جایزه «گِرَمی» کجا؟ «کیهان کلهر» کجا؟

جایزه «گِرَمی» کجا؟ «کیهان کلهر» کجا؟

نگاهی به تاریخ هنر نشان می‌دهد که هنرمندان راستین نه با عناوین و نه با جایزه‌هایشان؛ که با هنر و آثارشان جاودانه شده‌اند.

خبرگزاری تسنیم - یاسر شیخی یگانه

روزی که حسین علیزاده با نگاشتنِ نامه‌ای از گرفتنِ نشانِ «شوالیه» از دستِ سفیر فرانسه در ایران، سرباز زد؛ فوج‌فوج روشنفکرنمایانی بودند که به این کارِ او خُرده گرفته و آن را بی‌احترامی به دولت فرانسه دانستند.

برداشت‌های بسیاری از این کار علیزاده شد. برخی این کار او را سیاسی قلمداد کردند. برخی گفتند علیزاده به فکرِ منافع شخصی‌اش در ایران است. برخی هم تنها با دیدگاه‌های سیاسی، این کار او را پسندیدند و هیچ گاه و هیچ وقت دیگر سراغی از او نگرفتند. در این میان هم بودند کسانی که می‌دانستند در این کارِ علیزاده نوعی اعتراض و نوعی خودباوری جاری است.

ماه‌ها طول کشید تا علیزاده درباره زوایای مختلف این کارش و البته انگیزه‌هایش سخن بگوید.

واقعیت این است که علیزاده در جایگاهی قرار دارد که هیچ نشان و جایزه‌ای به مقام هنری و محبوبیتش در میان مردم نه می‌افزاید و نه از آن می‌کاهد. چند ماه پیش که با او گفت‌وگویی داشتیم، به نامش یعنی «حسین علیزاده» بدون هیچ پیشوند و پسوندی اعتقاد داشت. به راستی که اینگونه است. اضافه نشدنِ عنوانِ «شوالیه» به ابتدای نامش، چیزی از جایگاه هنری‌اش کم نکرد که حتی اعتبار بیشتری به نام «حسین علیزاده» داد.او گفت ضمن تشکر از پیشنهاد فرانسوی‌ها، اما من سوارکار فرانسوی موسیقی ایران نیستم.

البته علیزاده درباره نگرفتن این نشان انگیزه‌های دیگری هم داشت که آن را کمتر به زبان آورد. او معترض بود به مسئولان فرهنگی و هنری ایران که به هنرمندان به توجه هستند اما او می‌گفت از شرایط خاص موسیقی در کشورم به کشور دیگر پناه نمی‌برم. او ترجیح می‌داد چنین نشانی را از دست هموطنش بگیرد نه یک خارجی.

علیزاده گام را فراتر از این هم گذاشت؛ وقتی با او صحبت می‌کردم نامزد شدنش برای جایزه «گِرمی» را برای خودش افتخار نمی‌دانست و حتی می‌گفت که گرفتن این جایزه هم برایش اهمیتی ندارد.

نگاهی به تاریخ هنر نشان می‌دهد که هنرمندان راستین نه با عناوین و نه با جایزه‌هایشان؛ که با هنر و آثارشان جاودانه شده‌اند.

کسی مانند محمدرضا شجریان که بی شک هنرمندی بی‌مانند در عرصه آواز ایرانی است؛ نه با نشانِ شوالیه‌ای که از دولت فرانسه گرفت و نه با جایزه یونسکو و نه باهیچ نشان دیگری در هنر ایران جاودانه نمی‌شد. تنها چیزی که او را در هنر ایران ماندگار کرده؛ آثاری است که او در طول فعالیت هنری‌اش خوانده است. هر چند که برخی حواشی سیاسی-رسانه‌ای در سال‌های اخیر به این وقار و تراز موسیقایی برتر لطماتی وارد کرد.

یا کسی مانند علی حاتمی با کدام جایزه یا عنوان در هنر ایران ماندگار شد؟ جز این است که فیلم‌هایش او را در سینما و هنر ایران ماندگار کرده‌اند؟

این روزها اما تبِ جایزه گرفتن آن هم از نوع خارجی‌اش بدجوری در میان علاقه‌مندان به هنر رایج شده است. تا خبر از احتمال جایزه گرفتنِ فلان هنرمند در فلان رخداد جهانی می‌شود، فوج فوج کسانی هستند که گریبان چاک می‌کنند و طوری رفتار می‌کنند که انگار اگر این جایزه به آن هنرمند ایرانی برسد فاتح تمام قُله‌های هنری در دنیا می‌شود و اگر خدایی نکرده به این هنرمند جایزه را ندهند، او دیگر هیچ چیز برایش نمی‌ماند.

آخرین نمونه‌ی چنین رفتارهایی نامزد شدن کیهان کلهر برای گرفتنِ جایزه «گِرمی» است. جایزه گِرَمی هر سال و از سوی آکادمی ملی علوم و هنرهای ضبط به برگزیدگان بخش‌های مختلف عرصه موسیقی اهدا می‌شود.

البته که ما هم خوشحال می‌شویم از این که جایزه‌ای جهانی به هنرمندی ایرانی برسد. اما نباید طوری رفتار کرد که اگر به هنرمندمان جایزه ندادند؛ پس ضربه‌ای بزرگ به هنر ما وارد شده است یا اگر جایزه را به هنرمند ایرانی دادند؛ دیگر همه چیز تمام است و او بر فراز همه چیز ایستاده است.

وقتی نامِ کسی مانند کلهر به میان می‌آید این «گِرمی» است که باید به این موضوع افتخار کند. تصور کنید که چه جلوه‌ای می‌گیرد صحنه‌ی «گِرمی» اگر کلهر با آن موهای جوگندمی، اندام ظریف، با آن وقار و با آن اُبُهتِ درونی‌اش گام بر روی صحنه‌ی «گِرمی» بگذارد. حال گمان کنید که راضی به کمانچه‌نوازی در کنار گروهِ «راه ابریشم» بر روی صحنه «گِرمی» هم بشود؛ چه شود...

مگر «گِرمی» هر سال جایزه‌هایش را به چه کسانی می‌دهد؟ نگاهی به مراسم «گرمی» و برندگان این جایزه کاملا پاراگراف بالا را تایید می‌کند.

این نخستین بار نیست که کیهان کلهر نامزد گرفتنِ جایزه «گِرمی» می‌شود. پیش از این هم با آلبوم‌های «بی تو بسر نمی‌شود»، «فریاد»، «باران» و «فراتر از نقشه جغرافیا» که در آن‌ها به‌عنوان آهنگ‌ساز و نوازنده نقش داشته، نامزد گرفتنِ این جایزه شده است. هر بار هم این جایزه به کلهر نرسید اما او همچنان به راهش در موسیقی ادامه داد و سال به سال بر پررنگ‌شدنِ جایگاه جهانی‌اش در عرصه موسیقی افزوده شد.

این بار هم اگر به او «گِرمی» ندهند، افسوسش برای برگزارکنندگانِ این جایزه است نه برای ما یا برای کلهر که همچنان در راهش استوار است.

هم‌اکنون که این یادداشت را می‌نویسم، کیهان کلهر تور کنسرت‌هایش در سراسر ایران را با عنوانِ «پردگیان باغ سکوت» برگزار می‌کند. همین چند هفته پیش بود که منتقدان آلمانی جایزه خود را در بخش «موسیقی جهانی» به کیهان کلهر دادند. جایزه‌ای که برای آلبوم «هاونیاز» به کلهر رسید. شنیدن چنین اخباری خوشحال کننده است اما نشنیدنشان هم خللی در جایگاهِ هنرمندانی مانند کلهر ایجاد نمی‌کند.

شاید زمان آن فرارسیده که به خود بیاییم. اگر جایزه‌ای به هنرمندان ایرانی رسید خوشحال شویم، اگر هم نرسید ناراحت نمی‌شویم؛ هنرمند با آثارش در روزگار ماندگار می‌شود. خودباوری را نهادینه کنیم.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران