چرا روحانی اینبار عصبانی نشد؟
اما روحانی که برای آخرین بار در کسوت ریاست دولت یازدهم به دانشگاه آمده بود، رفتاری کاملاً متفاوت با گذشته داشت. روحانی این بار عصبانی نشد. به منتقدان توهین نکرد و ...
به گزارش خبرنگار دانشگاه باشگاه خبرنگار تسنیم «پویا» امین اقرلو مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه تهران که در مراسم روز دانشجو در مقابل رئیس جمهور به عنوان نماینده بسیج دانشجویی سخنرانی کرد در یادداشتی با عنوان «دوران پسا نقض برجام» نوشت:
1. سهشنبه گذشته رئیس دولت یازدهم به دانشگاه تهران آمد. به هر یک از نمایندگان بسیج دانشجویی، دفتر تحکیم وحدت، جنبش عدالتخواه دانشجویی، جامعه اسلامی دانشجویان، انجمن اسلامی دانشجویان مستقل، انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران، انجمن اسلامی دانشجویان پیشرو، انجمن اسلامی دانشجویان پیرو خط امام، انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی ارومیه، کانونهای فرهنگی وزارت بهداشت، تشکلهای اسلامی سیاسی دانشگاه آزاد، نشریات دانشجویی و انجمنهای علمی دانشجویی، 4 دقیقه فرصت سخن داده شد. در این 4 دقیقه از تندترین نقدها تا حمایت از دولت و مجیزگویی نهادهای متبوع دانشجویان را شاهد بودیم. از انقلابی ندانستن رئیس جمهور تا ستایش رئیس دانشگاه آزاد، همه در این مراسم رخ داد. برخی از اوضاع بد اجتماعی شکوه کردند. بعضی هم برجام و سیاست خارجی دولت را به نقد کشاندند و عدهای همچنان غوطهور در فتنهی سبز از حصر سخن گفتند.
2. اما روحانی که برای آخرین بار در کسوت ریاست دولت یازدهم به دانشگاه آمده بود، رفتاری کاملاً متفاوت با گذشته داشت. روحانی این بار عصبانی نشد. به منتقدان توهین نکرد و آنان را بیسواد و بیشناسنامه و افراطی و عصر حجری ندانست. گویی روحانی به روزهای اول دولت یازدهم برگشته بود. این بار روحانی در دورهی «پسا نقض برجام» به دانشگاه آمده بود. گویی او این بار با دست خالی آمده بود. او برجام را دستاورد نظام دانست و فراموش کرده بود که همین دو سال پیش تأکید کرده بود همه مسئولیت مذاکرات هستهای با من است. روحانی حتی گره زدن مشکل آب خوردن به تحریمها را هم فراموش کرده بود. آن روز روحانی از ضعف دولت سخن گفت. از اینکه دولت به تنهایی نمیتواند کاری از پیش ببرد گفت و البته خواست که امیدوار باشیم. در این بین یک نفر باید به رئیس جمهور میگفت: آقای روحانی برای این حرفها کمی دیر شده است. 16 آذر 95، نه 16 آذر 92 است، نه 16 آذر 93 و نه 16 آذر 94. 16 آذر 95 تنها چند ماه تا انتخابات 96 فاصله دارد. امروز ما نیازمند امید نیستیم. ما میخواهیم بدانیم چرا چرخ زندگی مردم و چرخ سانتریفیوژها، هیچ یک نمیچرخد؟ چرا ثمرات باغ برجام به سفرههای مردم وارد نشده است؟ و چرا در سال پایانی یک دولت همچنان باید شاهد وعدههای رئیسش باشیم؟ روحانی سخنش را با گرامیداشت شهدا، از جمله شهدای هستهای آغاز کرد، اما تنها چند دقیقه بعد مفتخرانه به واردات کیک زرد در دولت یازدهم بالید. روحانی اعلام کرد که تنها تحریمهای بانکی رفع نشده است، اما ظاهراً جماعت دانشجو را نادان حساب کرده بود که بداند که میدانند اصل مشکل ما با تحریمهای بانکی است. روحانی به افزایش تولید و صادرات نفت خام بالید اما نگفت چه مقدار از پول نفت صادر شده به کشور بازمیگردد.
3. در یک تحلیل کلی میتوان گفت استراتژی پیش برنده دولت روحانی از آغاز تاکنون موجسواری بر هیجانات عمومی بوده است. از توافق در وین و به خیابان ریختن مردم گرفته تا توزیع سبد کالا و تیراندازیهای پاریس و جنجال خرید هواپیما و جشن برجام و اخیراً هم علی مطهری و محمود صادقی. اما اکنون زمانی است که این استراتژی رو به افول گذارده است. در شرایطی که زیر سایه رکود و افزایش مداوم بیکاری فشار هر روز بر مردم بیشتر میشود، دولت ظاهراً دیگر با حربههای رسانهای توان مقابله ندارد. نتیجتاً رئیس جمهور در روز تاریخی 16 آذر 95 پذیرفت که برجام نقض شده است. او حتی ماله کشیدنهای ظریف و وزارت خارجه برای توحیه عدم نقض برجام را هم نپذیرفت. و البته مسیری متفاوت پیش گرفت. مسیر جدیدی که ما و بقیه را هم شگفتزده کرد. او صریحاً نقض برجام را پذیرفت. اما هزینه این شکست را به دوش کل نظام و خصوصاً شخص رهبری انداخت. روحانی مدعی شد در همه جزئیات از رهبری پیروی کرده و سناریوی «برجام دستاورد کل نظام است نه دولت من و بنابراین نقض برجام هم، شکست کل نظام است نه دولت من» را کلید زد. در همین سناریو روحانی در ماههای پایانی دولتش همچنان وعده داد و دعوت به امید کرد. باز هم از رفع خطر جنگ گفت و البته علی رغم تلاش برخی حاضران حتی همان حرف کلیشهاش درباره حصر را هم به زبان نیاورد. تنها لبخند زد و رفت.
4. مدتی است که روحانی وارد رقابت انتخاباتی شده است. اگرچه برخی هنوز حضور او را در انتخابات قطعی نمیدانند، اما تغییر وزرا آغازی برای چینش انتخاباتی او بود. این آغاز در گام بعدی خود به رفع هزینههای شکست دولت در عرصههای مختلف بدل شده است. این بار دولت از نظر روحانی همان حلال مشکلات 3 سال پیش نبود، بلکه نهادی بود که به تنهایی نمیتواند کاری از پیش برد. گویی او وعده انتخاباتی تحول 100 روزه اقتصاد ایران را به کلی فراموش کرده است. در این رویکرد همه اشکالات باید به بهانههای ساختاری و بینالمللی به گردن دیگران انداخته شود و البته سبد رأی روحانی نیز ظاهراً میخواهد تغییر کند. این که این بار روحانی حتی از همان جواب کلیشهای به مسئله حصر هم طفره رفت میتواند نشانی از آغاز روند تغییر سبد رأی روحانی در غیبت احمدینژاد باشد.
انتهای پیام/