تئاترهای خصوصی نوعی حاشیه‌نشینی و دور ماندن از مرکز توجه برای گروه‌های نوپا به وجود آورده است

تئاترهای خصوصی نوعی حاشیه‌نشینی و دور ماندن از مرکز توجه برای گروه‌های نوپا به وجود آورده است

مسلم خراسانی، کارگردان نمایش «دال» با تأکید بر اینکه سالنهای خصوصی فرصت بیشتری برای گروه‌های نوپا فراهم کرده است می‌گوید توأمان نوعی حاشیه‌نشینی و دور ماندن از مرکز توجه برای گروه‌های نوپا به وجود آورده است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران تسنیم «پویا»، مسلم خراسانی، کارگردان جوانی است که پیشتر در خانه هنرمندان اقتباسی وفادارانه از «داستان باغ‌وحش» روی صحنه برد؛ این روزها با نمایش «دال»، داستانی واقعگرایانه از یک خانواده ایرانی در تماشاخانه دا میزبان مخاطبان است.

به بهانه این نمایش به سراغ او رفتیم تا درباره انگیزه‌هایش برای اجرا در یک تماشاخانه با ویژگی معماری خاص و البته کار بر نمایشنامه‌ای ایرانی با فضای متفاوت با او گفتگو کنیم.

***

تسنیم: نمایش پیشین تو رنگ و روی ابزورد داشت؛ اما به نظر می‌رسد این بار از فضای ذهنی خود جدا شده‌ای و به سراغ واقعگرایی رفته‌ای. آیا در نگاه خود تغییری داده‌ای؟

خراسانی: آثار نمایشی را در دوره‌های مختلف می‌شود با توجه به نظرگاه‌های متفاوت در سبکها، گونه‌ها و مکتبهای متفاوتی قرار داد. از نگاه من اثر قبلی من هم واقعگرایانه بود، هر چند که جهان‌بینی، تمها و مشخصه‌های فرمی‌ای داشت که باعث می‌شد در دوره‌ای خاص جزء نمایشنامه‌های ابزورد به حساب بیاید. من در  نمایش فعلی هم با واقعگرایی سروکار دارم؛ اما  سبک و سیاقم در برخورد با واقعیت و نوع بیانش متفاوت از کار قبلی است.

تسنیم: در حرفهایی که درگذشته با هم داشتیم بیشتر نگاهت به سمت خلق داستانهایی با فضای انتزاعی بود. این نمایش از کدام معیارهای انتزاعی تو بهره برده است؟

خراسانی: اصطلاح انتزاعی می‌تواند معانی متفاوتی داشته باشد که فکر می‌کنم در هنرهای تجسمی با معنای مشخص‌تری از آن مواجه هستیم. استفاده خاص از فرم، رنگ و سایر عناصر بصری به گونه‌ای است که امکان بیانگری برای ذهنیات و درونیات رو فراهم می‌کند. اگر منظورت از خلق فضاهای انتزاعی گرایش به سمت ذهنیات به کمک فرم است، باید بگویم من در نگارش نمایشنامه‌هایم و اجرای صحنه‌ای آنها سعی می‌کنم فضاهایی خلق کنم که مرز باریکی میان ذهنیت و عینیت در آنها به چشم بخورد.

البته این به این معنا نیست که من همیشه یک مرز باریک و کاملاً مشخص و در جای جای اثر رعایت می‌کنم؛ بلکه در کلیت اجرا سعی من این است که این تعادل حفظ شود، ولی در جایی از اثر ممکن است توی ذوق بزند و بیشتر به چشم بیاد و در جایی دیگر ملموس نباشد و به سختی قابل دریافت باشد.

تسنیم: سالن دا ویژگی های خاصی در اتمسفر دارد و علت آن در معماری است تو از این معماری چه برداشتی کردی؟

خراسانی: من با نگاه خاصی که می‌شود دنباله آن و در نشانه‌شناسی و شاخه‌های مرتبط با این علم مثل نشانه‌شناسی لایه‌ای و تحلیل گفتمان پی گرفت، می‌دانم که همنشینی عناصر هر چند متناقض در کنار هم نقش چشمگیری در شکل‌گیری بافت یک نمایش و معنای یک اثر در ذهن ادراک گران تاثیر می‌گذارد. اینکه یک متن اجرایی چه لایه‌های متنی پیدا و پنهانی رو می‌تواند شامل شود؛ بنابراین به ارتباط و پیوند درونی اثرم و مشخصه‌های معماری سالن دا توجه خاصی داشتم.

در سالن نمایش دا ما با پایین رفتن از پله‌های متعدد وارد مکانی می‌شویم که علاوه بر بافت، اتمسفر روانی و حال و هوای متفاوتی با روی زمین دارد. شاید بشود از این حرکت از روی زمین به زیرزمین مثل یک حرکت استعاری از عین به ذهن یا خودآگاه به ناخودآگاه یاد کرد و ... . البته ممکن است کسی با این دقت به این مسئله توجه نکند؛ اما این حرکت جزئی اجتناب‌ناپذیر از اجرای نمایش ماست که اندیشیدن به آن خالی از فایده نیست.

در عین حال بافت قدیمی و سنتی سالن می‌تواند تداعی‌کننده مفاهیم بسیاری در نمایشنامه باشد که به طور مستقیم یا غیرمستقیم به آنها اشاره شده است. در واقع درباره این وهم باید بگویم که قسمت قابل‌ملاحظه‌ای از معانی می‌تواند بدون برنامه‌ریزی قبلی و با توجه به افقهای فکری خاص ادراک گران اتفاق بیفتد که به آن رخداد معنا می‌گویند.  من معتقدم که گروه اجرایی ما با انتخاب این مکان گام مهمی در این راستا برداشته است.

تسنیم: آیا ترکیب اثر و مکان در نهایت به اثری تجربی منتهی شده است؟

خراسانی: از نگاه من بله، مفاهیم مستتر در نمایشنامه و مشخصه‌های معماری سالن به یک انسجام فرمی و معنایی خاصی رسیدند. در نوشتن نمایشنامه و به صحنه بردنش سعیم این بوده که در قالب زندگی روزمره کاراکترها و با زبانی خیلی ساده و به دور از پیچیدگی‌های آن‌چنانی موضوعات و مسائل را مطرح کنم.

هر چند که اغلب از اثری با عنوان تجربی یاد می‌شود که شکل یا فرم اجرا را چنان تغییر بدهد که شبیه گاو پیشانی سفید از چند فرسخی معلوم باشد؛ اما چیزی که بیشتر من در کارم دنبال می‌کنم رفتن به سمتی است که اثر از درون اندیشه و فکرش و نو و تازه کند و مسائل را به پرسش و چالش بکشاند و معتقدم نمایش دال این کار رل با سادگی و ظرافت خاص خودش انجام می‌دهد.

تسنیم: تو برآمده از فضای دانشگاهی در بالاترین سطح هستی... به نظرت فاصله دانشگاه و فضای حرفه ای به چه میزان است ؟ اگر فاصله زیاد است مشکل از سمت و سوی کیست؟ دانشگاه برای موقعیت شغلی تو چه کرده است؟

خراسانیمن در حرفه‌ام  نگاه خاصی به نظریه مخاطب دارم که فرقی اساسی با نگرش حرفه‌ای نسبت به مخاطب دارد. در تجربه‌های نمایشیم به عنوان نویسنده و کارگردان سعی می‌کنم مسائل را طوری پرداخت و مطرح کنم که اثر برای کامل شدن بستگی چشمگیری با برداشتها و تفسیرهای ادراک گران داشته باشد. علاوه بر این چون در هر تجربه نیم‌نگاهی هم به تجربه‌های گذشته و همزمان با خودم دارم که تماشاگر ممکن است از آنها بی‌اطلاع باشد؛ بنابراین این شکاف یا فاصله‌ای که بین مخاطب و اثر احساس می‌شود نیاز به پر شدن دارد. چرا که این فاصله‌ها معمولاً باعث می‌شود از نگاه مخاطبان مشخصه‌هایی که یک اثر برای خودش برگزیده به عنوان ایراد و نقایص آن اثر تلقی شود.

با توجه به این موضوع انتظار من از محیطهای آکادمیک یا دانشگاهی برآوردن انتظارات مالی و مادی در حرفه‌ام نیست؛ بلکه پر کردن فاصله موجود میان نگرش هنرمندان این گونه آثار و مخاطبان آنهاست به همراه بررسی جدی این آثار در گفتمانهای بعد از اجرا مثل نشستهای پرسش و پاسخ، جلسات انتقادی توسط منتقدان و تماشاگر. چرا که اغلب شاهد این هستم که تفکر و اندیشه یک تجربه تئاتری که مدتها پیرامون آن دقت نظر و تلاش شده است پس از چند اجرای صحنه‌ای زیر گرد فراموشی از نظر محو می‌شود.

تسنیم: آیا وضعیت کنونی تئاتر خصوصی به نفع گروه هنری نوپایی مثل توهست ؟

خراسانی: متأسفانه یا خوشبختانه من هنوز نتوانستم یه گروه مستقل تئاتری داشته باشم؛ اما طی تجربه‌های اخیرم فارغ  از کمبود و نقصان در امکانات فنی و رفاهی تئاترهای خصوصی،  این نکته برایم اهمیت داشته که این سالنها بتوانند همان طور که به لحاظ فیزیکی از مرکزیت تئاتر دور می‌شوند - نه اینکه به حاشیه بروند - به لحاظ تفکر و اندیشه چه در شیوه اداره سالن و چه در انتخاب موضوعات، آزاد و مستقل عمل کنند که این موضوع چندان عملی نشده است.

تئاترهای خصوصی باعث شده‌اند تا حجم بالاتری از متقاضیان نسبت به قبل امکان اجرا داشته باشند؛ اما نکته مهم در مورد گسترش تعداد این تئاترها  و کار کردن با آنها مسئله دور شدن از مرکز تئاتر و متعاقباً مرکز توجه است. در بطن این دور شدن، آگاهانه یا ناآگاهانه نوعی حاشیه‌نشینی و دور ماندن از مرکز توجه برای گروه‌های نوپا به وجود آمده که معزل بسیار مهمی است و روز به روز هم بسط و گسترش پیدا می‌کند.

سپهری می‌گوید «در بنارس سر هر کوچه چراغی ابدی روشن بود.» افزایش تعداد تئاترهای خصوصی می‌تواند امیدوار کننده باشد؛ ولی امید دور و زیادی خوشبینانه‌ای است که انتظار داشته باشیم در هر گوشه شهر سالن تئاتری وجود داشته که به نحو واقعاً شایسته‌ای عمل کند؛ اما مسلماً تحقق این موضوع با فکر، برنامه‌ریزی، زمان و دلسوزی و تلاش بیشتر غیرممکن نیست.

===========================

مصاحبه‌ای از احسان زیورعالم

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران