تأثیر جهانی‌سازی بر هویت فرهنگی افراد و ملل

تأثیر جهانی‌سازی بر هویت فرهنگی افراد و ملل

جهانی‌سازی در اصل دربردارنده یک مفهوم فکری آمریکایی است که بنای آن بر اساس هجوم و شبیخون فرهنگی و تجاوز به فرهنگ‌های غیر همآهنگ با فرهنگ آمریکایی مبتنی می‌باشد.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، جهانی‌سازی فرهنگی گویای یک جریان فکری و هجوم فرهنگی است، که ذات افراد و ملل را هدف قرار داده و تکثر فرهنگی را در جهان مردود می‌داند و فرهنگ جهانی‌سازی را پایدار و غالب بر تمام فرهنگ‌ها به‌حساب می‌آورد و به‌ شدت با اصرار زیاد آن را به ملل جهان اعلام و معرفی می‌دارد.

از خصوصیات فرهنگ جهانی‌سازی در دست داشتن اطلاعات و احتکار وسایل ارتباطی در سطح جهان می‌باشد که از مرزهای ملی و شخصی افراد نیز فراتر عمل می‌کند. فرق فرهنگ جهانی‌سازی با فرهنگ جهانی‌شدن در این است که فرهنگ نوع اول ساخته‌ و پرداخته شخصی است که می‌خواهد این فرهنگ را بر تمام ملل تحمیل کند در صورتی‌ که فرهنگ جهانی‌ شدن عبارت است از تکامل، تعامل و اشتراک فرهنگی بین ملل و شامل اعتراف هر ملتی به فرهنگ ملت‌های دیگر می‌باشد.

در این شرایط قدرت گسترش جهانی‌سازی و تأثیر آن بر هویت‌های فرهنگی افراد، ملل، اقدامات و وسایل توسعه آن واضح و عیان می‌شود و چیزی را که از فرهنگ‌های دیگر می‌طلبد متجلی می‌شود.

بنابراین پیرامون این موضوع می‌توان این پرسش را مطرح کرد که تأثیر جهانی‌سازی فرهنگی بر هویت فرهنگی ملل چیست و مقابله با هجوم فرهنگی جهانی‌سازی چگونه صورت می‌گیرد؟ برای پاسخ به این سؤالات نیاز به طرح دو موضوع داریم:

موضوع اول: مفهوم هویت فرهنگی

جهانی‌سازی فرهنگی عبارت است از اینکه هویت فرهنگی از مبانی اصلی و ملی و قومی خود خارج‌ شده و تحت تأثیر هویت‌های فرهنگی دیگر، تکامل‌یافته و با آن‌ها آمیخته شود. این دگرگونی سرانجام زیر سلطه و در سایه یک هویت فرهنگی واحد صورت می‌پذیرد. جهانی‌سازی حتی ممکن است از راه توسل به زور خود را بر فرهنگ‌ها تحمیل کند. در این حالت جهانی‌سازی فرهنگی به‌ صورت یک فرهنگ غربی آمریکایی است که از راه قدرت بر جهان و ملل و افراد سایه می‌افکند تا هویت و ویژگی‌ها و ارزش‌های آن‌ها را مسخ و نابود سازد و تا حدی پیش می‌رود که برای هیچ جامعه یا ملت و قومی، اثری از فرهنگ اصلی و هویت شخصی و ارزش‌های ویژه باقی نگذارد.

اما هویت فرهنگی چیست؟ هویت در لغت به معنی ذات و خویشتن از مصدر وابستگی و از کلمه هو «ذات و حقیقت» یا خصوصیات ثابت و ارزش‌های یک‌چیز می‌باشد. هویت در اصطلاح حقیقت مطلق نامیده می‌شود. این خصوصیت باعث جدایی یک ملت از ملل دیگر است و منش، تمدن و وجود یک ملت را زنده نگاه می‌دارد.

فرهنگ هم عبارت است از میراث تمدن و طرز فکر و اسلوب زندگی و رفتار و به‌ عبارتی‌ دیگر شامل موضوعاتی می‌باشد که از ذات و منش انسان ناشی می‌شود؛ مانند خیر و عدالت که در ذات بشر نهادینه‌شده و در زندگی به کار گرفته می‌شود و جامعه‌ای را از جامعه دیگر متمایز می‌سازد.

بنابر این با توجه به تعاریف بالا منظور از هویت فرهنگی همانا ارزش‌های اساسی، عالی و ذاتی افراد و ملل است که به‌ عنوان محور اصلی و به‌ مثابه وجود معنوی، مادی و ذات انسان یا هویت یا شخصیت یک فرد، جامعه و یا ملت شکل می‌گیرد. هویت فرهنگی نشانگر جنبه‌های متنوع زندگی اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، تمدن و آینده جامعه واحدی است که افراد از راه احساس و ادراک خود را وابسته به آن می‌دانند و شامل ذات، پاکی، خلوص، زیبایی و ارزش‌های دیگر انسان می‌شود. در نتیجه هویت فرهنگی به‌ عنوان انگیزه و محرک هدایت و تعدیل و اصلاح هرگونه تمدن و یا ملت به‌ حساب آمده و جنبش علمی و نوآوری را رهبری می‌کند.

عناصر هویت فرهنگی در غالب جهانی‌سازی، اصول و ارزش‌هایی هستند که ستون فقرات و محور اصلی هویت فرهنگی را تشکیل می‌دهند و عبارت‌اند از: 1-انسان،‌ 2-تعادل شخصیت، 3-ایمان حقیقی، 4-ذات و مصونیت اجتماعی و انسانی و برادری، 5-ارزش‌های فرهنگی.

در بحث هویت فرهنگی از نظر زندگی در جهان فقط انسان و نه موجود زنده دیگری به‌ عنوان پایه و اساس مورد نظر می‌باشد. انسان مقام خود را در تحقق سعادت در فرهنگ و تمدن اسلام به‌ موجب آیه شریفه «و لقد کرمنا بنی آدم» بخوبی می‌یابد.

تعادل یا توازن شخصیت افراد و ملل از نظر مادی و معنوی چنان باید باشد که زندگی طبیعی فردی را تضمین کند و وضع مادی بر معنوی غالب نباشد تا اخلالی در شخصیت انسان یا ملت پیش نیاید و کفه مادی از راه تغذیه و کفه معنوی از طریق عبادت و ایمان در انسان متوازن مانده و غالب و مغلوب نباشند.

اما ایمان حقیقی، ایمان افراد و جامعه به تمدن و عقاید و نحوه زندگی و میل به وابستگی به جامعه با تمام خصوصیات آن می‌باشد. انسان طبیعتاً موجودی اجتماعی آفریده‌ شده و به غیر احتیاج دارد و تنها و خودخواه نیست بلکه به همکاری، تعامل، داد و ستد و ارتباط با دیگران نیازمند است و می‌خواهد که موجودی جهانی باشد به این شرط که ذات، شخصیت و چگونگی فعل‌و انفعال وی در امان و محفوظ بماند.

ارزش‌های فرهنگی نیز عبارت است از تمجید از ارزش‌های پسندیده و برتر و علاقه و اعتقاد به عدالت، حق و حقیقت، برابری و موضوعات ماوراءالطبیعه که به ‌منظور تشویق و تعهد به اخلاق نیک و غلبه بر زشتی‌ها و پلیدی‌های غیراخلاقی صورت می‌گیرد.

اما بعد از توضیحاتی که پیرامون جنبه جهانی‌سازی هویت فرهنگی آمد باید عناصر هویت فرهنگی به‌ تنهایی نیز مورد بررسی قرار گیرند که شامل پدیده‌ها و آثار مهمی هستند که در جنبه‌های مختلف فرهنگی ملل و افراد تجلی پیدا می‌کند و غالباً به عناصری مانند عقیده و زبان و آثار فرهنگی خلاصه می‌شود و مهم‌ترین آن‌ها نیز عبارت‌اند از: 1-عقیده یا دین، 2-زبان، 3-تاریخ و جهان گذشته، 4-عرف و عادات و سنن، 5-قرارداد اجتماعی و سیاسی، 6-حقوق، 7-ادبیات و هنر، 8-افکار؛ که هرکدام در جایگاه خود توضیحات مفصلی را می‌طلبد.

دین مهم‌ترین عنصر تشکیل‌ دهنده هویت فرهنگی است و شاید بدین‌ جهت که جهانی‌سازی در چارچوب جنگ با اسلام و ادیان دیگر، دین را به‌ طور کلی نفی می‌کند. مسیحیان غرب و صهیونیست‌ها می‌دانند که بزرگ‌ترین خطر برایشان پایبندی مسلمانان به هویت اصیل دینی و قرآنی می‌باشد و بدین علت با تمام نیرو و از طریق هجوم فرهنگی و با توسل به شرق‌شناسی و تبلیغ مسیحیت بر ضد دین اقدام می‌کنند.

زبان هم وسیله گفتاری هویت فرهنگی افراد و ملل و عامل روشنگری اختلاف موجود بین یک فرهنگ با فرهنگ‌های دیگر است که موجب دوام و ارتباط و برخورد و اثبات وجود و تقویت هویت نیز می‌باشد. در همین راستا نظریه برخورد یا کشمکش تمدن‌ها مطرح شد تا اعلام کند که اولین دشمن تمدن غرب، اسلام است و فرهنگ اسلامی با پی‌ریزی بر زبان عربی، دشمن غرب به شمار می‌رود.

از منظر تاریخی زمان گذشته افراد یا یک ملت به‌ منزله عنصر اساسی یک فرهنگ، بیانگر حقیقت استعمار جدید در قالب جهانی‌سازی هویت می‌باشد و از میان عناصر تشکیل‌دهنده هویت، تاریخ است که گذشته را مورد بررسی قرار می‌دهد و حقایق را روشن می‌سازد و بنابراین دولت‌ها و ملل در حال و آینده به آن استناد می‌کنند.

عرف، عادات و سنت‌ها از جمله اجزای تشکیل‌دهنده هویت جوامع هستند و شامل رفتار و کردارهای مشخص و فعل و انفعالی می‌باشند که بر طبق فرهنگ مبتنی بر آن‌ها سازمان‌دهی می‌شوند.

هر دولتی دارای قرارداد اجتماعی است که بر پایه اصول و ارزش‌های تغییرناپذیر و افکار و خواسته‌های سیاسی جامعه تدوین می‌شود. دولت به‌ وسیله هویت فرهنگی خود و قانون اساسی و یا قوانینی که جنبه اجتماعی و سیاسی دارند، خود را در بین جوامع بین‌المللی مطرح می‌کنند. اداره فرهنگی افراد نیز از راه تصویب ارادی قوانین اجتماعی و سیاسی تضمین می‌شود.

اما حقوق و آزادی موضوعی است که مورد اهتمام کلیه کشورها و مردم می‌باشد. نگاه هر یک از افراد و ملل به این مسئله بر طبق فرهنگ خود صورت می‌گیرد. حقوق و آزادی بشر در اسلام با حقوق و آزادی‌هایی که غرب آن‌ها را به کشورهای اسلامی و فقیر صادر می‌کند، فرق می‌کند. حقوق غیرحقیقی بشر و دموکراسی غربی از فرهنگ مادی و نه معنوی الهام می‌گیرد.

لازم به ذکر است هر جامعه‌ای ادبیات و هنر خاص خود را دارد که به آن‌ها افتخار می‌کند و از این راه خود را از جوامع دیگر متمایز می‌سازد. فرهنگ، ادبیات داستانی و شعر، هنرهای تجسمی، نقاشی، تئاتر و نمایش، هنر معماری و... هرکدام نمودار پیامی فرهنگی از جامعه‌ای به جامعه دیگر به‌حساب می‌آید.

همچنین در هر فرهنگی افکار عنصر حساسی را تشکیل می‌دهند. برای مثال افکار مسلمانان با افکار غربیان فرق می‌کند زیرا که افکار آن‌ها جنبه مادی و مصرفی دارد لذا تعلیم و تربیت در چنین محیطی و با این‌گونه افکار و فرهنگ معلوم و عیان است در صورتی‌ که در اسلام علاوه بر تربیت دینی و معنوی جنبه مادی و غیره نیز مورد لحاظ می‌باشد و همین‌طور تشکیل خانواده هم بین غرب و اسلام متفاوت است.

اما چیزی که مشخص است اینکه مفهوم جهانی‌سازی فرهنگی دارای ابزاری است که آن را در راستای عملیاتی شدنش به‌پیش می‌برد. پیشرفت فنی و تکنولوژی ارتباطات باعث شد تا هویت لیبرالیستی و تک‌قطبی غرب بر هویت و خصوصیات فرهنگی ملل جهان مسلط شود. کانال‌های ماهواره‌ای نیز نقش مهمی در تشکیل هویت‌های فرهنگی ملل بازی می‌کنند. بدین ترتیب که حتی در جهت تعیین خط و سیاست برای افراد یک خانواده عمل می‌کنند و ممکن است کشوری که مالک کانال‌های تلویزیونی و ماهواره‌ای زیادتر و مهم‌تر باشد؛ هویت فرهنگی خود را بر هویت‌های دیگر تحمیل کند.

شبکه گسترده اینترنت هم با توجه به اطلاعات، فیلم، تصویر و افکار فرهنگی که در بردارد به‌ عنوان ابزار مهم جهانی‌سازی فرهنگی و وسیله نابودی خصوصیات فرهنگی افراد و ملل در آمده است. فرهنگ مادی غالب بر شبکه اینترنت با به‌کارگیری خط‌مشی اباحه‌گری و تبلیغات منفی سعی می‌کند تا اخلاق حسنه را محو و تباه سازد و با تغییر افکار عمومی در کشورها فتنه و آشوب برقرار نماید.

رسانه‌های گروهی سمعی و نوشتاری هم مثل مجلات، روزنامه‌ها و رادیو به سهم خود از طریق تبلیغ فکری و فرهنگی بر هویت فرهنگی ملل تأثیر می‌گذارند. در اینجا هم غرب بر این ر
سانه‌ها تسلط دارد و از آن‌ها در راه نابودی جهانی‌شدن فرهنگ‌ها و خصوصیات ملت‌ها سوءاستفاده می‌کند.

روش تحمیل از راه قدرت و فشار مانند جنگ عراق، به‌ عنوان عنصر اساسی راه‌اندازی جهانی‌سازی در حال حاضر است. بر همین اساس تدوین و صدور برنامه‌های تربیتی و لزوم تحمیل آن‌ها بر ملل مختلف به‌خصوص کشورهای عقب‌افتاده نیز در این چارچوب می‌گنجد. همچنین تألیف کتب و انتشاراتی که با اهداف و افکار مشخص و بر حسب میل و اراده و نظریات نویسنده صورت می‌گیرد.

جهانی‌سازی در حقیقت نتیجه پیشرفت علمی است که بر اثر توسعه اطلاعات حاصل‌شده و به‌ منزله پایه و اساس جهانی‌سازی اقتصادی، سیاسی و اخلاقی به شمار می‌رود. زیرا که فرهنگ آمادگی انسان برای پیوستن به انجمن‌ها و مؤسسات فرهنگی بین‌المللی و منطقه‌ای را فراهم می‌سازد. دولت‌های قدرتمند و ذی‌نفوذ جهانی‌سازی با نیروی مؤثر خود این مؤسسات را تحت سیطره قرار داده‌اند.

برای درک بهتر مفهوم جهانی‌سازی باید به این نکته دقت کنیم که ابزارهایی که در اختیار جهانی‌سازی فرهنگی موجود است مفهوم آن را مشخص می‌سازند. این ابزار که بسیار قدرتمند و تأثیرگذار هم هستند شامل: برنامه‌های فکری، تصورات ادبی، هنرهای نمایشی و موسیقی، فیلم و سریال، نظریات و روش‌ها، راهنمایی‌ها، ایدئولوژی‌ها، تصمیمات و موضع‌گیری‌های سیاسی، روش زندگی با توجه به لباس و غذا، مطالعه و توجه خاص به یک موضوع مشخص می‌باشند. جهانی‌سازی در اصل دربردارنده یک مفهوم فکری آمریکایی است که بنای آن بر اساس هجوم و شبیخون فرهنگی و تجاوز به فرهنگ‌های غیر هم‌آهنگ با فرهنگ آمریکایی مبتنی می‌باشد. بدین ترتیب جهانی‌سازی فرهنگی با ترویج یک فرهنگ واحد صورت می‌گیرد همان فرهنگی که تمام وسایل لازم برای رسیدن به این هدف را در دست دارد.

موضوع دوم: فعل‌ و انفعال هویت‌های فرهنگی و جهانی‌سازی

اکنون پس از توضیحاتی که پیرامون مفهوم هویت فرهنگی داده شد نوبت به این می‌رسد تا به فعل‌ و انفعال هویت‌های فرهنگی و جهانی‌سازی بپردازیم. برای بررسی هویت فرهنگی در محدوده مشخصات اختصاصی مربوطه و مواجهه با جهانی‌سازی فرهنگی سؤالاتی مطرح می‌شود که هر کدام در جایگاه خود به هر چه بیشتر روشن شدن موضوع بحث کمک می‌کند و افق‌های بیشتری را به روی اذهان جستجوگر می‌گشاید تا حصول نتیجه به‌آسانی به دست آید.

1- آیا فرهنگ ملی به‌ وسیله جهانی‌سازی نابود می‌شود؟ 2- قدرت رویارویی و مقاومت آن در مقابل طوفان جهانی‌سازی چقدر است؟ 3- آیا در سایه جهانی‌سازی مشکلاتی مانند من کی هستم، ما چه کسانی هستیم و او کیست اتفاق می‌افتد؟ 4- آیا جهانی‌سازی فرهنگ اجتناب‌ناپذیر است و چگونه با آن می‌شود مواجه شد؟ 5- تأثیر جهانی‌سازی بر هویت فرهنگی افراد و ملل چگونه می‌تواند باشد؛ مثبت یا منفی؟ 6- آیا می‌توان هویت فرهنگی خود را با خصوصیات و ارزش‌هایی که دارد در امان نگاه داشت؟ 7-چشم‌انداز جهانی‌سازی چگونه است؟

اما قبل از جواب دادن به این پرسش‌ها به نظر لازم می‌آید تا در چارچوب جهانی‌سازی سه مورد بسیار اساسی هویت فرهنگی موردبحث و بررسی قرار گیرد:

1- افرادی وجود دارند که تصورشان این است که جهانی‌سازی نتایج مثبت و خیر و برکت برای مردم به ارمغان می‌آورد. بدین‌ صورت که با صیانت از هویت فرهنگی ملی آنچه را که از جهانی‌سازی می‌تواند مفید، جهانی و انسانی باشد، در خدمت افراد و ملل به کار گرفته شود؛ البته به این شرط که جهانی‌سازی در حیطه شکوفایی فرهنگ ملی قرار گیرد و مقبولیت آن با آغوش باز صورت نپذیرد.

2- در این‌ بین کسانی نیز هستند که جهانی‌سازی را باعث بدبختی و بلایای عظیم می‌دانند و معتقدند همگامی با آن نه‌ تنها امکان‌پذیر نیست بلکه با آن باید به جنگ و مخالفت برخاست.

3- بعضی از افراد هم فرهنگ کرداری و رفتاری خود را با خصوصیات و ظواهر فرهنگ جهانی‌سازی جلا می‌دهند و در واقع آن‌ها جهانی‌سازی را عملاً در رفتار و کردار خود قبول دارند ولی در موقع تفکر و هنگام سخن گفتن با آن به مبارزه می‌پردازند. البته نکته حائز اهمیت اینجاست که مبارزه آن‌ها با جهانی‌سازی واقعی و عملی نیست.

اما وقت آن است تا به بررسی تأثیرات مثبت و منفی جهانی‌سازی فرهنگی بر هویت‌های فرهنگی افراد و ملل بپردازیم و برای شروع هم ابتدا تأثیرات مثبت را مورد بررسی موشکافانه‌ای قرار می‌دهیم تا این‌گونه استنباط نشود که این موضوع فقط جنبه‌های منفی و پیامدهای ناگوار را در برمی‌گیرد بلکه با آگاهی، هدایت و در نظر گرفتن همه جوانب می‌تواند دستاوردهای خوبی نیز داشته باشد.

در اصل فعل‌ و انفعال هویت فرهنگی فرد یا ملیت فرد یا ملیت همراه با فرهنگ‌های دیگر در سایه جهانی‌سازی فرهنگی نتایج مهم و قابل‌ قبول و مورد توجهی در بر دارد. برای مثال از نظر تکنولوژی، جهانی‌سازی در چارچوب تحقیقات علمی و پیشرفت فنی و تکنولوژی و به‌ خصوص اطلاعات و ارتباطات برای افراد و ملل مفید می‌باشد و چون پدیده جهانی‌سازی با سرعت زیادی توسعه و گسترش می‌یابد، برای کشو رهای فقیر و فاقد هرگونه تکنولوژی و تحقیقات علمی و تولیدی، پرواضح است که می‌تواند ثروت علمی و شغلی ارزشمندی را فراهم کند.

همچنین در زمینه همکاری و تعاون، جهانی‌سازی فرهنگی باعث ارتباط و مشارکت فرهنگی بین افراد و ملل و آشنا کردن آن‌ها به روش‌های مختلف و متفاوت ایجاد توازن و تعادل منطقی بین مختصات فرهنگ‌های مختلف کشورها می‌شود.

بنابراین همکاری بین ملت‌ها به‌ نوعی به معنی فرو ریزی مرزها و برداشتن معوقات ارتباط مستقیم و آزاد بین سازمان‌ها و افراد می‌باشد و بدین‌ جهت اهمیت اعتقاد به نظریه تکثر فرهنگی ملل در جهان جدید آمریکایی و بین‌المللی پدیدار می‌گردد، اما در زمینه اجتماعی، جهانی‌سازی با به‌ کارگیری ابزار خود مخصوصاً رسانه‌های گروهی آزادی فکر و اندیشه و مطبوعات، به‌ منزله کرسی خطابه و به‌ منظور گفتمان، شکوفایی و تعامل یک فرهنگ توسط فرهنگ دیگر به‌ حساب می‌آید. لذا کشورهای عقب‌افتاده برای غلبه بر مشکلات اجتماعی خود به‌ ویژه در رابطه با بیگانگان می‌توانند از این ابزار استفاده کنند. علاوه بر این مسئله‌ای را نباید نادیده گرفت و آن اینکه رسانه‌های گروهی در ترقی و پیشرفت و حفاظت از فرهنگ ملی و فردی و همچنین معرفی آن در سطح جهان نقش به سزایی دارند.

از نظر حقوقی، جهانی‌سازی یک عنصر مؤثر و ارتباطی به‌ خصوص در رابطه با رسانه‌های گروهی به‌ حساب می‌آید که به حقوق بشر، آزادی‌های سیاسی، فرهنگ آزادی بیان و مخالفت و ابراز عقیده کمک کرده و از سیاست فرهنگی و تکثرگرایی و نحوه مشارکت سیاسی طبق مفهوم و برداشت افراد و ملل از حقوق و آزادی به دفاع می‌پردازد.

در حقیقت جهانی‌سازی موجب تحقق فرهنگی نوین می‌شود که به فرد نوعی آزادی می‌دهد تا هر فرهنگی را که مناسب ابراز عقیده و استعداد خود و بهره‌برداری از آن بداند، انتخاب کند و بدین‌ وسیله به‌ صورت یک عنصر مولد و فردی مؤثر درآید.

در اصل اعلامیه اصول همکاری بین‌المللی طبق ماده یکم، برای ملت‌ها این حق را قائل شده است که هر فرهنگی کرامتی دارد و باید آن را محترم و محفوظ نگاه داشت. بر این اساس هر ملتی وظیفه و حق دارد فرهنگ خود را توسعه و ترقی دهد و تمام فرهنگ‌های جهان علی‌رغم اختلافی که باهم دارند، جزئی از میراث بشریت به‌حساب می‌آیند که همگی در مالکیت آن سهیم می‌باشند.

در زمینه شخصی و انسانی، جهانی‌سازی تأثیر مثبتی در تحول ادراک و شعور فردی از حالت تعصب‌آمیز به نرمش و ملایمت و قبول طرف مقابل به‌عنوان یک انسان را دارد. این امر موجب می‌شود تا افراد بر تعصب و سختگیری و جمود فکری خود غلبه پیدا کنند. اما در سطح تربیتی و علمی، حقوق فرهنگی در سایه جهانی‌سازی با رسیدن به جایگاه خود از نظر موسیقی و برنامه‌ریزی‌های تربیتی و آکادمیک تا حدودی رونق یافته و می‌تواند فرهنگ و علوم مورد علاقه افراد و ملل را ترقی و توسعه دهد و یا حقوق فرهنگی دیگر کشورها را محترم بدارد.

در زمینه سیاسی، جهانی‌سازی مرزهای دولت ملی و فردی را نادیده می‌گیرد و به‌وسیله رسانه‌های گروهی و گفتمان و آزادی بیان در فرهنگ سیاسی و تنوع فکری، مشارکت و به نفع ملل سرکوب‌شده حکومت‌های استبدادی عمل می‌کند.

اگر بخواهیم خلاصه تأثیر مثبت جهانی‌سازی بر هویت فرهنگی را در چند خط ابراز کنیم، در این است که فرهنگ جهانی انسان را وادار به سیر و حرکت در زمینه اصلاحات و چیرگی بر وابستگی فرهنگی به باورها و عادات و سنن می‌کند. این عمل با به‌کارگیری ادوات و لوازم مددرسانی به هویت فرهنگی و با اتکا بر تعاون و همبستگی و ایجاد رابطه و درک صحیح وابستگی و عدم تعصب صورت می‌گیرد.

در شماره بعدی به بررسی تأثیر منفی جهانی‌سازی بر هویت فرهنگی افراد و ملل و همچنین عوامل منفی جهانی‌سازی و تأثیرش بر هویت فرهنگی خواهیم پرداخت، در ضمن راه‌های مقابله با هجوم سهمگین فرهنگی جهانی‌سازی را مطرح می‌کنیم و چشم‌انداز یا استراتژی آینده این مقابله را از منظرهای مختلف و متفاوتی بیان خواهیم کرد.

نویسنده: حسن عباسیان

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار بین الملل
اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon
طبیعت
پاکسان