«احسان اعجازی»، کارشناس ارشد روابط بینالملل در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری تسنیم، در خصوص اوجگیری حملات لفظی آمریکا علیه چین و تهدید به رویارویی با پکن در دریای جنوبی، با اشاره به پایبندی واشنگتن به سیاست چین واحد بیان داشت: سیاست خارجی ترامپ بر اساس نظریات نو انزواگرایان قرار گرفته است.
وی با بیان اینکه افراد متعلق به طیف سیاسی نو انزواگرایان بر چند اصل کلی تأکید میکنند، مطرح کرد: نخست اینکه آنها ابتدا و بیشتر از همه به منافع ملی ایالاتمتحده آمریکا توجه دارند؛ یعنی منافع ملی آمریکا در تمام موارد سیاست خارجی در نظر گرفته میشود. دوم اینکه نو انزواگرایان به دنبال حفاظت فیزیکی از سرزمین آمریکا در برابر تمام حملات از جمله سایبری، بیولوژیک و ترورهای شخصی افراد هستند. اصل سوم این طیف سیاسی بر حفاظت از مردم آمریکا در برابر انواع تروریسم تأکید میکند.
کارشناس ارشد روابط بینالملل با اشاره به اینکه نو انزواگرایان علاوه بر سه اصل کلی ذکر شده، اهمیت زیادی به شکوفایی اقتصادی نیز قائل هستند، افزود: آنها معتقدند که باید اقتصاد آمریکا و تأمین منافع اقتصادی این کشور در همه حال مدنظر باشد. اصل چهارم به طور ویژه در ارتباط با چین نمود پیدا میکند. آمریکا در قبال چین دو سیاست کلی دارد. نخست سیاست چین واحد است که به نظر میرسد این سیاست همچنان در دولت ترامپ دنبال شود.
وی با توجه به سیاست دوم واشنگتن در قبال پکن گفت: به اصطلاح آمریکاییها تا زمانی که این خیزش صلحآمیز از طرف چینیها ادامه داشته باشد و آنها به عنوان یک بازیگر مسئول در نظام بینالملل ایفای نقش کنند، آمریکا به سیاست چین واحد پایبند باقی میماند. اهمیت نکته مذکور عبارت است از اینکه این دو کشور به موجب چند دلیل به سمت همکاری حرکت میکنند. نخست اینکه اقتصاد چین و آمریکا بسیار به یکدیگر پیوند خورده است و وابستگی متقابل اقتصادی بین این دو کشور وجود دارد.
کارشناس موسسه ندا دلایل دیگر همکاری واشنگتن و پکن را مورد توجه قرار داد و افزود: چینیها خود را در نظام بینالملل ادغام کردهاند. آنها شکلهای مختلف سازمانهای بینالمللی از جمله سازمان ملل متحد و شورای امنیت را پذیرفتهاند. سومین دلیل، وجود تهدیدهای مشترک برای این دو کشور است که آنها را به هم نزدیک میکند. دلیل چهارم به وجود تسلیحات هستهای در دو کشور برمیگردد. دو کشور با توجه به شرایط موجود هیچگاه به سمت جنگ و درگیری با یکدیگر پیش نمیروند؛ چون هر دو سلاح هستهای دارند و این مسئله نوعی بازدارندگی بین دو کشور ایجاد میکند. رقابت بین چین و آمریکا در عین حال تحت شرایطی نیز ممکن است که بسیار افزایش پیدا کند.
وی با اشاره به شرایط رقابت گفت: اولین مورد، قدرت روز افزون چین در زمینه اقتصادی است که امکان تبدیل شدن به قدرت نظامی را دارد. مورد دوم، تفاوت ایدئولوژیهای حاکم بر دو کشور است. تسلط لیبرال دموکراسی در آمریکا و ناسیونالیسم اقتدارگرا در چین در حالی است که این ایدئولوژیها تضاد بسیاری با یکدیگر دارند. آنها بر اساس این دلایل ممکن است در صحنه بینالملل با یکدیگر رقابت شدید داشته باشند، اما در عین حال با وجود دلایلی که قبلاً بیان شد، این دو کشور سعی دارند با یکدیگر همکاری کنند. این همکاریها در زمینههای نظامی، مبارزه با تغییرات آب و هوایی و اقتصادی صورت میگیرد. کاهش تعرفه کالاهای فناوری اطلاعات نمونه اخیر بین دو کشور است.
انتهای پیام/