نگاهی به شروط عربستان برای قطر؛ دوحه حاکمیت خود را واگذار میکند؟
اگرچه دوحه اعلام کرده که این شروط را که از طریق کویت ارائه شده، بررسی میکند و به آن پاسخ میدهد، اما به نظر نمیرسد زیر بار این خواستهها برود زیرا اگر برآورده شوند در واقع حاکمیت قطر را با چالش جدی روبهرو میکنند.
به گزارش گروه سیاست خارجی خبرگزاری تسنیم، روز گذشته خبری از سوی آسوشیتدپرس منتشر شد مبنی بر اینکه کشورهای عربی شامل عربستان، امارات، بحرین و مصر لیستی از خواستههای خود را به دولت قطر اعلام کرده و از این کشور خواستهاند ظرف مدت 10 روز این شروط را اجرا کند و در غیر این صورت، عواقب وخیمتری در انتظار دوحه خواهد بود.
این شروط همه شئون سیاست خارجی، اقتصادی و سیاست رسانهای دولت قطر را در بر گرفته است که به هر یک از آنها پرداخته میشود.
در بند اول این لیست موضوع قطع روابط دیپلماتیک با ایران مطرح شده است.
در حالی که دو کشور از این 4 کشور با ایران روابط سیاسی و اقتصادی دارند از قطر خواستهاند روابط خود با ایران را قطع کند، این در حالی است که دوحه بعد از ماجرای سفارت عربستان در ایران روابط خود را با ایران کاهش داده است.
از قطر خواسته شده روابط دیپلماتیک خود را با ایران قطع کند در حالی که روابط سیاسی دو کشور کم بوده و در بعد روابط اقتصادی شرایط بهتری حاکم است زیرا هر دو کشور روابط اقتصادی تنگاتنگی در زمینههای اقتصادی و بهویژه صنایع نفت و گاز دارند. ایران و قطر مشترکاً بزرگترین منبع گاز طبیعی دنیا را کنترل میکنند.
بند دوم این لیست اخراج افراد مرتبط با سپاه پاسداران حاضر در قطر را خواستار شده است، این در حالی است که بنا بر شرایط سیاسی حاکم بر وضعیت منطقه و روابط ایران با کشورهای حاشیه خلیج فارس اصولاً نیرویی از سپاه پاسداران در این کشورها حضور ندارد که قطر بخواهد آن را از کشور خود اخراج کند.
به نظر میرسد هدف از طرح این خواسته القای روابط ایران و قطر در سطح امنیتی باشد در حالی که عربستان سعودی بهخوبی میداند موقعیت جغرافیایی و سیاسی قطر بهگونهای نیست که ایران بخواهد دخالتی در آن داشته باشد و اساساً روابط کشورهای حاشیه خلیج فارس اجازه این سطح از حضور را به ایران نمیدهد.
بند سوم این لیست بهنظر کمی منطقیتر از دو بند گذشته است.
روابط تجاری با ایران در چارچوب تحریمهای آمریکا موضوعی است که اکثریت کشورها در همین چارچوب مراودات خود با ایران را تنظیم کردهاند بهگونهای که حتی چین و روسیه نیز مجبور به پذیرش این چارچوب شده بودند بهخصوص در مبادلات کالاهای حساس و دومنظوره.
بند چهارم این لیست، روابط دوجانبه قطر و ترکیه را هدف قرار داده است. برچیدن پایگاه نظامی ترکیه در خاک قطر یکی از خواستههایی است که علاوه بر طرف قطری، اعتراض طرف ترک را نیز بههمراه داشت بهطوری که مولود چاووش اوغلو وزیر خارجه ترکیه اعلام کرد، این کشورها در روابط دوجانبه قطر دخالت کردهاند که این موضوع قابل پذیرش نیست.
بند پنجم این لیست بهنوعی قطر را متهم به حمایت از حزبالله کرده است. قطع حمایت از حزبالله، همانند خواسته دوم بیشتر بهدنبال القای حمایت قطر از حزبالله است در صورتی که، مقامات قطری در بهترین حالت و بنا بر منافع منطقهای خود در برخی بازههای زمانی مانند پایان جنگ 33روزه خود را به حزبالله نزدیک کردهاند تا از منافع این نزدیکی بهره ببرند و هیچگاه موضوع حمایت قطر از این جنبش مقاومت مطرح نبوده است.
بند ششم این لیست قطع حمایت قطر از اخوانالمسلمین را خواستار شده است. جریان اخوان المسلمین یکی از اهرمهای حیاتی قطر در سیاست خارجی محسوب میشود. اخوان المسلمین ریشهدارترین و منسجمترین جنبش اهلسنت در جهان اسلام است که هر کشوری با این جریان ارتباط قوی داشته باشد میتواند از این حضور و نفوذ در کشورهای اسلامی نهایت بهرهبرداری را داشته باشد. بعد از تحولات در کشورهای اسلامی و بیداریای که در این منطقه رخ داد، جریان اخوان المسلمین قدرت بسیاری کسب کرد و حتی در برخی کشورها مانند مصر و تونس قدرت را برای مدتی در دست گرفت، همین موضوع باعث درگیری شدید امارات و عربستان سعودی با این کشورها شده و آنها همه تلاش خود را به کار بستند تا آنها را به زیر بکشند.
امارات و عربستان این زنگ خطر را جدی گرفته و بهدنبال تضعیف اخوان در کشورهای اسلامی رفتند تا منبع خطر برای آنها از بین برود.
علاوه بر این پیشینه میتوان به خطری که اخوان در کشورهای عربستان و امارات برای مقامات این کشورها بههمراه داشته نیز اشاره کرد. در امارات متحده عربی تعدادی از شاهزادگان عضو جریان اخوان شدهاند و در عربستان نیز برخی افراد صاحبنفوذ عضو این جریان هستند.
بندهای هفتم و هشتم لیست خواستار قطع حمایت قطر از القاعده و داعش شده است. این بندها بهدنبال جلب حمایت جامعه جهانی و بهخصوص آمریکا از اقدامات خود علیه قطر را دنبال میکند در حالی که آمریکا و همپیمانان منطقهای آن بهخوبی میدانند چه کشورهایی القاعده و داعش را بهوجود آورده از آن حمایت کردند.
نهمین خواسته این لیست تعطیلی کامل شبکه الجزیره و شبکههایی است که قطر از آنها حمایت میکند. شبکه الجزیره در سال 2001 و در جریان حادثه 11 سپتامبر و پس از آن جنگهای افغانستان و عراق توانست بهعنوان یک شبکه خبری عربی جایگاه خوبی در جهان عرب پیدا کند و از آن زمان تا کنون توانسته سیاستهای مورد نظر قطر را پیاده کند. این سیاستها در برخی موارد مانند جنگ لیبی و یا اتفاقات منطقهای بهخلاف سیاستهای مورد نظر عربستان و امارات بود. هرچند عربستان تلاش زیادی کرد تا با ایجاد شبکه العربیه مقابل این شبکه خبری قد علم کند اما موفقیت چندانی حاصل نکرد و الجزیره همچنان میتواند سیاستهای قطر علیه سعودی را در سطح جهان عرب القا کند.
عربستان و امارات از سالها قبل بهدنبال تعطیلی این شبکه بودند که اتفاقات اخیر بهانه خوبی برای این اقدام به دست این کشورها داده است.
بند دهم این لیست تابعیت ندادن به شهروندان عربستان، مصر، بحرین و امارات را دنبال میکند که هدف آن تبدیل نشدن قطر به محل حضور و پایگاه مخالفان سعودی و اماراتی است که میتواند قدرت زیادی به قطر در پیشبرد سیاستهای منطقهای خود داده و اهرم فشاری علیه عربستان و امارات باشد.
در بند یازدهم انتشار لیست اوپوزیسیونهای حمایتشده در 4 کشور فوق را خواستار شده و این یعنی بازکردن مشت قطر در مقابل عربستان، امارات، مصر و بحرین.
دوازدهمین بند این خواسته تحویل دادن اشخاص تحت تعقیب کشورهای فوق بهاتهام اقدامات تروریستی را خواستار است که این نیز مانند دو بند گذشته بهدنبال گرفتن اهرم فشار از دست قطر است زیرا بسیاری از اخوانیها در این کشور حضور دارند. یوسف قرضاوی رهبر بزرگ اخوانی مصری و خالد مشعل از رهبران جریان اخوانی حماس از جمله این افراد هستند که در قطر حضور دارند.
سیزدهمین بند این لیست، پرداخت مبلغی معین (رقم آن اعلام نشده است) به این کشورهاست که نکته جالب توجهی است. این رقم شاید آخرین تیری باشد که از ناحیه این 4 کشور به قطر شلیک میشود و شاید آنقدر این رقم سنگین باشد که قطر را نقرهداغ کند.
در این بیانیه عنوان شده است که اگر قطر این شروط را بپذیرد، اجرای این سند طی سال اول بهصورت هر ماه یکبار و سپس بهصورت فصلی در سالهای پس از آن مورد ارزیابی قرار میگیرد و شورای همکاری خلیج فارس قطر را تا 10 سال تحت نظارت قرار میدهد.
به دولت قطر 10 روز فرصت داده شده تا این خواستهها را بپذیرد.
اگرچه دوحه اعلام کرده که این شروط را که از طریق کویت ارائه شده، بررسی میکند و به آن پاسخ میدهد، اما به نظر نمیرسد زیر بار این خواستهها برود زیرا اگر برآورده شوند در واقع حاکمیت قطر را با چالش جدی روبهرو میکنند.
علاوه بر آن، دولت آمریکا نیز که پیش از این دوحه را به حمایت از تروریسم متهم میکرد در تازهترین موضعگیری خود، این اختلاف را مسئله داخلی کشورهای حاشیه خلیج فارس خواند که همین موضوع، کاهش فشار بر دوحه را بههمراه داشته است.
اگرچه کودتا در کشورهای عربی امری تعجب برانگیز نیست اما به نظر میرسد که قطر برای مقابله با این موضوع توافقنامه نظامی ــ امنیتی خود با ترکیه را بهسرعت اجرا کرد. طبق این توافق حدود 5 هزار نیروی نظامی ترک وارد قطر میشوند (بخشی از آنها وارد شدهاند) که وظیفه آنها آموزش نظامیان قطری و نیز حمایت از دولت قطر در مقابل کودتا و جنگ خارجی است.
بهکمک ایران و ترکیه نیز محصولات ضروری و مورد نیاز قطر وارد این کشور شده و دوحه توانسته از بحران کنونی عبور کند لذا به نظر میرسد این خواستهها مورد موافقت بنتمیم قرار نگرفته و این بحران همچنان ادامه داشته باشد.
گزارش از علی حیدری
انتهای پیام/*