قدردانی، رمز پایداری روابط اجتماعی
قدرشناسی در حقیقت یک ارزش است، ارزشی که باید ارج نهاد و برای آن جایگاه ویژهای در نظر گرفت و کمرنگ شدن آن خطری بزرگ برای همبستگی و همدلی مردم در نظر گرفته میشود.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، ممنون که این مطلب را میخوانید!کار خاصی که انجام نداده است. کلاً فکر کنم پنج دقیقه هم از وقتش را برای این کار صرف نکرد. نباید زیاد تشکر کرد پررو میشود، بعد از آدم انتظار دارد و... همین طور حرف میزد و سعی میکرد به هر شکلی تشکر نکردن و قدرشناسی خود را توجیه کند. باورم نمیشد که سالیان سال با چنین فردی همکار بودم. نمیگویم خودم خیلی انسان قدرشناسی هستم ولی همیشه سعی کردم در حد یک جمله هم که شده از افرادی که برایم کاری انجام دادند، تشکر کنم. از حضرت علی(ع) روایت است که فرمود: بر عهده کسی است که به او انعام و احسانی شده، اینکه به خوبی و به نحو شایسته، بر نعمتدهنده نیکی کند و نعمت و احسان او را جبران نماید. اگر از جبران عملی و «مکافات» ناتوان بود با ستایشی شایسته و ثنای نیک برخورد کند، اگر از ستایش زبانی هم ناتوان بود حداقل نعمت را بشناسد و به نعمتدهنده محبت داشته باشد. اگر این را هم ندارد و نتواند، پس شایسته آن نعمت نیست.
سپاس در روابط اجتماعی
چند سال پیش سفری داشتم به یکی از کشورهای حوزه خلیج فارس. گذشته از جذابیتهای توریستی و تفریحی یک چیزی خیلی در روابط اجتماعی افراد جامعه خودنمایی میکرد. هر کسی به هر شکلی رفتاری را که میخواست انجام دهد اگر ذرهای احتمال داشت که به هر نوعی برای دیگران ایجاد مزاحمت کند معذرتخواهی میکرد. همین بیان یک واژه « excuse me» باعث شده بود روابط فی مابین افراد صمیمیتر و دوستانهتر باشد.
بعضی کلمات و رفتارهایی که نشان از تشکر و قدرشناسی ما دارد تأثیرات شگرفی بر روابط اجتماعی ما دارد. تصور کنید میخواهید سوار قطار مترو شوید در حالی که قطار شلوغ است اگر بیمحابا و با حالتی طلبکارانه وارد شوید مسلماً عکسالعملهای بدی را به دنبال دارد ولی چنانچه با یک عذرخواهی مؤدبانه بخواهیم وارد شویم مطمئن باشید رفتار مردم بسیار محترمانه و شیک و اتو کشیده میشود به قدری که همه لذت میبرند و میشود آن جامعه آرمانی که همه دوستش داریم.
در مقابل نیکیهایی که از دیگران به ما میرسد سه حالت میتوانیم داشته باشیم؛ جبران که عالیترین برخورد است. شکر و سپاس، با زبان و قلم. ناسپاسی و قدرنشناسی که بدترین برخورد است. حال تصور کنید که اگر دو حالت اولیه روال معمول باشد و همواره از آن تبعیت کنیم چه اتفاقی در ارتباطات اجتماعی ما خواهد افتاد. مسلماً شرایط بسیار بهتر خواهد بود. دیگر شاهد توقعات بیجا، جنگ و دعواهای معمول، استرسها و ترسهای ناشی از برخوردهای تهاجمی نخواهیم بود.
قدرشناسی در حقیقت یک ارزش است، ارزشی که باید ارج نهاد و برای آن جایگاه ویژهای در نظر گرفت و کمرنگ شدن آن خطری بزرگ برای همبستگی و همدلی مردم در نظر گرفته میشود. بدون شک آگاهیم که احیای آن شتاب دادن به استمرار عقلانی و متفکرانه هدایت جامعه است. باید با قدرشناسی راههای نفاق و اختلاف را مسدود و قدرتطلبی را مدفون کرد و بدینسان کوشید تا با اجرای این فضیلت همدلی واقعی را ایجاد نمود.
توجه کنیم که جامعه ما بیش از هر زمان دیگر نیازمند همدلی است. پس با توجه به این احساس نیاز باید در جهت تقویت ارزشهای مثبت تلاش کرد. قدرشناس باشیم و یکدیگر را به قدرشناسی و فرهنگ تشکر تشویق کنیم تا شاهد اجتماعی پویا و امن باشیم.
قدرشناسی، مظهر دوستی
دوستی تعریف میکرد: مأموریت پیدا کرده بودم با یکی از همکاران در یکی از بخشهای اداره کاری را بهصورت مشترک انجام دهم. تقریباً وسطهای پروژه بودیم که من بهشدت مریض شدم و همکارم مجبور بود که مابقی کار را تا انتها به تنهایی انجام دهد. این یعنی اینکه تمامی بار مسئولیت و کار من هم بهدوش او افتاد. بعد از مدتی که پروژه تمام شد تصمیم گرفتم برای تشکر هدیهای تهیه و قدردانی کنم. وقتی وارد اتاقش شدم و هدیه را دادم خیلی خوشحال شد چون به قول خودش انتظار چنین کاری را از من نداشت و همین کار باعث شد بین ما صمیمیت خاصی برقرار شود.
دوستی و روابط میان فردی در صورتی در جامعه رواج مییابد که سپاسگزار و قدردان محبتهای یکدیگر باشیم. فرض کنید برای انجام کار اداری به کارمند مربوطه مراجعه کردید و پس از انجام کارتان بدون هیچ توجه و تشکری از محل خارج میشوید، فکر میکنید چه اتفاقی خواهد افتاد؟ مسلماً آن کارمند دلسرد خواهد شد و سعی میکند در رفتار و برخورد خود تجدیدنظر کند. قدردانی از زحمات و خدمات تلاشگران و خادمان، آنان را در کارشان باانگیزه و مصممتر میسازد و ناسپاسی از آنان، سست و مأیوس و دلسردشان میکند. یک کلمه محبتآمیز میتواند یأس و ناامیدی را از دل کسی بگیرد و آن را با نور امید روشن کند. یک لبخند میتواند به دیگران کمک کند تا باور کنند مهم و باارزشند. یک عمل محبتآمیز میتواند زندگی آدمها را نجات دهد. پس دلیل ندارد افراد جامعه را از یک کلمه تشکرآمیز محروم و حب و دوستی را در جامعه ریشهکن کنیم.
جا نیفتادن فرهنگ تشکر در یک جامعه باعث میشود دیگران نسبت به کمک کردن به همدیگر بیاهمیت شوند چراکه هر عقل سلیمی میپسندد اگر یک نفر خدمتی به کسی دیگر کرد آن فرد نباید نسبت به این خدمت بیاهمیت باشد. باید به خاطر بسپاریم که در برخوردهای اجتماعی، یکی از عوامل محبت آفرین و تحکیمبخش روابط، داشتن حالت و روحیه «سپاسگزاری»، «قدردانی» و «حقشناسی» نسبت به مردم است، زیرا همین روحیه و فرهنگ است که باعث میشود جامعه متشنج نباشد و افراد روحیه پرخاشگری نسبت به یکدیگر نداشته باشند و در مقابل با دوستی و محبت با هم روبهرو شوند و رفتار کنند. عادت کردن به واژگانی همچون متشکرم، سپاسگزارم، قدردانی میکنم، ممنونم و... اصلاً کار سختی نیست. قدردانی به معنی شُکر است حالا اگر زیر شکر کسره بگذاریم میشود شِکر. تفاوت این دو کلمه در کسره و ضمه است، اما هر دو یک نقطه مشترک دارند و آن شیرینی هر دو واژه است. اگر در زندگی روزمرهمان به سپاسگزاری در مواقع لزوم عادت کنیم آن گاه است که زندگی شیرین میشود. از شما ممنونم که این مطلب را برای مطالعه انتخاب کردید.
منبع: جوان
انتهای پیام/