ضرورت بازگشت به مساجدسنگر اصلی انقلاب
باید دوباره به سنگر اصلی انقلاب یعنی مسجد بازگشت و از این پایگاه محوری، انقلابیگری را در همه شئونات جامعه ترویج و نهادینه ساخت. باید محلهمحوری و مسجدمحوری سیاست برنامهریزی در تمامی ارکان و نهادهای حاکمیتی و اجرایی گردد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، متن یادداشت حجت الاسلام والمسلمین ابوالقاسم علیزاده با عنوان «فاصله سیاست از دیانت، هشدار و خطری جدی!» به شرح ذیل است:
«سیاست ما عین دیانت ما و دیانت ما عین سیاست ماست» جملهای کوتاه اما پرمغز و پرمحتوا که بهمنزله یک اصل راهبردی در نظام و حاکمیت سیاسی مبتنی بر آموزههای دینی و مکتبی میتواند کاربرد محوری و نقش اساسی داشته باشد. شاید آن روز که شهید پرافتخار آیتالله مدرس برای اولینبار این ایده زیربنایی را عنوان کرد، هنوز قابل فهم نبود ولی وقتی از لسان بنیانگذار جمهوری اسلامی امام خمینی(ره) که با انقلاب عظیمی، شکلگیری حاکمیت سیاسی استوارشده بر تئوری ناب ولایت فقیه را پی میگرفت، مجدداً مطرح گردید، ارزش این بیان بیشتر ظاهر شد چه آنکه هدف غایی از انقلاب 57 نیز اصالت بخشیدن به دین و مکتب در اداره حیات اجتماعی و سیاسی ملت شریف و مسلمان ایران بود.
اما اکنون که پس از 38 سال از عمر با برکت انقلاب اسلامی و در سالهای پایانی دهه چهارم انقلاب (دهه پیشرفت و عدالت) به ارزیابی این اصل راهبردی و میزان الهامگیری از آن و سپس آثار میدانی آن در کف جامعه انقلابی و اسلامی مینشینیم؛ در کنار همه دستاوردها و موفقیتها، متأسفانه آسیبها و انحرافاتی جدی را نیز مشاهده میکنیم که ناشی از زاویه گرفتن و یا فاصله گرفتن سیاست از دیانت میباشد یعنی در هر ساحتی از اقتصاد، فرهنگ، امنیت اخلاقی، خانواده و سبک زندگی، مدیریتهای خرد و کلان و بالاخره آموزشی و تربیتی، به میزان شکاف و فاصله بین دو محور سیاست و دیانت، شاهد بروز چالشها و سستیها و آسیبها و بلکه انحرافهای جدی هستیم و تا فرصت را بهطورکامل از دست ندادهایم، باید کاری کرد و راه علاجی یافت!
اگرچه برخی را این عقیده است که انقلاب و نظام اسلامی جوهرهای جاودانه دارد و با حمایتهای غیبی بهویژه از ناحیه صاحب اصلی آن ولی عصر(ارواحنا فداه) محافظت میگردد و برای تقویت این امید به کلام وحی نیز استناد میکنند که فرمود: «یُریدُونَ لِیُطْفِؤُا نُورَ اللهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللهُ مُتِمُّ نُورِهِ و...» و یا «وَ لَنْ یَجْعَلَ اللهُ لِلْکافِرینَ عَلَی الْمُؤْمِنینَ سَبیلاً » اما آنچه شرط اصلی در این حمایتها و هدایتهاست، همان نورانیت جبهه حق و ایمانی است که همواره باید وجود داشته باشد و الا اگر طبق آیه کریمه: «لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّی یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِم»، هویت ایمانی و مکتبی شکسته شود و بهجای اصالت بخشیدن به دیانت و اصول مکتب، نیشخوارهای ایسم و ایزمهای فلسفه غرب و سبک زندگی منحط غربی روش جاری مردم گردد و بهبهانه تغییر ذائقهها و اصالتبخشی به خواستگاه تودهها، اندیشههای سکولاری و اومانیستی و لیبرالی حاکم بشود آیا باز هم نصرت و حمایت الهی خواهد بود؟!
پاسخ این سؤال در آیه شریفه 120 سوره بقره بهروشنی داده شده است: «وَ لَنْ تَرْضی عَنْکَ الْیَهُودُ وَ لاَ النَّصاری حَتَّی تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَی اللهِ هُوَ الْهُدی وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ بَعْدَ الَّذی جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ ما لَکَ مِنَ اللهِ مِنْ وَلِیٍّ وَ لا نَصیر» و البته بارها و بارها در جای جای قرآن تکرار گردیده است که: «إِنْ تَنْصُرُوا اللهَ یَنْصُرْکُم...» و تا بدانجا که هشدار میدهد: «وَدَّ الَّذینَ کَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِکُمْ وَ أَمْتِعَتِکُمْ فَیَمیلُونَ عَلَیْکُمْ مَیْلَةً واحِدَةً»(آیه 102 سوره نساء)
- «اسلحه» نماد قدرت و شجاعت و دشمنشناسی و دشمنستیزی
- «امتعه» نماد سرمایههای مادی و معنوی و داشتههای ملی
و غفلت از دو مؤلفه عزت و اقتدار «اسلحه و امتعه»، طبق کلام وحی، سایه جنگ و تهاجم خصم را برای جامعه و مردم تحمیل خواهد ساخت.
«فاصله گرفتن سیاست از دیانت در ساحتهای مختلف و محوری جامعه انقلاب اسلامی ایران، باعث بروز گسلهای خطرناکی میگردد که بیصدا و به قول امروزی نرم و مرموز، انقلاب اسلامی و نظام سیاسی برآمده از آن و مبتنی بر دین و مکتب را در معرض آسیبهای جدی و ضعف و بیهویتی قرار خواهد داد.»
سیاست بهمعنای پلتیک و مهارت و یا علم و هنر مدیریت جامعه، رعیتداری و مردمداری که البته فلسفه دین و وحی و قرآن و نبوت و امامت نیز همین امر مهم میباشد، یعنی مدیریت زندگی فردی و اجتماعی بشر در ابعاد مختلف مطابق با آموزههای وحیانی و توحیدی و انقلاب اسلامی که با اصالت بخشیدن به دین و چارچوبهای مکتبی، حاکمیت سیاسی را به ارمغان آورد تا بدینوسیله تمامی نظامات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و امنیتی و نیز شئونات زندگی مردم را رنگ مکتبی و دینی ببخشد تا با چشماندازی به آینده، تحت سایه قانون اساسی مبتنی بر مکتب، الگوی حاکمیت دینی کارآمد و مطمئنی را به بشریت تشنه عدالت و امنیت و پاکی تحت عنوان جمهوری اسلامی عرضه نماید. حال سؤال اساسی همینجاست که پس از 38 سال با همه پیشرفتها و امیدها چرا نتوانستهایم در بسیاری از شئونات زندگی مردم به ایدهآلها دستیابیم و بلکه دچار چالشهای جدی بوده و هستیم.
در یک جمعبندی کلی میتوان رسید به اینکه اساسیترین علتها (علة العلل) زاویه گرفتن و یا فاصله گرفتن سیاست از دیانت در کف نظامات برنامهای و اجرایی کشور میباشد.
بهترین دلیل بر این ادعا این است که انقلاب اسلامی جرقهی اولیهاش از مسجد زده شد و مسجد نه درب و دیوار و حتی محراب و منبر است که نوعی نگرش و فرهنگ است، فرهنگی که ریشه در آموزههای دینی و مکتبی دارد و لذا همواره در عرصه گفتمان، از انقلاب اسلامی، انقلابی فرهنگی نام بردهایم.
و اما آنچه در گذر زمان اتفاق افتاده است این است که انقلابی که بر محور فرهنگ مسجدی و از سنگر مسجد بروز و ظهور یافت، بهمرور سیاست و مدیریت و حکومت برآمده از آن، از مسجد فاصله گرفت تا جاییکه مسجد بیگانه با حاکمیت و مدیریت میدانی و اجرایی جامعه گردید، مسجدی که در روزها و ماهها و بلکه سالهای اول پیروزی انقلاب، همهچیز جامعه و تکیهگاه و سنگر و پایگاه اصلی انقلاب و نظام بود، اکنون تبدیل شده است به مجموعهای سکولار و بیگانه با نهادهای حکومتی. این در حالی است که اولاً امام خمینی(ره) بیشترین مقابله را با اندیشههای سکولاریستی داشتند و کمتر سخنرانی از وی سراغ داریم که در آن هشدار نسبت به نقشه استکباری و استعماری جدایی دین از سیاست نباشد و ثانیاً مقام معظم رهبری امام خامنهای(مدظلهالعالی) نیز سالهاست ضمن توجه دادن خواص و عوام به ابعاد مختلف جنگ نرم و عامل خطرناک نفوذ، نسبت به تقویت روحیه انقلابیگری و انقلابی بودن همه اقشار جامعه بهویژه حوزویان و دانشگاهیان و حتی روحانیت و مساجد در سطح کشور تأکید و سفارشات راهبردی داشتهاند.
* در نتیجه؛
- باید دوباره بازگشت به مؤلفههای بنیادین گفتمان امام و انقلاب اسلامی
- باید همچنان اصرار ورزید بر تلفیق سیاست و دیانت
- باید مبانی ولایت فقیه و اصول مکتب امام و هدایتهای راهبردی ولی فقیه را نقشه راه قرار داد.
- باید محلهمحوری و مسجدمحوری سیاست برنامهریزی در تمامی ارکان و نهادهای حاکمیتی و اجرایی گردد.
- باید همه اقدامات و نظامات را از مسجد و فرهنگ مسجدی آغاز و به مسجد و فرهنگ مسجدی نیز ختم کرد. کافی است اولویت جذب نیروی انسانی مورد نیاز کلیه نهادهای کشوری و لشکری از مسجد صورت پذیرد.
- باید دوباره بازگشت به سنگر اصلی انقلاب یعنی مسجد و از این پایگاه محوری، انقلابیگری را در همه شئونات جامعه ترویج و نهادینه ساخت.
و...
انتهای پیام/