موانع تأسیس و رشد کسب و کار‌های کوچک‌(استارت‌آپها)

موانع تأسیس و رشد کسب و کار‌های کوچک‌(استارت‌آپها)

بررسی وضعیت کشورهای موفق در زمینه استفاده از ظرفیت کسب‌وکارهای کوچک (استارت‌آپها) می‌تواند ایده‌هایی برای سیاستگذاران ایرانی به همراه داشته باشد.

به گزارش خبرنگار علمی باشگاه خبرنگاران تسنیم «پویا»، سخت‌ترین مرحله عمر یک کسب‌وکار خرد یا شرکتی دانش‌بنیان معمولا راه‌اندازی و شروع محسوب می‌شود. بسیاری از این کسب‌وکارها در همان سال اول با شکست مواجه می‌شوند.

صاحبان این کسب‌وکارها اذعان دارند که سخت‌ترین مرحله کسب‌وکار آنها سه سال اول شروع به کارشان بوده است.

مطالعات مختلف که نشان می‌دهد که فارغ از اندازه یک کسب‌وکار، تقریبا در اکثر کسب‌وکارها دستیابی به نقدینگی مانع اساسی و کلیدی صاحبان آنها بوده است.

کسب‌وکارهای خرد نسبت به بزرگ، بسیار سخت‌تر می‌توانند به منابع مالی و نقدینگی بانکی دسترسی داشته باشند.

صاحبان کسب‌وکارهای خرد و تازه تأسیس طبق تحلیلی که پیش از این مرکز پژوهشهای مجلس هم ارائه داده بود به احتمال زیاد دست به گریبان موانعی همچون کمبود نقدینگی، محصولات ضعیف و بازاریابی ناقص هستند.

با گذر زمان و بزرگتر شدن کسب‌‌وکار این شرکتها موانعشان به مسائل استراتژیک، محیطی و مهارتهای مدیریتی مربوط می‌شود.

در کشورهای مختلف یکی از موانع توسعه کسب‌وکارهای خرد و کوچک وجود بروکراسیهای شدید و ناپایدار اداری است.

مانع بعدی قوانینی است که برای کنترل شرکتهای خصوصی وضع می‌شود.

به طور خاص مواردی همچون قوانین ثبت شرکت برای ایجاد کسب‌وکار و همچنین سیستمهای مالیاتی پیچیده موانع مهمی در برابر ایجاد و رشد کسب‌وکارها هستند.

براساس تحلیل سازمان کارآفرینان جوان اتحادیه اروپا، در کشورهای مختلف معمولا قوانین تجاری و مربوط به عقد قراردادها، حقوق داراییهای فکری، رویه‌های اجرایی، قوانین ورشکستگی و داراییهای خصوصی به طرز بدی طراحی شده‌اند. در صورتیکه قوانین خوبی نیز در این زمینه وجود داشته باشد این قوانین به خوبی اجرا نمی‌شوند.

در مجموع می‌توان این دسته از موانع را مربوط به محیط قوانین تجاری دانست.

همچنین یکی از موانع مهم در برابر کسب‌وکارهای خرد عدم کفایت در زیرساختها است. در این کسب‌وکارها در بسیاری از موارد توانایی جذب و استخدام کارکنان مناسب وجود ندارد.

این کسب‌وکارها نمی‌توانند به خوبی مدیریت بازاریابی را به اجرا بگذارند. همچنین این شرکتهای خرد تولید، کار، امور مالی و تکنیکی و اخذ راهنماییهای تخصصی موانع عدیده‌ای دارند.

همچنین مطالعات صورت گرفته درباره موانع رشد کسب‌وکارهای خرد در کشورهای جهان سوم توسط سازمان مذکور نشان می‌دهد که کسب‌وکارهای کوچک در این کشورها معمولا دارای سرمایه کافی برای رشد و توسعه نیستند.

در کشوری مانند زامبیا وامهای بانکی تنها می‌توانند 24 درصد از سرمایه مورد نیاز این کسب‌وکارها را برای رشد فراهم سازند.

در کشورهای جهان سوم معمولا منابع خارجی کسب سرمایه به دلایل مختلف در دسترس نبوده و این کسب‌وکارها نمی‌توانند به راحتی از آنها برخوردار شوند.

معمولا در کشورهای در حال توسعه قوانین و روندهای ارائه وام برای حمایت از کسب‌وکارهای خرد و کوچک نیست.

مطالعات صورت گرفته نشان می‌دهد که میزان دسترسی به سرمایه اولیه نقش بسیار مهمی در موفقیت کسب‌وکارهای تجاری دارد.

می‌توان مواردی همچون نداشتن تجربه کافی در زمینه‌ای که شروع به فعالیت می‌شود، نداشتن دانش لازم در آن زمینه، ضعف در مهارتهای مدیریتی و کمبود برنامه‌ریزی مناسب، کمبود تحقیقات بازار، کمبود اعتماد و اطمینان و کمبود آموزش را از دیگر موانع رشد این واحدها دانست.

در زمینه موانع راه‌اندازی کسب‌وکارهای خرد مواردی همچون کمبود سرمایه لازم، رقابتهای سخت برای جلوگیری از ورود به بازار، زد و بند و فساد، نوسان قیمتها، کمبود مشتری و سیاستگذاریهای ناپایدار را می‌توان از موارد مهم قلمداد کرد.

یکی از بزرگترین محدودیتهای پیش‌روی کسب‌وکارهای خرد را می‌توان عدم دسترسی مناسب به فناوریهای مناسب در زمینه‌های کاری مورد نظر دانست.

همچنین هزینه‌های بیش از اندازه برای پروژه‌های توسعه محصول و کمبود فروش اثربخش کمبود تحقیقات بازاریابی از سایر موانع در توسعه و راه‌اندازی کسب‌وکارهای خرد دانسته شده است.

شکاف اطلاعاتی بین وظایف بازاریابی و تولید و کمبود سرمایه برای اجرای نرم‌افزارها از دیگر موانع توسعه این کسب‌وکارها است.

دولتهای مختلف برای سیاستهای اقتصادی خود و برای حمایت از اشتغال باید از کسب‌وکارهای خرد، کوچک و متوسط حمایت ویژه‌ای به عمل بیاورند.

در این راستا دولتها باید در زمینه‌‌های زیر از این کسب‌وکارها حمایت کنند:

1.           دسترسی به راهنماییهای لازم در زمینه حضور در بازار و صنعت

2.           انجام اقدامات اصلاحی لازم در زمینه قوانین و شرایط قانونگذاری

3.           دسترسی به بازاریابی و ملزومات

4.           دسترسی به منابع مالی

5.           دسترسی به زیرساختها

6.           دسترسی به آموزش

7.           دسترسی به تکنولوژیهای مناسب

8.           تشویق ارتباطات بین شرکتها

بنابراین در مجموع با جستجو در ادبیات تحقیق و تجربیات دیگر کشورها می‌توان موانع تأسیس و رشد را به صورت زیر دسته‌بندی کرد:

1.           قوانین راجع به ثبت شرکتها برای ایجاد کسب‌وکار

2.           نامناسب بودن قوانین مربوط به قراردادها، حقوق داراییهای فکری، رویه‌های اجرایی، قوانین ورشکستگی و داراییهای خصوصی

3.           عدم توانایی جذب و استخدام کارکنان مناسب به علت ضعف در بازار کار یا هزینه‌های بالا

4.           رقابتهای سخت برای جلوگیری از ورود به بازار

5.           عدم دستیابی به سرمایه اولیه کافی و نقدینگی

6.           کمبود مشتری

موانع رشد هم به شرح زیر است:

1.           عدم توانایی در دستیابی به نقدینگی مورد نیاز

2.           کمبود آموزش مهارتهای مدیریتی و بازاریابی

3.           بروکراسیهای شدید و ناپایدار اداری

4.           عدم کفایت زیرساختها

5.           سیستمهای مالیاتی پیچیده

6.           شرایط ناپایدار اقتصادی کشور

7.           کاهش تقاضا در بازار

8.           رقابت سخت و مستقیم با واحدهای بزرگ و قوی

9.           کمبود سرمایه لازم

10.   زد و بند و فساد

11.  نوسان قیمتها

12.  سیاستگذاریهای ناپایدار دولتی

13.  عدم دسترسی مناسب به فناوریهای مناسب

14.  کمبود اعتماد و اطمینان

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار اجتماعی
اخبار روز اجتماعی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon