اخیراً خط تضعیف قوهقضائیه در دستور کار برخی قرار گرفته است
معاون فرهنگی قوهقضائیه گفت: اخیر خط تضعیف قوه قضاییه از مسئولان تا دیگر مظاهر آن در دستور کارشان قرار گرفته است و دروغهای آشکار و ۱۰۰ درصد کذب را به شکلی باورپذیر مطرح میکنند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم به نقل از پایگاه اطلاعرسانی معاونت فرهنگی قوهقضاییه، حجتالاسلام هادی صادقی در ادامه سلسله بحثهای خود در مورد شبهات مطرح شده در مورد واقعه کربلا در جمع کارکنان ستاد قوهقضاییه اظهار کرد: هرچند برخی از این شبهات تازگی دارند، اما به نوعی میتوان عنوان داشت این موضوعات جدید نیست و اکنون با زبان دیگری بیان میشود.
وی در مورد برخی مطالب که اخیراً منتشر و باز نشر میگردد گفت: این جریان مدتی ساکت شد و اکنون دوباره سر باز کرده است؛ جریانی که از لحاظ مبنایی و فکری به گونهای از عاشورا تحلیل ارائه میکند که آن را در حد یک فرار شخصی و نزاع فردی بین امام حسین(ع) و یزید به انحاء مختلف تقلیل میدهد.
معاون فرهنگی قوهقضاییه با بیان این که اگر در مورد واقعه عاشورا ادعا کنیم که چنین جنایت بزرگی را در تاریخ نداریم، اغراق نکردهایم گفت: جنایتی از این عظیمتر نیست که کسانی حرکت تاریخی امام حسین(ع) را تا اندازه یک فرار شخصی از مرگ، کوچک کرده و مستندات این اظهارات وجود دارد که نیازی به ذکر نام اشخاص و جریانات نیست.
معاون فرهنگی قوه قضاییه تصریح کرد: در اینجا باید توجه کرد، حضرت فرمودند نظیر شخصی چون من با فردی چون یزید بیعت نخواهد کرد. این سخن بزرگی است و بدان معناست که نه فقط من بلکه هر کسی دیگری بخواهد خط ولایت را دنبال کند، حق ندارد با کسی که نظیر یزید باشد و خطی مثل او را دنبال می کند بیعت کند. حال در کجای این رفتار حفظ جان و عدم قیام مشاهده میشود؟
این استاد حوزه و دانشگاه با ابراز تاسف از اینکه این گفتهها بعضاً از معاریف شنیده می شود عنوان داشت: جای تاسف دارد؛ اسلام ما اسلام دو چشمی است، دو چشم بینا و بصیر و به هیچ وجه نمی توان برچسب یک سویه نگرانه بدان زد.
حجت الاسلام و المسلمین صادقی ضمن تشریح دو وجه اسلام ادامه داد: اسلام ما از یک سو اسلام جهاد، انقلاب و مبارزه است و از سوی دیگر اسلام رحمت، مودت، دوستی و عطوفت است. و نباید اسلام را صرفاً رحمانی یا اسلام فقط جهادی بنامیم؛ بلکه هر دو وجه را توامان در اسلام داریم که این مهم، در سیره اهل بیت و شخص رسول ا...(ص) به وفور دیده شده است.
صادقی با بیان این که در قرآن این دو وجه به خوبی تبیین شده است، افزود: آن جا که میفرماید «اشداء علی الکفار رحماء بینهم» هرچند اسلام رحمانی را مشاهده میکنیم؛ منتهی در کنارش شدت در برابر کفار نیز امر شده است.
حجت الاسلام و المسلیمن صادقی گفت: شنیده می شود که برخی از افراد کماطلاع و مغرض مطرح میکنند که امام حسین (ع) به جهت فضای رعب آور امنیتی، سازش ناپذیری با یزید و در جستجوی مکانی امن، اقدام به خروج از مکه نمودند و هیچ سند معتبری وجود ندارد که هدف ایشان قیام و انقلاب بوده است و این واژه ها ترمینولوژی زمان ما بوده و ابداً ارتباطی به انگیزه امام حسین(ع) ندارد. سپس این سلسه افکار را بدین گونه بسط می دهند که واقعه عاشورا به جهت نیاز جامعه شیعی به اسطورهسازی، بزرگ نمایی شده است و با پیوند زدن خود بدین اسطوره، هویتی کسب کرده و ابراز مظلومیت نموده و از مخالفان خود هویت ستانی کنند.
معاون فرهنگی قوه قضاییه با ابراز تاسف از طرح چنین مباحثی در مجالس روشنفکری دینی در داخل و خارج از کشور و عدم مطالعه مخاطبین و دریافت جوابیههای این گویه شبهات گفت: در این جا باید گفت نکات این شبهاتی که توسط این فرد و افراد مشابه مطرح شده است استدلالهایی بی پایه و اساس و یک سویهنگرانه است و دیدگاه حذفی است؛ بدان معنی که به نیمی از وقایع توجه کرده و بخشهایی را مورد بررسی قرار نمیدهد و در واقع فرمایشات ایشان را تحریف حذفی میکنند.
صادقی با اشاره به روششناسی این فرد اظهار داشت: وی از قسمتهایی از سخنان امام استفاده می کند که به درد استدلالش خورده و مابقی را رها میکند. نظیر آنکه ادعا میکند ایشان در هیچ کجا نفرموده اند که قصد انقلاب و قیام را دارند و اصلا سندی وجود ندارد و این از تحریفات بزرگ تاریخ است.
این استاد حوزه و دانشگاه افزود: در پاسخ باید گفت اسناد زیادی در این زمینه وجود دارد. یک نمونه اسناد تاریخی که این استدلال و تحریف را رد میکند آن است که حضرت در ابتدای جریان، با انتشار خبر مرگ معاویه فرمودند، امثال من با امثال یزید بیعت نخواهد کرد. از این سخن مبرهن است که ایشان قصد انقلاب دارند، درست است که لفظ انقلاب جدید است اما در گذشته هنگامی که میخواستند علیه یک حکومت شورشی بکنند از الفاظی قبیل نهضت، قیام و مبارزه استفاده میکردند و ماهیتاً یکی بوده و تنها لفظ تغییر کرده است.
صادقی با اشاره به کلام پیامبر خدا (ص) که فرمودند، "الحسن و الحسین امامان قاما او قعدا"؛ امام حسین(ع) و امام حسن(ع) هر دو امام هستند؛ چه قیام کنند و چه بنشیند، ادامه داد: لذا واژه قیام در زمان رسول خدا(ص) به کار میرفته است و امام حسین(ع) اهل قیام بود، امام حسن(ع) هم به دلایل زمان خودش و به جهت شرایط تاریخ ناچار به صلح شدند که پیغمبر حرکت هر دو را تایید فرمودند و نام یکی را قیام و دیگری را قعود میگذارند.
معاون قوه قضاییه تاکید کرد: هر قعودی بد نیست و این نباید اشتباه شود. قعود، نظیر زمان امام حسن(ع) لازم است و برخی به اشتباه نگویند این خوی امام حسن(ع) بود که ایشان را اهل قعود کرده است که این سخن جفا و خطای بزرگی است و نباید راجع به ایشان اینگونه تحلیل نمود. هر کدام از این دو امام معصوم (ع) اگر در شرایط دیگری قرار میگرفت حتماً همان کار را انجام میداد و تردیدی در این موضوع نیست و این با ادله محکم تاریخی قابل اثبات است.
برای رد این استدلال باید به رفتار امام(ع) رجوع کرد، نظیر آخرین نامه امام(ع) به اهل کوفه، زمانی که ایشان در تدارک قیام به مکه هجرت فرموده و مکاتباتی با اهل کوفه داشتند که میفرماید "هان بن هانی" از صبیعی و "سعید بن عبدالله حنفی" از کوفه خدمت ایشان رسیده و نامه های فراوانی را به همراه آوردهاند و پس از چندین دوره نامهنگاری در پاسخ میفرمایند: نامههای شما به دست من رسیده است و قصدتان را فهمیدم، که از فحوای کلام امام تردید به وفای به عهد کوفیان بر میآید که به راستی به کلام آنان شک دارند.
صادقی تصریح کرد: این بهترین دلیل است که این دعوت، یک دعوت به قیام علیه حکومت و خلافت یزید بوده است. امام (ع) فرمودند فرستاده امینی را به سمت شما میفرستم تا ادعایتان را تصدیق کند، که در اینجا مشخص میشود ایشان به این سخن شک دارند و بعد فرمودند که اگر وی درستی کلام شما را تایید نمود، به سمت شما خواهم آمد و گرنه تصمیم دیگری خواهم گرفت.
این استاد اخلاق عنوان داشت: امام حسین(ع) می فرمایند کسی سزاوار رهبری و امامت نیست مگر آن کسی که عمل به کتاب خدا کند و رویه قسط و عدل را پیش بگیرد و حق را دین خود قرار دهد و خود را در راه خدا حبس کند و فقط برای خدا کار کند. لذا امام میبایست چنین ویژگیهایی داشته باشد و یزید نمیتواند در این جایگاه قرار گیرد، و این سخن دقیقاً نظیر حرفی است که امام در مدینه فرمودند که یزید شارب الخمر، دروغگو، آدمکش و جنایتکار است و صلاحیت رهبری جامعه اسلامی را ندارد؛ حال آیا این حرکت امام دال بر قیام علیه حکومت یزید نیست.
معاون فرهنگی قوه قضاییه با بیان اینکه اگر کسی با چشم باز بنگرد به راحتی متوجه فرمایشات امام میشود، تاکید کرد: ایشان پس از مرگ معاویه در مدینه اعلام مینمایند من که با یزید بیعت نمیکنم و در روز عاشورا این سخن را به نحوه دیگری میفرمایند: شما من را بین ذلت و سلة مخیر میکنید که هیهات من الذلة. منتهی وقتی امام در صحرای کربلا در محاصره سپاه دشمن قرار میگیرد میفرمایند رهایم کنید تا به گوشهای روم؛ منتهی در آن تنگنا نیز تن به ذلت و بیعت با یزید نمی دهند.
معاون دستگاه قضا با بیان این که باید مجموعه سخنان امام را باهم بررسی و تفسیر کرد، افزود: در جایی ایشان در برابر دشمن در مدینه ناچار به تقیه است در حالی که مقصود ایشان مشخص است و در جایی دیگر در مکه یا کربلا سخنان متناسب با موقعیت بیان میفرمایند و یا در تنگنای لحظات آخر تمام مطلب را آشکار میکنند؛ لذا باید مجموعه سخنان ایشان را باهم بررسی و تفسیر کرد.
صادقی گفت: هنگامی که مجموعه سخنان ایشان را در مواضع مختلف بررسی می کنیم مبرهن است که ایشان قصد امامت دارند تا مردم را با امر به معروف و نهی از منکر به طریق حق هدایت فرمایند و پایه گذار یک حرکت اجتماعی بزرگ باشند تا در برابر ظلم و ستم، شراب خواری و جنایت یزید و تحریف های او از دین بایستند.
معاون قوه قضاییه با تاکید بر اینکه حکومت اسلامی در هیچ یک از وجوه خود به زور بر جامعه تحمیل نمیشود، گفت: حکومت مشروع الهی که حق امام بوده است، را نمی توان به زور به جامعه تحمیل کرد و اگر مردم خواهان آن نباشند نظیر آن است که زیر بار مبانی اصلی مثل نماز و اعتقاد به خداوند نروند؛ لذا امام (ع) قصد اقامه حق و برپایی حکومت اسلامی داشتند تا حق را بر کرسی بنشانند و از سوی مردم دعوتهایی فراوانی نیز رسیده بود و به نوعی این خواستها تایید شده و حال راهی شدند که با عقب نشینی مردم برخورد میکنند.
صادقی گفت: امام حسین (ع) با پشیمانی دعوتکنندگان به هر دلیلی اعم از ترس، طمع مال و ریاست روبرو شده و هنگامی که شاهد آن هستند که مردم کوفه از نصرت و یاری حق دست برداشته اند تکلیف از ایشان ساقط می گردد و قصد تغییر مسیر به سمت دیگری را می گیرند که این عکس العمل امام (ع) جایی رخ داده است که عموم آنان که خواهان ولایت و حکومت ایشان بودهاند رخ عوض کرده و امام را یاری نمی کنند و امکان رسیدن به هدف اصلی وجود ندارد، این مرحله دوم و سوم اتفاقات تلخ پیرامون عاشوراست.
وی تاکید کرد: امام (ع) اهداف ترتّبی را دنبال می کنند، هنگامی که هدف اصلی که اقامه حق است میسّر نیست به سراغ امور دیگر میروند و حفظ امنیت را مبنا قرار می دهند و بارها به ترتّبی بودن این اهداف تاکید می نمایند.
معاون قوه قضاییه اظهار داشت: در اینجا باید گفت برخی یکطرفه و یک چشمی قسمتی از فرمایشات امام را که با منافع خود منطبق هست نقل کرده و به خود برچسب روشنفکری و علمیت و تحقیق می زنند، در عین حالی که اصلا دنبال تحقیق و شناخت حق نبوده بلکه دنبال مبارزه با یک حقیقتی بزرگتر هستند که نمی خواهند آن را ببیند.
این مسئول عالی قضایی ادامه داد: حقیقت بزرگ تفکر جهادی و انقلابی امام (ع) است و می بایست به تقویت این تفکر اقدام کرد. باید مراقب باشیم که امروز بسیاری به دنبال تضعیف و نابودی چنین گفتمانی هستند.
صادقی با اشاره به اندیشه انقلابی، جهادی و مبارزه و قیام بر علیه ظالمان تاکید کرد: باید مراقبت کنیم که همیشه این اندیشه در ما زنده بماند چنانچه در طول تاریخ مشهود است و جانهای زیادی با همین اندیشه به شهادت رسیدهاند نظیر قیام زید پسر امام سجاد(ع) که از همین تفکر نشأت گرفته بود و تعداد فراوانی از اهل بیت و علویان و دیگران با این اندیشه در طول تاریخ به مبارزه پرداخته و شهید شدند.
وی با اشاره به قیامهای مختلفی که در طول تاریخ با الگوگیری از قیام امام حسین(ع) واقع شده گفت: قیام توابین، مختار، قیام طبرستان، حکومت فاطمیون در مصر که چند صد سال برپا بود، از این دست هستند و باید پرسید آیا فقط برداشت قیام در انقلاب اسلامی بوده است؟
این استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به قیام نفس زکیه عنوان داشت: وی از فرزندان امام حسن مجتبی (ع) است که در زمان امام کاظم(ع) قیام کرده و در فخ به دست هادی عباسی به شهادت میرسد. در اینجا باید پرسید این نمونه و نمونههای فراوان دیگر از چه کسی الگو گرفته اند؟ این آقایان گفتهاند تا نزدیکی انقلاب اسلامی چنین برداشتی از کربلا نشده بودکه این خیلی سخن عجیبی است و ذرهای آشنایی با تاریخ نشان گر تعداد فراوانی از چنین الگوگیریهایی است.
حالا یک جنایتکار روشنفکر امروزی که واقعا لفظ جنایتکار مستحق وی است با بیانش دست به تحریف این حادثه عظیم می زند و این واقعه بزرگ را در حد حفظ جان خود و فرزندان تقلیل می دهد و تأمین امنیت را هدف ایشان می داند، اما آیا این تحلیل منطقی است؟
وی این حجم از تحریف تاریخ با طعم روشنفکری دینی و القای آن به جوانان را یک جنایت بزرگ علیه تاریخ، دین، مذهب و امام حسین (ع) دانست و افزود: نسل جوان مراقب باشند و سعی کنند تا با مطالعه و تحقیق از اهل معنا بر معرفت خود بیفزایند.
صادقی با تاکید بر نگاه بصیر به واقعه کربلا تاکید کرد: باید دید امروز مصداق این حرف چه کسی را شامل می شود و آیا حق داریم اینگونه بیعت هایی را انجام دهیم؟ حق داریم چنین پیمانهایی را ببندیم؟
معاون فرهنگی قوه قضاییه گفت: آیا باید با کسانی پیمان بسته و مذاکره کنیم که قصد ترویج فسق را در هر نقطه ای از جمله در کشور ما دارند و می خواهند تمام مفاسد را شیوع داده و فرهنگ فاسد غربی خودشان را رواج دهند، آیا حق داریم با اینها دست دوستی بدهیم؟
صادقی ابراز امیدواری کرد: انشاالله برداشت معتدل و مستدلی از اسلام داشته باشیم که نه آیات جهاد را فراموش کرده و نه آیات رحمتش را از یاد ببریم؛ بلکه هر دو را در کنار هم داشته باشیم.
انتهای پیام/