هزار کار نکرده

هزار کار نکرده

جشنواره ۳۵ تئاتر فجر با نشست خبری پرجدلی برگزار شد. عمده اعتراضها نیز به شیوه انتخاب آثار و نتیجه نهایی بود. سؤالی که اذهان را درگیر کرده آن است که چرا جشنواره آثار به جای چند روز، در طول یک سال رصد نکرده بود.

باشگاه خبرنگاران تسنیم «پویا» - احسان زیورعالم

سعید اسدی چهره محترمی است. ویژگی‌های این استاد دانشگاه موجب می‌شود شما او را دوست داشته باشید. همان زمان که در تالار مولوی از آثار تجربه‌گرای دانشجویی حمایت می‌کرد و از دل آن دوران شخصیتهای جوانی چون یوسف باپیری، اشکان خیل‌نژاد، جابر رمضانی و بسیاری دیگر ظهور کردند تا امروز در تئاتر حرفه‌ای براساس همان تجربیات شناخته می‌شوند،‌ اسدی حداقل با ایده‌هایش مورد توجه جمعیت دانشجویی بود. او مردی کمال‌گرا بود که شاید عدم توجه مدیران بالادستی نسبت به حساسیتهایش موجب شد برای سه بار استعفا دهد و در نهایت در راند نهایی مولوی تعطیل و در مرمتی طولانی مدت فرو رفت. مرمتی که بدون شک خواسته او بود و به نام دیگری رقم خورد. کمال‌گرایی سعید اسدی بخشی از وجوه مثبت این استاد دانشگاه است.

اسدی از منظری دیگر نیز جذاب است. او همواره دقت می‌کند علمی صحبت کند. کافی است به گفتارهایش در نشست اخیر توجه کنید تا دریابید آنجایی که اسدی نه یک دبیر؛ بلکه خودش است، چگونه با مفاهیم جامعه‌شناسی درباره تئاتر صحبت می‌کند و از چالشهای مردم‌محور با استدلالهایی شاید وبری یا شاید دورکیمی تحلیل می‌کند. اسدی در نهایت یک استاد دانشگاه است که برخلاف جمعیت غیرعلمی هیئت‌های علمی دانشکده‌های تئاتر، علمی صحبت می‌کند. کافی است در جلسات موضوعی شرکت کنید تا دریابیم برای خودش جهان منطقی دارد و این از همان کمال‌گرایی او منبعث می‌شود. نمونه ممتاز این رویه را می‌شد در جلسات همایش تئاتر فجر جستجو کرد.

کمال‌گرایی اسدی با ورودش به جشنواره 34 و با توجه به خاطرات تلخ جشنواره 33، بارقه‌های امیدی برای جامعه تئاتری - جامعه‌ای که نگاه علمی را بر نگاه بازاری ترجیح می‌دهد - پدید آورد. کمرنگ کردن بخش تازه‌های تئاتر که صرفاً هزینه‌ای مازاد برای جشنواره بود و پررنگ کردن نقش دیگر استانها در جشنواره گامهایی بود که او برداشت و جشنواره 34 را با تمام پستی و بلندی‌هایش به جایگاه فراتر از دوره 33 رساند. حتی به نظر می‌رسید نقدپذیر است. زمانی که در مورد ندادن جایزه به «هملت» استرومایر و ظهور چیزی به نام جایزه ویژه انتقادهایی صورت گرفت، در فراخوان جشنواره این مورد را اصلاح کرد یا پس از مدتها بخش روی هوای میهمان را به شکل بخشی رسمی در فراخوان درج کرد. او جشنواره را به سمتی برد تا عملاً‌ ویترینی از تئاتر ایران باشد. بخش مرور تمامیت جشنواره را از آن خود کرد تا در 10 روز برآوردی آسیب‌شناسانه و علمی بتوان از تئاتر یک سال ایران، فارغ از تهران داشت.

اما این رویداد مهم منجر به نزاع فکری نشست خبری شد. جای که منتقدان ژورنالیست جدول روبه‌روی خود را ویترین تئاتر ایران ندانسته و آن را یکی از خنثی‌ترین مجموعه‌هایی برخواندند که جشنواره به خود دیده است. این تقابل از چند وجه قابل‌بررسی است. نخستین مسئله زمانی شروع می‌شود که تصور کمال‌گرایانه اسدی در ذهن خبرنگاران در جدول متجلی نمی‌شد. کارهای جسورانه‌ای در طول سال در تئاتر ایران رخ داده بود که نامی از آنان در جدول نبود و این با رویه اسدی در مولوی چندان همخوانی نداشت.

دومین مسئله سازوکار انتخاب آثار بود. توجه کنید در فراخوان جشنواره ورود آثار را منوط به درخواست اعلام کردند؛ اما مهمترین آثار موجود در جدول در نهایت محصول بخش میهمان هستند. گفته پیمان شریعتی دالی است بر این مسئله که راهکار جشنواره در ارائه فراخوان موفقیت‌آمیز نبوده و بخش مهمی از جامعه تئاتری را با جشنواره همراه نکرده است. در حالی که جشنواره فرصتی یک ساله داشته تا آثار را زند هببیند و برگزیند و در نهایت آثاری که حضورشان می‌توانسته قطعی باشد، در همان زمان اجرا وارد قرارداد کند، همه چیز به یک هیئت انتخاب سپرده شده است که آثار را در نهایت به صورت ویدئویی دیده‌اند. مهمتر آنکه مشخص نیست وزنه هیئت انتخاب یا حضور مستمرشان در سالنها دریک ساله گذشته به چه نحوی بوده است.

روز گذشته در نشست خبری اسدی و شریعتی فاصله زمانی میان اجراها و جشنواره را تولید دوباره اثر برشمردند. آنان از فقدان امکانات دپو دکور برای گروه‌ها سخت گفتند. سؤال مهم این است آیا وضعیت کار برای شرکت در جشنواره‌های خارجی بغرنج‌تر نیست؟ پس چرا گروه‌های تئاتری برای چند اجرا در سالنهای کوچک آلمان و فرانسه زیر تمام قیود ممکن می‌روند؟ آیا اثر موفقی که دبیرخانه می‌توانسته آن را شناسایی کند، نمی‌توانسته مشمول کمکهایی چون مکانی برای دپو دکور شود؟

نتیجه کار بسیار جالب است. دو کارگردانی که اثرشان می‌توانست در جشنواره حضور پیدا کند و شانسهای امسال هم به حساب آیند، داور شده‌اند. با توجه به آنکه برنامه‌ تالار ایرانشهر از اسفندماه مشخص بوده است، تعدادی از آثار حاضر در جشنواره محصول برنامه‌ریزی سالن ایرانشهر و حتی تئاترشهر هستند. اتفاق ناگوار دیگر ممانعت اسدی در ارائه فهرست گروه‌های درخواستی بخش مرور است. این عدم ‌اطلاع‌رسانی موجب سوءتفاهمات بسیار شده است تا جایی که پیمان شریعتی آمادگی خود را برای ارائه فهرست اعلام کرد. سؤال این است که چرا ارائه یک فهرست می‌تواند حساسیت‌زا باشد؟ جواب بسیار ساده است. در سالهای اخیر می‌توان مشاهده کرد بدنه شاخص تئاتر ایران به سبب وجود چیزی به اسم بخش میهمان به جای درخواست، در انتظار دعوت دبیر جشنواره هستند. این رویه بوی غرور و تکبر می‌دهد. چه در دوره 34 و چه در همین دوره پیش‌رو، با وجود غیبت برخی، اسدی در نهایت آنان را در کسوت میهمان وارد جشنواره می‌کند. اگرچه برخی صرفاً میهمان هستند؛ اما برخی نیز وارد گردونه مسابقه می‌شوند.

نکته منفی دیگر ارائه فهرست درخواستی‌ها بروز اختلافات سلیقه‌ای است. برای مثال نگارنده نمی‌تواند درک کند نمایش «خواب زمستانی» چه برتری فرم، هنری، محتوایی نسبت به نمایش «مرگ هوتن» - که از قضا منتقد سرسخت آن هستم - داشته که وارد بخش مسابقه می‌شود و دیگری از ورود بازمی‌ماند. این صرفاً یک مثال است. 

نکته قابل توجه دیگر آن است که برخلاف نظر دبیر جشنواره درباره اهمیت دیگر استانها، سهم کارهای غیرتهرانی نسبت به سال گذشته کاسته نیز شده است. درحالی که سال گذشته 51% آثار از شهری جز تهران آمده بود - که در نهایت جایزه‌های مهمی چون بازیگری مرد را از آن خود کردند - امسال این عدد به 44% رسیده است. این به معنای عدول از کمال‌گرایی است. قسمت جالب دیگر نامشخص بودن این مسئله است که با کدام معیار و البته توسط چه کسانی آثار در سه بخش بین‌الملل، مرور و جوان تقسیم شده‌اند. 

این وضعیت جوانب دیگری نیز دارد که در مطالب دیگر مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران