آرزو دارم شخصیتهای مهم کشور تئاتر ببینند/ دولتمردان در جریان اجراهای تئاتر نیستند

آرزو دارم شخصیتهای مهم کشور تئاتر ببینند/ دولتمردان در جریان اجراهای تئاتر نیستند

خسرو احمدی در گفتگو با تسنیم آرزو کرد شخصیت‌های مهم کشور تئاتر ببیند. او می‌گوید دولتمردان از فضای تئاتر کشور با خبر نیستند و حضورشان در تماشای آثار گاه‌به‌گاهی است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، «پپرونی برای دیکتاتور» دومین اثر از سه اثری است که خسرو احمدی به همراه فرزند خود تجربه کرده است و البته نمایشی است که با اجرای مجددش به رقم 29هزار مخاطب رسیده است. در کنار تجربه پدر و فرزندی و فروش بالای این نمایش، پرسش‌های دیگری برای مخاطب مطرح می‌شود که شاید شنیدن پاسخ‌ها از زبان این گروه خانوادگی هنری خالی از لطف نباشد.

***

تسنیم: در یک روال بودی که کارهای نو بسازی. ابتدا در کافه تئاتر شهر اجرا رفتید که در نیاوران هم تکرار شد. سپس ایران‌شهر و حافظ. کارها هر دفعه جدید بودند؛ ولی این دفعه تکرار کردی، علتش چیست؟ یعنی چه اتفاقی می‌افتد که کارگردان تصمیم می‌گیرد کارش را دوباره اجرا ببرد و کار جدید خلق نکند.

کسانی که در پپرونی بودند آنقدری که باید دیده نشدند

علی احمدی: فکر می‌کنم بزرگترین علتش علاقه من به این کار باشد. من از بین کارهایی که تاکنون انجام دادم و روی صحنه بردم «پپرونی برای دیکتاتور» را بیشتر از همه دوست داشتم، هم به لحاظ کار و هم به لحاظ آدم‌هایی که با آن‌ها کار کردم. در واقع گروه و بازیگرانی که در این کار داشتیم برای من خاطره خوبی رقم زد و همچنین خود کار بازخوردهای خوبی داشت. هر چند کارهای دیگر را هم دوست دارم؛ ولی این را بیشتر دوست داشتم. دلیل بزرگ‌تری هم داشت. احساس می‌کردیم کسانی که در پپرونی بودند آنقدری که باید دیده نشدند. با این‌که حتی پرفروش‌ترین نمایش سال هم شد؛ ولی پتانسیل بیشتری داشت. آن موقع هم درخواست اجرای مجدد در همان ایرانشهر را داشتیم؛ یعنی مخاطب‌هایمان خیلی علاقه داشتند که ادامه بدهیم. ولی چون زمان اجرا در ایرانشهر محدود است به همان اکتفا کردیم. گذاشتیم یک زمان دیگر و الآن قسمت شد کار کنیم.

تسنیم: با توجه به اینکه سال گذشته خیلی از کارها تکراری بودند، عده‌ای معترض بودند که این روش، روش غلطی است و به تئاتر آسیب می‌زند. بار عمده‌اش را هم در جشنواره فجر دیدیم؛ یعنی آدم‌هایی شناخته‌تر شده و معروف‌تر کارهایشان اصولاً در آن سال کارهای تکراری بودند و نمی‌توانستند در فجر شرکت کنند. قبلاً در فجر شرکت کرده بودند. به نظر شما این آسیب است یا نیست؟

خسرو احمدی: به نظر من آسیب نیست، همان‌طور که علی هم گفت هر کسی یک علاقه‌ای دارد. مثل این‌که علی یک کار که بیشتر نکرده است. منظورم این است که یک کار نکرده، چند تا کار کرده است. این کار پپرونی را از همه بیشتر دوست داشته و دوست داشته تکرار کند. حتی اگر از من بپرسید کدام کار علی را بیشتر دوست دارم، پاسخ می‌دهم من در بین همه کارهایی که با علی انجام دادم همه را دوست داشتم و دوست داشتم تکرار شود. آن‌ها هم پتانسیل این را داشتند اجراهای مجدد داشته باشد و مخاطبین بیشتری داشته باشد؛ ولی چون علی علاقه‌اش به این کار خیلی بیشتر بود، قطعاً ما هم قبول کردیم و دوست داریم. درباره فجر نمی‌دانم؛ چون در جشنواره‌ که شرکت نمی‌کنم اطلاع زیادی ندارم.

شب برای یک اجرایی که دو تا سه ماه تمرین دارد، خیلی محدود است

علی احمدی: یک نکته مهم این است که زمان تمام اجراها در هر سالنی محدود است. فکر می‌کنم فقط در کشور ما چنین اتفاقی می‌افتد. من اطلاع کافی ندارم که در جاهای دیگر چنین اتفاقی می‌افتد یا نه؛ ولی در کشور ما حداقل ما 30 شب برای یک اجرایی که دو تا سه ماه تمرین دارد، خیلی محدود است.

خسرو احمدی: خیلی از کارها می‌شود که چهار ماه تمرین می‌کنیم.

علی احمدی: یعنی در کمترین زمان تمرین یک نمایش دو تا سه ماه است. بعد شما کاری که در این بازه زمانی جمع کرده‌اید را باید فقط برای 30 شب روی صحنه ببرید.

تسنیم: یعنی تناسبی بین زمان اجرا و تمرین وجود ندارد؟

علی احمدی: دقیقاً. انرژی که می‌گذارید، یک سری از کارها هستند که ممکن است مخاطب نداشته باشند و علاقه‌ای هم به اجرای مجدد آنان وجود نداشته باشند؛ ولی کارهایی که مخاطب دارند و می‌تواند دیده شود به نظر من 30 شب اجرا خیلی محدود است. ما همین الآن اینجا نزدیک 80 اجرا رفته‌ایم و در ایرانشهر بیش از 50 اجرا داشتیم.

خسرو احمدی: ما در 30 شب سعی کردیم 53 تا اجرا کنیم. ما در اینجا [تماشاخانه پالیز] به سه اجرا در شب هم رسیدیم.

تسنیم: پس ظرفیت اجرای تئاتر وجود دارد؛ ولی امکانات و تسهیلات برای این‌که تئاتر روی صحنه بماند وجود ندارد. به نظر شما با وجود تئاتر خصوصی این قضیه حل می‌شود یا نه؟

به نظر من [تئاتر خصوصی] نه ضربه‌ای به تئاتر می‌زند و نه به تئاتریان

علی احمدی: به نظر من ممکن است یک بخشی از آن حل شود، یک بخشی هم ممکن است صدمه بزند. آن هم نگاه کاسب‌کارانه بعضی از سالن‌های خصوصی به این مقوله است. ممکن است یک روندی بخواهد طی شود که آن باعث ضربه زدن به تئاتر می‌شود؛ اما اگر همه چیز روی اصول باشد و چیزهایی که پایه اولیه‌اش هست ادامه پیدا کند، کمک می‌کند. قطعاً هر اجرایی که بتواند در هر سالنی ادامه پیدا کند، یعنی ممکن است ما این نمایش را در یک سالن دیگر هم اجرا کنیم، مثل خیلی از نمایش‌های دیگر که در تمام سال می‌چرخند و موفق هستند. به نظر من این نه ضربه‌ای به تئاتر می‌زند و نه به تئاتریان. در واقع به چرخه تئاتر کمک می‌کند.

تسنیم: این تئاتر خصوصی تداومش کمک می‌کند؟ به هر حال درخواست برای اجرا در سالن‌های دولتی بسیار زیاد است.

خسرو احمدی: زیاد است، نسبت آدم‌هایی که این کاره هستند در نسبت به سالن‌های دولتی خیلی زیاد است. شما وقتی که می‌بینید چهار تئاتر خصوصی هم ساخته می‌شود و به آن طرف هم دارند می‌روند، قطعاً بدین معنا نیست دوست نداشته باشند در تئاتر شهر اجرا روند. این به خاطر همان تقاضاها است. شما فکر کن این جوری که داری می‌شنوی در سال یک دفعه 2 هزار دانشجو فقط فارغ‌التحصیل می‌شوند و این‌ها هیچ کاری ندارند. پس در بازار کار چه اتفاقی می‌افتد؟ این‌ها بد نیست به نظر من، البته یک ضربه‌هایی هم می‌زنند و آن نگاهی که علی هم دارد که فضا کاسب‌کارانه است.

هر چقدر سالن تئاتر بیشتری ساخته شود قطعاً آدم‌های بیشتری سر کار می‌روند

البته ناگفته نماند آن‌ها هم به تبع باید هزینه‌هایی تقبل کنند مثل آب و برق و ...  دولتی نیستند. آن‌ها نگاهشان این است قطعاً باید از این گوشه‌ درآمدی کسب کنند تا بتوانند خودشان را داشته باشند؛ ولی در کل من زیاد نگران نیستم. اتفاقاً دوست دارم این اتفاق بیفتد. هر چقدر سالن تئاتر بیشتری ساخته شود قطعاً آدم‌های بیشتری سر کار می‌روند و آدم‌های بیشتری کار می‌کنند. الآن خیلی از آدم‌هایی که همکار ما هستند را نمی‌بینید که موجب دل‌تنگی آن‌ها می‌شود. مگر تئاتر شهر چقدر در سال پتانسیل دارد؟ چند تا تئاتر می‌تواند بگذارد؟ تالار وحدت یا حافظ؟ حافظ هم تقریباً خصوصی است. این‌ها کمک می‌کند که بچه‌ها بتوانند کار کنند و حداقل آن فکرهایی را اجرا کنند که در ذهن دارند. امیدوارم همه موفق باشند.

تسنیم: اگر بین این اجرا فاصله زمانی نمی‌افتاد، به نظر شما مخاطب‌های بیشتری جذب می‌کردید؟ منظورم این است که کار بلافاصله بعد از ایرانشهر در سالن دیگری اجرا می‌شد.

علی احمدی: نه، بعید می‌دانم متضرر شده باشیم. به نظرم در هر دو حالت موفق می‌شد، یعنی حتی اگر همان موقع ادامه می‌دادیم یا الآن موفق است.

تسنیم: مرسوم بود کارهای موفق وارد تور شوند، یعنی شروع می‌کنند سالن به سالن و شهر به شهر می‌گردند. یک شهرتی همراه خودشان می‌آورند و مخاطب را هم همراه خودش به سالن می‌کشد.

علی احمدی: ما الآن داریم این کار را می‌کنیم. مثلاً از بجنورد شروع کردیم. احتمالاً کیش و شیراز هم برویم. دارد این اتفاق برای کار می‌افتد؛ ولی آن موقع هم فکر می‌کنم اگر این کار را می‌کردیم خیلی فرقی نمی‌کرد.

تسنیم: وضعیت بجنورد را چه طور دیدید؟ در سالن بلک باکس اجرا کردید؟

علی احمدی: عالی بود. نه، ما روی ﭘﺮوﺳﻴﻨﻴﻮم اجرا رفتیم.

تسنیم: با آن فضای شهری خاصی که داشت مخاطب را چه طور دیدید؟

علی احمدی: من تا به حال بجنورد نرفته بودم. واقعاً فکر نمی‌کردیم این‌قدر استقبال خوب باشد و واقعاً مردم خیلی‌خوبی داشتند. کاملاً مشخص بود که تئاتر را دوست دارند و امکانات خیلی خوبی هم داشتند. مرا به یک سالن خیلی خوب با یک پلاتو 400 متری بردند. امکانات خوبی داشتند. شاید از سالن خصوصی هم امکاناتشان بهتر بود.

خسرو احمدی: آدم‌هایی که دعوت کرده بودند، بسیار آدم‌های دوست‌داشتنی بودند بچه‌های تئاتر بودند.

تسنیم: شما به یک شهرستان سفر کردید و کشف کرده‌اید، ولی به نظر دیربه‌دیر در آنجا اجرا می‌رود. آنجا پس این ظرفیت وجود دارد که هنرمندانی که کار تولید می‌کنند می‌توانند این اثر خودشان را شهرهای دیگر ببرند و نشان بدهند. چه مانعی وجود دارد نتوانستید این مدت کار را به شهرستانی ببرید؟ آیا عدم شناخت شما بوده یا مشکل از ارشاد است که این‌ها را به شما معرفی نمی‌کند؟

امسال می‌بینیم تقاضاها [از شهرستان‌ها] بیشتر و بیشتر می‌شود

خسرو احمدی: نه، دقیقاً خواسته آن مردم آنجا است. ما دو سال پیش هم که پپرونی را اجرا رفتیم خیلی دعوت داشتیم؛ ولی دعوت‌ها به سرانجام درست‌وحسابی نمی‌رسید یا ما سرکار بودیم. ولی الآن امسال می‌بینیم تقاضاها بیشتر و بیشتر می‌شود. ما اولین تست را زدیم و دوست داشتیم؛ چون بچه‌های تئاتری بودند. همه آن بچه‌هایی که دعوت کردیم، از دوستان خودمان بودند. اول از همه می‌خواستیم ببینیم چه اتفاقی می‌افتد و رفتیم دیدیم که چقدر موفق و چقدر خوب بود. این خودش چیزی بود که باید حداقل دریافت می‌کردیم ببینیم آن‌ها چه واکنشی دارند.

 

تسنیم: چه می‌شود کرد که یک اجرا یک سال یا دو سال سرپا بماند و بتواند یک گروه خوب تئاتری در کنار هم نگه دارد و درآمدزایی خوبی برایش داشته باشد؟

 

علی احمدی: من فکر می‌کنم میل به کار جدید کردن جلوی این کار را بگیرد. من خودم خیلی دوست ندارم دو سال یک نمایش را روی صحنه داشته باشم. به عنوان کارگردان، این را می‌بینم که می‌توانم کار جدیدی انجام بدهم. این یکی از دلایلی است که شاید الآن ما در این مقطع بخواهیم ادامه بدهیم و برویم یک سالن دیگر. اولین مخالفش شاید خود من باشم. می‌خواهیم برویم سالن دیگر یک کار جدید کنیم با همین بازیگر و گروه و ترکیب؛ ولی فکر می‌کنم یک زمان محدود 30 روزه کم است؛ ولی دو سال هم زیاد است.

تسنیم: مثل کاری که علی سرابی کرد. یک نمایش خود را در چهار سالن تجربه کرده و خارج از کشور هم برده و آنجا هم موفق بوده است.

علی احمدی: برنامه ما در این سری همین است. این نظر را داریم که شهرستان‌ها را ادامه بدهیم و اروپا هم احتمالاً برویم. داریم صحبت می‌کنیم و اگر بشود برای این کار سالن دیگری را هم تجربه می‌کنیم.

تسنیم: در حال حاضر ایران با شرایط و امکاناتی که وجود دارد، به نظر خود شما عمر مفید یک نمایش برای اجرا چقدر است ؟

علی احمدی: بستگی دارد، اگر مخاطب داشته تا 6 ماه و حتی یک سال هم شاید بتواند ادامه بدهد.

تسنیم: یک نکته‌ای که وجود دارد این است که خیلی‌ها می‌پرسند که نمایشی که شما کار می‌کنید نمایشنامه‌اش موجود بوده و شما از روی یک فیلم رفتید برداشت کردید. اول این‌که قصه‌اش چیست؟ چه طور فیلم را پیدا کردید؟

علی احمدی: اسفند 93 فیلمی فرانسوی به نام «اسم» دیدم و دیدم چقدر جذاب است. از یکی از دوستانمان به نام آقای زنگنه خواستم برایمان ترجمه کنند که ایشان این لطف را کردند. سپس کار کستینگ کردیم و بر اساس آن، متن بازنویسی شد و دو شخصیت به آن اضافه کردم.

تسنیم: دو تا شخصیت پس وجود نداشته؟

علی احمدی: مادر در فیلم وجود دارد، منتهی نه شکلی که ما استفاده می‌کنیم. پیتزا فروش اصلاً وجود ندارد.

تسنیم: مادر آنجا چطور است؟

کستینگ کردیم و تمرین‌ها را شروع کردیم، خبر نمایش دیگری را شنیدیم به همین نام و با همین نمایشنامه

علی احمدی: مثل روال، کات می‌خورد به صحنه‌هایی از خانه مادر و مادر را نشان می‌دهد. یک ذره که جلوتر رفتیم و کستینگ کردیم و تمرین‌ها را شروع کردیم، خبر نمایش دیگری را شنیدیم به همین نام و با همین نمایشنامه. بعد متوجه شدم که این نمایشنامه وجود دارد. نمایشنامه را خواندم و دیدم که نمایشنامه اصلی و اورجینال است. از آقای زنگنه پیگیری کردم و ایشان لطف کردند که فیلم‌تئاترهای سه گروه را برای ما از فرانسه آوردند و دیدیم. آن موقع هم می‌دانستیم که این فیلم را بر اساس تئاتری به همین نام درست کرده‌اند. به هر حال تئاترش را پیدا کردیم و دیدیم،‌ آن هم 3 گروه. خیلی تصادفی شده بود.

تسنیم: به تغییر اسم همان موقع فکر می‌کردید؟

من همه کارهایی که تا به حال انجام داده‌ام را اسمش عوض کرده‌ام

علی احمدی: من همه کارهایی که تا به حال انجام داده‌ام را اسمش عوض کرده‌ام. مثلاً «خشم اژدها» بر اساس «خنده در طبقه بیست و سوم» نیل سایمون بود که اسمش را تغییرش داده بودم. در واقع یک سری چیزهایش را کم و زیاد کرده بودم. دو تا شخصیت از آن را حذف کرده بودم و روند داستانش را تغییر داده بودم و پایان‌بندی‌اش را هم عوض کرده بودم. اسمش را هم عوض کرده بودم. به خاطر این‌که نمایش همزمان ما هم‌نام بوده این کار را نکردم، این در روند کار اتفاق افتاد.

تسنیم: پس جزء ایده‌های همیشگی تو محسوب می‌شود. سه نمایش در میزانسن‌های متفاوت بر کارگردانی تأثیر گذاشت؟

علی احمدی: خیلی تأثیرگذار بود. دیدم را بازتر کرد. شما وقتی به چیزی فکر می‌کنید، با این‌که بصری به آن نگاه کنی خیلی فرق می‌کند. بیشتر به تو ایده می‌دهد. برای من جالب اینجا بود که سه گروه همزمان این نمایشنامه را در فرانسه اجرا می‌کردند و هر سه مخاطب داشتند. خیلی جالب بود.

تسنیم: شیوه کارشان متفاوت هم بود؟

علی احمدی: بله، نه این‌که بگویم یک جور دیگر، به هر حال نمایشنامه رئال هست.

تسنیم: وفادار به دکور نمایشنامه گفته بودند ولی در بازیگری‌ات متفاوت بود؟

علی احمدی: البته دو تا از آن‌ها عیناً دکوری که در نمایشنامه ذکر شده اجرا نکرده بودند. چیزی که خودشان دیده بودند را انجام داده بودند.

تسنیم: به بازیگران فیلم را نشان دادید؟

علی احمدی: نه نشان دادم.

تسنیم: احساس خطر کردید که روی بازیگر تأثیر منفی بگذارد؟

علی احمدی: نه، هیچ کس علاقه‌ای نداشت ببیند. من هم علاقه‌ای نشان دادم به آن‌ها بدهم.

تسنیم: خودم دوست دارم فیلم را ببینم که این فیلم چه شکلی بوده. این کنجکاوی به هر حال برای فرد وجود دارد.

علی احمدی: نه، کسی پیگیری نکرد ببیند. من خودم هم نشان ندادم.

خسرو احمدی: از دیدگاه خودم اگر بخواهم بگویم، من اول از همه دوست ندارم آن فیلم را ببینم؛ به خاطر این‌که خودم روی صحنه هستم. بازیگرم، دوست دارم تأثیری که خودم از آن نمایشنامه‌ای که می‌خوانم یا از آن فکری که کارگردانم دارد، رهبری می‌کند، اطاعت کنم. دوست ندارم تأثیری بگیرم از آن چیزهایی که پرداخته و ثبت شده و برای خودشان درآورده‌اند. آن کار را درآورده‌اند و کامل کرده‌اند. نمی‌خواهم از آن‌ها ایده بگیرم. دوست دارم ایده خودم را داشته باشم. مؤلف نقش خودم باشم. با ایده‌های کارگردانی که الآن دارد این نقش را این طور می‌بیند، کار را این طور می‌بیند، پیش روم.

همیشه دوست دارم یک نقش لطیف دوست‌داشتنی بامزه و خوش‌مزه و تقریباً طناز بازی کنم

همیشه بحثی که با علی داشتم این بود نقش، نقشی است که واقعاً از من خیلی دور است. یک آدم عصبی که همیشه روی مخ است؛ در صورتی که من همیشه دوست دارم یک نقش لطیف دوست‌داشتنی بامزه و خوش‌مزه و تقریباً طناز بازی کنم. من در این کار چنین چیزی نیستم، یعنی برخلاف چیزی که هستم. علی عقیده‌اش این بود که پدر من می‌تواند آن روی بازیش را نشان بدهد و احساس می‌کرد پتانسیل آن را هم دارم که خوشبختانه هم ایشان موفق شد. هم این‌که من دیدم حداقل یک جور دیگری هم می‌توانم بازی کنم؛ ولی فکر می‌کنم دیگر دوستان هم تقریباً با من موافق باشند که دوست ندارند یک چیزی که خلق شده و درآمده از روی آن کپی بگیرند.

تسنیم: من خودم باشم می‌گویم که می‌خواهم مثل آن نشوم. نگاه می‌کنم که آنها چه کارهایی کرده و ما آن کارهایی که او نکرده را انجام دهیم.

نقشی که خلق می‌کنم، لذتش دیگر برای من است

خسرو احمدی: نه لزومی ندارد. وقتی می‌دانم که آن را ندیده‌ام، هر کاری کنم پس مال خودم است. لزومی ندارد که من آن را ببینم که آن کار را نکنم. من اصلاً ندیدم و آن کار را قطعاً هم نمی‌کنم. اگر هم مثلاً یک جایی علی به عنوان کارگردان دیده و می‌بیند، در بازی من همچین اتفاقی دارد می‌افتد. قطعاً به خاطر رهبری که خودش در کار دارد، من را تغییر می‌دهد و از من می‌خواهد که من حداقل آن طور نگاه نکنم یا دوست دارد اصلاً آن جوری نگاه کنم؛ ولی کلیت این است که من نقشی که خلق می‌کنم، لذتش دیگر برای من است. من از این‌که بروم آن را ببینم و از آن کپی بگیرم، لذتی نمی‌برم. خوشم نمی‌آید. دوستش ندارم و می‌گویم از یک جایی من برداشته‌ام. من اصلاً این جوری دوست ندارم. فکر می‌کنم بچه‌های دیگر همین اتفاق برایشان افتاده است.

تسنیم: نسخه‌ات چقدر با نسخه فرانسوی متفاوت بوده؟ این‌که داری با زبان فارسی کار می‌کنی و در یک محیط دیگری کار می‌کنی و مخاطب صد درصد مخاطب فرانسوی نیست، مثلاً وقتی کلمه آدولف می‌آید برای من ایرانی یک معنی دیگری دارد و برای آن فرانسوی یک معنی دیگری دارد. حس می‌کنید چقدر تفاوت دارد؟ مخاطب ایرانی از اجرای تو چه برداشتی می‌کند؟

ما یک سری محدودیت‌ها داریم، یک سری عرف‌ها داریم، نمی‌توانیم از یک سری خطوط عبور کنیم

علی احمدی: فکر می‌کنم تفاوت‌های خاصی داشته باشد. ما حتی در نمایشنامه فیلم اصلی که نگاه می‌کنیم، خیلی از شوخی‌هایی که آن‌ها می‌توانند انجام بدهند، ما اینجا نمی‌توانیم انجام بدهیم. فرهنگ فرانسوی یک فرهنگ باز است. یک فرهنگ رک است. مردم رکی دارد. تنها حریم خصوصی خود را دستشویی می‌دانند و چیز دیگری را حریم خصوصی نمی‌دانند. خیلی راحت راجع به یک سری مسائل صحبت می‌کنند و این باعث می‌شود که در یک فیلم و یا نمایشنامه برای خودشان میزان طنز و میزان کمدی را بالا ببرند, ولی ما محدودتریم. ما یک سری محدودیت‌ها داریم. یک سری عرف‌ها داریم. نمی‌توانیم از یک سری خطوط عبور کنیم. قطعاً به خاطر همین چیزهایی که وجود دارد ما تفاوت زیادی به لحاظ فرهنگی در نحوه اجرایمان ‌داریم. سعی کردم یک سری اتفاقات، یک سری میزانسن‌ها و واکنش‌ها با یک سری شوخی‌هایی که به کار خودم اضافه کردم یا با بچه‌ها اضافه شده است این فاصله را کمتر کنم؛ ولی نمی‌دانم چقدر.

تسنیم: پس شوخی‌ها اورجینال نیست؟

علی احمدی: پنجاه پنجاه است. هر کاری که تمرین می‌شود، در دل تمرین یک سری چیزها اتود زده می‌شود یا تأیید می‌شود یا رد می‌شود. این یک چیز طبیعی است. می‌توانم بگویم پنجاه پنجاه است. بخشی از شوخی‌ها اورجینال است و بخشی هم برای خود گروه است.

تسنیم: پس اجرایتان کاملاً متفاوت می‌شود با نسخه فرانسوی. مخاطب ایرانی که برداشت فرانسوی هم ندارد، مثل کلمه آدولف که برای ما آن بار منفی صد درصدی نخواهد داشت. مخاطبین چه برداشتی می‌کنند؟

مخاطب ایرانی بیشتر به سمت موقعیت اخلاقی نمایش رفته

علی احمدی: من فکر می‌کنم که مخاطب ایرانی بیشتر به سمت موقعیت اخلاقی نمایش رفته باشد. چون خودمان در جمع‌های خودمان دیده‌ایم. خیلی آدم‌های بذله‌گو و شوخی هستیم و ممکن است خیلی از همین شوخی‌ها خیلی از جمع‌ها را به هم زند. خیلی از دوستی‌ها را به هم بزند. بارها در جمعی شرکت کردیم، آن لحظه چیزی بابت شوخی که با ما شده نگفتیم؛ ولی بعد ممکن است دوستی من و شما ادامه پیدا نکند. از آن در که رفتیم بیرون دیگر با همدیگر کاری نداشته باشیم. فکر می‌کنم که مخاطب ایرانی بیشتر رفته است به سمت این‌که یک شوخی در یک جمع خانوادگی، در بین یک سری از دوستان، چه اتفاقی را رقم بزند. بیشتر نظرات هم که می‌گیریم بیشتر روی این رفتار است.

تسنیم: یعنی مسئله خانواده خیلی برای شما مهم‌تر است؟

علی احمدی: بله این بخش بیشتر نگاه می‌شود

تسنیم: تیم بازیگری شما تغییراتی داشته، دو بازیگر اصلی شما خانم شیوا ابراهیمی و ژاله صامتی رفتند. چقدر کار عوض شد؟ مثلاً خانم صامتی برای خودش یک شیوه بازیگری خاصی دارد، چقدر کارتان را تغییر داد؟ چقدر سختی کشیدید؟

علی احمدی: من فکر می‌کنم که فعل رفتن برای ایشان اشتباه باشد. ما نتوانستیم زمان‌هایمان را با هم دیگر یکی کنیم. اتفاقاً خیلی هم خودشان مشتاق بودند. منتهی خانم صامتی چون هم سر سریال بودند، هم سینمایی نتوانستیم زمان را با هم هماهنگ کنیم. خیلی مشتاق بودند که زمان اجرا را عوض کنند که باشند؛ ولی ما یک قراردادی داشتیم و باید متعهد می‌بودیم. باید اجرا می‌رفتیم. به تبع وقتی خانم صامتی عوض شدند و خانم ادبی آمدند باید شخصیت کناریشان هم‌سنشان پایین می‌آمد. به خاطر همین در این سری از اجراها سراغ خانم سوگل قلاتیان رفتیم. طبیعتاً هر بازیگری شیوه بازی خودش را دارد، یعنی خانم ادبی یک خط دیگر، یک وجه دیگری از این شخصیت را دیدند و به کمک همدیگر به آن رسیدیم. خانم صامتی یک وجه دیگری را دیده بودند. فکر می‌کنم که برای خود من جذاب بود. در واقع این‌که دوباره بخواهم یک چیز دیگری را نگاه کنم و یک چیز دیگری را یک جور دیگری نگاه کنم بر اساس بازی بازیگر برای من که جذاب بود.

تسنیم: مخاطبی که کار ایرانشهر را دیده به نظر شما بیاید الآن بنشیند چقدر تفاوت را حس می‌کند؟

علی احمدی: البته در کلیت اثر تفاوتی احساس نمی‌کند. از سمت خودم بگویم، یک سری چیزها ممکن است دو سال پیش کمتر متوجه شده بودم. وقتی که اجرا رفتیم و بازخوردها را دیدم متوجه یک بخش‌های دیگری از داستان شدم که در این سری روتوشش کردم؛ ولی در کلیت اثر تغییری ایجاد نشد. اما به نظر من ممکن است قطعاً در شیوه بازی‌ها برای مخاطب جذاب‌تر خواهد بود که بیاید ببیند.

خسرو احمدی: البته همچین چیزی را هم داشته‌ایم که مخاطب‌هایی که آن کار را دیده بودند این را هم آمدند ببینند که چه اتفاقاتی دارد می‌افتد و خوشبختانه واکنش‌های خیلی خوبی بود.

تسنیم: برایش یک تجربه نو رقم خورده است؟

خسرو احمدی: تجربه نو بود. خیلی از آدم‌ها مثلاً می‌گویند من بازی فلان کس را خیلی دوست دارم. آن سرجای خودش است؛ ولی در کلیت کار، کسانی که آن کار را دیده بودند و الآن هم دیده‌اند، جالبش برای شخص من این بود که جفتش را دوست داشتند. این خیلی برای من دوست‌داشتنی بود که بگویند که ما خانم صامتی هم بود، چقدر دوست داشتیم آن کار را؛ خانم ادبی هم هست چقدر دوست داریم. ولی قطعاً مثلاً از من می‌پرسند می‌گویم من بازی یکی از این دوستان را خیلی دوست دارم و دوست دارم همیشه بروم دنبال کنم ببینم؛ ولی وقتی جایگزینش کس دیگری می‌شود، من وقتی می‌بینم کار خوبی است و هیچ اتفاقی نیفتاده است، به قول علی یک وجه دیگر این نقش را این آدم دیده است، قطعاً دید من نسبت به آن کاراکتر بازتر می‌شود. می‌گویم چقدر این باهوش بوده که آمده هم آنی که دیده است سرجای خودش آورده و یک وجه دیگری از این کاراکترها را برای من نشان داده است.

تسنیم: در واقع می‌توانیم بگوییم که بازیگرهای شما در هر دو گروه بازیشان در خود اثر سوار شده است، یعنی پازلی بوده که کنار هم نشسته‌اند. پپرونی برای دیکتاتور بازی کسی خیلی برجسته نشده در اثر که بگوییم این‌قدر تفاوت ایجاد کند.

علی احمدی: خود نمایش‌نامه هم فکر می‌کنم این اجازه را نمی‌دهد؛ چون هر کدام یک تکه از جزیره هستند که وقتی به هم وصل شوند نمی‌توانیم بگوییم کسی دارد تک‌روی می‌کند. فکر می‌کنم قصه جذاب است؛ چون در تمام روند داستان مدام چیزهای جدید برای تماشاگر رو می‌شود. فکر نمی‌کنم که مخاطب بخواهد توجه کند به بازی کسی، به قصه دارد توجه می‌کند. شاید یکی از دلایل موفقیت این کار که در دو دوره این‌قدر موفق بوده و رکوردهای تماشاگرها و فروش و مخاطب‌ها را زده است این است که قصه‌اش، قصه جذابی است. به نظر من نمی‌توانیم مطلق بگوییم. شاید بازیگر سینما دارد، ساعت خوب اجرا می‌رود، تاریخ خوبش یا هر چیز این‌ها دست‌به‌دست هم داده، قطعاً؛ اما فکر می‌کنم که مهم‌ترین مشخصه‌اش خود قصه باشد که خیلی جذاب است.

خسرو احمدی: قصه‌ای که به‌قول‌معروف این‌قدر جذاب باشد، بازیگرهایی هم که دارند کار می‌کنند. به خاطر جذابیت آن قصه و دوست داشتن آن نمایش قطعاً انرژی بیشتری می‌گذارند و لذت بیشتری می‌برند. این  دوطرفه می‌شود.

تسنیم: استقبال از کار شما نشان نمی‌دهد که تئاتر ایران نیاز به قصه دارد؟ یک دوره رخوتی که ما داشتیم در اواخر دهه 80 و اوایل دهه 90 سر همین بی‌قصگی در تئاتر بود.

علی احمدی: نه الآن کارهایی می‌بینیم موفق هستند که واقعاً قصه‌گو هستند.

خسرو احمدی: الآن فیلم‌هایی هم که می‌بینیم قصه‌گو هستند.

علی احمدی: خیلی از کارهای تئاتر در این چند سال اجرا رفتند متکی بر چهره بودند یکی دو هفته اول پر رفتند؛ ولی چون قصه نداشتند و تماشاگر با آن ارتباط برقرار نکرد خیلی راحت زمین خورده‌اند.

تسنیم: برگردیم به آن تئاتر قصه‌گویی که مثلاً بعد از انقلاب دهه 60 باب بود یا مثلاً دهه 40 دوره اکبر رادی و بهرام بیضایی. پس الآن درد اصلی ما بیشتر فقدان قصه است این کمبود تئاترهای قصه‌گو هست که بتواند مخاطب بیشتری جذب کند به سمت تئاتر ببرد؟

خسرو احمدی: درد که زیاد است شما بگویید یکی از دردها.

تسنیم: قرار است در تهران جای دیگر اجرا بروید؟

علی احمدی: شاید برویم و شاید نرویم. باید ببینیم برنامه‌هایمان چه طور می‌شود.

تسنیم: برنامه‌ریزی خاصی نکرده‌اید؟

علی احمدی: برنامه‌ریزی که داریم؛ یعنی این‌که به این فکر می‌کنیم که ادامه بدهیم یا درسالن‌های دیگر یا شاید تور شهرستان‌هایمان. این بستگی به زمان‌بندیمان با چیزی دارد که قبل صحبت کردم.

تسنیم: بازیگرهایتان اکثراً سینمایی هستند و مجبورند سر فیلمبرداری باشند.

خسرو احمدی: یک نفر نیست که سر کار باشد. همه سر کارهای دیگر هستند.

تسنیم: ان شا الله که اجرا مستدام باشد پیام آخر اگر داشته باشید حرف آخری داشته باشید که ما دوست دارید منعکس شود؟

علی احمدی: من فقط تشکر می‌کنم برای استقبال خیلی خوب از این نمایش. واقعاً آرزو می‌کنم همه نمایش‌ها مخاطب داشته باشند. همه نمایش‌ها هر گروه تئاتری زحمت می‌کشد برای هر اثری که تولید می‌کند و واقعاً به اجرا رساندن یک نمایش خیلی کار سختی است. حداقل در مملکت ما خیلی کار سختی است. بسیار موانع زیادی وجود دارد. به غیر از مسائل درون‌گروهی مسائل اجرا رفتن یک کار در یک سالن هم یک سری موانعی را دارد که واقعاً خستگی را در تن هم گروه‌ها می‌گذارد. تنها راهش این است که یک ذره به این گروه‌های تئاتر انرژی داد. تنها راهش این است که مخاطب‌ها همه نمایش‌ها را سعی کنند ببینند. این تئاتر را در سبد کالای ماهانه خود بگذارند. حداقل ماهی دو تئاتر ببینند. فقط کارهای خود ما را نمی‌گویم، می‌گویم سعی کنند همه نمایش‌ها را ببینند. می‌دانم قیمت بلیت‌ها گران است. با توجه وضعیت اقتصادی مملکت و خانواده‌ها و مردم شاید گران باشد؛ ولی احساس می‌کنم که دیدن تئاتر خیلی به آدم کمک می‌کند. حداقل ماهی دو یا یک تئاتر برای هر خانواده‌ای نیاز باشد.

آرزویم این است که واقعاً آدم‌های خوب مملکتم تئاتر زیاد ببینند

خسرو احمدی: البته من هم بیشترین آرزویم این است که واقعاً آدم‌های خوب مملکتم تئاتر زیاد ببینند. هیچ فرقی نمی‌کند. واقعاً برای من هم هیچ فرقی نمی‌کند. همه تئاترها را ببینند. می‌گویند فرهنگ یک مملکت تئاتر آن مملکت است. وقتی تماشاچی زیاد داشته باشیم، وقتی که دلمان گرم باشد که می‌آیند ما را بینند و تشویقمان می‌کنند، از این‌که دوباره کار کنیم، قطعاً اگر خطاهایی هم داشته باشیم، طبق این بازخوردها برایمان اعلام می‌کنند. در فضاهای مجازی و رودررو. هر کدام این‌ها باعث می‌شود که خودمان هم رشد بیشتری کنیم و زیباترین چیز این است که واقعاً فرهنگ این مملکت را با دیدن تئاتر بالا ببریم.

تسنیم: شما اجرایتان مورد استقبال سیاست‌مداران قرار گرفته است. من شخصاً دوره‌ای به یاد ندارم که سیاستمداران تئاتر ببیند. این چند سال اخیر در دوره آقای شفیعی این مسئله خیلی فعال‌تر شده است. دوره‌ای بوده که این‌قدر سیاست‌مدارها از تئاتر استقبال کنند که با خانواده بیایند تئاتر ببینند؟ شما یاد دارید؟

دولتمردان ما متوجه نیستند که در این مملکت تئاتری دارد اجرا می‌شود

خسرو احمدی: این‌ها دوره‌ای است. گهگاهی یک دفعه زیاد می‌شود. گهگاهی یک دفعه کم می‌شود. من البته نمی‌دانم الزامش چیست و یا به چه صورت است. ما اجرای قبلی، در «ترن»، اتفاقاتی که افتاد، ما هر شب میزبان دولتمردان‌هایمان بودیم. در این کار هم یکی دو نفر از دوستان آمدند؛ ولی بعضی موقع‌ها اصلاً هیچ‌کس انگار نه انگار. دولتمردان ما متوجه نیستند که در این مملکت تئاتری دارد اجرا می‌شود. یک دوره‌ای، هیچ وقت یادم نمی‌رود، با وزیر عزیزمان یک ملاقاتی داشتم که ایشان اصلاً تئاتر ندیده بود. برایم واقعاً تعجب‌برانگیز بود. در یک دوره‌ای نمی‌خواهم اسم ببرم و برایم جالب بود که چرا چنین اتفاقی می‌افتد. مگر ما چه کار داریم می‌کنیم؟ کجا هستیم؟ چه اتفاقی در این مملکت ما افتاده است؟

تسنیم: الآن چه طور است خوب است به نظر شما؟

خسرو احمدی: الآن دارد اتفاقات خوبی می‌افتد. خیلی خوب است. دیدن تئاتر را من اصلاً به دولتمردان، به تمام مردم پیشنهاد می‌کنیم. فرهنگ یک ملت تئاتر مملکت است، یعنی هر کجای دنیا می‌گویند می‌خواهیم برویم فرهنگ یک ملت را ببینیم، اول تئاتر آن را می‌ببینید. فرقی نمی‌کند چه تئاتری. بالاخره پنج تا کار دیده می‌شود. می‌گویند این کار این طور است و آن کار این طور است. این کار کمدی است .چهار تا چیز دارد. آن کار تراژدی است شش تا چیز دارد. آن کار فلان چیز اجتماعی است چهار تا چیز دارد. بالاخره همه ما ذهنیتمان این است که هیچ کس در این مملکت دوست ندارد کار بد کند. همه دوست دارند کار خوب انجام بدهند و بازتابش را خوب ببینند. هیچ فرقی نمی‌کند.

تئاتر بد موجود نیست

ما دوست داریم. همه دوست داریم، همه این آدم‌ها. چه اتفاقاتی می‌افتد که یک کاری خوب می‌شود، یک کاری خوب نمی‌شود؟ دیدن آن آدم‌ها وقتی می‌آیند من را می‌بینند و تشویقم می‌کنند یا می‌گویند نه این کارت، کار خوبی نبود؛ قطعاً من یک بازنگری به خودم می‌کنم. می‌گویم من در طی 45 سال که کار می‌کنم، من چه چیزی به دست آوردم؟ کجای این مملکت و کجای هنر این مملکت هستم؟ کجاها خوب بودم؟ کجاها بد بودم؟ چه اتفاقاتی برای من افتاده است؟ قطعاً تشویق و گفتن آن آدم‌هایی که من را می‌آیند می‌بینند باعث می‌شود که من رشد کنم یا برگردم به عقب. وقتی که من را نبینند و به من چیزی نگویند من چه طور می‌توانم رشد کنم؟ پس دیدنش را ما واقعاً همه توصیه می‌کنیم. به همه آدم‌ها و همه تئاترها. مگر می‌شود تئاتر بد داشته باشیم. تئاتر بد نداریم. با سلیقه من آن کار نمی‌خورد. امکان ندارد. با این چیز واقعاً مخالفم که می‌گویند ما رفتیم یک تئاتر بد دیدیم. تئاتر بد موجود نیست؛ مگر می‌شود آدم‌هایی که دور هم جمع می‌شوند و دوست دارند یک کاری را انجام بدهند، قصدشان این باشد که از همان اول بیایند کار بد انجام دهند. چنین کاری نمی‌کنند.

==================================

مصاحبه از احسان زیورعالم

عکس از محمدحسن میرعمادی

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران