چهار گزینه احتمالی پیش روی قاهره و ریاض
دادگاه عالی مصر، تیر خلاص خود را به توافقنامه دوجانبهای که حق حاکمیت جزایر تیران و صنافیر را به عربستان میداد، شلیک کرد و با این حکم که با اجماع قضات دادگاه همراه بود، ۲ جزیرهای که در مدخل خلیج عقبه قرار دارند تحت حاکمیت مصر باقی خواهند ماند.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، دادگاه عالی مصر، دوشنبه این هفته تیر خلاص خود را به توافقنامه دوجانبهای که حق حاکمیت جزایر تیران و صنافیر را به عربستان میداد، شلیک کرد و با این حکم که با اجماع قضات دادگاه همراه بود، 2 جزیرهای که در مدخل خلیج عقبه قرار دارند تحت حاکمیت مصر باقی خواهند ماند.
بهنظر میرسد که این حکم قضایی، به شکل شبه نهایی باب هرگونه وساطت برای طبیعی شدن روابط بین 2 کشور را میبندد و عبدالفتاح سیسی، رییسجمهور مصر را اگر بخواهد مقابل این حکم بایستد، در برابر ملت خود قرار میدهد، چرا که با اعلام آن موجی از تأیید مردمی در سرتاسر مصر به راه افتاد.
اکنون سراغ جدل قانونی میان حامیان و مخالفان این حکم قضایی نمیرویم؛ سخن ما اکنون در رابطه با تنگنای قانونی و سیاسی است که حکومتهای عربستان و مصر خود را در آن گیر انداختهاند. شاید به جرات بتوان گفت که کوتهبینی سبب شد که این پرونده پیچیده در این شرایط زمانی نامناسب باز شده بدون این که عواقب خطیر آن از پیش دیده شود.
نمیدانیم که عربستان سعودی که دهها جزیره ریز و درشت غیر مسکونی در دریای سرخ و خلیج فارس دارد و نمیداند که جای دقیق آنها کجاست، با چه برنامهای سراغ این دو جزیره آمده و چرا پروندهاش را به چند سال بعد موکول نکرده است. گیریم که اصلاً حاکمیت اصلی این دو جزیره با عربستان سعودی باشد، اما این دو جزیره نه قابل سکونت هستند و نه در آنها معدنی وجود دارد، حتی دهها سال است که تحت اشغال اسرائیل هستند و هیچگونه ارزشی برای سرمایهگذاری گردشگری نیز ندارند که اگر هم داشتند فقط مصر میتوانست این بهره را از آنها ببرد و نه عربستان.
جنگهای نیابتی و چالشهای عربستان
عربستان اکنون گرفتار جنگی فرسایشی و خونبار در یمن و سوریه است؛ علاوهبر اینها ایران را نیز تهدیدی علیه موجودیت خود بهشمار میآورد. همچنین تروریستها گاه و بیگاه از داخل، این کشور را تهدید میکنند؛ بحرانهای مالی و اقتصادی را نیز باید به همه اینها افزود، بهویژه این که سیاست ریاضت اقتصادی در این کشور سبب نارضایتیهایی بین مردم شده و حال باید پرسید که آیا در این اوضاع به مصلحت عربستان است که وارد چالشی سیاسی و قانونی با کشور عربی بزرگی چون مصر بشود؟
سیسی بهدلیل بحرانهای مالی که حکومتش با آن روبهروست حاضر شد که از این 2 جزیره دست بشوید تا با کسب دلارهای سعودی، اقتصاد فروپاشیده مصر و نظامش را نجات دهد؛ او اسیر نیازهای مالی بوده و بنابراین خواست ملت را فراموش کرده و این 2 جزیره را به دوست استراتژیک خود یعنی عربستان که نزدیک به 50 میلیارد دلار تا کنون به مصر کمک مالی و وام داده، پیش کش کرده است.
ضربالاجل سه هفتهای که سران سعودی برای رییسجمهور مصر برای عملی ساختن توافق واگذاری 2 جزیره در نظر گرفتهاند نیز بهنظر میرسد کمی شتابزده است و در برهه زمانی نامناسبی صورت میپذیرد. اینکه سعودیها کمک نفتی خود را به مصر متوقف کردند، ممکن است که مردم این کشور را نه فقط علیه عربستان، بلکه علیه تمام کشورهای حاشیه خلیج فارس بشوراند و مصر را به سمت و سوی ایران و همپیمانانش سوق دهد.
چندی پیش دولت مصر طارق الملا وزیر نفت خود را در واکنشی متقابل به بغداد فرستاد و با قرارداد نفتی 2 میلیون بشکه در ماه بازگشت؛ علاوه بر این قاهره و بغداد به توافق رسیدند که پالایشگاههای مصری، عراق را در تأمین بنزین و دیگر مشتقات نفتی یاری رساند.
سناریوهای پیش رو پس از صدور حکم دادگاه
به نظر میرسد پس از صدور رأی دادگاه عالی مصر مبنی بر لغو قرارداد واگذاری 2 جزیره تیران و صنافیر به مصر، چهار گزینه پیش روی 2 کشور باشد که به اختصار بیان میشود.
اول اینکه دولت مصر تصمیم دادگاه را محترم شمرده و توافق خود با ریاض را لغو کند و در نتیجه عواقب احتمالی آن را در تعامل با سعودیها بپذیرد.
دوم اینکه دولت مصر با حکم دادگاه مخالفت کرده و توافق با عربستان را به پارلمان ببرد و با کسب موافقت نمایندگان که عمدتاً با دولت همراه و همسو هستند، حکم قضایی را کان لم یکن کرده و توافق واگذاری تیران و صنافیر را عملی سازد.
سوم اینکه سیسی با تعلل سعی کند که وقت بیشتری کسب کند و به دنبال کسب واسطههایی از اعراب خلیج فارس باشد تا به وسیله آنان روابط با عربستان را اصلاح کرده یا حداقل از شدت و حدت آن بکاهد.
چهارم این که دو کشور عقل و منطق را سر لوحه کار خود قرار داده و اختلاف بر سر این دو جزیره را کنار گذاشته و حداقل آن را به وقت دیگری م,کول کنند.
سخت است که ما بخواهیم هر یک از این سناریوها را انتخاب کرده و بگوییم که دو کشور آن را انتخاب خواهند کرد؛ اما نظر شخصی من این است که آخرین گزینه بسیار بهتر و کمهزینهتر از سه گزینه دیگر بوده و علاوه بر منطقه به صلاح 2 کشور است که آن را انتخاب کنند.
از دید من این 2 جزیره نه مصری هستند و نه سعودی، بلکه جزایری عربی هستند و تحت سیطره هر یک که باشند نیز عربی باقی خواهند ماند؛ اما آرزوی من این بود که اوضاع بین این دو کشور دوست و برادر به این وضع اسفبار کشیده نمیشد. حال اگر اوضاع به شکلی است که 2 طرف نمیتوانند به صلح و تصفیه حساب قابل قبولی دست پیدا کنند، هیچ مانعی وجود ندارد که به یک دادگاه بینالمللی رفته تا بین آنها به داوری بپردازد، همانگونه که قطر و بحرین برای حل و فصل اختلاف ارضی خود همین اقدام را انجام دادند.
منبع: صبح نو
انتهای پیام/