رابطه بی‌اخلاقی‌ها و کم کاری‌های اداری با بحران‌های سبک زندگی

رابطه بی‌اخلاقی‌ها و کم کاری‌های اداری با بحران‌های سبک زندگی

وقتی در مشاغل مختلف کم کاری می‌شود و به امور مردم رسیدگی نشده و به بیانی ارباب رجوع جدی گرفته نمی‌شود، آسیب‌های فراوانی به جامعه وارد می‌شود چراکه این عدم رسیدگی لطمه‌های متعدد به خانواده و پس از آن اجتماع وارد می‌کند.

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، سبک زندگی را می توان اصلی ترین تکه پازل زندگی دانست چراکه هدف مندی و معنابخشی در زندگی منوط به وجود انگیزه است و این مهم در صورتی روی تحقق را می بیند که از نظر اخلاقی و رفتاری درون افراد نهادینه شود.

سبک زندگی، عنوانی است که بسیاری از جنبه ها را در بر می گیرد و نوع نگرش، کنش و واکنش آدمی در شرایط مختلف زندگی بستگی به سبک زندگی آنها دارد.

بر آن شدیم در راستای بررسی این مولفه و به ویژه نمود آن در زندگی اداری با دکتر محمدجواد فلاح، عضو هیات علمی و مدیر گروه پژوهشی اخلاق اسلامی دانشگاه معارف اسلامی قم به گفت وگو بنشینیم که حاصل آن را می خوانید:

میان اندیشمندان مختلف در سراسر جهان موضوع بحث و مطالعه شده است. ما در آموزه های دین اسلام به طرق مختلفی شاهد نمود سبک زندگی یا همان lifestayle به شکل و شمایلی مطلوب هستیم ولی با این وجود هنوز در ابتدایی ترین مسایل دچار مشکل بوده و نمی توانیم از پس بدیهیات رفتاری در زندگی خود برآییم. برای آغاز بحث دیدگاه خود را از مساله سبک زندگی بیان کنید. زمانی که از این مولفه سخن می گوییم مراد دقیقا چه کارکردهایی در زندگی است و اساسا  خودتان چه تعریفی از سبک زندگی دارید؟

ببینید، تاکنون تعاریف متعددی در رابطه با سبک زندگی ارایه شده است. اما به نظر می رسد تعریفی که بخواهیم برای جامعه خودمان ارایه کنیم ابتدا به ساکن باید متناسب با فرهنگ و جامعه ما باشد. ارائه الگوی سبک زندگی بر اساس نگاه جامعه شناسی غربی و دیدگاه هایی که در این زمینه ارائه کرده اند مطابق جامعه ما و نوع نگرش ما به زندگی نیست، مبانی و اصول ما بر اساس یک تعالی معنوی و سعادت اخروی شکل گرفته حال آنکه برخی مکاتب معنای زندگی را در همین حیات و زندگی دنیایی و امروزی جستجو می کنند و سبک زندگی را به خدمت زندگی توام با آسایش و یک نوع لذت گرایی این جهانی تفسیر کرده اند.

با این وجود و با در نظر گرفتن تعاریف متعددی که افراد ارایه کرده اند می توانیم سبک زندگی را ناظر بر بسیاری از مولفه ها بدانیم. برای مثال یکی از اندیشمندان می گوید: سبک زندگی مجموعه از عملکردها است که فرد آنها را در امور خود جاری و ساری می کند و البته بر آن تاکید دارد به اندازه ای که نشانگر هویت شخصی او می شود.

تعریف های اینچنینی به سمت مصادیق رفته است. برای مثال الگوهای خرید کالا، الگوی مصرف و یا یک سری رفتارهای جمعی که مبتنی بر سبک زندگی تعریف شده اند از این دسته اند.

سبک زندگی بر مبنای فرهنگ اسلامی در واقع همان سلوک و منش شخص را در زندگی فردی و اجتماعی تعریف می کند. ما نمی توانیم فارغ از باورها و نگرش ها، روحیات و خلقیات و رفتارها، سبک زندگی را متصور شویم چرا که این مولفه متشکل از این گزاره ها است.

بین این سه عنصر رابطه طولی و تاثیری است به این معنا که هر کدام از سه حیطه معرفتی، عاطفی و رفتاری انسان در یکدیکر تاثیرگذار و از طرفی تاثیرپذیرند. خاستگاه روحیات و خُلقیات ما در واقع همان نگرش های ماست. مهمترین عنصر در سبک زندگی سلوک و منش رفتاری ما در عرصه های زندگی است چه عرصه های فردی چه اجتماعی چه در ارتباط با خود یا دیگران و چه در حوزه فرهنگ، اقتصاد، هنر و مقوله های مرتبط با زندگی انسان. سبک زندگی به طور خلاصه یک روحیه و منش است که به نوع ارتباطات افراد در حیطه های مختلف، چه در رابطه انسان با خداوند، چه در رابطه انسان با خودش، چه در رابطه انسان با دیگران یا محیط زیست پیرامونش و حتی حیوانات و محیط ... بر می گردد.

آنچه که اهمیت دارد روح حاکم بر این مجموعه ارتباطات است که شاید بتوان این روح، رویه، منش و ریسمان اتصال بخش این مجموعه را سبک زندگی شخص قلمداد کرد.


سبک زندگی به هرحال موضوعی است که زیرشاخه های فراوانی دارد و از جمله آنها می توانیم به مساله خدمت به خلق اشاره کنیم. اساسا این مهم چه کارکردهایی را می تواند در ابعاد اجتماعی، فرهنگی و سیاسی داشته باشد؟

آنچنان که گفتیم عنصر نگرش و تصورات ما در مقوله های مختلف زندگی به منش و رفتارهای ما جهت داده و باعث تعین بخشی آنها می شود. خدمت به خلق مساله ای است که به نوع نگرش ما باز می گردد. اینکه چه نگرشی در رابطه خود با انسان ها داریم.

در اینجا مناسب می دانم اشاره ای داشته باشم به این سخن پیامبر(ص) که فرمودند: «الخَلقُ عِیالُ الله تعالی - فَأحَبُّ الخَلقِ إلَی الله مَن نَفَعَ عِیالَ الله- أو أدخَلَ عَلی أهلِ بیتٍ سروراً وَ مَشیٌ مَعَ أخٍ مُسلِمٍ فی حاجَتَهِ أحَبُّ إلَی اللهِ تعالی مِنِ اعتِکافِ شَهرَینِ فِی المَسجِد الحَرام؛ همه خلق عیال (خانواده و نیازمند) خدا هستند، پس محبوب ترین خلق به درگاه خدا کسی است که به عیال خدا سودی رساند یا خانواده ای را خوشحال کند یا در پی برآوردن حاجت برادر مسلمانش باشد که این نزد خدا از اعتکاف دو ماه در مسجدالحرام محبوب تر است.»

در این حدیث اشاره به «عیال خدا» شده است که همان مردم هستند و این مردم که در جامعه و در بخش های مختلف حضور دارند شاید روزی به عنوان ارباب رجوع یا عرض حاجتی در ادارات و محل خدمت شما حضور یابند؛ اینجا دو نگاه متصور است، اینکه آنها را به عنوان عیال الله و کسانی که خدا به آنها نگاه رحمت دارد فرض کنیم یا اینکه مراجعان خود را اینکه به دید مزاحم نگاه کنیم قطعا روحیه ما در نگاه اول مطلوب و اخلاقی تر است تا اینکه آنها را به عنوان مزاحم بدانیم.

در کلام امام صادق(ع) با قسم و سوگند از چنین امر مهمی یاد شده است ایشان در جایی فرمودند: «والله اگر کسی قضای حاجت مومنی را انجام دهد از یک ماه روزه و یک ماه اعتکاف بهتر است.»
آیات قرآن و کلمات معصومان علیه السلام برای ما باورسازی کرده ما را به سوی سبک زنگی خدمت مدارانه به خلق خدا سوق می دهد. حضرت(ص) با این سخن برای ما نگرش و باوری را ترسیم می کنند بر این مبنا که اگر به خلق خدا خدمت کردید و حاجات آنان را برآورده ساختید گو اینکه والاترین عبادات را انجام داده اید.

اگر بخواهیم با نگاه آسیب شناسانه به این مطلب نیم نگاهی داشته باشیم سوال آن است که حقیقتا چه می شود ما در سبک زندگی اداری این قدر متزلزل می شویم و کوتاهی و کمکاری می کنیم. شاید علت آن است که هرگز از این نگرش به افراد خدمت نکرده ایم. به عنوان نمونه مصداقی اگر بخواهم مثال بزنم مثلا فردی که از شهرهای دور و نزدیک مثل کردستان، خوزستان و..به تهران می آید تا کار اداری اش را به سرانجام برساند اما کارمند مربوطه به راحتی به او می گوید برو و فردا بیا در حالی که می تواند پنج دقیقه وقت بگذارد و به او کمک کند. ما به این مسئله توجه نداریم که این شخص چقدر هزینه روحی و فکری و جسمی و مادی کرده تا برای حل مشکلش به پایتخت عزیمت کند و این هزینه ها و به تعبیر دقیق تر این انسان برای ما ارزش چندانی ندارد که به راحتی از انجام کار او سر باز می زنیم. به قول پروین:

خرّم آن کس که در این محنت گاه           خاطری را سبب تسکین است

آنقدر توجه به مشکلات دیگران و رفع و رجوع امور آنها مهم است که در روایات آمده است احسان و لطفی که به برادر مومن خود داری کم ندان. یعنی خداوند در ازای لطفی که به دیگران می کنیم به ما سود می رساند.
در مجموع این رفتار و سلوکی که ما در ارتباط با خدمت به دیگران داریم به جهت نگاه ارزشی دو بُعد دارد. یک بُعد ارزشگذاری برای انسان یعنی انسانی که مراجعه می کند، همان «عیال الله» است. بُعد دیگر ارزش گره گشایی و خدمتی  است که کارمند برای او انجام می دهد. تمامی مشکلات ما از رخنه ای است که در سبک زندگی مان ایجاد شده است. اگر کمیت خدمت به خلق در ادارات ما می لنگد علت آن است که هرگز به دنبال ریشه نبوده ایم.

شاعر می گوید:
عبادت به جز خدمت خلق نیست                    به تسبیح و سجاده و خلق نیست

تاکید این شعر بر خدمت به خلق است نه نفی عبادت. در سیره اهل بیت(ع) است که آنها در مرحله عمل هرگز اهل شعار نبودند و همواره تلاش می کردند تا کار مردم راه بیفتد. درب منزل امام سجاد(ع) همواره برای مراجعه مردم و رفع مشکلات آنها باز بود.
سبک زندگی مساله ای است که با یک استمرار و تداوم مواجه است. سبک یعنی رفتاری که همواره جاری است و استمرار دارد. بنابراین، باید برای جلوگیری از روزمرگی تلاش مستمری داشته باشیم و این رفتار ملکه جامعه اداری ما شود.

چه قدر از تنش ها و فشارهای اجتماعی ناشی از بی توجهی به همین اخلاق کارمندی است؟

قطعا بسیار موثر است. در مشاغل مختلف وقتی کمکاری می شود و به امور مردم رسیدگی نشده و به بیانی ارباب رجوع جدی گرفته نمی شود، آسیب های فراوانی به جامعه وارد می شود چراکه این عدم رسیدگی زمینه ای می شود برای لطمه های متعدد به خانواده و پس از آن اجتماع.

کارمندی که از کوتاهی همکار و مافوق اش دچار فشار روحی می شود و از سوی دیگر سبب می شود که ارباب رجوع بابت این مساله صدمه ببیند و به تبع آن مراجعه کننده نیز از این رفتار ناراحت شود و این دلخوری را به سمت جامعه ببرد؛ همه و همه از مصادیق این مساله هستند. گویی انجام ندادن وظیفه از سوی یک نفر همه جامعه را درگیر می کند.

کوتاهی یک کارمند باعث می شود چندین ساعت زمان از یک فرد تلف شود و چون در ادارات دیگر هم وقت اش تلف شده است در نتیجه این فشارها روی هم جمع شده و در مقاطع دیگر درگیری ایجاد می کند.
این مساله نیز دارای دو بُعد است یعنی اگر فردی کوتاهی کند هم حق دیگران را ضایع کرده و هم حقی را از اجتماع از میان برده است.
جالب است که امام حسین(ع) فرموده اند: «از نعمت هایی که خداوند به شما داده است این است که مردم حاجات شان را نزد شما بیاورند لذا از آن ملول نشوید. بنابراین نباید از نعمت هایی که خدا به ما داده است ملول شویم ولی واقعیت آن است که بسیاری از اوقات تا مردم سراغ ما می آیند می گوییم خسته شده ایم. گاهی که در کارمان گره می افتد تعجب می کنیم و می گویم علت چیست. شاید علت همان باشد که هنگام راه انداختن کار یک نفر کوتاهی کرده ایم.
به قول حافظ:

چو غنچه گرچه فروبستگی است کار جهان    تو همچو باد بهاری گِره گشا می باش

به نظرتان برای رفع این سبک رفتاری و کاری که در جامعه ما ایجاد شده است باید چه کنیم؟

در درجه اول نیاز به آموزش در سیستم اداری داریم. آموزش جدی که بتواند الگو باشد و تغییر نگرش ایجاد کند. تا این روند فعلی عوض نشود نمی توان امید به تغییر روحیات کاری نادرست داشت. ما باید از ریشه رفتار اداری خود را تغییر دهیم. مهم ترین روش در تغییر چنین روحیه ای درونی سازی آن است یعنی ما باید به جمعیت اداری و کارمندی بیاموزیم که از طریق الزام درونی و انتخاب چنین رویه و سلوکی در زندگی شغلی خود زمینه کارمطلوب و رضایت شغلی خود را فراهم کنند و خدمت رسانی به خلق در محیط کار به عنوان یک ارزش ایمانی، اخلاقی و انسانی تلقی شود.

منبع:شبستان

انتهای پیام/

بازگشت به صفحه سایر رسانه‌ها

پربیننده‌ترین اخبار رسانه ها
اخبار روز رسانه ها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
triboon