به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، مریم السادات ظهوریان، کارشناس خانواده در گفتوگو با (ایکنا)، در تبیین بایدها و نبایدهای رفتاری که در فرآیند تربیت اسلامی باید مورد توجه قرار گیرد گفت: در هر گفتوگویی باید دو عامل اصلی سرمایه فرهنگی و انرژی عاطفی مد نظر قرار گیرد تا گفتار از تأثیرگذاری کافی برخوردار شود.
وی با بیان اینکه آموزش به کودکان از سنین خاصی آغاز نمیشود، منشأ تربیت را مرتبط به پیش از تولد و زمان جنینی دانست و اظهار کرد: اندیشه، کردار و گفتار والدین در هر مقطعی از زندگی فرزندان از اهمیت به سزایی برخوردار است، به نحوی که این تأثیرگذاری را در زمان جنینی و بارداری مادر نیز نمیتوان نادیده گرفت.
ظهوریان با اشاره به اینکه اگر والدین از ابتدا راه را به خوبی پیموده باشند میتوانند در سنین خاصی تربیت گفتاری را نیز آغاز کنند اظهار کرد: تربیت گفتاری نیز باید از شرایط خاصی برخوردار باشد و زبان والدین از نوعی سرمایه فرهنگی بهرهمند بوده و انرژی عاطفی خرج شود.
وی با تأکید بر اینکه امروز دسترسی فرزندان به اطلاعات به واسطه جهانی شدن ارتباطات بسیار وسیع تر از والدین است گفت: در این راستا باید آموزشهای والدین بسیار به روز و با بهرهمندی از ابزار جذاب انتقال داده شود. سرمایه فرهنگی والدین آگاهی و اطلاعات بالا و مجهز شدن به بهترین و جذاب ترین ابزار برای انتقال مطلب است.
دو جانبه بودن گفتوگو
این کارشناس خانواده یکی دیگر از الزامات موفقیت والدین در فرآیند تربیت اسلامی را دو جانبه بودن گفتوگوها دانست و گفت: والدین نباید به گوینده و فرزندان به شنونده تبدیل شوند بلکه کنش و واکنش باید همگام با یکدیگر صورت گیرد و فرصت ابراز نظر به کودک و نوجوان داده شود.
اثرات فقدان انرژی عاطفی
مدیر انجمن فرهنگی هنری زنان ناشر بر ضرورت بهرهمندی والدین از انرژی عاطفی در گفتو گو با فرزندان تأکید کرد و گفت: نوجوان در ارتباط با دوستان و همسالان خود از کشش خاصی برخوردار و علاقهمند به ایجاد رابطه و گفتوگو است اما وقتی این ارتباط به خانواده باز میگردد چنین رغبت و تمایلی وجود ندارد و این امر از فقدان انرژی عاطفی نشأت می گیرد.
وی لازمه ایجاد چنین رابطه عاطفی و محکمی بین خانواده و فرزندان را ارتباط صمیمی آنان با یکدیگر دانست و گفت: عمل به آموزه امام علی(ع) که معتقد بودند «فرزند زمانه خویشتن باش» تنها راه نجات خانواده از غربت و تنهایی فرزندان است. اگر والدین به سبک زمان کودکی خود و رفتار والدینشان با فرزند خود رفتار کنند و از مقتضیات زمانی و شرایط روحی وی بی خبر باشند مسما نخواهند توانست به انرژی عاطفی مطلوبی که پایه و اساس یک ارتباط موفق است دست پیدا کنند.
این مدرس دورههای آموزش خانواده ادامه داد: از موضع بالا با فرزندان رفتار کردن همواره اثر سوء بر جای میگذارد. درک نیاز فرزند باید همراه با تجربه والدین به تصمیم گیری و مدیریت تبدیل شود نه اینکه والدین صرفا تجربه خود را به رخ فرزندان بکشند. در واقع والدین نباید در تاریخ بمانند بلکه بهتر است با استفاده از ابزار تجربهای که در تاریخ خود کسب کردهاند به زمان حال بیایند و با توجه به مقتضیات زمان امروز به تعمیم این دو ابزار ارزشمند با یکدگیر به منظور دستیابی به یک ارتباط سازنده با فرزند بپردازند.
این کارشناس خانواده با اشاره به اینکه عامل بودن والدین به اخلاقیات یکی از مهم ترین عوامل تأثیرپذیری فرزندان است گفت: در برخی موارد مشاهده میشود که خانواده متخلق به آموزههای دینی از فرزندانی برخوردار است که وابستگی و باور عمیقی نسبت به آموزههای دین پیدا نکردهاند. دلیل این مهم را باید در نوع پذیریش دینی والدین یافت.
ظهوریان ادامه داد: اگر والدین خود را در عمل به آموزههای دینی مزین کرده باشند اما پشتوانه محکمی به واسطه باور و درک پیدا نکرده باشند نمیتوانند تأثیرگذاری لازم را بر فرزندان داشته باشند چرا که ظاهر متشرع به تنهایی کافی نیست و والدین باید بتوانند برای عملکرد دینی خود دلیل و برهان قاطع داشته باشند. امروز امکان باید و نباید کردن برای فرزندان وجود ندارد چرا که فرزندان در دنیای امروز همه چیز را با دلیل و مدرک میپذیرند و اگر والدین به صورت تقلیدی به افرادی متشرع تبدیل شده باشند و نتوانند برهان و حجت کافی برای اجرای اعمال عبادی خود بیان کنند مسلما نمیتوانند فرزندان خود را نیز به این راه دعوت کنند.
این کارشناس خانواده معتقد است عدم وجود کشش عاطفی با پروردگار و درک چرایی انجام عبادی از والدین افرادی به ظاهر متشرع میسازد که نه تنها نمیتوانند بر فرزندان خود به لحاظ تربیت دینی تأثیرگذار باشند بلکه بر باورهای آنان تأثیر سوء نیز خواهند گذاشت. فرزندی که با دلیل و منطق پذیرای یک عمل یا گفتار خاص نشود نه تنها آن را نمیپذیرد بلکه نمیتواند به نسل بعد از خود نیز انتقال دهد.
انتهای پیام/
بازگشت به صفحه سایر رسانهها