به گزارش خبرگزاری تسنیم از بیرجند، امشب هر جا که بروی، مردمی را میبینی که از گوشه و کنار شهر خود را رسانده تا با خدای خود نجوا کنند، امشب در هر مسجد، حسینیه، بقعه متبرکه خبابان منتهی به مسجد، پارکها قبور شهدا که بنگری مردمانی را میبینی که از حال و هوای زندگی ماشینی و شهری دور شده تا در این شبهای پرفضیلت قدر برای تمامی گناهان وخطاهای خود توبه و استغفار کنند.
آری این مردم آمده اند تا بگویند از کرده خود پشیمان بوده و از خدا میخواهند که برایشان بهترینها را رقم بزنند.
امشب آمده ام با شب زنده داری در شب قدرت، زحمت تو را بخرم، اما رحمت تو عظیم تر از گناهمان من است ونا امیدی از درگاهت بدترین گناه، یا رب ببخش بر من برای تمامی گناهانم که خواسته و یا ناخواسته روا داشتم و من امشب میآییم و با تمام وجود میگویم الهی العفو الهی العفو
امشب نجوای الهی العفو، الغوث الغوث مومنان ومردم استان خراسان جنوبی آسمان کویری را پر میکند، مردمی که دلشان به پهنای کویر وسعت داشته و در این شبهای پر فضیلت دعایشان تعجیل در فرج ظهور امام رمان(عج) و بخشش گناهان است.
مردمی که روزهای سخت وگرامی طاقت فرسا را روزه گرفته وشبهای قدر خود را به مساجد رسانده تا بگویند خدا از ما بگذر.
به راستی تمام سال یک کنار و شب های قدر به یکنار، فضیلت هیچ شبی به شب قدر نمیرسد، وبه احتمال قوی شب قدر که شب نزول قرآن است در یکی از شبهای نوزدهم، بیست ویکم وبیست وسوم است.
تقدیر خود را در شبهای قدر رقم زنیم
عبادات در این شبها برتر از عبادت هزار ماه است، زیرا در این شب مقدرات یک ساله انسانها، روزهای آنها، عمرها امور دیگر مشخص میشود ملائکه دراین شب به زمین فرود آمده و نزد امام (عج) میروند و آنچه را برای بندگان مقدر شده برایشان عرضه میدارند، شب زنده داری، تلاوت قرآن و مناجات و عبادات در این شب توصیه زیادی شده است.
آری شب قدر شب تقدیر واندازه گیری است و خداوند در این شب حوادث یک سال ما را رقم میزند، زندگی، مرگ، رزق، سعادت وشقاوت انسانها دراین شبها رقم میخورد.
شب قدر در زندگی هر کسی جایگاه ویژه دای دارد وموجب تحول وتغییر اساسی در زندگی او میشود چون خداوند در سوره قدر، دخان و دیگر آیات فرموده است؛ که با نزول فرشتگان و تعیین قدر و سرنوشت هرکسی حداقل سرسنوشت یک سال او مشخص میشود.
در این میان هرکدام از انسانها زیر این آسمان یک حال و هوایی دارند، ابتدا به سراغ قشر جوان جامعه یعنی دانشجویانی رفتم که در فضای باز خیابان بر روی آسفالت نشسته و شب 19 ماه مبارک رمضان را با خدای خود نجوا میکنند.
بهترین کار در شب قدر استغفار است
آری دانشجویان و دانشگاهیان هم مانند دیگر اقشار جامعه در مراسم پر خیرو برکت نزول قرآن حاضر میشوند وطلب استغفار از درگاه خداوند بزرگ میکنند.
فاطمه دانشجوی رشته آمار است او درباره شب قدر اظهار داشت: سرنوشت همه بندگان در شب قدر رقم میخورد، برخی معتقدند که آدمها در تعیین سرنوشت خود اختیاری ندارند در حالی که این امر صحیحی نیست زیرا انسانها میتوانند راه سعادت یا شقاوت را انتخاب کنند.
وی با بیان اینکه شبهای قدر فرصتی است تا انسان بتوانند تقدیر خود را رقم بزند، اظهار داشت: انسانها به وسیله دعا وعبادات آینده ای بهتر برای خود ترسیم میکنند برخی حوادث در زندگی ما اختیاری نیست اما با این حال خوشبختی وسعادت نهایی هر فرد به اختیار وانتخاب خود او بستگی دارد.
آغوش خدا برای بخشش بندگانش در شبهای قدر باز است
آرمان دیگر دانشجویی است که با او همکلام میشوم، او شب قدر را اینگونه برایم توصیف کرد، شب قدر، شب آزادی بشر است، شبی که اگر نبود و نیامده بود، شب تیره بدبختی افراد به پایان نمیرسید و بامداد نیک بختی افراد طلوع نمیکرد، من هر ساله این مراسم را به همراه دوستانم در مسجد محل زندگی مان میگذاریم وامیداریم در این شبهای روحانی قدر گناهانمان بخشیده و سرنوشت خوبی برایمان رقم بخورد.
وی با بیان اینکه این شب میتواند برای افراد غفلت زده پایان گمراهی و شروع رستگاری و آگاهی باشد، اظهار داشت: جامعه با نزول قرآن از ظلمت وتاریکی راهی پید ا کرده ودر شبهای قدر بهترین کار توبه وبازگشت از گناهان است زیرا شبهای قدر برای بازگشت انسان وبخشیده شدن است.
در بین سیل جمعیتی که قرآن بر سر داشته وبا خدای خود نجوا میکردند، ناگهان چشمم به مردی افتاد که یک بار اشک میریخت ومانند ابر نوبهار گریه میکرد، یک بار در حالی که اش چشمانش را پاک میکرد، در فکر فرو میرفت وبا دست بر پیشانی خود میزد،گریه نمیکرد اما در فکر فرو رفته بود، حال و هوایش برایم عجیب بود، جلو رفتم و خواستم در خصوص شبهای قدر از او بپرسم.
او با دیدن من ابتدا چفیه اش را روی صورتش کشید تا شاید در گام اول با من صحبت نکند اما من سمج تر از او بودم و خواستم چند دقیقه ای را با من هم کلام شود، وقتی چفیه اش را برداشت چهره اش برایم آشنا بود، از لحن صدای گرمش فهمیدم که او یکی از رزمندگان وجانبازان جنگ است.
از او خواستم شبهای ماه رمضان در جبهه را برایم وصف کند، او جانباز علی دوستی بود کسی که در جبههای جنگ هم رزم با چمران بود او در بسیاری از عملیات شهید همت وباکری را دیده بود.
رمضان و شب های قدر در جبهه حال و هوایی عجیبی داشت
این رزمنده دوران جنگ تحمیلی اظهار داشت: در شبهای ماه رمضان در جبههها حال و هوای دیگری داشت، زیرا خون سرخ شهدا و رزمندگان در این شبها سعادت را رقم میزد، شب های قدر فرصتی مناسب برای بیداری دلها وبازگشت به سوی خداوند است و در جبهه ها این شبها همین حال وهوا را داشت.
دوستی افزود:در این شبها بندگان با زمزمههای یا رب الغوث خلصنا سنگر دیگری از عبادت برای خود میسازند.
اما سوالی که همیشه برایم در ذهنم وجود داشت این بود که شهدا در شبهای رمضان و شب های قدر آرزویشان چه بود، قطعا شهادت بود اما این آرزویشان در کدام یک از شبها رقم خورده بود.
شهدا در میدان انجام تکلیف وعشق به خدا آسمانی شدند وبه مقام شهادت که بالاترین مقام بودند رسیدند.
دوستی با بیان اینکه در جبهه حال وهوای زمینیان مانند ملکوتیان بود ودر همان شبهای قدر ما در جبهه مراسم میگرفتیم، افزود: اگر قرار بود درآن شبها عملیاتی باشد معمولا قبل از عملیات سعی میکردیم هر کدام در گوشه ای از سنگر باخدا راز ونیاز کنیم، آخرین نجوای خود را از معبود هستی بخواهیم که بیشتر خواسته رزمندگان شهادت وپیروزی ایران بود.
قرآن بر سرهایی که در حین نجوا کردن ممکن بود گلوله دشمن سنگرت را نشانه گیرد، اما به تو آسیبی نرسد، شبهای قدری که هنوز به الهی به فاطمه نرسیده بودیم اما فاطمه زهرا مشکل گشای جبهه بود .آرپی جی زن گلوله اش به سنگر دشمن اصابت میکرد.
در اوج سکوت هم رزمت به معبر میزد تا راه باز شود اما پیکرش در برابرت پر پر میشد
چه شبهای قدری که هنوز خلصنا من النار یا رب را نگفته بودیم اما هم رزمت به خط میزند وناگهان صدای مین و انفجار را میشنوی وقتی بلند میشوی که ببینی صدا از کجاست، هم رزمت را میبینی که پر پر شده اما معبر را باز کرده است و او بودن اینکه خلوت الغوث الغوثت را با خدا بر هم زند بر خط زده تا معبر برای عملیات آخر شب باز شود.آری هر چه بگویم از آن شبها کم است، هر چه از خلوتهای عاشقانه رزمندگان بگویم باز هم کم است.
اما نمیدانم کجای کارم خطا بود که در آن مناجات شبهای قدر وشبهای ماه رمضان خدا حاجت را نداد واینگونه من از دوستانم جا ماندم.
رزمنده دوران دفاع مقدس اظهار داشت: به دلیل وجود گرمای جنوب در ماه رمضان ، اما مناطق جنگ حال وهوای خاص ماه مبارک رمضان شرایط ویژه ای را به خود اختصاص میداد.
شرایط مختلف مناطق جنگی، وضعیت خاص شهید شدن یا نشدن را برای رزمندگان به همراه داشت، روزهای ماه رمضان هوا بسیار گرم بود، لباسهای جبهه، وجود کلاه و حمل صلاح بر گرما افزوده بود، وقتی گلوله باران دشمن بود، دیگر فکر میکردی روی آتش هستی، اما با تمام این شرایط وسختی ها نمیتوانست مانعی برای روزه نگرفتن در جبهه باشد.
ختم وقرائت قرآن در ماه رمضان بعد از اقامه نماز صبح برقرار بود واگر رزمندگان وقت داشتند نمازهای مستحبی را اقامه میکردند. خاطراتش برایم جذاب بود اما او دوست داشت ببشتر در حال و هوای خودش وغبطه خوردن بر دوستان شهیدش را داشته باشد ومن را به آن سو تر که یکی از اسرای جنگ بود روانه کرد
یکی دیگر از آزادگان دفاع مقدس در گفتوگو با خبرنگار تسنیم در بیرجند اظهار داشت: ماه مبارک رمضان وشب های قدر در اردوگاه های اسارت در عراق حال وهوای عجیبی داشت زیرا از این سو اجازه مراسم تعزیه وروضه خوانی نداشتیم واز سویی دیگر اسرا درآن شبها به شدت حال وهوای عجیبی داشتیم.
شکستن دلهایمان در اسارت در شبهای قدر بیشتر بود
غلامرضا رضایی با بیان اینکه اسرا با قرار گفتن در تنگناها ودر سختیها به خدا نزدیکتر میشدند زیرا در اردوگاهها سختی بیشتری پیش روی اسرا بود، افزود: در آن زمان در هنگام سختی که در ایان رمضان وشبهای قدر بود دلهایمان زودتر شکست شده وبه خدا نزدیکتر میشدیم.
اسرایی که در نجف اسیر بودند از همان پشت میلههای زندان به امام علی سلام میدادند.
وی بیان داشت: در شبهای ماه رمضان وبه ویژه شبهای قدر دلها بی قرار تر از همیشه وحضور خدا در تمامی لحظات اسارت بیشتر حس میشدو این رب شهدا بودند که اسیران را یاری میکرد با تمام محدودیت هایی که برای مراسم احیا داشتیم، اما در اردوگاه کتاب مفاتیج الجنان نبود، فقط یک جلد کتاب قرآن بود روحانیت واسرایی که دعاها وزیارت نامهها را حفظ بودند قرائت کرده وما آرام تکرار میکردیم وبا آن مانوس میشدیم.
آزاده جنگ دوران تجمیلی گفت: آری شبهای قدر فرصتی برای رزمندگان بود تا با خدای خود راز ونیاز کنند وفضای معنوی این شبها را فزونی ببخشند، رزمندگانی که به دلیل نگهبانی نمیواننستند دراین مراسم شرکت کنند به دیگران غبطه میخوردند.
زمزمه عاشقانه شبهای قدر در سنگرهای 5 نفره در جبهه
اما در پشت جبهه یعنی جایی که چند کبلومتری با خط مقدم فاصله داشت حسینیههایی وجود داشت کا مانند مساجد بود و در آن دعاهای جوشن کبیر، و قرآن خوانده میشد، در شبهای قدر هر 5 یا 6 نفر رزمنده در یک سنگر رفته و با همراهی هم دعا میخواندیم
آری چه زیبا شبی است که تو به نیت شهادت در جبهههای حق علیه باطل نیت شهادت میکنی و پیشانی برخاک وطن مینهی و زیارت عاشورا میخوانی، عهدت را با امامت محکم تر می کنی و با الغوث الغوث گفتن هایت از خدای شهدا یاری میخواهی.
شهدا میدانستند که قدر شبهای قدر را در جبههها باید جست وجود کرد، شهدا رفتند تا یافتند و به آرزوی خود رسیدند.
اما ما این شبها با خیالی راحت ودر امنییت آسوده در هر کجا که دلمان آنجا بیشتر آرام شود، اعم از مسجد، حسینیه، کنار قبور شهدا وامامزادگان رفته ودر این شبهای قدر مناجات میکنیم، اما هنوز هم جنگ تمام نشده ، جنگ درآن سوی مرزهای کشورمان امداه دارد وچه بسا رزمندگان کشورمان در قالب مدافعان حرم این روزهای ماه رمضان با زبان روزه با تروریستهای جهان مردانه جنگیده تا از حرم زینب محافظت کنند.
آنها نمیگذارند که حرم حضرت زینب بی علمدار باشد، پس بیایید در این شبهای پر فضیلت قدر برای ظهر وامام زمان(عج) وپیروزی مدافعان حرم، ریشه کنی کفر وظالم به ویژه داعش دعا کنیم.
خدواند تقدیر همه ما را در این شبها شهادت قرار بده .
گزارش : اعظم انصاری
انتهای پیام/