بهانهای قبول نیست
با برداشتهشدن آخرین مانع مورد ادعا در جذب سرمایهگذاری خارجی، فضای صنعت نفت منتظر ورود شرکتهای خارجی به کشور است.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، با برداشتهشدن آخرین مانع مورد ادعا در جذب سرمایهگذاری خارجی، فضای صنعت نفت منتظر ورود شرکتهای خارجی به کشور است. وزیر نفت میگوید طی دو سال ابتدایی فعالیت دولت دوازدهم 80 میلیارد دلار سرمایهگذاری جذب خواهد شد که در صورت تحقق، عدد بزرگ و جذابی است. گفته شد جذب این مهم منوط به پیروزی حسن روحانی در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری است و حالا که این موضوع به یک واقعه عینی تبدیل شده است، دستاندازی برای جذب سرمایهگذاری در هیچ یک از روشهای مرسوم قراردادی وجود ندارد.
اولین مانع
سال 92 پس از تغییر دولت و تیم مدیریتی وزارت نفت، قراردادهای نفتی روی میز اصلاح قرار گرفت و با نزدیک کردن آن به قراردادهای مشارکت در تولید، مدل جدیدی از قراردادهای خدمات را نهایی کرد. این مدل پس از دو سال کار و تمرکز و در مهر ماه 94 نهایی شد ولی به دلیل وارد شدن انتقادهایی به آن دوباره مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت با نامه 15بندی مقام معظم رهبری همراه و 150 مورد آن اصلاح شد.
در نهایت این مدل در شهریور 95 از تمامی فیلترها عبور کرد و آماده اجرا شد، از مرداد 92 تا شهریور 95 بیش از سه سال زمان برای مدل جدید قراردادی ایران صرف شد که سهم وزارت نفت نفت دو سال و سهم منتقدان 11 ماه بود. از شهریور سال گذشته تا امروز هم بیش از هشت ماه میگذرد و دیگر اثری از منتقدان نیست؛ جاده صاف شده است، برای امضای قراردادهای جدید نفتی به ویژه قرارداد فاز 11 با شرکت توتال فرانسه و مناقصه میدان نفتی آزادگان اما در هر دو مورد نگرانیهای طرف مقابل از مانع دوم باعث تأخیرات فراوان شد که همبستگی جدی با موانع بعدی داشت.
دومین مانع
تحریمها اصلیترین چالش در جذب سرمایه گذاری بود. دولت یازدهم همه توان خود را برای برطرف کردن تحریمها به کار گرفت و در نهایت در آذز 94 به تصویب رسید. این چالش را باید «مادر مشکلات» دانست که با برطرف شدن آن بندهای بسته شده دور کشور باز شد و از نظر قانونی مشکلی برای سرمایهگذاران وجود نداشت تا با قراردادهای جدید به ایران بیایند. تحریمها تقریباً امید به سرمایهگذاری خارجی را به صفر رسانده بود که انتظار میرفت با برجام این مشکل بهسرعت برطرف شود ولی مانع سوم همه چیز را به صبر کشاند.
سومین مانع
با وجود تصویب برجام و پایبندی امضاکنندگان آن به این سند بینالمللی، اما امریکا در اجرای برخی بندهای آن بهصورت زیرکانه کارشکنی کرد، این کارشکنی با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری امریکا تردید شرکتهای خارجی را مضاعف کرد. با ورود جدی دونالد ترامپ به عرصه انتخاباتی و نظرات رادیکال وی در قبال ایران و برجام فضا به طور غیرقابل باوری سیاه شد و نگرانیها درباره اینکه آیا ترامپ برجام را پاره خواهد کرد یا خیر همه چیز را تحتالشعاع قرار داد.
دو ماه پس از نهایی شدن IPC یعنی آبان ماه 95، ترامپ در انتخابات امریکا پیروز و رئیسجمهور این کشور شد. پیروزی ترامپ را ترجمه کردند به شکست برجام و مواضع وی در قبال ایران بهطوری واهمه آفرین شد که مدیرعامل توتال رسماً اعلام کرد این شرکت از قوانین امریکا تبعیت میکند و با وجود اعتراض ایران حتی حاضر به انتشار بیانیه مشترک با ایران برای بر طرف کردن این اختلافات نشد. ترامپ در طول چند ماه اخیر تعلیق بخشی از تحریمهای ایران را امضا کرد و به این بدان معناست که وی به برجام پایبند است تا سرمایهگذاران نفس راحتی بکشند. این مانع در مقیاس برجام هم برداشته شد ولی مانع سوم هم باید برداشته میشد.
چهارمین مانع
فاصله اندک انتخابات ریاست جمهوری امریکا و ایران، موجب شد تا شرکتهای خارجی برای اطمینان از شرایط سرمایهگذاری در ایران، منتظر انتخاب مجدد حسن روحانی باشند. فاصله شش ماهه میان این دو انتخابات، عقل را محکوم به صدور رأی «صبر» کرد لذا همه شرکتهای نفتی منتظر ماندند تا تکلیف رئیسجمهور ایران هم مشخص شود ولی همزمان «زنبیل» را در صف نگه داشتند تا از قافله عقب نمانند. با فضای بهوجود آمده در انتخابات ایران و دوقطبی خاصی که سرمایهگذار را نگران کرده بود، تنها راه حضور در ایران پیروزی روحانی شناخته شد که روحانی نیز توانست پیروز میدان باشد.
با انتخاب مجدد روحانی به عنوان رئیسجمهور ایران، مانع سوم هم برداشته شد و حالا شرایط برای حضور همه جانبه شرکتهای خارجی آماده است.
آیا همه چیز تمام است؟
روی کاغذ همه موانع برداشته شده است، نگرانی خاص و جدی برای جذب سرمایهگذاری وجود ندارد، امریکا خود را مکلف به عمل به برجام کرده است و دولت ایران هم شرایط را آماده کرده و قراردادهای جذاب هم آماده امضاست. مدیران وزارت نفت گفتهاند اولین قرارداد نفتی طی چند هفته آینده به امضا خواهد رسید که همان قرارداد فاز 11 پارس جنوبی است. با وجود انتقادهایی که به عملکرد این شرکت فرانسوی در ایران وارد است و پیشینه این شرکت مورد نقد جدی قرار گرفته اما آغاز همکاری ایران و توتال در مرزیترین فاز گازی ایران به اجماع نسبی رسیده است.
این روند به این دلیل گفته شد که طی چهار سال گذشته حتی یک قرارداد هم منعقد نشد و تمامی این موانع ذکر شده و همچنین مشکلات جدی بانکی، همه چیز را متوقف کرده بود که سهم دولت سه سال و سهم منتقدان یک سال بوده است.
آنان که به روند مذاکراتی و قراردادی سرمایهگذاری خارجی آگاه هستند بهخوبی میدانند جذب سرمایهگذاری خارجی آن هم در شرایط پساتحریم بسیار زمانبر و حساس است و اینگونه نیست که به سرعت به امضا نزدیک شود، آن هم در کشوری مانند ایران که هرگونه همکاری با آن باید از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار گیرد.
اینکه گفته میشود منتقدان موجب عدم امضای قراردادهای جدید نفتی در دولت یازدهم شدند، آدرس اشتباهی است که برخی جریانها سعی دارند آن را «شتر بر نردبان» کنند، در حالی که نگاهی منصفانه میتواند با اصلاح این ذهنیت، مشخص کند که نقش منتقدان نفتی در این باره، بسیار ناچیز است، البته نمیتوان منکر این پدیده شد که برخی چهرهها و جریانها در این باره سیاسی کاری کرده و آب را گلآلود کردند ولی نمیتوان این موضوع را کتمان کرد که در صورت تصویب این قراردادها در شهریور 94 باز هم اتفاق خاصی رخ نمیداد. برجام در آذر 94 به تصویب رسید و تقریباً از سال 95 محدودیتها برداشته شد. فاصله چند ماهه برجام تا انتخابات امریکا، شرکتها را در همان مرحله مذاکره متوقف کرد و همین فاصله میان ترامپ و انتخابات ایران، تمدید مذاکرات را نتیجه داد.
حالا که چهار مانع اصلی برداشته شده است و صنعت نفت خود را برای جشن امضاها آماده میکند بیانصافی محض است که با طرح مسائل حاشیهای و بهدور از واقعیات ملموس، قصد القای این توهم را دارند که انتقادات داخلی نقش پررنگتری بر موانع یاد شده و ضعف در مدیریت وزارت نفت دارد.
منبع: جوان
انتهای پیام/