کنشگری یعنی انتقاد، من دنبال تایید نیستم/تازه مبارزه من دارد شروع میشود
«برلین» اولین نمایش شورایی است که در یک مجموعه حرفهای تئاتر روی صحنه میرود. نمایشی که با استقبال گرم مخاطب روبهرو شده است و با مطرح کردن موضوع دروغ و راستگویی در زندگی زناشویی، جامعه تئاتری را درگیر خود کرده است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، تئاتر شهر این روزها میزبان نمایشی است که با وجود ظرفیت اندک سالنش، مورد استقبال عموم قرار گرفته است. تا خرخرهاش مخاطب مینشیند. با اجرایش از انفعال همیشگی خارج میشود و با شکستن یخ خود میخواهد مسلط بر نمایش شود. میخواهد مشارکت کند و مسیر را عوض کند. میجنگد. قصه خودش را میخواهد بسازد. این یک تئاتر شورایی است.
آریان رضایی پس از سالها اجراگری در بزنگاههای فرهنگی، اکنون موقعیتی برای حرفهایتر کردن تئاتر شورایی پیدا کرده است. استقبال دور از انتظار بوده است. نمایشش تمدید شده است و این در حالی است برخی تئاترهای چهرهمحور نمیفروشند. دربارهاشان حرفی زده نمیشود. اصلاً دیده نمیشوند. اما کار جمع و جور آریان رضایی گویی روح آگوستو بوآل را شادمان کرده است. پس چه بهانهای بهتر از این تا پای صحبتهای شکلدهندگان اجرای «برلین» بنشینیم و از پستی و بلندیهای تئاتر شورایی سخن بگوییم.
***
تسنیم: ما در چهاردهه گذشته در ایران مدام به دنبال کشف دموکراسی بودیم و جالب است جامعه تئاتری خودش را به عنوان نماد دموکراسی معرفی کرده است. اینکه تئاتر پایه و نماد دموکراسی است، تئاتر کنونی ایران به شدت دیکتاتور هم است یعنی به شدت به سمت تکصدایی و مونولوگ پیش رفته است و دیالوگی به آن صورت وجود دارد. این باعث میشود کنشگری مخاطب از بین برود. چیزی که بعد از برشت کاملاً شکسته شد. تئاتر قرار نیست فقط مخاطب را سرگرم کند، قرار است او را درگیر کند و دیوانهاش کند و از سالن بیرونش کند. بوآل هم تئاتر شورایی را به عنوان ابزاری علیه دیکتاتوری آفرینش میکند و قصد بوآل این بود که ما را دعوت به یک کنش کند و آنها را کنشگر کند. در جامعه ما که 40 سال دنبال دموکراسی هستیم و شرط اول آن هم کنشگری افراد است، یکی از نماد خوب دموکراسی در هنری که مدعی دموکراسی است در این چند سال محجور مانده و خیلی دیر به آن رسیدیم.
رضایی: سؤال گستردهای است، در واقع بوآل معتقد بود - همانطور که بِرشت معتقد بود - کلاً سیستم تئاتر سیستم تکسویه و عامرانه است، یعنی نظام درام ارسطویی را به چالش کشیدند، حتی بعدها آدمهایی دیگری مانند شِکنر، پیتر بروک همه تغییراتی که ایجاد کردند مبارزه با ساختار تکسویه و عامرانۀ درام ارسطویی است.
تسنیم: آن جامعه میگفت من محصول دموکراسی یونانی هستم؟
رضایی: اینها همه شعار است، اصلاً بوآل با صراحت مطرح میکند که ارسطو به سفارش دولتمردان این سیستم را طراحی کرده است. ملت را چهار ساعت مینشانند تا کمدی ببینند، تراژدی ببینند، بگریند و بخندند که چه؟ در صورتی که پیش از این آیین مطرح بوده، برشت و افرادی که از سال 1930 به بعد کار کردند، اصلاً کل دوران پستمدرن بازگشت به آیین است، یعنی انگار ما تمام این سالها را آمدیم که دوباره برگردیم به سر جای اول خودمان.
تسنیم: بوآل را جزء پستمدرن محسوب میکنید؟
افرادی که سالهاست تابع سیستم ارسطویی هستند، ناخودآگاه دیکتاتور میشوند
رضایی: بله، حضور اجراگردان گویی شکلدهی یک آیین نمایشی است که مردم و گروه با هم در یک فضای آیینی، اصلاً فلسفۀ شکلگیری تئاتر محیطی هم همین بود. به خاطر همین وقتی بوآل به این شیوه میرسد کسانی مانند شکنر در ستایش او مطلب مینویسند؛ پس این عقیده را این کسانی که نام بردیم داشتند که کلاً ساختار درام ارسطویی این چنینی است. حالا در نظر بگیرید افرادی که دارند فعالیت میکنند سالهاست تابع سیستم ارسطویی هستند ناخودآگاه دیکتاتور میشوند، اسیر این تکگویی و مونولوگ خودشان میشوند، شنیدیم ما کارگردانانی داشتیم که حرف هیچ کس را قبول نمیکردند، آنچه که من میگویم و در نهایت آنها هم برای گروه اجرایی تعیین میکردند که چه بشوند و هم برای مخاطب، این آن چیزی است که من میگویم، تو چه کسی هستی که میگویی؟
من دنبال انتقادم، دنبال کنشگری هستم
از قرن بیستم به بعد در همۀ دنیا به مرور با شکلگیری شیوههای مختلف که یکی از شاخصترینهایش تئاتر بوآل است، این ساختارها شکسته شد و طبیعتاً دیرتر باید به این برسد؛ اما حالا در یک نگاه گستردهتر سیستم آموزش و پرروش ما هم همینطوری است، شما باید به آن آدمی درام ارسطویی کار میکند حق بدهید در آموزش و پرورش و به هم همان شکل تربیت میشود، برای همین اولین مشکلی که ما در جامعه داریم این است که با هم حرف بزنیم، ما قضاوت میکنیم، تکسویه برخورد میکنیم و نگاهمان با تکگویی پیش میرود، در تئاتر شورایی ما یک موضوع را بهانه میکنیم به راحتی میبینید افراد دارند با هم صحبت میکنند و افراد دارند نظرات مخالف را میشنوند، کنشگر هستند و رفتار انتقادی دارند، کنشگری یعنی انتقاد، من دنبال تایید نیستم. همیشه وقتی یک کسی چیزی میگوید نمیگویم درست است همه با آن موافقین، در همان لحظه میگویم چه کسی مخالف است؟ من دنبال انتقادم، دنبال کنشگری هستم، خیلی از تئاتریها فکر میکنند این ضعف ماست که الان دارد مخالفت میکند، اتفاقاً من دنبال نظر مخالفم و اینکه آن ساختار تک بُعدی را بشکنم.
هم خود سیستم درام ارسطویی دارد افراد را به سمت دیکتاتور بودن تربیت میکند حتی اگر واژه دیکتاتور را هم استفاده نکنیم، تکگویی به سمت تکگویی و مونولوگ میبرد و هم نظام آموزشی ما، مدام به سمت پیام دادن به سمت ذهن نتیجهمحوری میرویم، شما گروههای تئاتری را ببینید، اصلاً فرآیند مهم نیست، مهم آن چیزی است که میآید روی صحنه؛ اما در سیستم ما اتفاقاً آن چیز نهایی هیچ وقت مهم نیست، از لحظه ورود تماشاگر همه چیز را به هم میریزد، این تلاش بر فرآیند محور بودن است.
تسنیم: 50 سال از کاری که بوآل انجام داده است میگذرد، چرا ما دیر به اینجا رسیدیم؟ البته در دانشگاه هم تدریس نمیشود.
رضایی: چون شناخت ندارند، چون یک ساختار درام ارسطویی داریم، درام برشتی داریم و درام ستمدیدگان و درام شورایی و این درام را کسی نمیشناسد، تعداد خیلی انگشتشماری هستند. آموزش آن منوط به این است که افرادی این تکنیکها و شیوهها را بشناسد و تجربه کند و ما نداریم اما طبیعتاً خیلی تاثیرگذار بوده کسی مانند جواد ذوالفقاری یا حتی آقای منصور بهرامی که حداقل در دانشگاه بحث آن را میکرده، وقتی کارم را به این شیوه شروع کردم، همانطور که گفتم من دارم شگفتزده میشوم چرا آدمهای شگفتزده نمیشوند که این کار را انجام بدهند، یکی از دلایل این بود آن اتفاقی که زمان برلین افتاده بود نیفتاده بود، یکی از دلایل این است تو از خودگذشتگی میخواهی که بخواهی تئاتر بوآل کار بکنی، من به عنوان پرسشگر (جوکر) حق ندارم نظر خودم را بگویم، شما باید حرف مردم را بشنوید، تمام چیزهایی که صحبت کردیم در مورد گفتگو، در مورد دموکراسی باید در فرد حل شود، بعد میتواند بیاید به این شیوه کار بکند. خیلی از تئاتریها شده آمدند گفتند این کیست دارد حرف میزند؟! آنها نگاهشان این است.
تسنیم: تو را هم بازیگر فرض میکنند؟
[تئاتریها در اجرای جشنواره 34] مشارکت نمیکردند، به آنها برمیخورد که مردم دارند نظر میدهند و گاهی اوقات برای مردم متلک میفرستادند
رضایی: بله، اصلاً من یک اجرایی داشتم در کافه تئاتر شهر، دوره سی و چهارم فجر، سال 94 بود، یکسری تئاتری آمدند، من میدانستیم حال آنها از اجرای ما به هم میخورد. سریع گفتم به افتخارشان دست بزنید، استاد فلانی و بعد آنها هم بلند میشدند و تعظیم میکردند بعد دیدند مردم دارند صحبت میکنند، سریع سرها پایین رفت، صورتها قرمز شد و فقط دنبال فرصتی بودند که این لحظه را خراب بکنند، مشارکت نمیکردند به آنها برمیخورد که مردم دارند نظر میدهند و گاهی اوقات برای مردم متلک میفرستادند.
تسنیم: موقعیت متضاد هم داشتید که مشارکت بکنند؟
به این فکر کردم که جامعه ما را باید با یک کنش توجهش را جلب کرد
رضایی: بله. شب اول خانم رویا افشار. به شدت، خیلی پیش آمده است؛ اما علت اینکه این تئاتر را ما همچنان از لحاظ تعداد افراد فعال کم میبینیم، اینکه آدمها حاضر نیستند از خودگذشتگی داشته باشند، اصلاً خودش باید کنشگر باشد و بتواند یکی را ترغیب به کنشگری بکند، من همانطور که گفتم وقتی چیزی را میپرسم دوست دارم یک نفر بگوید نه مخالفم، من یک چیزی را در خودم حل کردم که به این رسیدم، خود بوآل هم این را داشته است و خودش میگوید که ابتدای کار من مدام انکار است و چنین چیزی وجود ندارد چون در تاریخ تئاتر نیست، انکارش میکردم تا اینکه در پروژه تبعیدش و رفت اروپا، رنگینکمان آرزو بود، همچنان باز انکار میشد، حتی در اروپا با تکنیک قانونگذار که باعث شد نامزد جایزه صلح نوبل شود، من به این ایده خیلی فکر کردم، نه اینکه فکر کردم نامزد جایزه صلح نوبل شوم، به این فکر کردم که جامعه ما را باید با یک کنش توجهش را جلب کرد.
هر اتفاقی را چه اجتماعی، چه سیاسی، چه آموزشی، چه فرهنگی حتی کاملاً هنری و خاص فکر کنید میشود به این شیوه به آن پرداخت برای اینکه باعث میشود گفتگو شکل بگیرد، وقتی گفتگو شکل بگیرد، گفتگوی انتقادی هم شکل بگیرد، ابهامها هم برطرف میشود، آدمها با واقعیت روبهرو میشوند و به نتایج شگفتانگیزی میرسیم، حتی دکتر اردلان یک شب به من پیغام داد گفت برو دم کلاس الان کار اجرا کن، ریخته بودندو میگفتند الان اینجا چه میشود؟
تسنیم: رفتی؟
قطعاً آسیب بعدی من این است یک عدهای سوءاستفاده میکنند
رضایی: نه، واقعیتش این است هیجانی عمل کردن اتفاق درستی نیست، وقتی گسترش شکل بگیرد خودبهخود همه این اتفاقات میافتد، قرار نیست من بشوم سوپرمن، بپرم وزارت کشور، پلاسکو، تئاتر شهر، نه من ابتدا باید ریشهها را درست بکنم، کار من سختتر از این حرفهاست، قطعاً این باعث خوشحالی من است که شما این را میگویید، پس اتفاقی که ما را شگفتزده کرده شما را هم شگفتزده کرده است و من توانستم یک نفر را شگفتزده بکنم. وقتی دکتر اردلان میگوید توانستم او را هم شگفتزده بکنم، حالا من باید کاری بکنم که افراد شروع بکنند به توجه به این شیوه، افراد فعال و علاقهمند زیاد شود و ناخوآگاه این اتفاقات میافتد، هر چند خطراتش تمام نمیشود، چون همین الان که ما داریم اجرا میکنیم، همزمان با ما یک نمایشی در تئاتر شهر اجرا میشود که هیچ اتفاقی در آن نمیافتد اما تیتر زده است با مشارکت تماشاگر، در سایه اجرا میشود و اولین کارشان است و وقتی رفتم به روابط عمومی آنجا گفتم بلیت به من بدهید میخواهم این کار را ببینم، تعریف کرد و گفت چنین چیزی وجود ندارد، اصلاً چیزی ندارد، یعنی چه؟ یعنی سوءاستفاده، قطعاً آسیب بعدی من این است یک عدهای سوءاستفاده میکنند.
تسنیم: کار آقای گیلآبادی که تلگرامی است باز هم نفهمیدم منظورش از نمایش تعاملی چه بوده؛ چون برآمده از نمایش معروف استاد محمد بود.
من نمایش گیلآبادی را دیدم، فقط یک بازی با مخاطب بود، زمانی میتوانید نام مشارکت و کنشگری بیاورید که یک عملی انجام بدهید
رضایی: آن را من دیدم. فقط یک بازی با مخاطب بود. زمانی میتوانید نام مشارکت و کنشگری بیاورید که یک عملی انجام بدهید و یک تغییری در مخاطب ایجاد کنید، وقتی شما همان چیزی که میخواهید پیش میبرید یعنی چه؟ کنشگری یعنی ایجاد تغییر، با یک پرسش، با یک عمل و با یک انتقاد شما این موقعیت را تغییر بدهید، من بگویم شما این را اینجا بگذارید درستتر و قشنگتر است میشود مرحله کنشگری؛ اما وقتی شما این را اینجا میگذارید و نمیگذارید من آن را تکان بدهم، فقط داری من را بازی میدهی نمیشود کنشگری و تعامل، این آسیب را ما داریم و خواهیم داشت، قطعاً خواهیم داشت چون افراد دنبال این هستند که یک اتفاق خوبی بیفتد، یک نفر پیشمرگ شود، حالا ببینند این جواب میدهد، برود آن را این طرف و آن طرف استفاده بکنند، در همه جا این را داریم، همین الان یک گروه دارد برلین را کار میکند، تا الان کجا بودی که من 6 سال است دارم برلین را کار میکنم؟ اما در نهایت من فکر میکنم تازه مبارزه من دارد شروع میشود، یعنی تا الان ما هر کاری کردیم انگار یک پیشزمینه بوده که مبارزه شروع شود.
تسنیم: البته یک مبارزه دیگری داشتید، دوستانی که در تئاتر شورایی هستند با کاری که در تئاتر شهر اجرا میکنی مخالف هستند.
رضایی: با این کار که فعلاً صحبتی نشده است.
تسنیم:در بحث آسیبهایی که حول تئاتر شورایی وجود دارد، موانعی هست که باعث میشود هنرمند در تئاتر شورایی تبدیل به ستاره نشود، ما نمیتوانیم منکر این شویم که هنرمند دوست دارد مشهور شود، یکی از تمایلات رفتنش به سمت هنر مشهور شدن است، خیلی از آنها شاید توانش را هم داشته باشند؛ ولی مجاب نمیشوند وارد این عرصه شوند. اینکه آنجا نمیتوانند تبدیل به ستاره روی صحنه شوند، چه بازیگر، چه نویسنده و چه کارگردان، چنین حسی را دارید که تئاتر شورایی مانع مشهور شدن است؟
بعضی شبها هر کدام از ما باید به سه چهار آدم مختلف روبهرو شویم و بتوانیم هم مدیریت کنیم و حواسمان به یکسری ممیزیها باشد
دعوتی: نه اتفاقاً، البته من یک مقدار در ابتدا ابهام داشتم میگفتم چه میشود؟ ولی اینطور نیست. اتفاقاً به نظر من البته ستاره را نمیگویم، اگر منظورتان سوپراستار است، نه؛ ولی به عنوان بازیگر ما بازی خودمان را میکنیم. ربطی ندارد، آنجایی که باید دیده شویم، دیده میشویم و اتفاقاً به نظر من برای یک بازیگر خیلی چالش است؛ چون بازیگران دیگر بازی میکنند دو سه شریک دارند، تمرینشان را انجام میدهند و میروند، چالشی ندارند به قول شما نهایتاً یک دیالوگی یادشان برود، یک تپقی بزنند و جمعش کنند و بروند؛ ولی ما واقعاً آن هم با این حجم از مشارکت بعضی شبها هر کدام از ما باید به سه چهار آدم مختلف روبهرو شویم و بتوانیم هم مدیریت کنیم و حواسمان به یکسری ممیزیها باشد، من یکی دو بار نمیدانستم چه بگویم، برای من محک بوده است اتفاقاً. به لحاظ بازیگری خیلی جالب است؛ ولی شاید یک مقداری خوشایند نباشد. خود من اولش خیلی راحت نبودم، یک مقدار واهمه داشتم. علتش هم این بود که فکر میکردم تماشاچی برای تفریح دارد میآید؛ ولی دیدم نه چقدر با دقت است و چقدر نظراتشان دقیق میگویند و از آن دفاع میکنند. بیشتر از اینکه شما خودتان را بخواهید به نمایش بگذارید کار جمعی میکنید. اتفاقاً اینطوری نیست چون تماشاگر خیلی بیشتر با ما میآید برخورد میکند، یعنی احساس آشنایی بیشتری بین تماشاگر و بازیگر نمایش به وجود میآید. اتفاقاً وقتی تماشاچی میآید بیشتر با شما ارتباط برقرار میکند.
تسنیم: پس میتواند بازیگری را ستاره کند؟
چند سال آینده فصل جدیدی از بازیگری تئاتر ایران باز میشود به نام بازی در تئاتر مشارکتی، منتها نمیدانند چیست
رضایی: بله. داریوفو چگونه مشهور شد؟ با مونولوگهایی که در بین مردم اجرا میکرد، هر چقدر به مردم نزدیکتر شوید محبوبتر می شوید، منتها هر چیز ناشناختهای در ابتدا گاردی نسبت به آن وجود دارد، در آینده مطمئنم طی چند سال آینده فصل جدیدی از بازیگری تئاتر ایران باز میشود به نام بازی در تئاتر مشارکتی، منتها نمیدانند چیست، اتفاقاً هر کسی برای برلین نقد نوشته است، چه منتقد تخصصی، چه مخاطب در فضای مجازی و یا جای دیگر بلااستثناء تعریف ویژهای از دو بازیگر کرده است، برای اینکه مردمیترین شکل بازیگری است.
تسنیم: مردم درک بهتری از سختی کار بازیگر پیدا میکنند.
دعوتی: بله بعد هم وقتی میآیند سختی بازی را میفهمند و این را من خیلی دوست داشتم که روی صحنه یک جو دیگری است.
تسنیم: این درک بین هنرمندان وجود ندارد.
رضایی: نه گارد وجود دارد. ما هر وقت در جشنواره اجرا داشتیم من جایزه نگرفتم ولی بازیگر اول گرفته است، پریناز لطفاللهی جایزه اول بازیگری گرفت، نوید گودرزی از جشنواره شهر جایزه اول را گرفت حتی پرنیان گودرزی که بازیگر حرفهای هم نبود جایزه دو و سوم بازیگری را گرفت، اتفاقاً یک چالش عمیق است برای بازیگری، من هنوز هم میگویم بهترین بازی رویا بختیاری در کل سابقه تئاتری او بازیش در پیش از صبحانهای بود که ما در خانه هنرمندان بازی کردیم.
تسنیم: شما با بازی ثابتی هم کار نمیکنید؟ خیلی بازیگر عوض میکنید، دلیل خاصی دارد؟
رضایی: علت دارد، چون نقشهای خاصی را دارم انتخاب میکنم، نقشها متفاوت است با آن چیزی که دوستان دیگر دارند کار میکنند، آنها تیپ کار میکنند؛ اما وقتی نگاه میکنید مهشید یا فرزاد دو شخصیتپردازی کاملاً پیچیده دارند پس نمیتوانم با یک بازیگر ثابت همه اینها را کار کنم، علت اینکه اینها بیشتر درامهای تکبازیگری و دو بازیگری بودند که ما ساختار آن را شکستیم، شخصیتهای پیچیدهشان است قطعاً پیش از صبحانه را رویا بختیاری به خاطر ویژگیهایی که داشت من به او پیشنهاد دادم، مهشید را به خاطر ویژگیهایی که رویا دعوتی داشته است من حتی برای نقش فرهاد. ما ابتدا با خانم دعوتی شروع کردیم، مثلاً ایشان پیشنهاد میدادند من میگفتم نه، مثلاً این و آن نه و خیلی سختگیر بودیم برای انتخاب گزینه تا اینکه من به رویا گفتم اگر هادی باشد خوب است، بعد نمیشناخت و در نگاه اول هم با هم خیلی دور بودند ولی هر کسی که میآید هادی را میبیند حضور متفاوتش را درک میکند. من به خیلی میگفتم با هادی کار میکنم میگفتند کارت را خراب میکند میرود سمت کمدی؛ اما واقعاً نقش او متفاوت شده است و شب به شب دارد بهتر میشود.
تسنیم: این شکسته شدن قاعده و وارد شدن به تئاتر شهر و اجرا در تئاتر شهر، رسالت تئاتر شورایی را سنگینتر خواهد کرد، مخاطب جدیدی کار شما را دیدند و الان در یک فضای رسمی اجرا رفتید، آینده تئاتر شورایی بعد از این چه خواهد شد؟ آیا سالانه برنامههای دقیقی برای اجرای تئاتر شورایی در تئاتر شهر یا ایرانشهر یا هر سالن دیگری در تهران و شهرهای دیگر رخ خواهد داد؟
ما یک بلیت را هم از دست ندادیم
رضایی: قطعاً اتفاق را خواهد داشت چون آن شوکی که باید زده شد، مانند این است که من یک آدمی هستم که سعی میکنم با شما با آرامش صحبت کنم و یکدفعه من قاطی میکنم و داد میزنم و بعد دیگر همه میفهمند، من 6، 7 سال است دارم با آرامش به همه میگویم، اما الان نمیتوانم این کار را بکنم، الان یک تئاتری روی صحنه است که در تاریخ میشود این پرفروشترین کار آن سالن، کار قبلی ما نصف ما خواهد بود چون ما یک بلیت را هم از دست ندادیم، این هفته دوم تئاتر شهر خواهد بود، ما پرفروشترین کار مجموعه هستیم حتی اگر تعدادی هم حساب کنید.
تسنیم: شما از صددرصد به دویست درصد رسیدید.
همیشه کار خودم را انجام میدهم و هیچ وقت درگیر هیچ حاشیهای نمیشوم و جوابی هم نمیدهم
رضایی: بله، مثلا هملت برای یکشنبه، دو ردیف هم نشده است. مجموعهای که اینقدر تماشاگرش کم است، الان اینترنت را ببینید برای یکشنبه، تنها کاری که زده است پایانیافته است کار ماست، این شوکه کننده است؛ اما وقتی شما داد میزنید حالا منتظر واکنش هستید. برای مطالبهگری و خیلی اتفاقات است که من به جان خریدم و حالا آدمهایی که علیه من مطلب مینوشتند الان داغان هستند و من آنها را درک میکنم و الان دارند نقشه میکشند برای نابودی من، به اینها فکر نمیکنم ادامه را دارم میگویم، حالا یک آدمهایی هستند که میخواهند از تعامل و مشارکت و همه چیز سوءاستفاده بکنند و این یک جریان سخت است؛ اما من همیشه کار خودم را انجام میدهم و هیچ وقت درگیر هیچ حاشیهای نمیشوم و جوابی هم نمیدهم، تا پیش از این جشنوارهها بوده، قطعاً یک برنامه ثابت در همه مجموعهها خواهد بود کما اینکه همین الان تالار هنر آمادگیش را اعلام کرده است برای کار کودک، این اتفاق بزرگی است.
تسنیم: درباره پردیس تهران به شما پیشنهادی ندادند؟
رضایی: بله، پردیس تهران پیشنهاد داده است. ما آن کانونی که در فرهنگسرای خاوران تعطیل شده به آنجا منتقل میکنیم. این اعتمادسازی و این شوکهایی که به مدیران وارد میشود و الزاماً من هیچوقت از هیچ مدیری نمیتوانم گله بکنم، من سعی میکنم او را ترغیب کنم به مشارکت، همانطور که تماشاگر را ترغیب میکنم و وقتی نتایج را میبیند شگفتزده میشود و میگوید من میخواهم.
تسنیم: شهرام کرمی توانست کار شما را ببیند.
رضایی: بله دیده است و در قالب شوخی گفت دیگر به تو اجازه نمیدهم کار دیگری به جز این شیوه را انجام بدهی، یا مثلاً مدیریت تئاتری هم شگفتزده شده است از این اتفاق.
تسنیم: شفیعی کار شما را دیده است؟
رضایی: هنوز نیامده و خیلی آقای شفیعی نگاه مثبت دارد و خیلی سعی میکند همراه باشد.
تسنیم: آیا راست گفتنِ شخصیت نمایش شما واقعاً راست است؟ آیا راستگویی خودش نمیتواند دروغ باشد؟ انسان هر چه را فکر میکند راست است آیا واقعاً راست است یا نه؟
رضایی: این ورود میکند به قضاوت، این مسئله نمایش ما نیست، این یک قضاوت است که آیا هادی فلان شده است، نشده است؟ مسئله ما ناراحت شدن مهشید است از چیزی که فرزاد گفته است و تکرارش.
تسنیم: چون حقیقت و واقعیت با هم فرق دارد، واقعیت چیزی است که دارد رخ میدهد و حقیقت چیزی است که باید آن را کشف کنید ممکن است آن را نبینید.
رضایی: مسئله نمایش ما نیست به هیچوجه، برای اینکه ما در مورد چالشی که به وجود آمده است داریم صحبت میکنیم، به مهشید هم ربطی ندارد چیزی که اگر باشد در متن، اصلاً برایش مهم نیست، فلسفه فرزاد برای او مهم نیست، مهم گفتن است، همان واقعیت مسئله ماست، آیا مرد حق دارد این اتفاق برایش به وجود بیاید؟ از لحاظ علمی ثابت شده است طبیعی است و بله اتفاق میافتد، پس واقعیت خودش مشکل ندارد، تمام افراد به جز تعداد کمی که میگویند حق ندارد لابد واقعاً دارد خیانت میکند، این مسئله را تایید میکنند؛ اما مساله نمایش ما به زبان آوردن است که باز این هم برلین بیربط به این نیست. آزادیِ بیان آنچه که ما فکر میکنیم، آزادی اندیشه و بیان اندیشه؛ اما نکته نمایش این است و تابو اینجا شکسته میشود، مرد بیان آزادی اندیشه را برای خودش قائل است؛ اما زن نمیتواند این را بپذیرد، زن نماد تفکر سنتی جامعه ماست که این را نمیتواند بپذیرد، دیدگاهش این است و خیلی هم به او حق میدهند.
دعوتی: به نظرم بحث سنت و مدرنیته نیست بحث این است که یک زوج در زندگی مشترک، یک مقداری باید انعطاف داشته باشند و بتوانند گام به گام با هم پیش بروند.
رضایی: این درست است من دیدگاه را میگویم.
دعوتی: مهشید 6 سال است میداند؛ ولی دوست دارد او نگوید. او برجسته میکند و پشت در هم مدام میگوید من راست میگویم.
تسنیم: در تئاتر شما دو زوج آمدند اجرا کنند؟
رضایی: نه نمیشود. مرد حق را به خودش میدهد.
تسنیم: نگاه سنتی را میگوید که حرف، حرف یک نفر است و مردم قیم است بر خانمها.
رضایی: من تأیید و ردش نمیکنم ولی میخواهم بگویم میشود آن را اینطور هم خوانش کرد؛ اما یک منطقی را بیان میکند که باید با منطق جواب داده شود، در شرایطی که زن از زاویه دید احساس وارد میشود، چالش اینجاست یعنی چیزی که نمایش من را از لحاظ موضوعی جالب میکند اینجاست، ویژگی مردانه هم همین است که چگونه با احساسات همسرش در آن موقعیت برخورد کند.
تسنیم: هیچ وقت یک نقطه تقاطع بین رفتار مهشید و فرزاد وجود ندارد که بگوییم این نقطه یک نقطهای است که میشود روی آن مکث کرد و یک نقطه اشتراک است.
رضایی: نکته اینجاست، چالشی داریم که قابل حل نیست که یا زن از دید منطقی بیاید جلو یا اینکه مردم از دید احساس بیاید جلو که هر دو بعید به نظر میرسد؛ اما این اتفاق در خانوادهها و زندگیها همیشه است، الان مهم نیست که ما این دو نفر را به هم برسانیم، مهم این است که اگر الان این اتفاق افتاد ما چگونه با آن برخورد کنیم.
تسنیم: این وظیفه نمایش است.
رضایی: مسئله ناراحت شدن زن از بیان مساله است.
=======================================
مصاحبه از احسان زیورعالم
انتهای پیام/