نتیجه پرداختن به حواشى
یکى از شگردهاى جریانهاى غیرصادق، همواره این است که براى انحراف افکار عمومى و ذهنیت جامعه از مسائل اصولى و بنیادین، مسائل و موضوعات دست چندمى و حاشیهاى را چنان پررنگ و بزرگ مطرح مىکنند تا بهلحاظ اولویت با مسائل اصلى مشتبه و یا جابجایى صورت پذیرد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، متن یادداشت حجت الاسلام والمسلمین ابوالقاسم علیزاده با عنوان «نتیجه پرداختن به حواشى» به شرح ذیل است:
یکى از شگردهاى جریانهاى موازى و غیرصادق، همواره این است که براى انحراف افکار عمومى و ذهنیت جامعه از مسائل اصولى و بنیادین، مسائل و موضوعات دست چندمى و حاشیهاى را چنان پررنگ و بزرگ مطرح مىکنند تا بهلحاظ اولویت با مسائل اصلى مشتبه و یا جابجایى صورت پذیرد.
گوبلز که در جایگاه وزیر ارتباطات و تبلیغات جلاد تاریخ، هیتلر نقش بازى مىکرد، در اینخصوص چنان تبحر داشت که بسیارى از صاحبنظران شخصیت هیتلر را مدیون تئورىها و نقشههاى او مىدانند. گوبلز استاد جنگ روانى بود و اصلىترین شگرد و یا تاکتیک او القای شبهه و نشر شایعات در غالب تولید دروغهاى شاخدار و بزرگنمایى چیزهاى کوچک بود و چنان دروغ را بزرگ و با جدیت مطرح مىنمود که گاهى بر اثر اقبال و اثرپذیرى گسترده، خودش نیز تحت تأثیر دروغها و شایعههایش قرار مىگرفت.
این در حالى است که گوبلز در دورانى مىزیسته است که ابزار رسانهاى و ارتباط جمعى زمان ما را در اختیار نداشت؛ اکنون با وجود فضاى مجازى بىدروپیکر و ابزار خیرهکننده رسانهاى بهویژه در حوزه شبکههاى ارتباطى اعم از نوشتارى و شنیدارى و سمعى و بصرى که در حداقل زمان یعنى کمتر از ثانیه خبرى را چه راست و یا دروغ، به تمامى دنیا مخابره مىکنند، متأسفانه زمینه براى به بازى گرفتن واقعیتها و قلع و تبدیل حقایق و بهتبع آن به بازى گرفتن فکر و روح و روان تودههاى مردم، فراهمتر و امرى فوقالعاده دمدستى و روان به نظر مىرسد؛ حال در این اوضاع پیچیده و مرموز باید اعتراف کرد که کار براى هادیان فکر و اندیشه و خادمان عرصه رشد و تعالى و کمال مادى و معنوى جامعه انسانى چقدر سخت و دشوار است.
از طرفى باید از تهدیدات رسانه و شبکههاى مجازى فرصتى ساخت و با تدبیر و هوشمندى، ظرفیتهاى مثبت و مفید آنرا به خدمت گرفت و از طرفى همراه با شتاب سختافزارى و نرمافزارى آن به نشر حقایق بهویژه معارف دینى و اخلاقى و آرمانهاى عزتآفرین ملى و انقلابى و تمدنى پرداخت چه آنکه از طرفى باید رصد میدانى و دقیق جبهه کفر و شرک و الحاد و شناخت دسیسهها و توطئههاى بهروز اردوگاه استکبار و صهیونیزم و عوامل مزدورشان در منطقه و بدنه امت اسلام را داشت و لحظهاى از گرگان در کمین نشسته چشم برنداشت و از طرفى مراقب استعدادها و اسلحه و امتعه جبهه خودى بود تا بتوان کشتى مقاومت و بیدارى اسلامى و ارزشهاى انقلاب را توانمندسازى و با اقتدار از امواج خطرات و فتنهها عبور داد تا به فضل الهى بهزودى به سرمنزل مقصود یعنى نجات و رهایى بشریت از ظلم و بىعدالتى و نیز برخوردارى از حاکمیت عدل جهانى مهدوى(عج) و امنیت و آرامش پایدار جهانى رسانید، انشاءالله.
حال با این مقدمه، چند نکته داخلى و خارجى را یادآور مىشویم:
1. برافروختن آتش فتنه داعش و تروریسم خشن، با هدف اسلامهراسى و سپس شیعههراسى و ایرانهراسى، عارضه شومى بود که جنگهاى نیابتى و تشدید اختلافات قومى و مذهبى را در سطح گستردهاى دامن زد، این فتنه اگرچه خطرناک و مهم است و به لطف الهى با قدرت جبهه مقاومت به پایان عمرش نزدیک گردیده است زیرا دست قدرتمند الهى از آستین فرزندان سلحشور اسلام بیرون آمد و طومار عمر کوتاه و نحسشان را درهم پیچید و چنانکه رهبرى حکیم و فرزانه انقلاب فرمودند، مىرود تا دامن مولدان و حامیانش را بگیرد، ولى نباید هیچگاه از نظر دور داشت که هدف اصلى و نهائیشان غفلت از مسأله اول جهان اسلام یعنى فلسطین و قدس شریف است که از ظرفیت بسیجکنندگى و انسجامبخشى امت اسلام برخوردار مىباشد و همواره بهعنوان کانون اصلى نگرانى و هراس رژیم غاصب اسرائیل مطرح بوده است.
2. سفر ترامپ به منطقه و تشکیل ائتلاف عربى غربى، برحسب ظاهر شاهبیت غزل سفرنامه وى، تضعیف و انزوای ایران و القاء ایرانهراسى بود تا جایىکه برخى چهرههاى ذلیل و بىاراده کشورهاى مرتجع عرب از مهار قدرت رو به رشد ایران و جلوگیرى از نفوذ آن در بین ملتهاى مسلمان منطقه سخن بر زبان جارى کردند؛ حال اگرچه شاهد ایجاد شکاف بین سران این کشورها هستیم اما نباید هرگز از هدف اصلى غرب بهویژه شیطان بزرگ آمریکا در این کشمکشهاى منطقهاى غفلت کرد و آن غارت ثروت و منابع کشورهاى اسلامى است، چنانکه مقام معظم رهبرى در تحقیر سیاستهاى سازشگرانه و ذلیلانه عربستان سعودى فرمودند، هزینه سازش عربستان، تقدیم ثروت متعلق به مسلمان به کفار به خیال رهایى از چالشهاى احتمالى بود که متأسفانه سران قبیلهاى عقبمانده و بزدل سعودی دودستى تقدیم جانیان سلطهطلب غربى نمودند.
3. و اما با نگاه به اوضاع داخل کشورمان، کیست که نداند ایجاد شکاف و دو قطبى مرموز در داخل کشور و افشاندن بذر تشتت و دوگانگى در بین آحاد ملت و نیز فاصله انداختن بین مردم و رهبرى و یا مردم و آرمانهاى امام و شهدا و نظام اسلامى از اهداف شوم معاندان و مخالفان انقلاب بهویژه اهالى فتنه و نفاق است که از همان روزهاى آغازین پیروزى انقلاب تا هماکنون ادامه داشته است، لذا بر همه آحاد مردم بهویژه خواص و دولتمردان است که هوشمندانه پاى صیانت از ارزشهاى انقلاب و میراث امام و شهدا ایستادگى کنند. لازمه این ایستادگى، درایت و کیاست و فهم دقیق شرایط و شگردهاى مرموز جبهه فتنه و نفاق است چه آنکه با بُلد کردن برخى موضوعات دست چندمى و بزرگنمایى آنها در صدد انحراف افکار عمومى از موضوعات مبنایى و بنیادین و اساسى مىباشند که متأسفانه در برخى موارد بهدلیل کمتوجهى و یا غفلت عناصرى از جبهه انقلاب نیز موفق بودهاند. علیرغم مشکلات اولویتدار جامعه، گاهى کنسرت و موسیقى مسأله اول کشور مىشود و گاهى واژه آزادى به بازى گرفته مىشود و گاهى نیز با افراطى و تندرو خواندن صاحبان روحیه انقلابىگرى و یا القاء ظالمانه و دروغین 38 سال اعدام و بریدن زبانها و شکستن قلمها و در نهایت ادعاى عقلانیت براى جریان روشنفکرى منفعل و بیمار و سازشگر، تابلو مىگردد و عجیبتر اینکه در روزهاى پساانتخابات شاهد اقدامات کودکانه و البته مرموزى همچون کمپین چهارشنبههاى انتخاب آزاد آنهم با مدیریت افرادى بدسابقه و مسئلهدار هستیم که افتخارشان ترویج فحشا و بىحجابى و بىبندوبارى است و با به سخره گرفتن شال سفید، اینبار با اهانت به زنان با فرهنگ و با شرافت کشورمان، مدعى شأن و منزلت بانوان گردیده و با هدف تضعیف جایگاه ارزشمند و سنگر پرقدرت نمازجمعه، به بهانه اینکه از میان خیل عظیم و پرتلاش امامان جمعه سراسر کشور، عزیزى اگرچه با تعابیرى تند که بعداً منظور خود را نیز براى تنویر افکار عمومى و جلوگیرى از سوءاستفاده اهالى فتنه و نفاق منتشر ساختند، ناجوانمردانه قاطبه ائمه جمعه و بلکه نهاد مقدس و پرتلاش نمازجمعه را مورد تهاجم و هتک حرمت قرار دادند تا بدانجا که برخى بهجاى محکوم کردن جریان نفاق و معاند، همنوایى با بوقهاى استکبارى و وابسته به اردوگاه دشمنان ملت ایران نسبت به این نهاد ارزشمند و شخصیتهاى خدوم سنگر امامت جمعه، بىمهرى ورزیده و از سر کینه اظهاراتى بهدور از ادب و منطق را خوراک رسانههاى بیگانه نمودند.
حال نکته اساسى همینجاست که باید صاحبان تریبون و خادمان ملت در سنگر امامت جمعه که بعضاً با کمترین امکانات در مناطق محروم، زیباترین جلوه ایثار و مجاهدت را به نمایش مىگذارند و به حق الگوى کاملى براى خدمت صادقانه و بىمنت مىباشند، اکنون که کینهورزان فرصتطلب بهدنبال بلد کردن مسائل فرعى براى غفلت از مسائل اساسى و بنیادین جامعه هستند، شایسته است با هوشمندى کامل و با تدبیر، ادبیات و نوع گفتمان خود را تنظیم نمایند تا از سوءاستفاده بدخواهان جلوگیرى و نسبت به مسائل اساسى و اولویتدار و بنیادین کشور نیز غفلت صورت نپذیرد، چه آنکه بدخواهان ملت ایران براى ایجاد شکاف بین تودههاى مردم، بهدنبال آن هستند تا مسائل کوچک را بزرگ و مسأله اول جامعه قرار بدهند تا از این رهگذر نسبت به گرفتاریها و مشکلات اساسى و نیازها و ضرورتهاى اصلى جامعه، نسیان و غفلت عارض و حاکم بشود.
4. یکى دیگر از موضوعاتى که در همینراستا مىتوان به آن اشاره کرد مسأله سند 2030 مىباشد که متأسفانه این روزها از بس در کشاکش مباحث سیاسى به سطح آن توجه گردیده است، از روح حاکم بر آن و اصل هویت و جهتگیرى زیربنایى آن غفلت شده است. سندى که در پروسه زمانى 15 ساله در صدد است تا طبق امیال و اهداف شوم نظام سلطه با تحمیل فرهنگ و سبک زندگى غربى و با غلبه بر خردهفرهنگهاى بومى و منطقهاى و همسوسازى جامعه بینالملل، نوعى جهانى شدن را با محوریت قدرتهاى بزرگ جهانى بهویژه شیطان بزرگ آمریکا رقم بزند.
سندى که علیرغم اظهار نظر صریح و قاطع مقام معظم رهبرى مبنى بر توقف آن، متأسفانه با اما و اگرها و کشمکشهاى سیاسى مواجه گردیده تا جایىکه نوع تحلیلها و حتى اقدامات پیرامونى آن گاهى با زاویه صد و هشتاد درجهاى مطرح میگردد. این در حالى است که دیدبان تیزبین انقلاب با نگاهى ژرف و دقیق، با استناد به فرهنگ غنى ملى و اسلامى و سندهاى بالادستى بومى که از آنجمله است سند تحول آموزش و پرورش و از همه مهمتر قانون اساسى جمهورى اسلامى، هرگونه تعهد و یا اقدام پیرامون اسناد تولیدشده توسط مجامع بینالمللى را که تحت اشراف و سلطه غرب بهویژه آمریکا مىباشد، نوعى تسلیم و سازش قلمداد فرمودند.
لذا آنچه نباید از آن غفلت ورزید، جهتگیرى نظام سلطه در تحمیل ایندست معاهدات و اسناد بینالمللى است، نه ادبیات ظاهرى آنکه بعضاً عوامفریبانه و گولزننده است و البته جاى بسى تأسف است که برخى از سر غفلت و یا لجاجت و تنگنظرى محل مناقشه را ادبیات ظاهرى سند 2030 مىدانند و اصرار بر پایبندى و یا کوتاه نیامدن بر سر آن دارند.
و یا آنکه وقیحانه موضعگیرى رهبرى معظم انقلاب را متأثر از گزارشات غلط دانسته و بهصورتى سازمانیافته در سطح کشور بهدنبال اثبات ادعاى انفعالى و ارتجاعى خود هستند لذا شایسته است بهجاى پرداختن به بگومگوهاى سطحى که بیشتر کاربرد حریم کشمشکهاى سیاسى تلقى مىگردد، به اساس و بنیان و روح حاکم بر ایندست معاهدات و اسناد استثمارى و استعمارى توجه بشود و با نگاه جهانى و فرامرزى مورد بررسى و تحلیل قرار گیرد.
5. سخنرانى 14 خرداد امام خامنهاى(مدظلهالعالى) در مراسم بیست و هشتمین سالگرد ارتحال ملکوتى امام راحل(ره) حاوى محورها و نکتههاى فوقالعاده مهم و راهبردى بود که البته بر سیاسیون و دولتمردان است که بیش از همه و بهدور از تعصبات کور حزبى و جناحى به آنها توجه کرده و صادقانه جامه عمل بپوشند، وقتى معظمله مهمترین شاخصه خط امام را توجه به دو نکته اساسى اسلام و مردم یادآور شدند و از دهه 60 بهعنوان دهه مظلوم بهلحاظ گفتمانى یاد کردند تا جایىکه عدم توجه به تاریخ پرافتخار انقلاب باعث جابجایى جایگاه شهید و جلاد در ذهنیت نسل جدید مىشود، همه خواص و اندیشمندان منصف و دلسوز انقلاب را به ضرورت تکرار و یادآورى مستمر و بلاانقطاع تاریخ انقلاب اسلامى فرا خواندند تا ضمن جلوگیرى از تحریف امام و انقلاب، مسیر پیشرفت و عزت کشور با روحیه انقلابىگرى همچنان هموار گردیده و با شکلگیرى دولتهایى در طراز ملت ایران، آینده پرفروغترى در بهبود زندگى مردم و کارآمدى نظام اسلامى ترسیم گردد و لذا از دغدغههاى معظمله نیز مىتوان اینگونه استنباط کرد که نباید گرفتار حواشى کلافهکننده و گیجکننده شد چه آنکه سرگرمىهاى عالم سیاست و قدرت، جامعه را از اهداف بلند و آرمانى آن غافل ساخته و بهجاى عزت و پیشرفت و سعادتمندی، خداى ناخواسته در سراشیبى واپسگرایى و ارتجاع و در نهایت خوارى و شکست قرار مىدهد.
انتهای پیام/