ریشه‌ها و دلایل قانون‌گریزی در جامعه


در طول روز با مسائل و مشکلاتی مواجهه می‌شویم که باعث اختلال در برنامه‌های‌مان می‌شود. افرادی که به راحتی از چراغ قرمز عبور ‌می‌کنند و به فکر جان خود و سایر اشخاص نیستند.

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، در طول روز با مسائل و مشکلاتی مواجهه می‌شویم که باعث اختلال در برنامه‌های‌مان می‌شود. افرادی که به راحتی از چراغ قرمز عبور ‌می‌کنند و به فکر جان خود و سایر اشخاص نیستند یا اخباری که با شنیدن آن باور نمی‌کنیم که چنین جرم‌هایی در جامعه ما به‌وقوع پیوسته است و بسیاری از بی‌قانونی‌ها که بی‌اهمیت از کنارشان عبور می‌‎کنیم، در مقابل برخی از آنها قانون با همه توان قد علم می‌کند تا از رواج آن در جامعه جلوگیری شود.

آنچه که موجب شده تا قانون‌گریزی تبدیل به دغدغه بسیاری از مسئولان و نهادها شود و مقام معظم رهبری نیز در این مورد تاکیداتی داشته‌ باشند. در این رابطه و برای بررسی پدیده قانون‌گریزی در جامعه با دکتر نادر صادقیان، جامعه‌شناس و پژوهشگر اجتماعی به گفت‌وگو نشستیم.


قانون‌گریزکیست؟
قانون‌گریز به فردی اطلاق می‌شود که از روش‌های ناهنجار و غیررسمی در جهت تحقق اهداف، تامین خواسته‌ها و مطالبات خویش اقدام می‌کند. افرادی که به نوعی در جهت خلاف روند جامعه حرکت می‌کنند و در این مسیر برای سایر افراد نیز مشکل ایجاد می‌کنند.


با این تعریف از نظر شما مهمترین دلایل بروز این آسیب در جامعه چیست؟
بررسی و تبیین علل قانون‌گریزی بسیاراهمیت دارد که به چند علت مهم می‌توان اشاره کرد. جامعه ما به لحاظ وجود قانون خلاء ندارد و قوانین ما در حوزه‌های مختلف، قوانینی خوب، مثبت و مترقی هستند. وقتی ما می‌گوییم قانون، منظور تنها قوانین رسمی نیست، بلکه قوانین شرعی، اخلاقی، انسانی و عرفی را هم مدنظر داریم. در جامعه‌ای زمانی‌که قانون توسط نهادهای قدرت رعایت نمی‌شود، مردم احساس تبعیض می‌کنند و مشروعیت قانون لطمه می‌خورد و پذیرش عمومی دچار مشکل می‌شود. وقتی شهروند در جامعه خود مشاهده می‌کند که در جامعه‌ای حضور دارد که در زندگی روزمره تبعیض در اجرای قانون می‌بیند، یا عدم اجرای قانون وجود دارد، این موارد یکی از دلایل عمده‌ای است که باعث می‌شود شهروند به تدریج باورش به حاکمیت قانون تغییر کند. درواقع از مشروعیت و کاربرد قانون کاسته می‌شود. نکته دیگر ناکامی و محرومیت است یعنی اینکه مردم می‌دانند قانون وجود دارد، اما بنا به دلایل قبلی به درستی اجرا نمی‌شود و به صورت مستمر احساس اجحاف و تبعیض می‌کنند، این مسئله به تدریج تبدیل به نوعی بدبینی، ناکامی و محرومیت مفرط پایدار می‌شود، باور درون این افراد را دچار خدشه می‌کند.


 در این میان آیا وجود برخی تعارض‌های احتمالی میان قوانین و هنجارها ممکن است به این امر دامن بزند؟
مسئله مهم بعدی این است تعارض بسیاری از هنجارها، قواعد و قوانین با یکدیگر خیلی مواقع همدیگر را نقض می‌کنند و باعث شکاف در افراد می‌شود. این اتفاقات هم در باور فرد و هم در عمل به قانون تاثیر می‌گذارد. یکی از دلایل دیگر نقش آموزش است، به‌ویژه نهاد خانواده، بسیاری از افراد و اقشار جامعه از کودکی به درستی آموزش نمی‌بینند، خیلی از قواعد و قوانینی که در خانه است، در جامعه نقض می‌شود و بسیاری از قوانین در جامعه و در خانه محترم شمرده نمی‌شود و نظام ارزشی و هنجاری جامعه دچار تعارض شود در نحوه رعایت قانون اثر می‌گذارد. دستگاه‌های آموزش رسمی یعنی مدارس و دانشگاه‌ها هم در این زمینه موفق نمی‌شوند.آنها انبوهی از داده‌ها و اطلاعات را به آموزش‌گیرنده، دانش‌آموز و دانشجو می‌دهند، اما عملا در رفتار آنها اثری ندارد و نقص نظام آموزشی هم در این خصوص مهم است. رسانه هم بعضا دچار این تناقضات است و در آموزش عمومی خیلی تاثیرگذار نیست و همه این موارد دست به دست هم می‌دهد و التزام به قانون و قانون‌گرایی دچار اختلال و مشکل می‌شود.


به نظر شما چرا برخی از شهروندان به راحتی قانون را رعایت نمی‌کنند؟
این مسئله دلایل متعددی دارد؛ اما یکی از مهمترین علل آن عدم رضایت از وضعیت خود و زندگی‌شان است، افراد خود را مقایسه می‌کنند و وقتی می‌بینند شرایط‌‌شان با برخی افراد متفاوت است نسبت به اجرای قانون بی‌تفاوت می‌شوند و این مسئله اصلا خوب نیست. گریز از قانون به رفتار روزمره خلاصه نمی‌شود و مفاسد اقتصادی و آسیب‌های اجتماعی هم در تنیجه قانون‌شکنی است که باید در این زمینه تمهیداتی بیاندیشیم چون در ذهنیت سایر افراد جامعه تاثیر منفی می‌گذارد. اگر می‌خواهیم وضعیت قانون‌گریزی را در کشوری بسنجیم، نحوه رانندگی افراد در جامعه این را مشخص می‌کند. همین افراد در ادارات و سایر مراکز تا سطوح بالاتر نیز همین‌گونه بی‌قانونی می‌کنند، چرا که بیشتر آنها یاد نگرفته‌اند؛ عدم رعایت قانون قباحت رفتاری و اخلاقی دارد و از این امر خجالت نمی‌کشند که در برابر دیگران کار زشت انجام دهند و به کار خود ادامه می‌دهند. قانون‌گریزی نشان می‌دهد که عقلانیت بلندمدت در فرهنگ و ذهن جامعه ایرانی شکل نگرفته است، آرامش ناشی از نظم و انضباط را نچشیده است و افراد از حیث اخلاقی رشد نکرده‌اند درحالی که ما دارای ارزش‌های دینی و اخلاقی بسیاری هستیم.


از این موارد که بگذریم، پیامدهای قانون‌گریزی چه می‌تواند باشد؟
در جامعه‌ای که قانون‌گریز می‌شود افراد عصبی، افسرده، ناراحت، ناآرام هستند و از زندگی رضایت ندارند. بی نظمی،رهرج و مرج، تضییع حقوق اجتماعی و زیرسئوال رفتن هنجارهای حاکم بر عرف، فرهنگ و اخلاق در جامعه از جمله پیامدهای قانون شکنی در این جامعه است. در اثر قانون‌گریزی در جامعه‌ هرج و مرج ایجاد می‌شود و آثار سوء بسیاری گریبانگیر چنین جامعه‌ای خواهد شد. یک رابطه چند جانبه و تعاملی وجود دارد و از آن طرف شهروندان از رفاه و وضعیت اجتماعی خوبی برخوردار نباشند، نمی‌توان انتظار داشت که به قانون پایبند باشند و آن را به درستی رعایت کنند.


با افراد قانون‌گریز چگونه رفتار کنیم؟
این نکته مهمی است که باید با این افراد و نهادهای رسمی و غیررسمی برخورد کرد تا دیگران نیز بدانند که با پدیده قانون‌گریزی مبارزه می‌شود و از کنار آن به سادگی گذر نمی‌کنیم. در ادبیات دینی ما در این مورد سفارش شده که همان امر به معروف و نهی از منکر است و می توانیم در زندگی روزمره در برابر افرادی که قانون را رعایت نمی‌کنند و برای دیگران هم ایجاد مشکل می‌کنند از این حربه استفاده کنیم. یادآوری یکسری مسائل اخلاقی و تذکر به دیگران میتاند در این زمینه چاره‌ساز باشد. البته در این خصوص باید در نظر داشته باشیم که برای دیگران مشکل درست نکند و به حریم خصوصی و حقوق فردی افراد تجاورز نکنیم و در این مورد دقت نظر داشته باشیم.


تاثیر قانون‌گریزی در انسجام و تعاملات اجتماعی چیست؟
قانون‌گریزی در انسجام اجتماعی و تعاملات ما تاثیر منفی دارد و انسجام را کاهش و تخریب می‌کند. این موارد از عوامل عقب‌ماندگی و عدم توسعه در جامعه می‌شود و ارزش‌های اخلاقی و انسانی جامعه دچار آسیب و بحران می‌شود و  باید سرچشمه‌های این رفتارها را بررسی کرد و به آنها توجه ویژه کرد. وقتی افراد قانون‌گریز می‌شوند بیشتر به خود فکر می‌کنند و دیگران برایشان اهمیت کمتری پیدا می‌کند و به همین دلیل پیوندها و ارتباطات افراد دچار تزلزل می‌شود.


آیا این امر در بروز آسیب‌های اجتماعی هم تاثیرگذار است؟
قانون‌گریزی خود یکی از آسیب‌های اجتماعی است که می‌تواند سایر آسیب‌های دیگر را تحت تاثیر قرار دهد. باید بدانیم چرا این اتفاق می‌افتد و در پیشگیری و رواج آن در جامعه جلوگیری کنیم. به طور معمول افراد آسیب‌پذیر با مشکلات بیشتری مواجه می‌شوند و با بروز یک مشکل مشکلات دیگر نیز روانه می‌شود که با رعایت قوانین می‌توان از بروز آسیب‌های بیشتر جلوگیری کرد.


برای مبارزه با قانون‌گریزی چه راهکارهایی پیشنهاد می‌کنید؟
در سطح ساختاری و رسمی و در سطح فردی باید اصلاح نظام نظارت و کنترل انجام شود. نهادها و ارگان‌های مسئول باید به موقع و موثر ایفای نقش کنند و آموزش های لازم را به شهروندان ارائه دهند. در این زمینه مدارس، دانشگاه‌ها، رادیو و تلویزیون، مطبوعات به‌عنوان مهمترین منابع تولیدکننده فرهنگ به شمار می‌آیند و با کمک گرفتن از این منابع و امکانات از قانون‌گریزی و اشاعه آن در بین افراد جامعه جلوگیری کنیم.

منبع: حمایت

انتهای پیام/