دختران ایرانی در رسیدن به موفقیت هیچ چیز کم ندارند/از شهید گمنام ۱۸ ساله خواستم در ریو کمکم کند
سالها جای خالی مدال بانوان در بازیهای المپیک در ورزش ایران احساس میشد. اگرچه در ادوار گذشته بانوان المپیکی زیادی در این بازیها داشتیم اما تلاش هیچ کدام از آنها ثمربخش نبود تا اینکه پای کیمیای تکواندو ایران به المپیک باز شد.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، سالها جای خالی مدال بانوان در بازیهای المپیک در ورزش ایران احساس میشد. اگرچه در ادوار گذشته بانوان المپیکی زیادی در این بازیها داشتیم اما تلاش هیچ کدام از آنها ثمربخش نبود تا اینکه پای کیمیای تکواندو ایران به المپیک باز شد. کیمیا علیزاده پس از درخششی که در المپیک نوجوانان و مسابقات جهانی داشت موفق به کسب سهمیه المپیک در وزن -58 شد و در آوردگاه ریو نیز با تصاحب مدال برنز اولین مدال بانوان ایران در المپیک را به ارمغان آورد. کیمیای 18 ساله که این روزها دوران نقاهت پس از جراحی مچ پا را پشت سر میگذارد باانگیزهتر از همیشه به آینده فکر میکند و رؤیای طلای المپیک روسیه را در سرمیپروراند.
تب المپیک فروکش کرده است. از وضعیت این روزهای خود بگویید. اولین بانوی مدال آور ایران در المپیک چه شرایطی دارد؟
در حال حاضر که درس خواندن، تمام وقتم را گرفته است. پس از المپیک ریو نیز مچ پایم را به تیغ جراحان سپردم. فیزیوتراپی را شروع کردهام و همزمان با گذراندن دوران نقاهت درسم را ادامه میدهم. آسیبی که از قبل داشتم خیلی اذیتم کرد و از روزی که جراحی کردم تلاش میکنم تا هرچه زودتر بهبود یابم و به مسابقات جهانی تکواندو برسم. تیرماه سال آینده کرهجنوبی میزبان این رقابتها در رده بزرگسالان است. در تکواندو بانوان من اولین فردی هستم که در مسابقات جهانی مدال گرفتهام (مدال برنز) و هیچ بانوی تکواندوکاری از کشورمان قهرمان و نایب قهرمان جهان نشده است. در جهانی 2017 فقط به مدال طلا فکر میکنم و انگیزه رسیدن به این افتخار را نیز دارم. همانطور که اشاره کردید تب المپیک فروکش کرده و وضعیت ورزش به شریط معمول بازگشته است. در شرایط کنونی تمام تمرکزم معطوف درس و بازگشت به شیاپ چانگ است.
تا آغاز مسابقات جهانی کره چند ماهی فرصت باقی است. فکر میکنید به این تورنمنت مهم میرسید؟
پزشکان قبل از عمل طول درمانم را شش ماه پیشبینی کرده بودند. باتوجه به اینکه شش ماه فرصت باقی مانده و اواخر خردادماه سال آینده تیم به مسابقات اعزام میشود کار سختی در پیش دارم. اگرچه در این مدت تمریناتی را انجام میدهم که بدنم دچار افت نشود اما با توجه به مصدومیت و جراحیای که داشتم باید همه چیز را از صفر شروع کنم. همین مسئله کار را بیش از پیش سخت میکند و ورزشکارانی که این شرایط را تجربه کردهاند حال و روزم را خوب درک میکنند. حضور موفق در این مسابقات جهانی مستلزم تمرین زیاد و آمادگی بالاست.
مصدومیت برای ورزشکاران حرفهای شرایطی غیرقابل تحمل است. چطور با این موضوع کنار آمدهاید؟
خودم رشته آسیبشناسی ورزشی را برای ادامه تحصیل در دانشگاه دوست دارم، البته قبل از آن باید دیپلمم را بگیرم (با خنده). آسیب برای یک ورزشکار خیلی بد است. خودم را میگویم، هر روز تمرین میکردم و هر روز به باشگاه و سالن ورزشی میرفتم. اما در این مدت مجبورم فقط در خانه باشم. تحمل این شرایط واقعاً سخت است. وقتی تمرین نمیکنم بدن درد شدیدی میگیرم و بیشتر دلم برای تمرین کردن تنگ میشود. با این حال به جنبه مثبت قضیه نگاه میکنم. قسمتم این بوده که مصدوم شوم. با اینکه دوران نقاهت را پشت سر میگذارم اما انگیزهام برای تمرین کردن و مسابقه دادن به شدت افزایش یافته است. بعد از یک اردوی طولانی مدت استراحت میکنم. استراحت اجباری است ولی به نظرم این استراحت واقعاً برای من لازم بود. به همین دلیل است که بیصبرانه برای مبارزه لحظهشماری میکنم و عطش مسابقه دارم.
کسب مدال ارزشمند برنز در المپیک 2016 خون تازهای به ورزش ایران تزریق کرد و مهر تأییدی بود بر پیشرفت روزافزون ورزش بانوان. کیمیای ایران چطور با جو سنگین این بازیها کنار آمد و افتخارآفرین شد؟
قبل از اینکه اردوی آمادهسازی تیم ملی برای المپیک شروع شود مصدومیتهای زیادی را تجربه کردم به عنوان نمونه یک سال قبل در مسابقات جهانی رباط پای چپم پاره شد که اتفاقاً در تمرینات و مسابقات بسیار اذیتم میکرد. آسیبهای قدیمی همیشه آزارم میدادند. با این حال سرمربی تیم ملی به گونهای برنامهریزی میکرد که به مچ پایم فشار نیاید. متأسفانه همین مصدومیتم از ناحیه مچ موجب شد تا 20 روز قبل از المپیک کف پایم نیز دچار پارگی شود. خوشبختانه با برنامه خوبی که سرمربی داشت در المپیک به آمادگی بالا رسیده بودم. المپیک با تمام مسابقاتی که تا حالا دیدهام متفاوت بود. من در گرند پریکسهای زیادی شرکت کردم و تجربه مسابقات جهانی را هم داشتم. از لحاظ کیفی همان تکواندوکارانی که در جهانی و جایزه بزرگها هستند در المپیک نیز به میدان میروند. اما شرایط روحی و روانی و حساسیت المپیک با هیچ رقابت دیگری قابل مقایسه نیست. اصلا نمیتوان بحث روانی المپیک را توصیف کرد.
چگونه از پس استرس زیاد المپیک برآمدید؟
قبل از بازیها بارها خودم را در شیاپچانگ ریو تصور میکردم و شرایط را از قبل تجسم کرده بودم. به علاوه اینکه حضور استاد و مربیام در کنارم در المپیک واقعاً کمک بزرگی به من کرد. استاد کمرانی هم از نظر فنی و هم از نظر آمادگی جسمانی به من کمک کرد تا با همه مصدومیتهایم به المپیک برسم. به هر حال اولین باری بود که المپیک را تجربه میکردم و از طرفی نسبت به رقبا سن کمتری هم داشتم. در مبارزهای که با حریف اسپانیایی داشتم ناداوری رخ داد و اگر سه امتیاز را به من میدادند به مرحله بعد صعود میکردم.
پس از شکست مقابل این حریف دلم نمیخواست دیگر مبارزه کنم و این موضوع را به سرمربی نیز گفتم. حتی دعا میکردم حریف اسپانیایی شکست بخورد و من نیز در شانس مجدد مبارزه ندهم. به قدری فشار بازیها زیاد بود اصلاً توانایی این را نداشتم که یک بار دیگر به روی شیاپچانگ بروم و مسابقه دهم. خدا خدا میکردم تکواندوکار اسپانیایی به فینال صعود نکند اما صحبتهای به موقع استاد کمرانی من را به مسابقات بازگرداند. تا مبارزه بعدی یک ساعت زمان داشتیم و در این مدت مربیام خیلی با من حرف زد تا روحیهام برگردد. بین برزیل و ایران 5/7 ساعت اختلاف زمان بود. با خودم گفتم در کشورمان روز جدیدی آغاز شده و سعی کردم که مسابقه قبلیام را فراموش کنم. با این ذهنیت که روز جدید شروع شده تلاش کردم به دو مسابقه بعدی فکر کنم. به خودم گفتم اصلاً مهم نیست چه نتیجهای حاصل میشود و چه مدالی میگیرم. فقط گفتم باید هر دو مسابقه را ببرم و اینگونه بود که کیمیا علیزاده به بازیهای المپیک برگشت. برای خود من هم جای تعجب داشت که چطور به این سرعت توانستم گذشته را فراموش کنم و به مبارزات بعدی بیندیشم. چراکه اصولاً وقتی نتیجه یک بازی را واگذار میکنم خیلی دیر به شرایط مطلوب برمیگردم. حضور استادم در کنارم در ریو موجب شد خیلی زود خودم را پیدا کنم و با انگیزهای دوچندان به راهم ادامه دهم. در ورزش قهرمانی بازگرداندن روحیه و انگیزهای که از دست رفته بسیار دشوار است.
نقش سرمربی تیم ملی تکواندو بانوان در موفقیت شما بسیار پررنگ بوده است.
دقیقاً. در بازی با تایلند پنج امتیاز از حریف عقب افتاده بودم منتها از آنجا که برای برد به زمین رفته بودم تمام تلاشم را کردم تا نتیجه را برگردانم. همیشه گفتهام اگر استاد کمرانی در کنارم نبود شاید اصلاً به المپیک هم نمیرسیدم چه برسد به اینکه مدال بگیرم. با توجه به همه آسیبهایی که یدک میکشیدم و ضربه روحی که در المپیک به من وارد شد استاد کمرانی نقش پررنگی را در این موفقیت ایفا کرد.
علاوه بر این، سرمربی در نقش یک روانشناس فوقالعاده برای من ظاهر شد و من را به مسابقات بازگرداند. در واقع از هفت سالگی تکواندو را زیر نظر خانم کمرانی شروع کردم به همین دلیل شناخت خوبی از من داشتند. قبل از المپیک زیر نظر روانشناس بودم اما وقتی یک نفر را قبول داشته باشی بیچون و چرا حرفش را میپذیری. به حرفهای سرمربی ایمان کامل داشتم و خودم را به او سپرده بودم. خدا را شکر میکنم که در المپیک ریو مدال گرفتم و شرمنده همه آنها که برایم زحمت کشیدند نشدم.
برای رسیدن به این موفقیت خیلی زحمت کشیدم ولی در مقایسه با تلاشی که مربیان و فدراسیون کردند ناچیز بود. فشار زیادی روی من بود اما فشار روانی برای فدراسیون و سرمربی به مراتب بیشتر از من بود. نکته دیگر اینکه مصدومیتهای زیادی داشتم تا جایی که پس از مدتها در مبارزاتم در المپیک روی پایم پریدم و قبل از آن فشاری به پایم نمیآوردم. سرمربی بارها به من گفته بود مطمئن باش به اوج آمادگیات میرسی. خدا را شاکرم که به این هدف رسیدم. در بازیهای المپیک در هر چهار بازی که داشتم جنگیدم و پا به پای حریفانم پا زدم. بعد از بازی با حریف تایلندی با اینکه رقابت نفسگیری را پشت سر گذاشتم اصلاً خسته نبودم و در مدت زمانی کوتاه برای مبارزه با حریف سوئدی آماده شدم.
پس از کسب عنوان سوم المپیک ریو همه خوشحال بودند به غیر از خودتان. از مدال برنزی که گرفتید راضی نبودید؟
همه آنها که با من در اردوی آمادهسازی المپیک حضور داشتند روزهای بسیار سختی را پشت سر گذاشته بودند. فشار روانی زیادی را احساس میکردیم و من هم از خودم انتظار مدال طلا را داشتم. فقط خوشحال شدم از اینکه دست خالی به وطن برنمیگردم و شرمنده مردم، خانواده، استادم و فدراسیون نشدم. همیشه دوست داشتم نماینده شایستهای برای کشورم باشم و مدال بگیرم. خوشبختانه به این هدف رسیدم ولی ته دلم از مدال برنزی که گرفتم راضی نبودم. شاید خیلیها فکر کنند چون در المپیک روی سکو رفتهام چنین ادعایی را مطرح میکنم ولی باز هم میگویم برای طلا به ریو رفته بودم. قسمتم این بود که برنز بگیرم.
آسیبدیدگی جزئی از زندگی حرفهای شما شده است. در مدتی که برای المپیک تمرین میکردید نگران به خطر افتادن سلامتیتان نبودید؟
وقتی از المپیک نوجوانان برگشتم بلافاصله به اردوی بزرگسالان اضافه شدم و نسبت به سایر نفرات که سالها بود در این رده کار میکردند و وزنه میزدند از آمادگی جسمانی کمتری برخوردار بودم. این مسئله فشار زیادی به من آورد و تعداد آسیبدیدگیهایم را افزایش داد. اردوهای طولانی مدت نیز در این موضوع بیتأثیر نبود به هرحال مصدومیت جزئی از ورزش حرفهای است ولی متأسفانه مصدومیتهای من پشت سرهم رخ دادند. با این حال به خودم قول داده بودم که هیچ چیز نتواند مانع موفقیتم شود و از هدفم دورم کند. این واقعیت را پذیرفته بودم که کیمیا علیزاده باید سختیهایی از جمله آسیبدیدگی و کاهش وزن را تحمل کند. برای خودم بهانه نمیآوردم. تمام تلاشم را کردم تا با این مسائل کنار بیایم و به آنها فکر نکنم. باید با همان شرایط بهترین عملکرد را نشان میدادم و بهترین نتیجه را میگرفتم. باز هم تأکید میکنم اگر خانم کمرانی در این مدت همراهیام نمیکرد هیچ کدام از این موفقیتها را نمیتوانستم به دست بیاورم.
اولین بودن چه حسی دارد؟ پس از آنکه اولین مدال بانوان ایران در المپیک را از آن خود کردید انتظارات از شما بالا رفته، چه برنامهای برای برآورده کردن انتظارات دارید؟
مدالی که در المپیک به دست آوردم پنجمین مدال تاریخساز من در تکواندو ایران بود. به این باور رسیده بودم که هیچ غیرممکنی برای من وجود ندارد و نه من و نه همه دختران ایرانی برای رسیدن به موفقیت هیچ چیز کم ندارند. فقط به خودباوری نیاز داریم. تلاش میکردم به همه دنیا این واقعیت را ثابت کنم. انتظارات از من بالا رفته و کارم نسبت به گذشته سخت شده است. با مدالی که کسب کردهام نگاهها به من تغییر کرده که کارم را در آینده سخت میکند. مسئولیتم نیز سنگینتر شده. شاید از حالا بگویند که در المپیک بعدی حتماً طلا میگیری همین اظهارنظرها مسئولیتم را افزایش میدهد. سعی میکنم جنبه مثبت موضوع را نگاه کنم و قطعاً از این به بعد هم کارم سختتر میشود چراکه همه منتظرند دوباره در میادین بزرگی چون المپیک و مسابقات جهانی مدال بگیرم. قطعاً تمام تواناییام را به کار میگیرم تا انتظارات را برآورده کنم.
به بازیهای آسیایی اینچئون نیز اعزام شدید اما به دلیل پایین بودن سن اجازه مبارزه به شما ندادند. این اتفاق تأثیری در روحیه شما نداشت؟
بازیهای اینچئون اولین مسابقه مهمی بود که پس از المپیک نوجوانان و پس از اضافه شدن به تیم ملی بزرگسالان در آن شرکت میکردم. البته میتوانستم یک سال دیگر نیز در تیم نوجوانان بمانم و در بازیهای آسیایی این رده شرکت کنم. به عنوان یکی از نفرات به اینچئون اعزام شدم اما اجازه مبارزه کردن به من ندادند. وقتی شنیدم نمیتوانم مسابقه دهم خیلی ناراحت شدم چراکه حضور در اردوها و تمرین کردن واقعاً سخت است به ویژه که من به تازگی به تیم بزرگسالان اضافه شده بودم. علاوه بر بار روانی، فشار جسمی تمرین با بزرگسالان را تحمل میکردم. همواره از همه میخواستم برایم دعا کنند هرچه خیر و صلاحم است برایم اتفاق بیفتد. هیچ چیز را به زور از خدا نخواسته و نمیخواهم. وقتی به من اجازه مبارزه ندادند با خودم گفتم حتماً صلاح این بوده که من بازی نکنم، هرچند که سنم کم بود و نمیتوانستم با این شوک بزرگ به راحتی کنار بیایم. به هر حال با ایمان به خدا این چالش را نیز پشت سر گذاشتم.
بازگشت شما از ریو با استقبال باشکوهی از سوی مردم و مسئولان همراه بود. انتظار چنین استقبالی را داشتید؟
بله خوشبختانه موفقیت من با استقبال خوب مردم همراه شد و واقعاً از این موضوع غافلگیر شدم. تشکر میکنم از همه کسانی که برای من دعا کردند و برای دیدن رقابتم تا صبح بیدار ماندند و به فرودگاه آمدند. اینها برای من دلگرمی بزرگی محسوب میشوند تا اهداف بزرگم در آینده را با جدیت بیشتر پیگیری کنم. میدانم که بسیاری منتظر موفقیتهای بعدیام هستند و من هم برای خوشحالی آنها تمام تلاشم را انجام میدهم. از طرفی پیامهای تبریک مسئولان نیز انگیزهام را افزایش داد. وقتی پیام مقام معظم رهبری و رئیسجمهور را شنیدم خوشحالیام مضاعف شد.
هدفتان از اهدای مدال برنز المپیک 2016 به شهید گمنامی که در خانه تکواندو دفن شده چه بود؟
قبل از بازیهای المپیک شهید گمنام 18 سالهای در خانه تکواندو تشییع شد. در مدتی که در اردو بودم از این شهید گرانقدر کمک خواستم و از او خواستم در ریو کمکم کند. با خودم عهد بستم در صورتی که مدال بگیرم مدالم را به این شهید گمنام تقدیم کنم. زمانی که این شهید به خانه تکواندو آمد حس ویژهای به من دست داد به ویژه که او 18 ساله بوده. تمامی این مسائل سبب شد که از شهید گمنام کمک بگیرم و بعد از المپیک نیز مدالم را به ایشان تقدیم کردم.
فعالیت شما در جهت کمک به کودکان کار در چه مرحله قرار دارد؟
چند باری به مرکز نگهداری کودکان کار سر زدم و ملاقاتی با آنها داشتم. هدف بلند مدتی در جهت کمک به این عزیزان در ذهن دارم و امیدوارم بتوانم قدمی برای کمک به آنها بردارم.
وضعیت فعلی تکواندو ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
پیشرفت تکواندو کشورمان همچنان ادامه دارد و همانطور که میدانید در بخش نوجوانان به عنوان قهرمانی جهان دست یافتهایم. خوشبختانه تیمهای پایه در تکواندو بسیار قوی هستند. 80 درصد همین نوجوانان زمانی که در رده نونهالان بودند دو دوره قهرمان جهان و یک دوره قهرمان آسیا شدند. وقتی تیمهای پایه قدرتمندی داشته باشیم قطعاً در ردههای بالاتر نیز موفق خواهیم بود. خدا را شکر سرمایهگذاری فدراسیون تکواندو در رده نونهالان به ثمر نشسته و نتایج درخشان این تکواندوکاران را شاهد هستیم. ملیپوشان تیمهای پایه به خودباوری لازم برای کسب بهترین نتایج در مسابقات بینالمللی رسیدهاند. خاطرم هست زمانی که به مسابقات جهانی اعزام میشدیم کمتر کسی به مدال طلا فکر میکرد. برای گرفتن مدال به جهانی میرفتیم ولی به طلا فکر نمیکردیم و حتی اعزام شدن نیز برای ما کافی بود. اما در این دوره همه نفرات در تیم نوجوانان برای کسب مدال طلا پا به رقابتها گذاشته بودند. این نشان میدهد که خودباوری در دختران تکواندو نهادینه شده و این باعث خوشحالی است.
حمایتها قبل و بعد از المپیک از ورزش بانوان و به ویژه تکواندو چگونه بوده است؟
خوشبختانه حمایتها خوب بوده و تا جایی که مسئولان توانستند از ما حمایت کردهاند. با این حال این انتظار را داریم که از این به بعد نگاه ویژهای به ورزش بانوان شود چراکه بانوان ایرانی ثابت کردهاند پتانسیل بالایی برای کسب مدال و افتخار در تورنمنتهای معتبر از جمله المپیک و جهانی دارند. بدون شک با حمایت و توجه بیشتر مدالهای بیشتری به ارمغان خواهد آمد.
از لیگ تکواندو بگویید. قراردادهای تکواندوکاران در حد و اندازههای ورزش حرفهای است؟
باید به این نکته اذعان کنم که شرایط لیگ تکواندو نسبت به گذشته پیشرفت خوبی داشته. قبلاً شاید تنها یک تیم مدعی عنوان قهرمانی بود ولی حالا اوضاع تغییر کرده و بیش از سه چهار تیم مدعی عنوان قهرمانی هستند. این مسئله پیشرفت سطح لیگ بانوان را نشان میدهد. نمیتوانم بگویم قراردادهایمان بالاست. ولی در حد معمول است. البته قراردادها در لیگ تکواندو اصلاً قابل مقایسه با رشتهای چون فوتبال نیست. حتی قرارداد بانوان در لیگ برتر پایینتر از آقایان هم هست. همیشه گفتهام برای این در لیگ شرکت میکنم که در مسابقه بیشتری شرکت کنم. هر مبارزهای برایم تمرین است و انگیزهام را بیشتر میکند. من با تیم لوازم خانگی کن قرارداد دارم. مبلغ قراردادم نه خیلی پایین است و نه خیلی بالا. شاید اگر رقم آن را بگویم خیلیها بگویند این مقدار اصلاً رقمی نیست.
خانوادهتان چه نقشی در کسب اولین مدال تاریخ ورزش بانوان ایران داشتند؟
قطعاً خانوادهام نقش اول را در این موفقیت ایفا کردند. آنها همیشه من را حمایت کردهاند و سختیهای زیادی را متحمل شدهاند. همه جا تصمیمگیری را برعهده خودم گذاشتند و پس از اینکه تصمیم گرفتهام نیز همه جوره حمایتشان را از من دریغ نکردهاند، به ویژه در زمان تحصیلم. جالب است بدانید مجبور شدم دوم دبیرستان را دو بار بخوانم. در حال حاضر هم برای گرفتن دیپلم تلاش میکنم. همه جا اول پدر و مادرم و بعد استادم حمایتم کردهام. اگر این سه نفر نبودند من هیچ وقت کیمیا نمیشدم.
به موفقیت کیمیا باور داشتم
کمرانی: در ریو طلا میگرفت انگیزهاش کم میشد!
کیمیا علیزاده موفقیتش در المپیک ریو را نتیجه تلاشهای مربی و معلمی میداند که از کودکی زیر نظرش تکواندو را آموخت. با وجود آنکه بر سر انتخاب سرمربی تیم ملی تکواندو بانوان در المپیک 2016 حواشی زیادی به وجود آمد اما مهرو کمرانی ثابت کرد بهترین انتخاب برای هدایت علیزاده بوده است. سرمربی تیم تکواندو بانوان رسیدن به خودباوری را رمز موفقیت کیمیا و سایر بانوان تکواندو ایران میداند: «به موفقیت کیمیا علیزاده از سالها قبل امیدوار بودم. زمانی که کیمیا در رده نونهالان بود در اردوی جوانان با خانم چانگ برای مسابقات آسیایی ویتنام همکاری میکردم. همان سالها کیمیا را باور داشتم. قرار بود من تعدادی از دختران تیمهای پایه را برای تمرین با تیم ملی بزرگسالان به اردو بیاورم که کیمیا نیز یکی از آن نفرات بود.چانگ سرمربی آن زمان تیم ملی بانوان به من میگفت چرا علیزاده را از رده نونهالان به تمرینات آوردی؟ به او گفتم مطمئنم این بازیکن در آینده میدرخشد. خودباوری از همان ردههای پایه در دختران تکواندوکار وجود دارد فقط مربی باید این مسئله را در شاگردانش کشف کند. از همان ابتدا روی کیمیا سرمایهگذاری کردم. خاطرم هست که هر موقع به حریفانش امتیاز میداد دعوایش میکردم. حتی سر این ماجرا با مادرش نیز بحث کردیم. کیمیا ورزشکاری است که بعضی شکستها موجب میشود به خودش بیاید. فکر میکنم اگر در ریو طلا میگرفت انگیزهاش کم میشد. با برنزی که در المپیک گرفته انگیزهای مضاعف برای کسب مدال طلا در دوره بعدی دارد.»
شناخت کافی کمرانی از تنها المپیکی تکواندو بانوان اولین مدال تاریخ ورزش زنان ایران را به ارمغان آورد: «نقش مربی در رسیدن ورزشکار به موفقیت همیشه پررنگ است. همیشه گفتهام هیچ بازیکنی بدون مربی نمیتواند راهش را پیدا کند. خودم همیشه تلاش کردهام تا بانوان تکواندو ایران در بازیهای المپیک حضور داشته باشند و خوشبختانه این باور به کیمیا نیز منتقل شد. در این سالها تمام تلاشم را کردهام تا انگیزه و خودباوری را به بازیکنانم انتقال دهم چراکه معتقدم ایرانیها یکی از باهوشترین مردم دنیا هستند. اگر بانوان تکواندو هم تلاش کنند مطمئناً روی سکوی المپیک میروند. انگیزه دادن به کیمیا سبب شد تا راهش را به خوبی پیدا کند. برای من کیمیا با سایر شاگردانم هیچ فرقی ندارد و حتی در تمرینات نیز برایم مثل سایرین است. جوری با او رفتار کردهام که مغرور نشود.»
امیدواری به آینده درخشان ورزش بانوان به خصوص در رشته تکواندو یکی دیگر از نقاط مشترک کمرانی و دارنده مدال برنز تکواندو زنان است: «ورزش در بین بانوان پیشرفت خوبی داشته است منتها در سطح قهرمانی بانوان هنوز به خودباوی لازم نرسیدهاند و حرفهای کار نمیکنند. ورزش حرفهای به این معناست که تمام زندگیشان را به ورزش اختصاص دهند. امکاناتی که در حال حاضر در اختیار دختران قرار دارد تفاوت زیادی با پسران ندارد. پیشرفت بانوان در رشتههای کاراته، ووشو و فوتسال فوقالعاده بوده. اگر بانوان حمایت شوند و خودشان را باور کنند اطمینان دارم که آینده درخشانی در انتظار ورزش زنان ایران است.»
منبع: جوان
انتهای پیام/