طحانیان:‌ ۹ سال اسارت در اردوگاه‌های عراق برایم «تجارت پرسود» رقم زد

طحانیان:‌ 9 سال اسارت در اردوگاه‌های عراق برایم «تجارت پرسود» رقم زد

مهدی طحانیان در مراسم رونمایی از کتاب «همه سیزده‌سالگی‌ام» گفت: ۹ سال اسارت در اردوگاه‌های عراق،‌ تجارت پرسودی برای من بود و ما تاجرهای خائنی هستیم اگر تجربه‌های خود را به آیندگان منتقل نکنیم.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، مراسم رونمایی از کتاب «همه سیزده سالگی‌ام» نوشته گلستان جعفریان صبح امروز 13 دی‌ماه، با حضور مهدی طحانیان راوی کتاب، مرتضی سرهنگی مدیر دفتر ادبیات پایداری و علیرضا کمره‌ای مسئول واحد پژوهش مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگ و ادبیات پایداری حوزه هنری در خبرگزاری تسنیم برگزار شد.

مهدی طحانیان راوی کتاب «همه سیزده سالگی‌ام» در این مراسم با بیان اینکه بارها قلم به دست گرفتم و خواستم تا خاطراتم را مکتوب کنم، گفت: می‌دانستم که حیف است این خاطرات به فراموشی سپرده شود، بارها سطرهایی نوشتم،‌ اما آنقدر درگیر واژه‌ها و انتخاب‌هایم می‌شدم که موضوع اصلی از دستم در می‌رفت، تا اینکه آقای سرهنگی تماس گرفت و ماجرای تمایل برای نوشتن خاطراتم را پیش کشید. من نیز استقبال کردم. ضبط مصاحبه‌ها از سال 88 آغاز و سال 91 نخستین بازنویسی انجام شد.

وی ادامه داد: نسخه اولیه وسیع‌تر از کتاب فعلی بود و پیش و پس از جنگ را شامل می‌شد، اما به دلیل انتشار کتاب «سرباز کوچک امام(ره)» سطح وسیع کار تقلیل پیدا کرد و به نسخه فعلی رسید. من نسخه فعلی را بسیار می‌پسندم.

 9 سال تجارت کردم/ تاجر خائنی هستم اگر خاطراتم را نمی‌نوشتم

طحانیان درباره انگیزه‌اش از روایت خاطرات گفت: انگیزه‌های بسیاری می‌تواند دخیل باشد، اما احساس می‌کنم دغدغه اصلی‌ام این بود که تمام چیزهایی که با چشم جان دیدم،  تجربه‌هایی است که بسیار سخت به دست می‌آید و باید مصیبت‌های بسیاری را از سرگذراند که این تجربیات را بدست آورد، حال حیف نیست این تجربیات را برای دیگران بیان نکرد؟ این 9 سال تجارت پرسودی برای من بود. تاجرهای خائنی هستیم اگر تجربه‌های خود را به آیندگان منتقل نکنیم؛ بنابراین این دغدغه در ذهنم بود و وقتی فرصت آن پیش آمد از‌ آن استقبال کردم.

اگر بتوانیم جوهر اصلی دفاع مقدس را در کشور نهادینه کنیم تا ابد کشور را بیمه کرده‌ایم

مهدی طحانیان در پاسخ به این پرسش که اگر به فردی بگوییم نوجوانی 9 سال در زندان بوده و از این سال‌ها با عنوان «تجارت پر سود» یاد می‌کند، حتماً برایش تعجب‌آور خواهد بود، چرا شما این خاطرات را پرسود می‌دانید، گفت: زبانم از بیان همه چیزهایی که در مدت اسارت با تمام وجود حس کردم قاصر است. من دوست دارم این تجربه‌ها در ملتمان نهادینه شود و به یادگار بماند. اگر ما بتوانیم جوهر اصلی دفاع مقدس را در کشور نهادینه کنیم کشور را تا ابد همه‌گونه بیمه کرده‌ایم اگر می‌خواستیم با چشم مادی به مسئله نگاه کنیم یک لحظه نمی‌توانستیم تمام سختی‌ها و فراز و فرودهای زمان جنگ و اسارت را تحمل کنیم. در جنگ شاهد فجایع بسیاری بودیم که یک نوجوان نمی‌توانست در برابر آنها مقاومت کند. من دوست داشتم بگویم چه شد که ما از این صحنه‌ها عبور کردیم و مقاومتمان در هم نشکست.

راوی کتاب «همه سیزده سالگی‌ام» در پاسخ به اینکه شما به عنوان نماد عزت حجاب در ایران شناخته شده‌اید، درباره جریانی که منجر به مصاحبه با خبرنگار هندی شد، برایمان بگویید، گفت: من به این موضوع افتخار می‌کنم که چهره من با قضیه حجاب گره خورده باشد. اما مسائل دیگری که هم در آن مصاحبه وجود داشت که از آن غفلت شده است، مثل بحث ولایت‌پذیری رزمندگان. ماجرا از اینجا آغاز شد که سرهنگ محمودی فرمانده توجیهی سیاسی اردوگاهی بود که من در آن بودم و بارها سر مسائل مختلف من را تهدید کرده بود تا اینکه اردوگاه اطفال را درست کردند و نوجوانان کم وسن سال را به آنجا منتقل کردند آنجا بود که سیل تهدیدها علیه من زیاد شد.

وی ادامه داد: هر وقت برای مصاحبه می آمدند، من را پنهان می‌کردند تا اینکه اتفاقی در آن روز حضور یافتم. وقتی خبرنگار هندی من را دید، سرگرد محمودی که ادعا و هیبت بسیاری داشت با عجز و لابه بسیار از او خواست که این مصاحبه انجام نشود. اما خبرنگار نپذیرفت. البته باید بگویم این خبرنگار هندی نیز ابتدا بسیار زمینه‌چینی کرد که به من نشان دهد صدام با اطفال اسیر مهربان است و می خواهد ما را به کشور بازگرداند، اما امام خمینی (ره) می‌گوید اینها سربازان ما نیستند. من بدون اینکه وارد ماجرا و بازی سیاسی شوم، گفتم ایشان رهبرماست هرچه ایشان بگوید ما می‌گوییم درست است.

تلاش کردم مکتبی را که پروش‌یافته‌اش بودم، به ملت ایران و نسل امروز بشناسانم

طحانیان در بخش دیگری از سخنان خود گفت: تمام تلاشم این است که مکتبی که ما را چنین پرورش داد به ملت ایران نشان دهند، ما تمام شدنی هستیم اما این ارزشهاست که باقی می‌ماند. واقعیت چنان بود که حتی عراقی‌ها متعجب بودند که چگونه ما با این امکانات اندک در اردوگاه‌ها دوام می‌آوردی،م نه مریض روانی می‌شدیم و نه به مشکلات دیگر دچار بودیم. وقتی از اعتقاداتمان برایشان می‌گفتیم بسیار جذاب بود. من می‌خواهم اینها را به مردم ایران نشان دهم تا بتوانند نگهبان خوبی برای انتقال آن به آیندگان باشند.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران