به گزارش گروه بن الملل خبرگزاری تسنیم به نقل از روزنامه رای الیوم، عبدالباری عطوان با اشاره به معامله تسلیحاتی بزرگ آمریکا و سعودی در جریان سفر هفته آینده دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا به ریاض، نوشت: وی به عنوان تاجر برای جلب پول های سعودی راهی ریاض می شود و از «فرضیه» خطر ایران به عنوان مترسکی برای ترساندن سعودی و جلب این پول ها بهره برداری می کند.
معامله تسلیحاتی یکصد میلیارد دلاری آمریکا و عربستان
وقتی خبرگزاری رویترز به نقل از یک مسئول بلندپایه اعلام می کند، آمریکا در آستانه تکمیل سلسله معاملات تسلیحاتی با عربستان به ارزش یکصد میلیارد دلار است و چه بسا به منظور تقویت توانمندیی های دفاعی سعودی این رقم در ده سال آینده به 300 میلیارد دلار افزایش یابد، باید آن را باور کنیم و منتظر باشیم این خبر به طور رسمی در جریان سفر شنبه آینده دونالد ترامپ به ریاض اعلام شود.
در علم خبرنگاری درز یافتن این اخبار تصادفی نیست و به هیچ وجه به مهارت خبرنگاری که آن را نقل کرده است، ارتباطی ندارد زیرا وی در چنین موارد فقط یک دریافت کننده است و اینکه یک طرف زمان مناسبی را برای انتقال خبر به وی انتخاب کرده و با این کار به دنبال تحقق هدف مورد نظر خود است.
چرا ریاض نخستین ایستگاه سفر خارجی ترامپ؟
اینکه ترامپ ریاض را به عنوان نخستین ایستگاه سفر خارجی خود پس از ریاست جمهوری انتخاب کرده است، ناشی از جایگاه مذهبی و سیاسی این شهر و یا رهبری آن بر جهان اسلام نیست بلکه از این نظر است که عربستان می تواند بها و یا هزینه های لازم آن را بپردازد و این چیزی است که با توجه به خبر رویترز به آن پی بردیم.
اطمینان بخشی آمریکا در مورد برتری تسلیحاتی اسرائیل
در مورد اینکه عربستان نیازمند سلاح است بحثی نیست اما نه به این نوع سلاح ها و با این هزینه زیرا معامله تسلیحاتی فقط شامل هواپیماهای »اف. 35» جدید آمریکا نیست بلکه قراردادهای نگهداری و سکوهای پرتاب موشک های دفاعی از جمله پاتریوت را شامل می شود، از همین رو مسئول بلندپایه ای که این خبر را منتشر کرده است تاکید داشت، این معامله فراتر از توانمندی های نظامی اسرائیلی نخواهد بود.
خطر ایران، مترسک آمریکا برای باجگیری از عربستان
نمی دانیم چرا در این معامله از اسرائیل نام برده شده است و اینکه آمریکا همواره بر برتری نظامی آن تاکید داشته است زیرا توانمندی های نظامی سعودی دست کم در شرایط کنونی برای جنگ در فلسطین و پایان دادن اشغالگری اسرائیل اختصاص نیافته است، بلکه هدف از آن جنگ های «احتمالی» علیه ایران است و احتمالی از این نظر که دولت ترامپ از خطر ایران به عنوان مترسک و عامل ترس برای جلب اموال عربستان استفاده می کند.
کاسب کاری ترامپ در برابر عربها
ترامپ از عربستان و سایر کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس خواست بهای حمایت آمریکا از آنان را بپردازند و اوست که به عنوان یک تاجر معتقد است این حمایت نباید رایگان باشد از همین رو این معامله صورت گرفت مانند سایر معامله های تجاری.
اکنون شاهد معامله تسیلحاتی و نظامی آمریکا با عربستان هستیم و بخشی از این معامله نیز شامل سرمایه گذاری است که محمد بن سلمان جانشین ولیعهد سعودی در جریان سفر دو ماه پیش خود به واشنگتن از آن صحبت کرده و از سرازیر کردن 200 میلیارد دلار در پروژه های زیربنایی آمریکا در طول چهار سال صحبت کرد یا همان دوره نخست ریاست جمهوری ترامپ و چه بسا تنها دوره او.
سوالی که اینجا مطرح است اینکه این پول ها از کجا می آیند که رهبران سعودی می توانند چنین تعهداتی در پرداخت معاملات تسلیحاتی به آمریکا بدهند؟ زیرا فروش پنج درصد از سهام شرکت آرامکو یک چهارم این تعهدات را نیز پوشش نمی دهد.
از این گذشته کسر بودجه عربستان حدود 84 میلیارد دلار است که حدود 13 میلیارد دلار دیگر نیز ناشی از لغو توقف پاداش های کارمندان دولت به آن اضافه می شود.
سوال های دیگری که مطرح است اینکه پروژه های زیر بنایی عربستان کدامند؟ رفاه شهروندان سعودی کجاست؟ یارانه کالاها و خدمات اساسی کجا هستند؟
این موارد سوال های دشواری است که طرح آن به ویژه از سوی کارشناسان اقتصادی سعودی ممنوع است، اما می توان به راحتی به آن پاسخ داده و گفت در پرتو کاهش ذخایر مالی سعودی ناشی از اسراف در هزینه های نظامی و دو جنگ در سوریه و یمن و صف طویل حاکمان طمع کار سران سعودی، آنان دو گزینه بیشتر ندارند: قرض گرفتن از داخل و خارج از طریق طرح اوراق بهادار و یا فروش شرکت ها در چارچوب سیاست خصوصی سازی و طرح پنج درصد سهام آرامکو به عنوان نخستین گام در مجموعه گام های مشابه که شرکت های بزرگ دولتی را شامل می شود.
در این میان باید گفت عربستان اکنون دو چیز مهم را از دست می دهد: شکوه خود را و دوم قدرت مالی اش را که این خسارت بزرگی است که در هر حال جبران آن دشوار است.
انتهای پیام/