بازهم آقا دزده رفت که رفت
دزدی را دست یک مأمور دادند که به دادگاه ببرد. وسط راه از مأمور پرسید؛ کبریت داری؟ میخواهم سیگارم را روشن کنم! مأمور گفت؛ نه! و دزد گفت؛ پس دستبند مرا باز کن بروم کبریت بخرم و... رفت که رفت.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، روزنامه کیهان در ستون گفت و شنود نوشت:
گفت: مگر اصحاب و سران فتنه 88 با ادعای تقلب و سپس آشوبهای خیابانی و پیروی بیپرده از نسخههای آمریکا و اسرائیل و انگلیس به دنبال براندازی نظام و تحویل ایران به آمریکا نبودند؟
گفتم: بر منکرش لعنت، خودشان با صراحت اعلام کرده بودند که «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است»! و با پاره و لگدمال کردن تصویر حضرت امام(ره) و حذف نام اسلام از تابلوی جمهوری اسلامی ایران و شعار به نفع آمریکا و اسرائیل و دریافت مبالغ کلان از بیگانگان و... کمترین تردیدی باقی نگذاشتند که پادوهای دشمنان بیرونی بودهاند.
گفت: خب! حالا اگر بعضی از همان وطنفروشان در پستهای حساس باشند، نباید نگران توطئه جدیدی از جانب آنها بود؟!
گفتم: چه عرض کنم؟! دزدی را دست یک مأمور دادند که به دادگاه ببرد. وسط راه از مأمور پرسید؛ کبریت داری؟ میخواهم سیگارم را روشن کنم! مأمور گفت؛ نه! و دزد گفت؛ پس دستبند مرا باز کن بروم کبریت بخرم و... رفت که رفت. یکسال بعد همان دزد را به دست همان مأمور دادند و مأمور که او را شناخته بود وقتی دزد همان کلک را سوار کرد و از او خواست که برود کبریت بخرد، دستبند را باز کرد و به دزد گفت؛ تو همینجا بمان من خودم میروم کبریت میخرم و بازهم آقا دزده رفت که رفت...
انتهای پیام/