فرزند شهیدی که قدم در راه استقامت پدر گذاشت/ صعود به لوتسه بدون اکسیژن/ از فرزند شهید بودن به خود میبالم
حسین مقدم فاتح پنج قله بالای ۸هزار متر با تأسی از روحیه پهلوانی و استقامت پدر شهیدش خود را از معلولیت بر اثر حادثه رانندگی رهایی بخشید و توانست در تازهترین صعود خود، بدون اکسیژن قله ۸هزار و ۵۱۶متری لوتسه را فتح کند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از زنجان، حسین مقدم، فاتح پنج قله بالای 8 هزار متر، فرزند شهید عمران مقدم با وجود اینکه دو ماه بعد از شهادت پدر متولد شد و او را ندید اما روح پدر در جان او جاری است و مانند شهید مقدم که سنبل ایثار میدان نبرد شد، بهدنبال فتح قلههای افتخار است.
حسین مقدم متولد 11 اردیبهشت سال 1366 است و پدرش عمران مقدم در عملیات کربلای 5 در اسفند ماه سال 1365 در منطقه شلمچه به شهادت رسید.
این کوهنورد زنجانی حتی زمانی که بهدلیل تصادف تا آستانه معلولیت پیش رفته بود، روحیه خود را نباخت و با عزم و اراده قوی به جنگ با خانهنشینی پرداخت و همچنان بهدنبال کسب افتخار است.
فتح قله 8 هزار و 516 متری لوتسه تازهترین افتخار حسین مقدم است که بدون اکسیژن پرچم پرافتخار جمهوری اسلامی ایران را بر فرار این قله به اهتزاز درآورد.
برای آشنایی بیشتر با این ورزشکار و شنیدن زندگی پرفراز و نشیب ورزشی این کوهنورد زنجانی گفتوگویی را در دفتر خبرگزاری تسنیم ترتیب دادیم که مشروح آن را در زیر میخوانید:
آغاز فعالیت کوهنوردی
تسنیم: فعالیت خود در رشته کوهنوردی را از چهسالی آغاز کردید؟
مقدم: فعالیت رسمی خود را از سال 83 آغاز کردم و با اشتیاقی که به این ورزش داشتم، ابتدا بهشکل دوستانه وارد سیستم کوهنوردی شدم و عضو رسمی هیچ هیئتی نبوده و آزادانه به فعالیت خود ادامه میدادم.
فعالیت خود را تا سال 85 ادامه دادم و بعد تصمیم گرفتم این ورزش را بهشکل حرفهای ادامه بدهم. سال 86 مایل بودم در مسابقات انتخابی تیم ملی شرکت کنم وخود را محک بزنم ولی در آن سال مسابقات انتخابی برگزار نشد و سرانجام سال 87 وارد اردوها شدم و همان سال به عضویت تیم ملی امید کوهنوردی درآمدم.
تسنیم: مایل هستیم از تجربه صعودهای شما از سال 87 به بعد بشنویم؟
مقدم: در سال 88 همراه تیم هیئت کوهنوردی استان زنجان به یک قله محلی در چین صعود کردیم. در بهار سال 90 موفق به صعود کوه ماناسلو بهارتفاع 8 هزار و 163متر شدم.
تابستان 90 صعود به دو قله بالای 8هزار متری در کشور پاکستان را در برنامه شخصی خود تجربه کردم که نخستین صعود سرعتی تاریخ ایرانیان در هیمالیانوردی رقم خورد.
در سال 91 موفق شدم به قله 8 هزار و 463 متری ماکالو در کشور نپال بدون اکسیژن صعود کنم.
سال 92 بهنمایندگی از فدراسیون ایران در دوره 20روزه رهبری صعودهای دشوار در کشور فرانسه شرکت کردم و در سال 93 رهبری صعودهای دشوار در کشور هند برگزار شد.
در مجموع صعود به پنج قله بالای 8 هزار متر را در کارنامه خودم دارم که شامل لوتسه، ماناسلو، ماکالو، گاشربروم یک و گاشربروم دو است.
تسنیم: علاوه برکوهنوردی سابقه مربیگری هم دارید؟
مقدم: بله. در سطح استان از سال 87 به بعد یک سری فعالیتهایی داشتم و مربیگریهای خودم را پیگیر بودم و موفق به اخذ مدرک شدم و همزمان در اردوهای تیم ملی و اردوهای هیئت استان شرکت کردم.
تسنیم: در عرصه مربیگری هدایت تیمهای ملی را هم بهعهده داشتید؟
مقدم: بله. سال 93 بهعنوان مربی تیم ملی امید انتخاب شدم و هدایت تیم ملی امید را در کوه آرارات ترکیه بهعهده گرفتم و در سال 94 نیز صعود تیم ملی امید در سه کوه 6 هزار متری کشور هند به من سپرده شد.
تسنیم: در برخی از مصاحبههای خود اشاره کردید که با هزینه شخصی بسیاری از صعودها را انجام دادید، بهفکر حامی مالی نبودید یا کسی پیدا نشد؟
مقدم: من بهدنبال اسپانسر سه ماه دوندگی میکنم و اگر بهجای آن سه ماه، من روزی دو ساعت تمرین کنم مطمئن باشید روی خیلی از قلههای 8 هزار متری میتوانم کارهایی کنم که در جای خود رکورد بزنم.
متأسفانه کوهنوردان ایرانی بیشترین انرژی خود را در یافتن اسپانسر از دست میدهند. ورزشکار حرفهای اصولاً نباید دنبال منابع مالی باشد و اصطلاحاً اسپانسر باید دنبال ورزشکار بیاید ولی متأسفانه این در کشور جا نیفتاده است.
بعد از فتح قله ماکالو بهفکر یافتن حامی مالی افتادم و موفق به پیدا کردن اسپانسر نشدم و نتوانستم فعالیت خود را در قلههای هیمالیا بهشکل مستمر ادامه دهم و در نهایت در سال 94 موفق به پیدا کردن اسپانسر شدم. قرار بود به قله لوتسه و اورست بهطور همزمان اعزام بشوم اما در اسفند این سال سانحه رانندگیای که برایم اتفاق افتاد، برنامههای از پیش تعیینشده را لغو کرد.
سانحه رانندگی، رهایی از معلولیت
تسنیم: گفته بودید که در حادثه رانندگی آسیب شدیدی دیدید و از گرفتار شدن به معلولیت خودتان را رهایی بخشیدید، در این مورد بیشتر توضیح میدهید؟
مقدم: در یک حادثه رانندگی دچار شکستگی مهرههای گردن شدم و یکسوم نخاع گردنم دچار لهشدگی شده بود و طرف راست بدنم لمس بود. چهار ماه در بیمارستان بستری شدم ولی هیچوقت باور نداشتم معلول میمانم و از معلولیت به قهرمانی رسیدم.
علاوه بر این من یک هدفی برای خود داشتم و میخواستم به خودم ثابت کنم که من میتوانم و معلولیت نمیتواند جلوی من را بگیرد و من توانستم از دوره درمان رها شوم و اکنون میتوانم به قلههای زیادی صعود کنم. من باید برای اثبات به خودم و دیگران که من خوب شدم، مجبور بودم این صعود را داشته باشم.
صعود به لوتسه بدون اکسیژن
تسنیم: پس، بعد از حادثه رانندگی بود که به قله لوتسه صعود کردید؟
مقدم: بله. در شهریور 95 تمرینات خود را آغاز کردم و خودم را برای اسفند 95 آماده کردم و توانستم به قله لوتسه 8 هزار و 516 متر صعود کنم اما این بار با وجود دوندگیهای زیاد موفق به جذب اسپانسر نشدم ولی با هزینه شخصی که چیزی حدود 53 میلیون تومان بود، عازم این برنامه کوهنوردی شدم.
تسنیم: در مورد آخرین صعود خود به قله لوتسه بیشتر توضیح دهید؟
مقدم: صعودم در لوتسه در روز 29 اردیبهشت ساعت 15 و 30 دقیقه انجام شد. ساعت 4 صبح اقدام به صعود کردم ولی بهدلیل سرمای هوا و نداشتن اکسیژن مجبور شدم در چادر بمانم و در ساعت 6 صبح منتظر روشن شدن هوا ماندم و تلاش خود را آغاز کردم. از ارتفاع 7 هزار و 800 حرکت کردم و بعد از پیمایش 700 متر ارتفاعی توانستم قله را فتح کنم.
تسنیم: صعود بدون اکسیژن از ویژگیهای منحصر به فرد شما در صعود به قله لوتسه بود، چرا از اکسیژن استفاده نکردید؟
مقدم: بار و تدارکات غذایی من اسفند ماه 95 به کشور نپال رفته بود و پیدا نشدن اسپانسر هیچ راهی را برای من نگذاشته بود و مجبور بودم به هر طریقی این صعود را داشته باشم. تصمیم داشتم با اکسیژن به قله لوتسه سفر کنم ولی بهدلایل مشکلات مالی و گرانی اکسیژن نتوانستم این کار را کنم، چون هزینههای من باید به حداقل میرسید و مجبور شدم بدون اکسیژن برنامه را ادامه دهم.
برای صعود باید از سه تا چهار کپسول اکسیژن استفاده شود و هر کپسول اکسیژن با تمام امکانات و حق الزحمه باربری که این کپسولهای اکسیژن را به ارتفاع حمل کند، تقریباً 15 میلیون تومان میشود. بیشترین دلیل من از عدم استفاده کپسول اکسیژن مسائل مالی بود.
شانس خودم را اینطوری امتحان کردم که بدون اکسیژن در صعود به قله لوتسه قدم برداشتم و باید اذعان کنم که خوششانس بودم.
هدفگذاری صعود به 14 قله بالای 8هزارمتر
تسنیم: شما از 14 قله بالای 8هزار متری هیمالیا موفق به فتح پنج قله شدید، برنامهای دارید که به بقیه قلهها هم صعود کنید؟
مقدم: اگر اسپانسر خوب داشتم هدفم این است که به 14 قله بالای 8 هزار متر هیمالیا صعود کنم و بیشتر تمایل دارم آنها را از مسیرهای متفاوت امتحان کنم. خودم زیاد مایل نیستم از مسیر تکراری صعود کنم. صعود به قلههای 8 هزار متری بسیار دشوار است. مرز بالای 6 هزار متر را مرز مرگ میگویند و یک دنیای دیگری است. صعود به قلههای 8 هزار متری واقعاً دشوار است.
کسانی که میتوانند کارهای جدید در قلههای 8 هزار متری انجام دهند انسانهای خارقالعادهای هستند. این خارقالعاده بودن بستگی به تمرین دارد و اینکه با خیال آسوده و بدون فکر به مسائل مالی بهروی کارت تمرکز کنی.
تسنیم: برنامه بعدی شما در رشته کوهنوردی چیست؟
مقدم: هدف آیندهام این است که دو قله بالای 8 هزار متری دیگر هیمالیا را در بهار سال 97 فتح کنم که این موضوع بستگی به یافتن اسپانسر دارد و با حل شدن مشکلات مالی از پاییز 96 فعالیت خود را آغاز میکنم.
ضعف حامیان مالی در ایران
تسنیم: بین قلههای رشتهکوه هیمالیا، اورست شهرت زیادی دارد، چطور شده که تا الآن به این قله صعود نکردید؟
مقدم: اورست قله سختی در مقایسه با این پنج قله بالای 8 هزار متری که صعود کردیم نیست بنابراین میشود اورست را هم صعود کرد ولی اورست یک قله تجاری است و بابت صعود به آن کشور نپال پول زیادی برای دادن مجوز میخواهد. دولت نپال فقط 11 هزار دلار بهعبارتی 40 میلیون تومان برای اعطای مجوز دوماهه از کوهنوردان طلب میکند.
علاوه بر این 20 هزار دلار هم باید با یک شرکت قرارداد ببندید تا شما را در آن مدت ساپورت غذایی و دیگر امکانات را برای شما فراهم کند. در مجموع صعود به قله اورست بهطور میانگین بین 100 تا 150 میلیون تومان هزینه میخواهد.
البته بهعقیده من این مبلغ زیادی نیست. یک تیم باشگاهی برای یک سال خود میلیاردی هزینه میکند. این مبلغ در مقایسه با آن مبلغهای میلیاردی بسیار ناچیز است و کمدردسرترین ورزش برای اسپانسر محسوب میشود. ما چندین میلیارد برای بعضی تیمها هزینه میکنیم ولی این مبلغ برای یک ورزشی که ارزش قهرمانی جهان را دارد بسیار ناچیز است. حمایت بخش خصوصی متأسفانه در کشور از ورزش بسیار کم است.
تسنیم: در ایران چه صعودهایی را تجربه کردید؟
مقدم: در ایران بیشتر قلههای بالای 4 هزار متر را فتح کردم که میتوانم به سهند و سبلان و علمکوه اشاره کنم. فقط نزدیک به 100 بار موفق به صعود دماوند شدم. در همه استانهای ایران بهجز استانهای بوشهر، خوزستان و هرمزگان کوهنوردی کردم.
البته باید اشاره کنم که ما علاوه بر انجام دادن تمرینات، یک سری اردوهایی برگزار میکنیم و این اردوها در کوهها برگزار میشود و هرکوهی در ایران دارای ظرفیتهایی است بهعنوان مثال سبلان بهدلیل داشتن یخچال طبیعی بستر مناسبی برای یخنوردی دارد یا علمکوه بهدلیل داشتن مسیرهای سنگنوردی مورد استفاده قرار میگیرد و تمرینات ارتفاع را در دماوند انجام میدهیم.
صعود به برخی قلهها در ایران بسیار سخت است مثل قله تفتان که در جنوب شرقی ایران است، که من فقط دو مرتبه به آن صعود کردم، هم دور از دسترس است و هم هزینههای رفتوآمدش زیاد است.
تسنیم: شغل اصلی شما چیست؟
مقدم: بنده دبیر آموزش و پرورش هستم و هفت سال سابقه آموزش دارم.
تسنیم: از کودکی به ورزش علاقه داشتید؟
مقدم: بله. من ورزشهای زیادی انجام دادم که مهمترین آنها ژیمناستیک و فوتبال و فوتسال بود و تجربه ورزشهای رزمی را هم دارم. تا سال 81 در رشته فوتبال بودم و در بعضی از تیمهای محلی استان حضور داشتم. در ورزش فوتبال دچار آسیبدیدگی شدم و پایم شکست. برای بهبود پایم به کوهنوردی رفتم که از همان جا به کوه علاقهمند شدم. من بهدلیل دوست داشتن طبیعت و اینکه کوهنوردی بسیار اعتیادآور است در این رشته ماندگار شدم.
علاقه شدید به کوهنوردی
تسنیم: دلیل اینهمه علاقه شما به رشته کوهنوردی با وجود اینکه رشتههای بسیاری را تجربه کردید، چه چیز است؟
مقدم: کوهنوردی ویژگیهای منحصر به فردی دارد که شاید در رشتههای دیگر وجود نداشته باشد مثل باهم بودن، اعتماد به هم، نداشتن سکوی قهرمانی، گرفتن دست یکدیگر در طبیعت. ما اعتقاد داریم هرکاری را باید باهم انجام بدیم؛ باهم بالا بریم و باهم صعود کنیم. بارها من شاهد این بودم یک نفر بهدلایلی از ادامه صعود انصراف داده و دیگر اعضای گروه هم بهخاطر آن انصراف دادهاند.
در ورزش کوهنوردی باهم غذا میخوریم و غذاهای خود را با هم تقسیم میکنیم. همه با هم صادق هستند. این ویژگیها سبب اعتیادآوری این رشته است و هر کس به این رشته بیاید گرفتارش میشود.
عدمتوجه مسئولان به ظرفیتهای استانی
تسنیم: برای توسعه ورزش کوهنوردی و بهبود شرایط خود چه انتظاری از مسئولان دارید؟
مقدم: من انتقادهای خاصی از اداره ورزش جوانان ندارم، اصولاً وعدهای نمیدهد که بخواهد به آن عمل کند. ولی اداره ورزش جوانان میتواند برای جذب اسپانسر و جلب حمایت بخش خصوصی از ورزشکاران پیشقدم شود.
من برای صعود به قله لوتسه بالای 50 میلیون تومان هزینه کردم. چقدر باید کار کنم با حقوق معلمی که این پول را به دست بیاورم؟
از طرفی هم استفاده از ظرفیتهای موجود در استان زنجان ضعیف است. همه استانها از تجربیات من در حوزههای مختلف از لحاظ اردو برگزار کردن و سایر موارد استفاده کردند ولی زنجان نتوانسته از من استفاده بهینهای کند.
تسنیم: ورزش کوهنوردی را در کشور ایران چطور ارزیابی میکنید، یا چه مواردی نیاز هست تا بتوانیم جایگاه ایران را ارتقا بخشیم؟
مقدم: جایگاه کوهنوردی کشور خوب است ولی با قدرتهای دنیا فاصله زیادی دارد. کوهنوردی ایران در دهه 70 پیشرفت کرده و هیمالیانوردی از اواخر دهه 70 با صعود تیمهای ملی آغاز شد و بعد از آن راه را برای دیگران باز کرد.
چند سالی است که فدراسیون سرمایهگذاری خود را بهروی تیمهای امید انجام میدهد و کوهنوردی تمرکز خود را بر قلههای 8 هزار متری هیمالیا انجام داده است. رشد کوهنوردی ایران در سالهای اخیر خوب بوده و بهشکل تصاعدی به جلو میرود.
کشور لهستان یک قرن است در هیمالیا فعالیت میکنند و بسیار جلو هستند و مسیرهای فراوانی را کشف کردند. کشورهای روسیه و فرانسه نیز سرمایهگذاری ویژهای در این بخش کردند و بسیار پیشقدم هستند اما ایران نیز در پنج سال گذشته پیشرفت خوبی کرده است.
تسنیم: در مصاحبههای قبلی اشاره کرده بودید که اخذ مجوز و مراحل اداری برای صعود دشوار است، در این مورد بیشتر توضیح میدهید؟
مقدم: اخذ مجوز دشوار نیست، سال 96 فدراسیون تقریباً برای 10 نفر مجوز صعود به قلههای 8 هزار متری را صادر کرد و هر 10 نفر موفق به صعود شدند و همین امر نشان از پیشرفت کوهنوردی ایران است. من در دریافت مجوزها مشکلی ندارم و فدراسیون راحت به ما مجوز صعود میدهد.
اما برخی فرآیندهای اداری مشکلساز هستند برای مثال از آن جایی که من دبیر هستم برای گرفتن مرخصی باید فرآیندهای طولانی و خستهکنندهای را سپری کنم.
تسنیم: رشته کوهنوردی ورزشی است که خطراتی هم دارد، تا به حال برای شما اتفاق افتاده که در معرض حادثهای خاص قرار بگیرید؟
مقدم: رشته کوهنوردی در حالی که یکی از آرامشبخشترین ورزشها است اما خطرات زیادی هم دارد و اگر درست شناسایی نشود و اصولی این کار انجام نگیرد، میتواند به وحشتناکترین ورزش تبدیل شود.
در یکی از صعودهای خود به قله دماوند که در محور سنگی و یخی بود یک تکه یخ از زیر پایم شکست و جایی هم برای اینکه دستم را به آن قلاب کنم وجود نداشت طناب هم 50 متر میتوانست مانع سقوطم شود اما به هر ترتیبی بود خود را از مخمصه نجات دادم و اکنون بهعنوان یکی از خاطرات خوش از این حادثه خطرناک یاد میکنم.
شهدا اسطورههای واقعی
تسنیم: با توجه به اینکه شما دو ماه بعد از شهادت پدر متولد شدید و مثل بقیه حضور پدر را در خانه ندیدید، چهحسی از فرزند شهید بودن دارید؟
مقدم: از نظر من این قهرمانیهای متعدد فراموششدنی است و بعد از یک مدت پاک میشود و بعد از اتمام ورزش من، من هم مثل تمام مردم ایران یک فرد عادی میشوم. اما چیزی که از بچگی با من همراه بوده است یک حس قشنگی است و شهدای ما قهرمانان و اسطورههای واقعی هستند و قهرمانی اصلی را آنها چشیدهاند و حتی اینقدر این حس پیروزی در شهدا بیشتر است که کمی از آن از پدرم به من ارث رسیده است.
من از اینکه قهرمان کوهنوردی هستم آنقدر به خود نمیبالم که از فرزند شهید بودن به خود میبالم و لذت میبرم. از اینکه پسر یک قهرمان هستم افتخار میکنم. لذت پسر یک اسوه واقعی بودن و فرزند شهید بودن بهمراتب بالاتر از موفقیت در یک مسابقه ورزشی است و اصلاً قابل مقایسه نیستند.
من به نیروی ماورایی اعتقاد دارم و در تمام صعودهای خودم و تمام مراحل زندگیام روح پدر شهیدم در اطراف من است و به من نیرو میدهد و کمکحال من میشود و با اینکه پدر خود را ندیده بودم ولی همیشه در اطراف خودم حس میکنم.
من و خیلی از کسانی که بهسمت قهرمانی در ورزشها میرویم صرفاً بهعنوان علاقه نمیرویم و دلایل متعددی دارد از اینکه بهسمت ورزش قهرمانی میرویم اعم از اینکه مدال کسب کنیم و در جامعه ما را قهرمان نام ببرند. یک قسمت کار ورزشکار این است که سعی میکند مدالی بگیرد و از مزایان آن استفاده میکند اما کسی که برای جنگ میرود و یا شهید شدن و یا جانباز شدن، هدفشان این بود که یک وجب از خاک کشورشان را به بیگانگان ندهند و بهنظر من اصل روحیه پهلوانی و دلیری این است.
گفتوگو از فرید حائری و فاطمه تاجبخش
انتهای پیام/*