واکنش روابط عمومی جشن خانه تئاتر در پاسخ به یک گزارش

واکنش روابط عمومی جشن خانه تئاتر در پاسخ به یک گزارش

احسان حاجی‌پور در پاسخ به پست اینستاگرامیش نوشته است «می‌دانید چه چیزی بیشتر دل اهل نمایش را رنجور ساخت؟ این سؤال که شما خبرنگار فرهیخته تمام این مدت که فردوس کاویانی رنجور و بیمار در منزل بود کجا بودی؟»

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، خبرگزاری تسنیم روز هجدهم اردیبهشت 96 در گزارشی تحت عنوان «رفتارهای عجیب و تمام ناشدنی» نسبت به تصویری از احسان حاجی‌پور، روابط عمومی جشن خانه تئاتر اعتراض کرده است. این یادداشت اما بی‌جواب نمانده و روابط عمومی مذکور در یادداشتی نسبت به این سوءتفاهم پاسخ داده است. آنچه می‌خوانید جوابیه به شائبه‌های پس از آن گزارش است. قضاوت را به مخاطبین خود می‌سپاریم.

در این یادداشت آمده است:

مطلب شوخ و نمکین شما را در خبرگزاری «تسنیم» خواندم. همان مطلبی که آن‌قدر در نوشتنش تعجیل به خرج داده‌اید که در موارد فراوانی حتی نتوانسته بودید جملاتتان را از لحاظ معنایی و دستوری صحیح بنویسید، همان مطلبی که با سرک کشیدن در فضای زندگی شخصی بنده اساس و بن‌مایه‌اش را پیدا کرده‌اید، همان مطلب سریع‌السیری که در خبرگزاری محترمی منتشر می‌شود؛ ولی حتی دبیران و مسئولان مربوطه یک بار آن را نمی‌خوانند که اگر خوانده بودند حداقل به خودشان زحمت تصحیح غلط‌های تایپی آن‌ را می‌داند و این اتفاق در این روزگار، از یک آژانس خبری بسیار معتبر و خوش نام بعید است!

و اما بعد

مطلب را که خواندم قصد نداشتم مزاحم اوقات شریفتان شوم، غرض در ابتدا این بود که شاید بعدها طی تماس تلفنی با حضرتتان در خصوص مطلب فوق‌الذکر گپی زده و از حسن نظرتان که به شیوه نقد بر من روا داشته‌اید سپاس‌گزاری کنم که باور رو به یقینم این است: زنده‌باد، منتقد من. حالا اگر فرصتی هم داشتید کمی در همان تماس توضیحاتی دهم در باب اشتباه رفتن راه و برداشتتان؛ اما به توصیه دوستان بر آن شدم مرقومه را با مرقومه پاسخ دهم که شاهدان ناپیدای من و شما هم در جریان اوضاع قرار بگیرند. پس سعی می‌کنم سطر به سطر با نبشته شما جلو بیایم.

دوست عزیز مرقوم فرموده‌اید نوشتن عناوین کاری و شغلی بنده و هر بنده خدای دیگری از نظر شما قرار است نشان دهنده تشخص آن فرد باشد و نشان دهنده اندیشمند بودن آن شخص. خبرنگار عزیز سخت در اشتباهی کافی است نگاهی به دهکده کوچک جهانی بیاندازی می‌توانی فراوان افرادی را پیدا کنی که عناوین‌شان از رئیس جمهور و پادشاه گرفته تا هنرمند و نویسنده باید مایه مباهات باشد؛ ولی در واقعیت جهانی از دستشان به ستوه آمده. نمی‌دانم کجای علم خبرنگاری به شما آموزش داده‌اند که عناوین شغلی آدم‌ها نشان دهنده تشخص آنهاست که اگر این‌گونه باشد شما با نوشته‌تان مثال نقض گفته خودتانید.

آورده‌اید حاجی‌پور این به اصطلاح فرهیخته -از قول شما- در شب بازیگر جشن خانه تئاتر در سالن اصلی تئاتر شهر تصویر رنجور فردوس کاویانی و خودش را منتشر کرده است و بغضی بیشتر برای دوست‌داران این هنرمند عزیز به جای گذاشته. دوست گرامی در شب جشن بازیگر خانه تئاتر، بیش از چهل عکاس در سالن حاضر بود، هزاران فریم عکس از سراسر مراسم برداشته شد و طبعاً تصاویر مربوط به جناب استاد کاویانی به دلیل اینکه مدت‌ها ایشان در مراسم عمومی شرکت نکرده بودند بیشتر و سریعتر منتشر شد و چهره تکیده ایشان باعث رنجش خاطر دوستان و دوستدارانشان شد؛ اما می‌دانید چه چیزی بیشتر دل اهل نمایش را رنجور ساخت؟ این سؤال که شما خبرنگار فرهیخته تمام این مدت که فردوس کاویانی رنجور و بیمار در منزل بود کجا بودی؟

نه عزیزم این‌گونه نیست، این عکس را من یک روز بعد در فضای اینستاگرام شخصی خودم قرار دادم، بعد از آنکه عکس‌های فراوانی از حضور او دست به دست شده بود پس من اولین نفری نبودم که تصویر ایشان را منتشر کردم. کاش حداقل به تاریخ انتشار مطلب نگاه می‌کردی.

در ادامه جمله‌ایی از من نقل کرده‌ایی که در فضای صفحه شخصی‌ام نوشته‌ام. فضایی که گمان می‌کردم دل نوشته‌های زندگی خصوصی‌ام را می‌توانم به دور از نگاه‌ها و قضاوت‌های آغشته به توهم و سوء‌برداشت با خیال راحت بنویسم برای نزدیکان و اطرافیانم؛ اما انگار شما که هیچ کدام از این دو دسته نیستید از آن جمله برداشت به مطلوب خودتان را کرده‌اید. ای کاش حداقل نوشته‌های دیگرم را هم در این فضا می‌خواندید که اگر خوانده بودی متوجه می‌شدی چه اشتباه بزرگی کرده‌ای. دوست عزیز، من نوشته‌ام بهترین قسمت یک شب پر از بلاهت؛ اما کجا نوشته‌ام شب بازیگرِ پر از بلاهت؟ کی نوشته‌ام بلاهت به این شب برمی‌گردد؟ نمی‌شود شبی در زندگی شخصی انسانی پر از بلاهت باشد و بهترین قسمتش دیدار با استاد فردوس کاویانی؟ این چه ارتباطی دارد به جشن بازیگر؟ چون عکس در آن مراسم گرفته شده است حتماً باید ربطش بدهی به این جشن؟ اگر نوشته‌های دیگرم در این فضا را بخوانی متوجه می‌شوی چه می‌گویم، هرچند مطمئنم خوانده‌ایی و خودت را به آن راه هم زده‌ایی وگرنه این جملات که پشت سر هم ردیف شده‌اند و من و اساتید و دوستانم را در برپایی جشن خانه تئاتر متهم کرده‌اند به انتفاع شخصی نمی‌نوشتی.

برای وجدانت می‌گویم که می‌دانم حتماً بیدار است و ناظر. هیج کدام از ما تیم بیست نفره روابط عمومی جشن خانه تئاتر و هیچ‌کدام از عوامل برپایی از مدیرعامل خانه تئاتر و دبیر جشن تا هنرمندان برگزار کننده این مراسم منتفع مالی نشده‌ایم چون برای صنفمان، برای علاقه‌مان و برای عشقمان کار کردیم. دستمزد گرفته‌ایم؛ ولی دستمزدی که می‌دانستیم کم بودنش مایه تبرک جیب‌هایمان است. نگران نباشید در خانه تئاتری که بودجه سالیانه‎اش از یک نهاد کوچک محلی هم کمتر است فضایی برای انتفاع مالی مد نظر شما وجود ندارد. از بیت‌المال حرف زده‌ایی و برایم جالب است در خبرگزاری که بسیار بیشتر از خانه تئاتر از بیت‌المال بهره‌مند شده است، تراوشات ذهنی‌ات را که آغشته به خیال بوده است درباره یک جمله من، تیتر و خبر می‌کنی و با همان عکس به قول خودت مرد رنجور منتشر می‌سازی و دوستانت هم دست به دست آن‌ را بر سر بازار می‌چرخانند؛ ولی از مهمترین اخبار و نکات تأثیرگذار حوزه کاریت چشم می‌پوشی؟ اگر این ضایع کردن بیت‌المال نیست نام دیگرش را به من بگو

 نکته دیگر اینکه ای خبرنگار هوشیار، چگونه است که دو روز بعد از برپایی این جشن در حالی که خبرگزاری‌های مختلف و روزنامه‌های گوناگون خبر بی‌نظمی و ضعف در اجرای جشن بازیگر را هنوز مراسم تمام نشده در لحظه تیتر می‌کنند، شما کلام و کلمه‌ایی درباره‌اش نمی‌نویسی؟

جشنی که انجمن بازیگران خانه تئاتر مانند هرکدام از دیگر انجمن‌های چهارده‌گانه خانه تئاتر مسئول برپایی‌ و  موظف به برقراری نظم آن بود و باید پاسخگوی انتقادات باشد.

دوست عزیز تو هنوز بعد از سال‌ها دویدن در عرصه اطلاع‌رسانی تئاتر نمی‌دانی که شب بازیگر یکی از مراسم جشن هفت روزه‌ خانه تئاتر است و نه همه آن و اگر جمله مرا با نا‌انصافی‌ و اشتباهت به آن شب مربوط کرده‌ایی، چند سطر پایین‌تر این شب را کل جشن خانه تئاتر دانسته‌ایی که این هم دلیلش روشن است. آن‌قدر سفارش کارت را سریع انجام دادی که وقت نکردی یک بار آن را پاک‌نویس کنی.

نوشته‌ای من مانند جماعت سلبریتی پرست با مرد رنجور عکس گرفته‌ام و برای بسط نام خودم در فضای مجازی آن را با هشتگ نامم منتشر کرده‌ام. چشم از این به بعد حتماً زیر عکس‌هایم هشتگ نام شما را قرار می‌دهم. از این میزان نگاه تیزبینانه‌ات ممنونم که در میان تلاش بسیار تیم روابط عمومی جشن خانه تئاتر در انتشار اخبار، در چاپ بولتن روزانه برای اولین بار، در اختصاص رادیویی اینترنتی جشن برای اولین بار و به صورت رایگان برای خانه تئاتر، در پوشش اخبار و مراسم به صورت زنده در فضای مجازی آن هم برای اولین بار و به صورت رایگان برای جشن خانه تئاتر همین هشتگ نام مرا زیر عکسم دیده‌ایی. کاش سری هم به سایت خانه تئاتر می‌زدی آنجا هم دیدنی بود. از طرفی هم به شرفت درود می‌فرستم که خودت در نوشته‌ات آورده‌ایی کاری که می‌کنی برای شوآف خودت است این هم جای تحسین دارد که حداقل میدانی از امکانات یک خبرگزاری با آبرو چگونه استفاده می‌کنی.

آقای زیور‌عالم شیوه برپایی چهاردهمین جشن خانه تئاتر به گواه آمار و مکتوبات موجود از بهترین دوره‌های برگزاری این جشن بوده است. جشنی که نگاهش بر پاسداشت عظمت و شکوه روز ملی تئاتر ایران و روز جهانی تئاتر است. حتماً نقدهایی بر آن وارد است و قطعاً سوال‌های مختلفی وجود دارد که جشن در روزهای بد هنر نمایش به چه منظور است؟ خانه تئاتر به عنوان مهمترین نهاد صنفی اهل نمایش دوازده ماه سال تلاش می‌کند تا به این نقدها و پرسش‌ها پاسخ دهد اما اجازه دهید فقط هفت روز شیرینی و حلاوت حضور تئاتر را با یکدیگر شریک شویم. برای تسویه حساب‌های شخصی، خط گرفتن‌ها، عقده گشایی‌ها و حسادت‌ها وقت بسیار است اگر نگران بلاهت موجود در تئاتر هستی.

دوست نادیده به اصطلاح فرهیخته‌ات

احسان حاجی‌پور

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران