زد و بندهای شاه با رؤسای جمهور آمریکا پس از کودتای ۲۸ مرداد

زد و بندهای شاه با رؤسای جمهور آمریکا پس از کودتای 28 مرداد

آبان ماه سال ۱۳۵۶، جزو آخرین دفعاتی بود که شاه به آمریکا سفر می‌کرد تا با کارتر دیدار کند. شاه طی ۲۷ سال پیش از آن، ۳۹ بار به‌طور رسمی و غیررسمی به آمریکا سفر و با ۷ رئیس‌جمهور پیشین آمریکا، به دفعات ملاقات کرده بود.

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، در دوره پهلوی دوم، روابط ایران در عرصه بین المللی، به نسبت سال‌ها و دهه‌های پیشین، افزایش یافت، اما هرچه به اواخر حکومت 37 ساله محمدرضا پهلوی نزدیک می‌شویم، کفه ترازوی روابط خارجی به سود ارتباط با آمریکا سنگین‌تر می شود؛ به نحوی که در سوی دیگر ترازو، ارتباط با سایر کشورها، با اختلافی معنادار، در رده پایین‌تر قرار می‌گیرد. شاید در یک قضاوت کلی بتوان این گونه عنوان کرد که پهلوی‌ها، اگرچه با حمایت انگلیسی‌ها کار خود را آغاز کردند، در میانه راه به آمریکایی‌ها روی آوردند و البته، با آنها هم کار خود را به پایان بردند.دغدغه دیرینه محمدرضا پهلوی، ایفای نقش پرطمطراق ژاندارمی در منطقه بود و متحدی بهتر از ایالات متحده آمریکا نمی‌توانست تشنگی مفرط پهلوی اول را برای دستیابی به این سراب برطرف کند؛ شاه به معنای تام و تمام، فقط در پی تحقق یک مسئله بود: وابستگی کامل به ایالات متحده آمریکا؛ تا شاید از این طریق بتواند نسخه به روز شده و البته شرقی آمریکا را در ایران و منطقه خاورمیانه اجرا کند. در واقع پهلوی دوم به دنبال تحت الحمایه قرار دادن ایران زیر چتر و بیرق ایالات متحده آمریکا بود؛ یعنی همان مسئله‌ای که انگلیسی‌ها تنها ادعا و آرزویش را داشتند، اما شاه  در هماهنگی کامل با آمریکا، آن را به نفع خودش و آمریکا عملی کرد. تحکیم روابط با آمریکا، به طور عمده از طریق ملاقات های دوجانبه، در قالب سفرهای شاه به ینگه دنیا محقق شد. در نوشتار حاضر، نمونه‌های مهم این سفر و همچنین، پیامدهای آن بررسی شده است.
دیدارهای شاه و آیزنهاور (1333، 1334 و 1337 هـ.ش)
سفر محمدرضا پهلوی به آمریکا در دوره آیزنهاور، یک ویژگی بارز داشت و آن هم این بود که در سال‌های پس از کودتای 28 مرداد اتفاق افتاد. شاه در نخستین سفرش در دوره آیزنهاور، در سال 1333، به مدت دوماه در آمریکا اقامت کرد. حضور در پیمان بغداد، موسوم به سنتو، مهم ترین باجی بود که محمدرضا در این سفر به آمریکایی‌ها داد تا امتیازات خاص خود را دریافت کند. آمریکا خودش وارد این پیمان نشد، اما براساس آن، کمک‌های مالی فراوان خود را نصیب محمدرضا و حکومتش کرد. شاه بار دیگر در سال 1334 نیز، به هم‌پیمان قدیمی خود در آمریکا سر زد؛ مهم ترین دستاوردی که این سفر برای وی داشت، این بود که موفق شد دل آمریکایی‌ها را برای سرمایه گذاری خارجی در ایران به دست آورد و در جریان دیداری که در قالب این سفر با مدیران بیش از 40 موسسه اقتصادی آمریکا داشت، به آرزوی دیرینه‌اش برای تحقق و گسترش روابط اقتصادی با آمریکا نائل شود.
دیدار شاه و کندی (1341هـ.ش)
سفر جریان ساز دیگر شاه به آمریکا، در دوران کندی، سی و پنجمین رئیس‌جمهور تاریخ آمریکا، رقم خورد. نکته مهمی که باید در پیشینه روابط محمدرضا و کندی به آن توجه کرد، اشتباه استراتژیک شاه درباره کندی بود؛ محمدرضا پیش از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، تمام تخم مرغ‌های خود را در سبد نیکسون، رقیب کندی، قرار داده بود و همین امر، سبب شد او پس از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، با یک نخست وزیر تحمیلی از سوی کندی، یعنی علی امینی، مواجه شود. مهم ترین دستاورد شاه در جریان سفر به آمریکا، بار دیگر در راستای تثبیت قدرت شخصی خودش بود. شاه در دیدار با کندی موفق شد او را متقاعد به برکناری امینی کند و دلیلش نیز، ناکامی این نخست وزیر در اجرای اصلاحات اجتماعی در ایران بود؛ در واقع شاه، در این سفر، بار دیگر خود را به عنوان به اصطلاح «مصلح واقعی ایران» به کندی قبولاند و کندی نیز، به دست کشیدن از حمایت امینی و برکناری وی راضی شد. محمدرضا در این سفر به کندی وعده داد بخشی از هزینه‌های نظامی خود را کاهش دهد و در مقابل، برای بهبود وضعیت اقتصادی بیشتر بکوشد؛ البته این مهم بیشتر در حد وعده باقی ماند. دستاورد مهم دیگر شاه در این سفر، این بود که بلافاصله پس از بازگشت، موفق شد حمایت تمام قد کندی را به سود خود جلب کند، تا جایی که براساس اسناد تاریخی، کندی نخستین فردی بود که تصویب اصول شش گانه شاه را ــ که بعدها آن را اجرا کرد ــ تبریک گفت.
معادله پهلوی ـ جانسون(1342 هـ.ش)
سفر مهم دیگر محمدرضا پهلوی به آمریکا، در ایام پس از ترور جان اف کندی و در دوره ریاست جمهوری لیندون جانسون انجام شد. شاه در این دیدار، کلید واژه‌ای بسیار مهم را به کار برد و آن هم این بود که دوران «احساس عقده حقارت» برای وی به پایان رسیده است. این کلیدواژه، شاید بیانگر این باشد که وی دل خوشی از کندی نداشت و چشم به این داشت که روابطش با آمریکا در دوره لیندون جانسون مستحکم‌تر شود. تعمیق و تداوم حاکمیت آمریکا بر ارتش ایران و دستگاه امنیتی و اطلاعاتی کشور، به عنوان یکی از دستاوردهای این سفر، در دستور کار قرار گرفت و از سوی دیگر، در عرصه اقتصادی نیز، آمریکا امتیاز انحصار بازار ایران و همچنین چپاول مواد خام کشور ما را به‌دست آورد. با مداخله دولت آمریکا، کمپانی‌های آمریکایی با افزایش تولید و خرید نفت ایران موافقت کردند، اما تحویل جنگ افزارهای آمریکایی، به ویژه هواپیمای مدرن، به علت مخالفت کنگره، با بن‌بست رو‌به‌رو شد. با وجود این، در نهایت، شاه موفق شد با حمایت دوستان قدیمی‌اش در آمریکا و همچنین موافقت نهایی لیندون جانسون، دولت او را متقاعد به فروش دو اسکادران هواپیمای «اف ـ 4» و جنگ ‌افزارهای دیگر، تحت شرایطی خاص کند؛ تمام این‌ها برای این بود که محمدرضا نامهربانی‌های به زعم خودش کندی را فراموش و باج بیشتری از جانسون برای حمایت از خود، در بُعد داخلی دریافت کند، اما محمدرضا می‌دانست که جانسون نیز در نهایت دموکرات است!
روابط شاه و نیکسون(1348 هـ.ش)
محمدرضاشاه در تاریخ 29 مهر 1348، به دعوت نیکسون (رئیس‌جمهور وقت آمریکا) دیداری رسمی از واشنگتن به‌عمل آورد. البته تحکیم روابط با آمریکا در دوره ریاست جمهوری نیکسون، قبل از این سفر نیز آغاز شده بود و این دیدار، صرفاً زمینه‌ای برای توسعه روابط فراهم کرد. اردشیر‌ زاهدی و هوشنگ‌ انصاری، سفیر ایران در آمریکا و همچنین، سرمایه دارانی چون لیلیانتال، راکفلر، روزولت و سیاستمدارانی چون رستو و آرمین‌ مایر، در زمینه سازی این سفر و نیز تحکیم روابط میان ایران و آمریکا، پس از آن، جایگاه مهمی داشتند. شاه در این دیدار به آرزوی دیرینه‌اش برای ایفای نقش ژاندارمی در منطقه دست یافت و زمینه آن را نیز دکترین نیکسون برایش فراهم کرد که قرار بود وظایف دفاعی و امنیتی منطقه را، براساس سیاست دوستونی خود، به ایران و عربستان محول کند. شاه موفق شد در قالب این سفر و آن دکترین، تمام نیازهای دفاعی و تسلیحاتی خود را تأمین کند؛ آمریکا متعهد شد از بالابردن قیمت نفت ایران حمایت کند و شاه هم قبول کرد بخش عمده درآمد نفت را در مقابل اوراق قرضه طویل‌المدت دولت آمریکا، به بانک‌های این کشور برگرداند. در این سفر بود که نیکسون، با سیاست‌های داخلی شاه مخالفتی نکرد و حتی از وی حمایت کرد. قدر مسلم این است که او هیچ مخالفتی با شیوه‌های ساواک نداشت. شاه از توصیه‌ای که نیکسون درباره مخالفان داخلی کرده بود، تشکر کرد و گفت: آنها را به زندان خواهد انداخت. دقیقاً پس از این سفر بود که در یکی از سندهای «سرّی» سفارت آمریکا، به تاریخ 13 شهریور 1348، چنین آمده است: «بنابر گفته خود شاه،  وی در صحنه جهانی، سیاست خارجی کشور را با اعتماد کامل هدایت می‌کند و به‌صورت غیر علنی، به ترویج مواضع مورد نظر آمریکا در میان دوستان ایران می پردازد.»
دیدارهای شاه و کارتر (1356 و  1357 هـ.ش)
آبان ماه سال 1356، جزو آخرین دفعاتی بود که شاه به آمریکا سفر می‌کرد تا با کارتر دیدار کند. شاه طی 27 سال پیش از آن، 39 بار به‌طور رسمی و غیررسمی به آمریکا سفر و با 7 رئیس‌جمهور پیشین آمریکا، به دفعات ملاقات کرده بود. آنچه اهمیت داشت این بود که سفر یادشده، در آستانه انقلاب ایران انجام می‌شد، اما در تمامی این سفرها، کارتر همواره شاه را از ادامه واگذاری سلاح از سوی آمریکا به ایران مطمئن می‌کرد و از سوی دیگر، معتقد بود که وی توان این را دارد که از پس مشکلات داخلی کشورش برآید و درواقع نسبت به توانمندی او بسیار خوش بین بود. سران دو کشور، در مذاکرات خود، از پیوندهای ناگسستنی بین دو کشور و اتحاد نظامی‌ آمریکا و ایران سخن گفتند. شاه قول داد در اجلاس آینده اوپک، از افزایش بیشتر قیمت نفت جلوگیری کند و کارتر نیز وعده داد برنامه ارسال سفارش‌های 12 میلیاردی تسلیحاتی ایران، با مشورت کنگره، ادامه یابد.

منبع:خراسان

انتهای پیام/

بازگشت به صفحه سایر رسانه‌ها

پربیننده‌ترین اخبار رسانه ها
اخبار روز رسانه ها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon