فریادهای یک شاعر بر سر «حکام لامروت نامهربان» عرب

فریادهای یک شاعر بر سر «حکام لامروت نامهربان» عرب

تعدادی از شاعران انقلابی همزمان با برگزاری ششمین کنفرانس حمایت از انتفاضه فلسطین سروده‌های خود را به مردم فلسطین اختصاص داده و به بی‌تفاوتی سران برخی از کشورهای عربی انتقاد کردند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران «پویا»، شعر فارسی پس از انقلاب اسلامی حوزه‌های جدیدی را تجربه کرد؛ مسیری که در آن توجه به مظلومان جهان و آزادی‌خواهی جای کنج عزلت شاعرانه و بی‌توجهی به جهان پیرامون را گرفت.

آزادی سرزمین‌های اشغالی به عنوان یکی از اصلی‌ترین مواضع انقلاب اسلامی در قبال مردم فلسطین عنوان شده است. این آرمان همواره از ابتدای انقلاب تاکنون در شعر شاعران به شیوه‌های مختلف نمود یافته است. با وجود آنکه سال‌هاست از ماجرای فلسطین و مشکلات مردم این سرزمین می‌گذرد، اما هنوز درد فلسطین برای شاعران آرمان‌خواه ایران، درد و دغدغه است. عباس خوش عمل کاشانی، از شاعران کشور، همزمان با برگزاری ششمین کنفرانس بین‌المللی حمایت از انتفاضه فلسطین قصیده‌ای را در رابطه با انتفاضه فلسطین منتشر کرده که به این شرح است:

افسوس هست، ماتم نان ترس جان هنوز
خوف از فریب و توطئه این و آن هنوز

افساد می‌کنند ستم‌گستران  غرب
بیداد می‌کنند فرومایگان هنوز

می‌خواستیم تا که نباشد، دریغ هست
از دیو یادبود و ز شیطان نشان هنوز

با فتنه‌های دائم شیطان اکبر است
نسل بشر به زحمت و آتش به جان هنوز

در ادعای نظم نوینش یکی نگر
محکم اساس جهل کهن در جهان هنوز

آوخ که از تهاجم فرهنگی‌اش به دهر
دودی رود به دیده هر دودمان هنوز

از آتشی که داده حوالت به باختر
یک واحه شعله‌زار بود خاوران هنوز

آهسته بگذرید که صیاد جورکوش
دارد هزار تیر جفا در کمان هنوز

یاران کاروان و شریکان دزد را
از جان و دل دهند برات ضمان هنوز

بر عرش می‌رود همه روز و شب از جفا
دود فغان و نائره الامان هنوز

بنگر یکی شقاوت صهیون دیو خوی
بیداد می‌کند به فلسطینیان هنوز

بیت المقّدس است همان قبله نخست
در انحصار قوم جهود جبان هنوز

جلاد دیوسار به امر خدایگان
بیرون ز کام می‌کشد آنجا زبان هنوز

بنگر یکی به سینه سینا که لاله‌اش 
با یاد هر شهید بود خونچکان هنوز

وز دود آه امت آزاده نبی
زنگار بسته آینه آسمان هنوز

افّ لک ای عنود عرب‌زاد دین به مزد
کاین قوم را نبهره تویی پاسبان هنوز

ابلیس را هر آینه دستی در آستین
استاده برده‌وار بر آن آستان هنوز

آب عرب ببردی و خاکش بباختی
مهری فحول طایفه را بر دهان هنوز

چندین هزار قاتل سوداگر شرف
از هر قبیله‌ای و ز هر خاندان هنوز

اندیشه می‌کنند و سپس شیشه می‌کنند
خون هزار کودک و پیر و جوان هنوز

سیلاب اشک می‌رود از چشم مرد و زن
دیو ستم نشسته به تخت روان هنوز

از مغز استخوان یتیمان در به در
در غلغل است دیگ ز دد بدتران هنوز

بس جوجگان که خفته به نازند وای ما
آتش زبانه می‌کشد از آشیان هنوز

پر بسته‌اند مرغ شباهنگ را و کبک
سر زیر برف برده و دل در گمان هنوز

با وعده تا به کی دل خود سبز می‌کنید
جاری است خون سرخ کران تا کران هنوز

گیرم سلاح گرم نباشد، به قلوه سنگ
تا فتح قدس رزم دمان می‌توان هنوز

هرچند کاین سران به پایان رسیده کار
سر خورده‌اند و بی هنر و ناتوان هنوز

آماده نبرد جوانان امتتند
با غاصبان سنگدل از هر مکان هنوز

از جان خود دریغ ندارند و می‌دهند
در راه اعتلای بهین آرمان هنوز

ایران در این مسیر جلودار لشکر است
با رهنمود رهبری کاردان هنوز

زان پیر آن مراد مهین آن درست عزم
دارد به گوش زمزمه جاودان هنوز

از کربلا به قدس گشایید راه فتح
کاینجاست در قلمرو بی باوران هنوز

تا در حریم مسجدالاقصی برد نماز
ره روز و شام می‌سپرد کاروان هنوز

بر سرنوشت قوم عرب بی‌تفاوتند
حکام لامروّت نامهربان هنوز

با انتفاضه قهر و به صهیون در آشتی
زود است زود، خاتمه داستان هنوز

گرگ حریص می‌درد آن برّگان و نیست
سگ را توان رزم به امر شبان هنوز

هشدار کانتقام بزرگی است پیش روی
در غیبت است مهدی صاحب زمان هنوز

اسلام را نکاسته خوش رقصی جهول
آن حشمت و جلالت و آن قدر و شأن هنوز

فرصت حرام گشت و شکایت همان که بود
دفتر تمام گشت و حکایت همان هنوز

بی‌ارزش است منطق گویای «خوش عمل»
تا هست چشم بسته و گوش کران هنوز

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران