ویژگی که «حرّ» را شهید و «رسولتُرک» را عزیز کرد
کلمه و مفهوم ادب فوقالعاده مفهوم پراهمیتی است. مربّی به کسی میگویند که تربیت میکند. پیامبر (ص) میفرماید: «من ادب شده دست خدا و علیبن ابیطالب (ع) ادب شده دست من است.»
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، کلمه و مفهوم ادب فوقالعاده مفهوم پراهمیتی است. مربّی به کسی میگویند که تربیت میکند. کلمه تربیت، عربی است امّا در متون دینی ما از کلمه تربیت تقریباً استفاده نشده است.
حجتالسلام پناهیان خطیب و کارشناس مسائل مذهبی در شب وفات حضرت امالبنین(س) در هیأت ریحانةالحسین(ع) درباره خصوصیات رفتاری و ویژگیهای این بانوی بزرگوار سخنرانی کرد که مشروح سخنان او را در ادامه میخوانید:
بررسی معنای لغوی واژه «ادب»
طبیعتاً مجلسی که به مناسبت ابوالفضلالعباس (ع) یا مادر گرامیشان برگزار شود، «ادب» مناسبترین موضوعی است که میتوان به آن پرداخت. کلمه و مفهوم ادب، فوقالعاده مفهوم پراهمیتی است. مربی به کسی میگویند که تربیت میکند و کلمه تربیت، کلمه عربی است امّا در متون دینی ما از کلمه تربیت تقریباً استفاده نمیشود. میتوانستند بگویند پیامبران آمدند تا مردم را تربیت کنند امّا نگفتهاند؛ چراکه کلمه «تربیت» بسیار سطحی است و برای گل و گیاه، مرغ و ... استفاده میکنند و معمولاً برای انسان آگاه و ذیشعور استفاده نمیکنند، «روح» را ادب میکنند و کلمه «ادب» کلمهای برجسته است امّا در زمان حاضر، رایج شده که کلمه ادب را به جای تربیتکردن استفاده میکنند. پیامبر (ص) میفرماید: «من ادب شده دست خدا و علیبن ابیطالب (ع) ادب شده دست من است».
محبت و ادب چه تفاوتهایی بایکدیگر دارند؟
فرق مودّت با محبّت این است که محبت نوسان دارد امّا مودت نوسان ندارد. محبت مثل روح میماند و ادب مثل جسم.کسانی که فقط بر اساس محبت رفتار کنند گاهی مجبور به بیادبی میشوند. کسی که بیادبی کند محبتش کم می شود. محبت بیادب کم می شود امّا ادب بدون محبت هم باشد باز محبتش قابل افزایش است؛ پس ادب مهمتر است، کاربردیتر و قابل کنترل است، دوامش بیشتر است، سازندهتر است. کسانی هستند که اهل محبت و نماز نبودند و اهل عرق خوردن و ... هم بودند و فقط ادب نجاتشان داده است؛ داستان رسول ترک را حتماً خواندهاید. از ایشان پرسیدند: چه شد که دست تو را گرفتند؟ میگفت: من هیچی ندارم امّا همیشه سعی میکردم ادب را نسبت به سیدالشهدا(ع) رعایت کنم وقتی می خواستم به مجلس ایشان بروم، دهانم را آب میکشیدم و میگفتم با دهان نجس نباید بگویم یا حسین!
راهکاری برای تحول زندگی
حُر، عاشق امام حسین (ع) نبود امّا در مقابل ایشان و حضرت زهرا (س) ادب کرد و نجات یافت. ادب کارایی دارد، بعضیها امام حسین (ع) را دوست داشتند اما یک بیادبی باعث میشود اسمشان را پاک کنند. مثلاً شما میخواهید زندگیتان را متحوّل کنید، به امام حسین (ع) بگویید: «من هفتهای یک بار زیارت عاشورا میخوانم»؛ این میشود ادب و بگویید من با حال، کاری ندارم و میخواهم مودبانه رفتار کنم؛ یکی از شرایط ادب، تداوم است یا مثلاً بگویید هر روز سه بار میگویم «صلی الله علیک یا اباعبدالله»، بعد از یک مدتی میبینید چقدر لطیف شدهاید.
تربیت ولایی حضرت امالبنین(س)
ادب حضرت امالبنین (س) چگونه بوده که حضرت ابوالفضل را با تمام فضائلش تربیت کرده است؟ ادبی بوده که یقیناً در وجود مادر محمدحنفیه نبوده. محمد حنفیه میگفت: چرا مرا این قدر به جنگ و میدان خطر میفرستی؟ امّا حسنین را نمیفرستادی؟ امیرالمومنین (ع) میفرمود: تو پسر من هستی امّا حسنین پسران فاطمه (س) دختر پیغمبر (ص) هستند؛ خود حضرت ادب را رعایت میکرد امّا محمدحنفیه این را نمیفهمید. حتماً امالبنین (س) این منطق را فهمیده بود که به فرزندانش میگفته: درست است بچههای علی (ع) هستید امّا شما کجا؛ حسنین کجا! آنها بچههای فاطمه (س) هستند و شما بچههای من هستید و من هم کنیز فاطمه (س) هستم. مقام حضرت امالبنین (س) خیلی بالاست؛ او در ولایتمداری کاری کرد که فرزندش شایسته این شد که در لحظات آخر، طبق نقلهایی که هست، حضرت فاطمه (س) فرمود: آفرین پسرم.
انتهایپیام/