خرازی: جهانیشدن موجب ظهور افراطگرایی و عقبماندگی قدرتهای اقتصادی دنیا شده است
رئیس شورای راهبردی روابط خارجی گفت: جهانیشدن از یکسو موجب ظهور افراطگرایی و مشکلات امنیتی در جوامع دیگر شد و از سوی دیگر برای قدرتهای اقتصادی از جمله آمریکا عقبماندگی اقتصادی و رشد ملیگرایی افراطی را در پی داشت.
به گزارش گروه سیاست خارجی خبرگزاری تسنیم، کمال خرازی رئیس شورای راهبردی روابط خارجی در مجمع صلح جهانی در پکن در موضوع "امنیت بینالمللی و روند ضدجهانی شدن" به ارائه سخنرانی پرداخت و گفت: مایلم بهعنوان مقدمه به سه پدیده تأثیرگذار بر امنیت بینالمللی در دهههای پس از جنگ جهانی دوم اشاره کنم. مورد اول استقلال کشورهای مستعمره و روی کار آمدن دولتهای دیکتاتوری در این سرزمینها که از حمایت غرب برخوردار بودند، است. علاوه بر آن تقسیم کشورهای بزرگ به کشورهای کوچکتر با مرزهای ساختگی، انسانهای بسیاری را از موطن اصلی خود آواره و از تاریخ، فرهنگ و هویت اصلی خود جدا ساخت. این رویداد همچون آتشی زیر خاکستر، امکان درگیریهای قومی و بیثباتی دائمی را در این کشورها فراهم ساخت که بعضاً به درگیریهایی منطقهای و بینالمللی کشیده شد که حتی تا امروز استمرار یافته است.
خرازی با اشاره به دومین پدیده تأثیرگذار بر امنیت بینالمللی در دهههای پس از جنگ جهانی دوم ادامه داد: فروپاشی نظم دوقطبی جهان. پس از فروپاشی شوروی آمریکا در صدد تشکیل جهان تکقطبی برآمد که موفق نشد و بهجای آن مجموعهای از قدرتهای منطقهای ظهور یافتند که مستقل از ابرقدرت آمریکا هر کدام از قدرت و نفوذ بالایی در منطقه خود برخوردار بودند. این شرایط جدید، یعنی وجود قدرتهای بزرگ و منطقهای، پارادایم جدیدی را بهنام جهانی شدن میطلبید تا همه قدرتهای بزرگ و منطقهای در آن مشارکت داشته باشند.
رئیس شورای راهبردی روابط خارجی خاطرنشان کرد: سومین مورد، ظهور پدیده جهانی شدن است که در چند دهه اخیر با توسعه فنآوری اطلاعات و ارتباطات بهشدت شتاب گرفت. در واقع جهانی شدن را میتوان فرصتی برای مشارکت همه دولت ــ ملتها در پیشبرد امور جهانی دانست، بهطوری که موجب همافزایی و برخورداری همه از مواهب آن شد. جهانی شدن همچنین میتواند موجب تغییرات فراملی و ملی گردد و بر ابعاد فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و امنیتی کشورها تأثیر بگذارد. بدین ترتیب، جهانی شدن میتوانست نظام مطلوب و آزمونشده دموکراسی در سطوح دولت ـ ملتها را به الگویی کارآمد برای نظام جهانی پسادوقطبی مبدل سازد.
وی ادامه اداد: البته، متأسفانه گرچه در عالم نظری، جهانی شدن امیدهای بزرگی را بین ملتها آفرید، ولی در عمل به ابزار زیادهخواهی و نفوذ فرهنگی قدرتهای بزرگ تبدیل شد و نارضایتی و ناامیدی کشورهای کوچک را فراهم ساخت. در واقع جهانی شدن بهنوعی استعمار فرانو انجامید که در آن صاحبان قدرت، ثروت و علم و فنآوری منابع بیشتری را به خود اختصاص دادند و کشورهای کوچک همچنان در فقر و عقبماندگی فروماندند. جدال بین نظر و عمل در پدیده جهانی شدن همچنان ادامه یافت بهطوری که در عمل آنچه پیشبینی میشد تحقق نیافت.
رئیس شورای راهبردی روابط خارجی خاطرنشان کرد: از سوی دیگر، با توسعه فنآوریهای اطلاعات و ارتباطات و شبکههای اجتماعی، تلاشهای قدرتهای بزرگ برای نفوذ فرهنگی در کشورهای دیگر از جمله کشورهای اسلامی و همسانسازی خرده جوامع اسلامی در اروپا و تحقیر آنها گسترش یافت و موجبات ناخرسندی آنها را فراهم ساخت. این نارضایتی فضایی را فراهم ساخت تا گروههای افراطی ــ تکفیری بتوانند نظر جوانان این جوامع را به خود جلب کنند و آنها را متقاعد سازند که جهانی شدن بهمعنای از دست رفتن ارزشها، اصالت و هویت جوامع دیگر در اثر نفوذ فرهنگی قدرتهاست. مشکلات اقتصادی و بیکاری جوانان نیز از عواملی بود که شرایط را برای شکلگیری و نیروگیری گروههای افراطی آسانتر ساخت.
خرازی گفت: در چنین فضایی مقوله همکاریهای بینالمللی و منطقهای نیز دستخوش تحول شد. ائتلافهای منطقهای که میتوانست در خدمت توسعه جهانی باشد به ابزاری در جهت منافع قدرتهای بزرگ تبدیل شد. این روند تا انتخابات اخیر ریاست جمهوری آمریکا ادامه داشت، بهطوری که هر یک از قدرتهای بزرگ تلاش میکردند منافع حداکثری خود را دنبال کنند. رقابت حاصله بین قدرتهای بزرگ اقتصادی در عمل بهسود یک طرف و زیان طرف دیگر انجامید، بهطوری که در چنین مصافی ابرقدرتی همچون آمریکا خود را بازنده یافت و این موجب ظهور رئیسجمهور جدیدی در آمریکا شد که ضد جهانی شدن بود.
این مقام ایرانی افزود: در این میان انفجار انقلابهای عربی در منطقه شمال آفریقا و خاورمیانه و پیامدهای آن از جمله دخالت برخی از کشورهای منطقه همچون عربستان سعودی، امارات، قطر در کشورهای این منطقه، همچون سوریه، یمن و بحرین و حمایت آنها از گروههای افراطی مذهبی به تشکیل گروههای تروریستی ــ تکفیری بزرگی همچون القاعده و داعش در این مناطق منجر شد و آنها را با معضل بزرگی روبهرو ساخت که میرفت تا موجب سرنگونی حکومتهای منطقه و تشکیل دولتی تکفیری و ضدبشری در سرزمینهای عراق، سوریه و لبنان شود.
وی ادامه داد: از سوی دیگر، فعالیتهای تروریستی و نیروگیری آنها از کشورهای مختلف از جمله کشورهای اروپایی و بازگشت برخی از نیروهای آموزشدیده توسط آن گروهها برای انجام عملیات تروریستی در آن جوامع موجی از مخالفت با جهانی شدن در آن کشورها را در پی داشت و به ظهور ملیگرایی افراطی و رشد تفکر پوپولیستی در آنها منجر شد که نمونه شاخص آن را میتوان در انتخابات اخیر آمریکا مشاهده کرد.
وزیر خارجه پیشین ایران با بیان اینکه آنچه در اینجا بهعنوان یک واقعیت باید مورد تأکید قرار گیرد، نقش قدرتهای فرامنطقهای در حمایت یا سکوت در برابر شکلگیری این گروههای تروریستی در منطقه خاورمیانه بود، ادامه داد: کشورهای اروپایی و آمریکا در برابر این پدیده از کشورهایی حمایت کردند که پدید آورندگان آن گروهها بودند و حتی اطلاعات، سلاح، آموزش و امکانات در اختیار آنها قرار دادند تا دولتهای قانونی عراق و سوریه را سرنگون سازند. ایران بهدعوت دولتهای قانونی عراق و سوریه به کمک آنها شتافت و از سرنگونی دولتهای مزبور جلوگیری به عمل آورد. البته که ایران امنیت ملی خود را نیز در نظر داشت و با کمک به دولتهای مزبور توانست تروریسم را از مرزهای خود دور سازد.
خرازی افزود: بدین ترتیب، جهانی شدن به ضد خود یعنی ضد جهانی شدن تبدیل شد و گسترش بیکاری، تروریسم، عدم امنیت در فضای واقعی و فضای سایبری را در پی داشت که امروزه به یک پدیده فراملی بسیار پیچیده تبدیل شده است. بهخلاف دولتها که محدود به مرزهای خود هستند، جهان بهصورت فزایندهای فراملی شده است بهطوری که ردیابی، رصد و ارزیابی تهدیدات امنیتی غیرممکن شده است و بهدلیل وابستگیهای متقابل کشورها در عصر جهانی شدن، عدم امنیت در یک جامعه میتواند بر جوامع دیگر نیز تأثیر بگذارد. در این میان آنچه بیش از همه کار را برای کشورها جهت مبارزه با تروریسم مشکل میسازد عدم همکاری جمعی است، بهویژه آنکه عدم همکاری کشورها و احیاناً اختلاف بین آنها میتواند فضای بیشتری را برای تروریسم فراهم سازد.
وی با اظهار تأسف از اینکه "امروزه شاهد آن هستیم که بعضی کشورها بهخاطر منافع اقتصادی خود حتی امنیت ملی خود را هم نادیده میگیرند" افزود: بهطور مثال بعد از حادثه 11 سپتامبر 2001 کنگره آمریکا با همکاری دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی آمریکا در یک گزارش 28صفحهای محرمانه، دخالت شهروندان عربستان سعودی را در این حادثه هولناک موردتأیید قرار داد، ولی تاکنون بهعلت منافع اقتصادی آمریکا و یا باجهای مالی ارائهشده از سوی کشور مزبور روند پیگیری و مجازات کشور خاطی معطل مانده است. شاید بتوان گفت که حمله به برجهای دوقلو و پنتاگون که اولی نماد تجارت جهانی و دومی نماد قدرت سیاسی و نظامی ابرقدرت آمریکاست مخالفت با جهانی شدن را آشکار ساخت.
رئیس شورای راهبردی روابط خارجی گفت: متأسفانه چنین رفتار محافظهکارانهای از سوی برخی کشورهای اروپایی نیز دیده میشود. آنها با وجود آنکه میدانند منشأ تروریسم تکفیری وهابیت و خاستگاه آن عربستان سعودی است و این کشور در ایجاد و حمایت از تروریستهای مزبور نقش اساسی داشته و دارد، بهدلیل منافع مادی خود سکوت اختیار کرده و با وجود صدمههایی که از گروههای تروریستی دیدهاند عکسالعمل جدی در برابر آن کشور نشان نمیدهند.
وی ادامه داد: به هر حال، مخالفت با جهانی شدن در انتخابات ریاست جمهوری اخیر آمریکا بهخوبی به منصه ظهور رسید، بهطوری که ترامپ بهعنوان یک کاندیدای ضدساختاری توانست برنده انتخابات شود. سرزنش خارجیها، جلوگیری از سفر اتباع کشورهای اسلامی به آمریکا، کشیدن دیوار بین آمریکا و مکزیک برای جلوگیری از مهاجرتهای غیرقانونی، تهدید دیگر کشورها بهدلیل صادرات اجناس رقابتی خود به آمریکا و در نتیجه بیکاری روزافزون کارگران و رشد ناچیز اقتصادی آمریکا از مواردی بود که مورد تأکید کاندیدای مزبور قرار داشت که همه را ناشی از جهانیشدن میدانست.
خرازی با تأکید بر اینکه عقبماندگی اقتصادی آمریکا نسبت به رقبای جدید خود چون چین که رشد دورقمی را تجربه میکرد، بهصورت کاهش صادرات آمریکا و کاهش سهم آن در تولید جهانی تجلی یافت، گفت: این امر نارضایتی وسیعی را در آمریکا پدید آورد، بهطوری که آمریکا خود را در مصاف جهانی شدن بازنده یافت و به اردوگاه ضد جهانی شدن پیوست تا آنجا که مخالفت ترامپ با جهانی شدن او را در برابر رقبای خود به پیروزی رساند. او در شعارهای دوران انتخابات خود از خروج از پیمانهای منطقهای و بینالمللی چون پیمان اقلیمی پاریس که نماد جهانی شدن بود سخن گفت و به وعده خود نیز پس از پیروزی در انتخابات عمل کرد.
وی ادامه داد: بدین ترتیب، جهانی شدن از یکسو موجب ظهور افراطگرایی و مشکلات امنیتی در جوامع دیگر شد و از سوی دیگر برای قدرتهای اقتصادی از جمله آمریکا عقبماندگی اقتصادی و رشد ملیگرایی افراطی را در پی داشت. برخی از سیاستمداران اروپایی نیز در مبارزات انتخاباتی خود از گسترش اقدامات تروریستی در کشورشان و نگرانیهای مردم در زمینه بیکاری، امنیت و مهاجرت در جهت مخالفت با جهانی شدن بهرهبرداری کرده، به تقویت موج ملیگرایی کمک کردند. مهاجرت پناهجویان و نیز جویندگان کار از اروپای شرقی به انگلستان موجی در آن کشور ایجاد کرد که به رفراندوم و تصمیم خروج این کشور از اتحادیه اروپایی منجر شد. بنا بر این میتوان گفت که جنبش ضدجهانی شدن ریشه در گسترش افراطگرایی و تروریسم، هراسهای امنیتی، وضعیت اقتصادی کشورها، بیکاری جوانان و مهاجرت پناهجویان دارد.
خرازی در ادامه با بیان اینکه ویژگی امنیت بینالملل در قرن بیست و یکم ارتباط تنگاتنگ جهانی شدن با کاهش رشد اقتصادی، رشد تروریسم و ملیگرایی افراطی است، تأکید کرد که جهانی شدن از طریق گسترش شبکههای اجتماعی، مالی و رسانهای، به گروهها و سازمانهای تروریستی قدرت بخشیده و کاهش همکاریهای بینالمللی در زمینه جهانی شدن به ناامنی بینالمللی کمک کرده است.
وی اضافه کرد: جهانی شدن چنانچه مبتنی بر عدالت و مشارکت همه کشورها در اداره جهان باشد و از زیادهخواهی و اعمال نفوذ قدرتهای بزرگ جلوگیری به عمل آورد میتواند به رشد و شکوفایی همگان بینجامد. ایران از چنین دنیای چندقطبی که مبتنی بر اصول دموکراسی اداره شود، استقبال میکند و بهعکس، پدیده ضدجهانی شدن که خود محصول زیادهخواهی و نفوذ فرهنگی قدرتهای بزرگ غربی است موجب گسترش بیکاری، نارضایتی جوانان و ظهور افراطگرایی مذهبی و ملیگرایی شده، آبشخوری برای پدیده شوم تروریسم فراهم ساخته است که میتواند دنیا را با آشوب روبهرو سازد.
رئیس شورای راهبردی روابط خارجی اظهار کرد: همچنین غرب بهدلیل منافع مادی خود نباید در برابر تروریسم تکفیری که ریشه در عقاید افراطی وهابیت دارد مسامحه کند، زیرا جوانان غربی که اینک در سوریه و عراق عضو گروههای تروریستی تکفیری هستند سرانجام به کشورهای خود باز خواهند گشت و دست به اقدامات تروریستی خواهند زد. جمهوری اسلامی ایران که خود قربانی تروریسم است و اخیراً نیز هدف تروریستهای تکفیری داعش قرار گرفت در مبارزه با تروریسم جدی است و آماده همکاری در این زمینه است.
انتهای پیام/*