرفی نمایند. این واقعیت را میتوان در برخی از اظهارنظرهای رهبران آن جریان سیاسی مشاهده کرد. برای شاهد مثال یکی از اعضای شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان (مهر علیزاده) در پاسخ خبرنگار مهر میگوید: اصلاحطلبان قطعا در انتخابات آتی کاندیدای ریاست جمهوری خواهند داشت و یک کاندیدای متحد و واحد در انتخابات معرفی خواهند کرد. وی در پاسخ به این سوال که ممکن است این کاندیدای واحد آقای روحانی باشد؟ گفت: بله البته هیچ چیز قطعی نیست. ولی مطمئنا با تشکیل شورای سیاستگذاری و بحثهایی که آنجا میشود و با توجه به روند سیاسی کشور و عملکرد دولت فعلی و اینکه کشور ما معمولا ریاست جمهوری دو دورهای بوده است. این احتمال وجود دارد. او تاکید میکند البته اصلاحطلبان تجربیات متفاوتی در انتخابات ریاست جمهوری داشتهاند و ممکن است احتیاط را از دست ندهند و لازم است که جانب احتیاط را نگه داشت (خبرگزاری مهر 21 آبان 95) و یا دکتر کواکبیان معتقد است که دولت روحانی در اقتصاد شاهکار زیادی انجام نداده و فیشهای نجومی مشکل عجیبی بوده است. (خبرگزاری فارس 21 آبان 95) بر این باورم که در شرایط فعلی کشور، دولت یازدهم نه تنها موفقیتی در جلب رضایت عمومی مردم و افزایش درصد آرای خود نداشته،بلکه در مواقعی آرای گذشته را نیز از دست داده است.
به نظر میرسد در صورتی که اصولگرایان دست از اشتباهات گذشته خود برداشته و اختلافات داخلی را کنار بگذارند و در گام نخست با نقشه راه معین و انسجام داخلی، حول محور شخصیتی از رجل سیاسی و مذهبی ـ ترجیحا از فرزندان حضرت زهرا(س)- با توکل بر خدای علیم و حکیم وارد رقابتهای انتخاباتی ریاست جمهوری شوند.در گام بعدی تلاش وافری نمایند تا با استفاده از تمام نیروهای حزب اللهی توانمندیهای امت حزبالله را به موقع در صحنه وارد کنند. در گام سوم با معرفی معاون اول و دستیاران ارشد اقتصادی، اجتماعی فرهنگی و سیاسی کاندیدای ریاست جمهوری اعتماد و باور عینی مردم را جلب کنند. آنگاه پیروزی اصولگرایان در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری به دور از ذهن نخواهد بود. این عمل خداپسندانه علاوه بر حیات دوباره اصولگرایی و زنده شدن ارزشها حداقل سودی که برای نظام دربرخواهد داشت بالا رفتن میزان مشارکت مردم در پای صندوقهای رای و واکسینه شدن جمهوری اسلامی در برابر ویروسهایی خواهد بود که همواره از طرف دشمنان انقلاب اسلامی در فضای غبارالود کشور پراکنده میشود!
دانشجوی دکترای علوم سیاسی