جریان مسجد را معطوف به آدمها نکنیم؛ هیچ چیز تغییر نکرده است
دبیر شانزدهمین دوره جایزه شهید غنیپور با اشاره به انتقادات صورت گرفته نسبت به نامزدهای این دوره، میگوید: از دوره نهم تاکنون که من دبیر جشنواره بودهام، منطق جشنواره به همین صورت بوده و هیچ چیز تغییر نکرده است. جریان مسجد را معطوف به آدمها نکنیم.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران تسنیم «پویا»، در یکی دو سال گذشته و پس از درگذشت زندهیاد امیرحسین فردی که مؤسس و راهبر جشنواره شهید غنیپور بود، سؤالها و چالشهایی پیشروی شورای نویسندگان مسجد جوادالائمه (علیهالسلام) بهوجود آمد. این چالشها عمدتاً به نحوه برگزاری جشنواره و برخی انتخابها برمیگشت که از نظر برخی شاید به صواب نبود.
شورای نویسندگان مسجد که خود را محقتر از هر عنصر خارجی در رعایت خطوط فکری و اندیشهای آن زندهیاد و معیارهای قابل قبول مسجد جوادالائمه (علیهالسلام) میداند، ضمن رد تمام این تردیدها، در گفتوگو با محمد ناصری، دبیر کتاب سال شهید غنیپور و همراه همیشگی و دیرین آن شهید و همینطور یاور روزهای سخت امیرحسین فردی، به این پرسشها پاسخ داده شده است. متن این گفتوگو که در ادامه میآید، قرار است در کتاب «حبیب 13» منتشر شود. ناصری در این گفتوگو به انتقادات اخیر به نامزدهای شانزدهمین دوره جایزه شهید غنیپور پاسخ داده و همچنین ارزیابی خود را نسبت به کتابهای منتشر شده در سال 94 و داوریهای صورت گرفته اعلام کرد.
مشروح این گفتوگو که با حضور ابراهیم زاهدی مطلق، محمدعلی قربانی از اعضای شورای نویسندگان مسجد جوادالائمه(ع) و محمد ناصری دبیر شانزدهمین دوره جایزه شهید غنیپور انجام شده به این شرح است:
***
ابراهیم زاهدی مطلق: با توجه به صحبتها و مسائلی که در دورههای پس از درگذشت زندهیاد امیرحسین فردی پیش آمده و برخی افراد عنوان کردهاند که جشنواره از معیار منحرف شده و با اهداف زندهیاد فردی در تضاد است، خواهش میکنم نظرتان را بفرمایید.
محمد ناصری: قبل از هر چیز فکر میکنم بخش زیادی از جوانانی که به دنبال پاسخ این پرسشاند، جوانان خود ما و جوانی خود ما هستند. در نظر بگیرید خود ما سی سال پیش با چه حس و حالی نسبت به انقلاب، جنگ، ارزشها و آرمانها مواجه میشدیم، این بچهها هم به نوعی خود ما هستند و آنها را از خود میدانیم که در وانفسای کنونی که کسی به دنبال اینجور مسائل نیست، با احساس تعهد دنبال این مسائل هستند که بسیار ارزشمند است و بههمین خاطر آنها را از خود میدانیم و به نوعی در یک طرف هستیم.
نکته دوم اینکه، مسجدجواد الائمه(ع) چه در انقلاب و چه پس از انقلاب، الگویی که برای فعالیتهای فرهنگی قائل بود، خیلی تفاوت میکرد با الگویی که بسیاری از مساجد دیگر قائل بودند. موقعی که همه دنبال این بودند که یک چیزهای صوری و تکراری را داشته باشند، زندهیاد امیرحسین فردی بنیان یک جریان ادبی را گذاشت. بهزاد بهزادپور و زندهیاد فرجالله سلحشور جریان تئاتر را دنبال کردند، حمید شریفی در حوزه گرافیک فعالیت میکرد. بعضی دوستان که در حوزه فیلم و سینما فعالیت کردند؛ همان کسانی بودند که قبل از انقلاب اصلاً فیلم ندیده بودند و برایشان فیلم مهم نبود. سلحشور در خاطراتش اشاره کرد که حتی از جلوی سینما هم عبور نمیکرد، ولی چطور میشود که در مسجد، یک نفر بهنام امیرحسین فردی میآید یک گوشه از پشتبام را که انبار بوده و اصلاً امکان تردد نداشته، تبدیل به کتابخانه میکند و در همان کتابخانه، آثار نویسندگان مهم خارجی و آثار ممنوعه ایرانی همچون هدایت، ساعدی، چوبک و دیگران را جمعآوری میکند و کلاس قصهنویسی برایشان میگذارد؟ و نتیجه آن که بعدها و همین کسانی که آن روزها نوجوان بودند و الان در دهه پنجم و ششم زندگیشان هستند، جمع میکند و آثاری که توسط آن جمع خلق میشود بهعنوان آثار برتر و کتاب برگزیده و کتاب سال جمهوری اسلامی انتخاب میشود، پس تفاوت دارد.
بههمین جهت بچههای امروز مسجد جواد الائمه(ع) هم نباید همه همتشان ورود به جایی باشد که تکراری است. بالاخره این بچهها، شاگردان همین افراد و بزرگان هستند.
نکته سوم اینکه در این گفتوگوها دوستان بیاطلاع ما میگویند، در دوره امیرحسین فردی چنین بود و الان چنان شده. من برای بار چندم عرض میکنم که حداقل از دوره نهم، بنده دبیر جشنواره بودم، یعنی از حدود سال 88 ـ 89 تا سال 92 که امیرحسین فردی از میان ما رفت، منطق ما همین بوده و هیچچیز تغییر نکرده و این قضاوت ناجوانمردانه است و جریان مسجد را معطوف به آدمها نکنیم؛ چون خود آقای فردی دائماً تأکید میکرد که ما جریان مسجدی را باید حفظ کنیم. من هم یکی از شما هستم و افتخار همه ما همین است که بچه مسجدی هستیم.
مطلب بعدی که من خوشبینانه و خوب به آن نگاه میکنم این است که این همه پرداختن به جریان مسجد جوادالائمه(ع) و جایزه شهید غنیپور بهعنوان جشنواره قابل توجه کسانی که به حوزه ادبیات علاقهمندند، فینفسه ارزشمند است. اینکه ما وقتی نامزدها را اعلام میکنیم موجی ایجاد میشود که سوی مخالف یا موافق دارد. یا مخالفین اینقدر خود را متعهد میدانند که دائماً گوشزد کنند ارزشمند است؛ البته اصل خبر از دلواپسانی ناشی میشود و به زبانهای مختلف گفته میشود و جالب میدانم که از بدو تشکیل این جشنواره تاکنون، محافل روشنفکری هیچگاه به این جشنواره نپرداختهاند؛ چون که خطوطی که آنها میفهمند در مسجد وجود دارد خیلی خیلی روشنتر، واضحتر و عمیقتر از این چیزهایی است که مثلاً مسجد جواد الائمه(ع) بخواهد علاقه یا گرایش سمت روشن فکری داشته باشد. هرچند که جشنواره را دنبال میکنند، ولی توجهی نداشتند، البته ما هم هیچگاه به نظرات آنها توجهی نداشتهایم. اتفاقاً اگر کسی بخواهد نزدیک به این جریان باشد، همان جوانهایی هستند که متعهدانه پا به میدان گذاشتهاند. هرچند بنا به اقتضای سنشان اطلاعات کمی دارند. البته نادر انسانهایی هم هستند که دنیا و هستی را سیاه و سفید یا سیاسی میبینند و همهچیز را جناحی میبینند و نمیتوانند هضم کنند که آدمهایی مستقل باشند و متعلق به جناحی نباشند. یعنی همچنان به کلیت نظام فکر کنیم و به آدمهای مختلف و مؤثر نظام بدون در نظر گرفتن جناحهایشان علاقه داشته باشیم و احترام قائل باشیم. این چیزهایی هست که آنها در دستهبندیهایشان ممکن است آدمها را اینگونه جناحی ببینند.
زاهدی مطلق: آیا انتخابها و منش کار بچههای شورا، با مرامنامهای که در مسجد نوشته شد، مغایرتی دارد؟
ناصری: حتماً تفاوتی ندارد؛ در مرامنامهای که برگرفته از سخنان زندهیاد فردی بوده و کلیه اعضا بر آن اتفاق نظر داشتند تصریح شده است که ما به اثر میپردازیم و با نویسنده و ناشر کاری نداریم، این هم حرف اعضای شورا نیست، بلکه حرف جریان مسجد جوادالائمه(ع) است که از مسائلی ناشی میشود که نمونههای زیادی میتوان دربارهاش مثال زد:
بهعنوان نمونه مثلاً کتابهای تاریخی متعددی تا به حال نوشته شده است که در این میان، حضرت امام(ره) با اینکه میدانستند احمد کسروی صریحاً مقابل اسلام و شیعه ایستاده است، کتاب «مشروطه» او را قابل استناد دانست و جزو مستندترین کتابهای این حوزه نام میبرد.
یک مورد دیگر اینکه امام زیاد اهل فیلم و سینما نبود، ولی وقتی صحبت از سینما میشد با توجه به محتوای فیلم «گاو» بهعنوان یک فیلم آموزنده تعریف میکرد و از این نمونهها به مراتب بیشتر میتوان از نظرات رهبری نام برد. با توجه به اشراف مقام معظم رهبری به مقوله ادبیات، هنر، تاریخ و سینما نمونههای خیلی زیادی وجود دارند؛ مانند اشاره اخیر ایشان به «فروغ فرخزاد» که چه نگاهی به شعر ایشان داشتند.
زاهدی مطلق: تحلیل شما از اینهمه تلاش برای حمله به مسجد و شورا چیست؟ آیا آنها کتابهای خاصی را مدنظر دارند یا تحلیل دیگری دارید؟
ناصری: موضوعگیریهای این جریان خاص بسیار خام است. اگر شما بخواهید برای هر نویسندهای یک پرونده قطور داشته باشید که چگونه است و اطرافیانش چگونهاند و چهها کرده که نمیشود.
البته این افراد اثر را مطالعه نمیکنند و وقتی از کسانی که عیبجویی کردهاند سؤال میکنیم به این میرسیم که اولاً نویسنده، ناشر و مواضع سیاسیاش موردنظرشان بوده و ثانیاً اثر را حداکثر خنثی میدانند. مانند امسال که مواردی را برای برخی آثار عنوان کردهاند. باید تأکید کنم جشنواره همواره به یک شکل رفتار کرده و اگر منصفانه نگاه کنیم، تفاوتی وجود ندارد؛ ولی اگر نویسنده و اشخاص معیارشان است که دیگر بحثی نداریم و فرمایش حضرت علی(ع) یادآوری میکنیم که حرف را بشنویم نه گوینده و صاحب سخن را.
زاهدی مطلق: واقعاً چرا این سؤال برای منتقدین پیش نمیآید که نویسندهای که از نظر آنها ربطی به انقلاب و دفاع مقدس ندارد، چهطور به بحث انقلاب یا دفاع مقدس پرداخته و اثری نوشته که جنگ و انقلاب در آن دیده میشود؟ آیا فکر نمیکنند که این مسئله به اهمیت جنگ ما و حقانیت انقلاب و البته به روند صحیح برگزاری همچون جشنوارههایی برمیگردد که توانسته افراد را درگیر کند؟
ناصری: همینطور است. موضوع انقلاب اسلامی و دفاع مقدس اینقدر موضوع مهم و قابلتوجهی است که هر آدمی با هر مشی و منش سیاسی فقط کافی است ایرانی باشد تا به این مسئله بپردازد.
زاهدی مطلق: مرتضی سرهنگی در مصاحبهای که در سالهای 75 یا 76 من خودم با او داشتم، میگوید: هنرمند مگر میتواند از واقعه دفاع مقدس فرار کند؟ مگر یقه نویسنده از دست جنگ و انقلاب رها میشود؟ الان میبینیم در اکثریت پسزمینه رمانهای کنونی بهگونهای به انقلاب یا دفاعمقدس پرداخته میشود.
ناصری: علاوه بر اینها، مطلب دیگر اینکه منتقدین از بازار نشر اطلاع ندارند. نمیدانند چه کتابهایی چاپ شده که این نامزدها از حیث مسائل فنی و مضمونی بالا آمدهاند. اگر بدانند که قلاب جشنواره با چه هنرمندی این کتابها را صید کردهاند باید دستمریزاد بگویند. یعنی نمیدانند که چه مضامینی در داستانها و رمانها وجود دارد و فقط به نویسنده و ناشر کتاب و مواضع و خط سیاسی آنها بسنده میکنند. اخلاق، خط قرمز ماست و اگر بهطور صریح در اثر دچار خدشه شود، هر قدر هم هنرمند هم باشد، اثر کنار گذاشته میشود.
نامزد شدن در جشنواره غنیپور بسیار اهمیت دارد، ولی منتخبشدن در جشنواره بهعنوان برگزیده یا تقدیری اهمیتی صدچندان دارد. همه مشکلاتی که دوستان درباره این جشنواره اشاره کردند، این است که چرا فلان اثر نامزد این جشنواره است که برمیگردد به موجودی ادبیات همان سال. حرف اینها مثل این مسئله است که در انتخاباتها به شورای نگهبان خرده بگیرند که فلان کس چرا نامزد شده است. به هر حال قوانینی وجود دارد که با توجه به آن، آدمها با هر طیف و گرایشی حائز شرایط نامزدی میشوند. زمانی هم که میگویند چرا از فلان ناشر اثر انتخاب کردید هم، ربطی به جشنواره ندارد. ناشر در هر صورت از وزارت ارشاد مجوز دارد و کتاب در همین مملکت و با عبور از مجاری قانونی، مجوز گرفته است. صرف نامزد شدن دلیلی بر انحراف نیست، آن هم در عالم اندیشه و ادبیات این افکار برگرفته کمخوانی افراد است نه سطح مطالعه آنها و گونهای داوری احساسی است نه منصفانه.
در همین دوره اخیر در بخش انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، داورانی داریم که همه دفاع مقدس یا بیش از نیمی از جنگ را در جبههها بودند و چهرههایی هستند که شناخته شدهاند. گلعلی بابایی که از چهرههای شاخص مستندنگاری جنگ است و مورد تفقد مقام معظم رهبری هستند و آثار شاخصی درباره شهدا دارند. علیاصغر جعفریان از بچههای جبهه و جنگ است و از ابتدای انقلاب در آموزشوپرورش و در کسوت معلمی، منشا خیر و اثر و فعالیتهای شاخص بوده است. نبی بابایی که در وادی هنر و ادبیات جزو اولینها بود که در شماره اول «بچههای مسجد» داستان داشت. سال 58 در تئاتر «گندمهای خونین» ایفای نقش کرده است. از نیروهای مخلص سپاه و استاد دانشگاه امام حسین(ع) است. حال با حضور این سه نفر اصیل خدشهای به انتخابها میتوان آورد؟
اتفاقاً من بهعنوان دبیر جشنواره نه قرار است همه کتابها را بخوانم، نه فرصت آن را دارم و نه روال اینگونه است. کتابها توسط داوران مطالعه و بهترینهای سال، نامزد میشوند.
زاهدی مطلق: شما بهعنوان دبیر دائمی جشنواره، نظرتان درباره همدلی و همگرایی بچههای مسجد و داوران جشنواره چیست؟
ناصری: همه این دوستان در فعالیتهای مختلف فرهنگی منشأ اثر و دارای مسئولیتهای مؤثری هستند. ولی بهعنوان عضوی از این جمع، هیچ جمعی را مخلصتر، صادقتر، همدلتر و همگراتر از این جمع ندیدم و قابل مقایسه با جمعهایی که تا بهحال تجربه کردهام نیستند. یعنی همان اتفاق بدیعی که اوایل انقلاب در مسجد جوادالائمه افتاد، همان اتفاق با همان حس و حال و همراه با پختگی، سعهصدر، سواد و تجربههای مختلف در حوزههای اجتماعی که به این جمع اضافه شده و در خدمت این جریان است. اینکه این آدمها در نقاط مختلف کشور در حوزههای فرهنگی پخش هستند و در زمان برگزاری جشنواره در یک نقطه متمرکز میشوند و فعالیت میکنند نشان این است که یک جمع بیبدیل با یک همدلی بینظیر دارند کار را دنبال میکنند. من نمونه اینچنینی سراغ ندارم. بهطور طبیعی، به غیر از خلوص، ارتباط با شهید و معنویت، هیچچیز نمیتواند یک جمع را اینگونه منسجم کند.
زاهدی مطلق: البته ما میدانیم که شما بهطور جدی کتابها را دستکم کتابهایی که به مرحله نامزدی میرسند، دقیق میخوانید و نظر خودتان را در حدی که ورود به حوزه داوری نشود، میدهید و کمک فکری داوران هستید؛ اما با این همه، لطفاً جمعبندی خودتان را دربارة آثار مورد داوری امسال بفرمایید.
ناصری: برآیند جلسات و جمعبندی اظهارات داوران درباره آثار منتشر شده سال 94 در حوزه رمان بزرگسال چندان مطلوب نبود و از حیث فنی و محتوایی مصداقی برای افتخار نداشت. برعکس در حوزه انقلاب و دفاع مقدس کتابهای بسیار خوبی داشتیم و به قول یکی از دوستان، اگر کتابهای بخش انقلاب و دفاع مقدس و رمان آزاد در یک شاخه در نظر گرفته میشد، کتابهای حوزه انقلاب و جنگ در بخش مضمون، گوی سبقت را میربود که بسیار ارزشمند است و نشان میدهد که افراد با طیفهای مختلف در این حوزه مشغول کار هستند. در حوزه نوجوان، کار در حد طبیعی و معقول بوده و در مجموع روند روبهرشدی داشته، ولی امسال و سال قبل تفاوت چندانی نداشته. در زمینه کودک و خردسال، بهنظر میرسد که مجموعاً بخش خردسال در زمینه داستان، رشد قابل ملاحظهای داشته، ولی در بخش داستان کودک اگر جمعهای نویسندگان کودک بیشتر با هم باشند ـ مانند همین اتفاقی که در بخش خردسال انجام میشود ـ و موضوع داستان کودک تازه باشد اتفاق جدیدی در این زمینه روی خواهد داد.
محمدعلی قربانی: امسال آیا تغییری در بخش داستان انقلاب و دفاع مقدس روی داده که دو دسته نامزد اعلام شده است؟
ناصری: خیر، ما این شاخه را یکی میبینیم و سلیقه داوران امسال در اعلام نامزدها به این صورت بوده است.
قربانی: در یکی از جلسات مصطفی خرامان گفت که نویسندگان جوان کم شدهاند و در بخش تربیت نویسنده مشکل داریم و اساساً نامزدها در سالهای اخیر نشان میدهد که عموماً از مرز 50 سالگی رد شدهاند. آیا امسال هم بههمین صورت است؟
ناصری: این آفتی است که در کل کشور وجود دارد و در سالهای اخیر شاهد آن بودیم. همانطور که در بخش کودک که ای کاش جمعشان جمع شود همین است. در بخش خردسال شاهد هستیم که همدلی و اتفاق نظر نویسندگان این حوزه در برگزاری جلسات هفتگی، برکات زیادی داشته است. این اتفاق قبلاً در همه حوزهها انجام میشد. قبلاً در حوزه کودک و نوجوان کیهان بچهها را داشتیم، سروش نوجوان را داشتیم، حوزه هنری بود، کانون پرورش فکری بود و مجلات رشد. بستر ارائه مطالبشان اول از اینجا بود. فعالیت بخش داستان بعضی ناشران زیاد بود که همین الان هم بعضی ناشران انجام میدهند. یکی از جاهایی که عمدتاً روی داستان بزرگسال فعال بود، همین جلسات مسجد جوادالائمه(ع) بود، بدون تشکیلات و حمایت خاص. جلسات سه شنبههای حوزه هنری. وقتی اینگونه جلسات نباشد که مسائل بیان شود، داستانهایشان خوانده شود، نویسندهها گفتوگو کنند و کتاب و جریانات نقد شود، کارهای ماندگار خلق نمیشود. این روحیه امیرحسین فردی بینظیر بود که هرجا که میرفت سعی میکرد یک عده از جوانان را همراه کند. متأسفانه الان اغلب هر مدیر گروهی دارد و دار و دستهای. البته شنیدهام که بنیاد شعر و ادبیات داستانی در حال فعالیت در این زمینه است که با بهرهگیری از نویسندگان پیشکسوت و برگزاری دورههای حضوری و مجازی، نویسندگان مستعد و جوان کشور را آموزش میدهد و امیدوارم نتیجه این فعالیتها را در سالهای آینده شاهد باشیم.
قربانی: سال گذشته عنوان شد که تصمیم گرفته شده، امکان حضور داورانی غیر از اعضای شورای نویسندگان مسجد جواد الائمه(ع) هم میسر شود، ولی امسال چرا در ترکیب داوری استفاده نشده؟
ناصری: بله، بههمین صورت است، یعنی امکان استفاده از حضور داورانی غیر از شورا هم وجود دارد. ولی از آنجا که کار داوری پرزحمت است و از طرفی غیرمادی و معنوی است و انشاءالله اجر اخروی خواهد داشت و با توجه به توانایی موجود و اعلام اعضا امسال هم از خود شورا استفاده شده است. ضمناً مرامنامه با این نگاه تنظیم شده است که برای آیندگان و نسل بعدی شورا هم قابل استفاده باشد.
زاهدی مطلق: جناب ناصری، خیلی ممنونیم که این فرصت فراهم شد تا بتوانیم بخشی از دیدگاههای بچههای مسجد را به نسل جوانی که سؤال دارد، منتقل کنیم.
انتهای پیام/