نوسروده فردوسی: «صدف بپوش که چشم طمع فراوان است»
شاعر جوان کشورمان به مناسبت فرا رسیدن سالروز حجاب و عفاف قطعه شعری سروده است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، بیست و یکم تیرماه سالروز قیام مردم مشهد علیه کشف حجاب به عنوان روز عفاف و حجاب نامگذاری شده است. روزی که رضاخان و یارانش مردم معترض به کشف حجاب را در مسجد گوهرشاد به خاک و خون کشید. تلاشهای رضاخان باعث شد عدهای از زنان غربزده، به ویژه زنان درباری و دولتمردان، به صورت بی حجاب یا بدحجاب در مجامع و معابر عمومی ظاهر شوند.
حال به همین مناسبت، «علی فردوسی» شاعر جوان کشورمان 2 قطعه شعر سروده که در ادامه منتشر میشود:
1)
بهای پاکی ات افزون ز دُرّ غلطان است
صدف بپوش که چشم طمع فراوان است
تویی که غنچهی نشکفتهای، خبر داری
که آب و رنگ تو از خون سرخ ایمان است!؟
حیا به تن کن لیلای قصهها و ببین
برای عشق تو مجنون هنوز دیوانه است
تو گنج خانه ی یاری، نه جنس بازاری
مباد آنکه بگویند جنست ارزان است
زمانه جنگل وحشی شده است و گرگ هوس
لباس میش به تن کرده است و پنهان است
غزال بی خبری که به ناز میگذرد
چه زود طعمهی این گرگ تیز دندان است
تویی که نام تو مرد است، غیرتت پس کو!؟
مگو که گوشت قربانی است،... انسان است
*********
2)
با آبروی سبز بهارم چه میکنید؟
ای شاخههای پُر بَر و بارم، چه میکنید؟
خون هزار لاله در این دشت ریخته است
با دانههای سرخ انارم چه میکنید؟
مهتابهای خانه همسایههای من
در آسمان تیره و تارم چه میکنید؟
نزدیکتر به قلب من ای هرچه دورتر
نزدیک های دور، کنارم چه میکنید؟
من سیب گاز خورده به دردم نمیخورد
ای سیبهای سرخ بهارم چه میکنید؟
شلوارهای خش زده و شالهای شُل
کوتاه و تنگ بر تن یارم چه میکنید؟
گیرم که آب از سرتان صد وجب گذشت
با اشکهای زار و نزارم چه میکنید؟
روزی نیاید اینکه بگویم بریده دل
" اصلن به من چه؟ کار ندارم چه میکنید"
ایران من سرش به شرافت بلند بود
دارید با غرور دیارم چه میکنید؟
غیرت تمام هستی مردان فارسی است
با این تمام دار و ندارم چه میکنید؟
انتهای پیام/