رویکرد عرفانی امام(ره)؛ تهذیب نفس برای اصلاح جامعه

رویکرد عرفانی امام(ره)؛ تهذیب نفس برای اصلاح جامعه

بی‌تردید حضرت امام خمینی(ره) را باید یکی از عارفان نامدار عصر حاضر دانست. ایشان از دوران جوانی، تهذیب نفس و طی کردن مدارج عالی عرفان اسلامی را وجهه همت خود قرار دادند.

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، بی‌تردید حضرت امام خمینی(ره) را باید یکی از عارفان نامدار عصر حاضر دانست. ایشان از دوران جوانی، تهذیب نفس و طی کردن مدارج عالی عرفان اسلامی را وجهه همت خود قرار دادند و با بهره‌گیری از محضر عارفان کاملی مانند مرحوم «میرزاجوادآقا ملکی تبریزی»، ضمن فراگیری مباحث عرفان نظری، گام‌های بلندی نیز در مسیر عرفان عملی برداشتند.

در مصاحبه‌ای با حجت‌الاسلام والمسلمین احمد مبلغی، عضو مجلس خبرگان رهبری، به بررسی ابعاد مختلف مشی عرفانی حضرت امام(ره) پرداختیم. حجت‌الاسلام مبلغی ضمن اشاره به ویژگی‌های عرفان اسلامی و توجه خاص آن به اصلاح جامعه، به تشریح مشی عرفانی حضرت امام(ره) و جلوه‌های اجتماعی این رویکرد پرداخت.

 

هنگامی که از عرفان و مباحث عرفانی صحبت می‌شود، معمولاً چنین به نظر می‌رسد که بُعد فردی بر بُعد اجتماعی غلبه دارد. در واقع، برخی این‌گونه می‌اندیشند که عارف نمی‌تواند یا لازم نیست از محدوده توجه به خود و تهذیب نفس بگذرد و با مباحث اجتماعی و اصلاح جامعه مواجه شود. پرسش این است که در مشی عرفانی حضرت امام(ره)، غلبه با کدام بُعد است؛ بُعد فردی یا بُعد اجتماعی؟


در ابتدا باید به این موضوع اشاره کنم که بی‌تردید، بُعد اجتماعی در مشی عرفانی حضرت امام(ره)، بر بُعد فردگرایانه، غلبه دارد. در واقع، حضرت امام(ره)، به معنای کامل کلمه، عارفی بودند که به وقایع اجتماعی و آن‌چه در جامعه می‌گذشت، حساسیت و توجه فراوانی داشتند. در عرفان اسلامی و نیز در شخصیت یک عارف مسلمان، لزوماً گرایش‌های اجتماعی بر گرایش‌های فردی ارجحیت دارد و حتی در پایین‌ترین سطوح فراگیری مباحث عرفانی، یعنی رابطه مرادی و مریدی، یک رابطه اجتماعی مطرح است. در سطوح بعدی نیز، این ویژگی حفظ می‌شود. عارف مسلمان، با وجود در پیش گرفتن گونه‌ای انزوا برای خودسازی و تهذیب نفس، به اصلاح دیگران می‌اندیشد و به همین علت، می‌کوشد با تربیت افراد، شرایط جامعه را تغییر دهد و برای اصلاح آن اقدام کند.

در واقع، برای عارفان مسلمان، اصلاح و کمک به تربیت دیگران، یک اصل لازم‌الاجراست و آن ها نمی‌توانند در قبال شیوع فساد و گناه در جامعه بی اعتنا باشند و در شرایط انزوا باقی بمانند. به دیگر سخن، با آن‌که عارفان مایل اند کنج خلوت بگزینند و به نیایش و عبادت با پروردگارشان مشغول باشند و از این رهگذر، به مقامات عالی‌تر عرفان دست پیدا کنند، اما ضرورت توجه آن ها به اصلاح جامعه، بُعد اجتماعی فعالیت عارفان مسلمان را پررنگ‌تر می‌کند. به همین دلیل، شخصیتی مانند حضرت امام(ره) که در عرفان اسلامی جایگاه رفیعی دارند، در برابر آلودگی جامعه به گناه و فساد، از خود واکنش نشان می‌دهند و در پی اصلاح امور و زدودن کژروی‌ها‌ و آثار آن هستند.


برخی مدعی اند انزواگرایی عارفان مسلمان، شبیه رهبانیت مسیحی است و از این قیاس، به این نتیجه می‌رسند که در عرفان اسلامی نیز، بُعد فردگرایانه بر بُعد اجتماعی غلبه دارد. آیا این قیاس و نتیجه آن درست است؟


البته این موضوع درست است که عارفان مسلمان، راغب به انزواگرایی برای خودسازی و تهذیب نفس هستند؛ اما این انزواگرایی تفاوت فراوانی با رهبانیت مسیحی دارد. راهبان مسیحی کاری به اصلاح جامعه ندارند و انزوای آن ها، انزوایی مطلق است. در واقع آن ها از دنیا و آن‌چه در آن است، بریده‌اند. اصولاً خاستگاه رهبانیت، تمایل به گوشه‌گیری و بی اعتنایی به دنیاست و این، با آن چه در انزواگرایی عرفای مسلمان می‌بینیم، تفاوت زیادی دارد.


 همان‌طور که اشاره کردیم، عارف مسلمان نمی‌تواند به وضعیت جامعه خود بی توجه باشد.با این حال، در جامعه ما و سایر جوامع اسلامی، هستند افرادی که این گونه می‌اندیشند و مباحث عرفان عملی را در انزوا و احیاناً، خودسازی صِرف خلاصه می‌کنند.چنین افرادی در واقع پیرو عرفان اسلامی نیستند و رویکردشان با آن‌چه در آموزه‌های دینی مطرح شده است، تفاوت دارد. در عرفان اسلامی، اجتماعی بسیار برجسته است. در واقع، بسیاری از عارفان مسلمان، خاستگاه تجلی عرفان را اجتماع می‌دانند نه افراد. این رویکرد، دقیقاً با آن‌چه امروز در به اصطلاح، عرفان‌های غربی می‌بینیم، در تضاد جدی و آشکار است. در مباحث این عرفان‌های کاذب، همه چیز در فرد خلاصه می‌شود و او باید برای رشد و تعالی در این مسیر، قید جامعه را بزند. پررنگ بودن بُعد اجتماعی عرفان اسلامی در عارفان مسلمان، به معنای نادیده گرفتن بُعد فردی، خودسازی و تهذیب نفس نیست. چیزی که هست، این است که در عرفان اسلامی، بر خلاف سایر عرفان ها، بُعد اجتماعی نادیده گرفته نمی‌شود.


مشی عرفانی حضرت امام(ره) چگونه بود؟


اگر به حیات پرثمر حضرت امام(ره) نظری بیندازیم، می‌بینیم که ایشان در این مسیر ابتدا به خودسازی و تهذیب نفس پرداخته و سپس به اجتماع ورود پیدا کرده‌اند. بنابراین، در مشی عرفان عملی امام(ره)، خودسازی و تهذیب نفس، مقدمه‌ای برای ورود به اجتماع و مبارزه برای اصلاح آن است، نه تمایل به تداوم انزواگرایی و روی گرداندن از جامعه.


در واقع، مسیری که ایشان در عرصه عرفان طی کردند، مسیری است از تربیت فردی به سوی تربیت اجتماعی و این امر باز هم بر وجه غالب عرفان اجتماعی در مشی ایشان تأکید می‌کند. چرا که غایت تهذیب نفس، پرورش سجایای اخلاقی و نیز طی کردن مدارج بالای عرفان اسلامی، در منظومه فکری امام(ره)، اصلاح جامعه و زدودن آثار فساد و گمراهی از آن است.

منبع: خراسان

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار رسانه ها
اخبار روز رسانه ها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon