به گزارش خبرگزاری تسنیم از بروجرد، پس از تصاحب کرسی جانشینی توسط مأمون و پایان جنگهای داخلی میان عباسیان بر سر تصاحب قدرت، جریان تشیع به امامت امام رضا(ع) که در آن زمان از فرصت بیشتری برای نشر و تعلیم معارف دینی در فاصله میان کشمکشهای داخلی برخوردار شده بود، موردتوجه حاکم وقت قرار گرفت و ازاینرو برای کاستن از تمرکز شیعیان در مدینه امام رضا (ع) توسط مأمون خلیفهای که تازه بر تخت خلافت تکیه زده بود به مرو برای پذیرش ولایتعهدی دعوت شدند.
مقاصد سیاسی در تحمیل ولایتعهدی
مأمون برای حل مشکل خصومت شیعیان با عباسیان تدبیری دیگر اندیشید و امام رضا(ع) را با تحمیل پذیرش پیشنهاد الزامی خود مبنی بر پذیرش ولایتعهدی، بهسوی خراسان کشاند تا بهزعم خود با انتصاب امام رضا(ع) در این مقام وسیلهای برای خاموش کردن قیام شیعیان و تبدیل صحنه مبارزات حاد انقلابی آنها به عرصه فعالیت سیاسی آرام و بیخطر بسازد.
مأمون در حقیقت با این ترفند خود قصد داشت امام را از میدان مبارزه انقلابی به میدان سیاست بکشاند و به این وسیله کارایی نهضت تشیع را که براثر اختفا روزبهروز افزایشیافته بود، به حداقل برساند.
از سویی دیگر مأمون با اجبار امام(ع) به پذیرش خواست خود قصد داشت به حکومت خود مشروعیت بخشیده تا از تخطئه شیعیان مبنی بر غاصبانه بودن خلافتهای اموی و عباسی بکاهد. کنترل امام و جدا کردن ایشان از مردم از دیگر مقاصد مأمون خلیفه عباسی از کشاندن امام به مرو و اعمال خواسته خود بر ایشان بود آنهم در شرایطی که امام یک عنصر مردمی و قبله دلها و مرجع پاسخگویی به سؤالات در اجتماع آن روز محسوب میشد و این امر سبب فاصله افتادن میان ایشان و مردم و فراموشی عواطف و احساسات مردمی نسبت به امام میشد.
شرایط پذیرش ولایتعهدی از سوی امام رضا(ع)
امام رضا(ع) با شرایطی ولایتعهدی را پس از اصرار فراوان مأمون پذیرفت که عملاً با این شرایط امام زیر بار هیچیک از تعهدات ولایتعهدی نمیرفت، عدم دخالت در هیچیک از شئون حکومت شامل جنگ و صلح و عزل و نصب و تدبیر امور مهمترین شرط امام در پذیرش این عنوان بود که درواقع ایشان در همان حال که نام ولیعهد را پذیرفتند چهرهای به خود میگرفتند که گویی با دستگاه خلافت، مخالف و به آن معترض است و در هیچیکی از امور مملکتداری دخالتی نمیکردند.
امام رضا(ع) در مانور هنرمندانه پذیرش ولایتعهدی، اهداف کلانی را دنبال میکردند و با استفاده از این نرمش قهرمانانه در مقابل حکومت طاغوت، نهایتاً موفق به تحقق اهدافی کلان و پیشبرد خط اصلی خود شدند که دیگر ائمه علیهمالسلام هم دنبال آن بودند.
تعمیم ناپذیری پذیرش ولایتعهدی با شرایط فعلی کشور
تعمیم این موضوع و پیچیدن نسخه سازش با استکبار در شرایط فعلی گویای غربت امام رضا(ع) است چراکه امام ولایتعهدی مأمون را نه از جهت تعامل و سازش بلکه به جهت ادامه مبارزه علیه دستگاه جور زمان پذیرفت که تمام رفتارهای حضرت در آن دوران نیز مؤید همین مطلب است.
حجتالاسلام احمدرضا غلامی معاون فرهنگی، آموزشی و پژوهشی اداره کل تبلیغات اسلامی لرستان در این رابطه میگوید: هنگام قیاس دو موضوع مهم با یکدیگر باید تمامی جوانب قیاس در دو طرف مقایسه محیا باشد در این صورت است که قیاس صحت پیدا میکند.
وی میافزاید: هر موضوع و برنامهای که توسط معصومین علیهمالسلام اجراشده همچنان که روال نزول آیات قرآن بر اساس موقعیتها و حساسیتهای موجود جامعه بوده، بر اساس موقعیتهای روز و بهترین انتخاب اهلبیت علیهمالسلام بوده و این تدبیر قابلقبول نیست که با تعمیم حادثهای تاریخی به زمان حال قصد توجیه ناکارآمدیهای وقایع جامعه امروز را داشته باشیم.
این کارشناس مذهبی بابیان اینکه اصل صلح امام حسن(ع) و قیام امام حسین(ع) هریک در بستر زمان خود دارای توجیه بوده و در موقعیتهای متفاوتی رخداده است، بیان میکند: پذیرش صلح از سوی امام حسن مجتبی(ع) مقدمه و زمینهای برای قیام امام حسین(ع) پس از ایشان را فراهم میکند تا همگان به خلف وعدههای دستگاه جور زمان در تحمیل صلحنامه و نیز دروغگو بودن حاکم زمان واقف شوند.
وی قیاس پذیرش ولایتعهدی از سوی امام رضا(ع) را با وقایع امروز جامعه توجیه نادرست خوانده و عنوان میکند: اینگونه توجیهات از سوی برخی سیاسیون در حقیقت عذر بدتر از گناه است چراکه این تطبیق بدون در نظر گرفتن شرایط رخداد موردنظر صورت گرفته و از اساس باطل است.
غلامی تصریح میکند: برفرض درست بودن این قیاس سؤالی که مطرح میشود این است که آیا همان کسانی که با امام حسن(ع) پیمان صلح بر اساس مفادی بستند بر سر تعهدات خود باقی ماندند؟ پس حتی در صورت استناد بهظاهر آن واقعه تاریخی خلف وعده حاکمان جور در پذیرش عهدنامهای که خود آن را تحمیل کردند مشخص میشود.
وی میگوید: مقام معظم رهبری نیز بر اساس همین تسلط بر اموری که درنتیجه بینش تاریخی کسب کردهاند بارها بر غیرقابلاعتماد بودن مذاکره با مستکبران تأکید میکنند و همانگونه که امروز به همگان ثابتشده طرفهای مذاکرهکننده پایبندی به تعهدات خود ندارند و بدون اجرای مفاد تعهدنامه خود دست به اعمال تحریمهای جدید علیه کشور زدهاند.
پذیرش ولایتعهدی امام رضا(ع) تدبیری ظریف در حراست از جغرافیای اسلام
بر اساس آموزههای دین مبین اسلام سازش با کافران و ظالمان، مورد تأیید نیست و عملکرد برخی از ائمه اطهار علیهمالسلام همچون امام رضا(ع) نهتنها سازش نبوده بلکه جهاد از درون یک حکومت است بنابراین برای انطباق شرایط امروز جامعه بر شرایط زمان زندگانی ائمه معصومین علیهمالسلام باید تمامی جزئیات و مسائل مربوط به حوادث تاریخی موردبررسی و دقت نظر قرار گیرد.
بنابراین قیاس شرایط امام رضا(ع) در دوران ولایتعهدی با شرایط نظام اسلامی و تعامل با دنیای استکبار قیاسی از اساس باطل است چراکه اساس پذیرش ولایتعهدی از سوی امام تنها منافع اسلام و جلوگیری از کشتار شیعیان در آن زمان بود که به تهدید مأمون در صورت عدم پذیرش این منصب از سوی امام شکل میگرفت حالآنکه در شرایط فعلی اجباری درحرکت بهسوی غرب و مذاکره با آنان وجود ندارد و هیچکس از روی جبر و نه اختیار مأمور به روی آوردن به سمت ظالمان دوران نیست.
همچنان که فرض تحریم اقتصادی علیه کشور و به انزوا کشاندن ایران در جامعه جهانی نمیتواند دلیلی مناسب و متقن برای وارد شدن به مذاکره با مستکبران عالم باشد چراکه پس از گذشت یک سال از مذاکرات و به نتیجه نرسیدن آن میتوان عدم صحت ادعای غرب در رفع تحریمها و خروج ایران از انزوای جهانی در قالب به ثمر نشستن گفتگوهای چندجانبه را مشاهده کرد و این ادعاهای اثبات نشده مدعیان غربی نیز دلیلی کامل و واضح بر دروغگو بودن آنهاست.
گزارش از الهام شاهدپور
انتهای پیام/