به گزارش خبرگزاری تسنیم، هادی ایمانی حقوقدان و مدرس دانشگاه با عنوان پیشدرآمدی بر طرح تحول بنیادین (آموزش و پرورش) به شرح ذیل است:
تردیدی نیست که وزارت آموزش و پرورش مسئولیت آموزش نونهالان و نوجوانان و نیز تربیت این استعدادهای زیر ساختی جامعه را بهعهده دارد.
آیا تاکنون محصول و تولید این و نهاد عظیم توانسته خاستگاه بحق ملت را در امر آموزش و تربیت تامین کند؟
بررسی و دقت نظر در فرآیند این مهم به ما نشان می دهد که ارکان و پایههای آن از جمله آموزش و پرورش شایسته و با کفایت دچار آسیب جدی شده است.
معلم از جایگاه اجتماعی لازم برخوردار نیست، معیشت و درآمد و نیز روند جایگزینی معلم بازنشسته دچار نقصان است، انگیزه لازم و تلاش برای ارتقا و تربیت محصلین در سطوح مختلف معطل مانده است.
بسیار طبیعی است که حاصل این امر حذف عنصر موثر برای جامعه آینده است که اگر سربار جامعه نشود، گرهی از مشکلات خود و خانواده را نیز باز نخواهد کرد.
خانوادهها نیز ناتوان از هدایت و تربیت بچهها به امید آموزش و پرورش دل خوش کردهاند و مسئولیت را به مدارس واگذار نمودهاند.
محتوای درسی به فراخور نیازهای اجتماعی محتاج تجدیدنظر اساسی است. یک نوجوان باید در سطحی از اطلاعات و آموزشهای اجتماعی قرار داشته باشد تا قبل از ورود در جامعه آگاهی لازم را داشته باشد.
مسائل مبتلابه یک نوجوان در شرایط فعلی و در سنین مختلف، محتاج آمادگی برای ورود به سبک زندگی متناسب با امروز جامعه ما باید باشد.
عقاید و اصول، اخلاق، احکام در کنار آموزشهای پایه دروس مختلف به فرا خور رشتههای تحصیلی و علاقههای آنها باید تدارک و تعلیم داده شود.
چه کسی باید برنامهریزی این کار عظیم را بر عهده داشته باشد؟!
قصد این نیست که زحمات کشیده شده تا حال دستاندرکاران نادیده گرفته شود، بلکه نسل جدید باید بیاموزد که با سبک جدید زندگی با چه نیازمندیهایی مواجه میشود و راه حل آنها چیست که این خود محتاج تجدیدنظر در محتوای کتب درسی است که بهغایت تاثیرگذار است.
مسائل خانوادگی، مسائل اجتماعی و امور مختلف زندگی، حرفه و فن، تحقیق محور بودن مطالعات و آموختهها، خلاقیت، نظم و دقت و ... مسائل زیادی است که باید در سطح قابل قبول برای نوجوان برنامهریزی و تعریف و تبیین شود.
مسائل فکری و عقیدتی، اخلاق و احکام قطعاً در کنار همه آموختههایی که نقش محوری خود را ایفا کند، استدلال و بیان منطقی در کنار بعضی از مسائل به کار آمدی فردی و اجتماعی کمک شایان خواهد نمود.
نکته مهم و حلقه مفقوده در کنار استفاده از امکانات و تجهیزات فیزیکی روز، مربی و معلم و محتوای درسی کار آمد، نقش کلیدی مدیر، ذوق و سلیقه و دانایی به بهرهبرداری مطلوب برای نونهالان و نوجوانان در امر تعلیم و تر بیت باید مهیّا باشد.
تنها مدیر و انسان توانمند لایق و با کفایت است که هر سه مولفه فوق را به درستی بکار خواهد بست. او مسئولیت تهیه بستر لازم را برای تولید یک محصول مفید و کارآمد را بعهده خواهد داشت.
با این مفروضات چه باید کرد؟!
اگر بصورت خلاصه و کلیدی بخواهیم طرح کوچک و بسیار جمع و جور را ارائه دهیم باید پیشنهادات ذیل را با استفاده از فرصتهای موجود و شرایط پیش رو چنین تعریف کنیم:
1. تربیت معلم
با استفاده از مراکز تربیت معلم موجود و تغییرات لازم با اهداف فوق را باید فعال نمود یعنی موسسین از وزارت آموزش و پرورش درخواست کنند که این مراکز را با بودجه متناسب در اختیار دستاندرکاران مورد تایید و دردمند و با سابقه (موسسین) قرار دهد و آنها با برگزاری همایشهای تخصصی و فراخوان از همه دبیران و نخبگان افراد مورد نیاز را از سراسر کشور جمعآوری و انتخاب نمایند. گردآوری این جمع از متخصصین و دلسوزان و متعهدان تحت نظر یک مدیریت کار پیچیدهای نیست.
بدیهی است که سیستمهای مختلف کارشناسی از چنین همایشی با بررسی و دقت شکل خواهد گرفت تا رفته رفته بتوان به عناصر مطلوبتر در هر رشته برای برنامهریزی دست یافت.
2- محتوای درسی
محتوای کتب درسی مقاطع مختلف تحصیلی و مطالب و نیازهای ضروری سنین مختلف در کتابهای درسی و اموزشی همزمان با تربیت معلم باید آغاز شود تا تربیت معلمین و آماده سازی محتوای درسی همزمان آماده شود؛ از تیمهای کارشناسی دروس فعلی با ترمیم لازم حداکثر استفاده را بعمل آورد.
3- انتخاب مدیران
تعیین مدیران کارآمد در آموزش و پرورش اعم از نیروهای بازنشسته و کادر موجود، خود یک کار فنی و دقیق است که از طریق بررسی و مشورت با عناصر دستاندرکار دست یافتنی است.
با مهیا شدن این عناصر سهگانه، تازه محیط مستعد آموزش و پرورش شکل خواهد گرفت تا با استفاده از سختافزارها موجود و نرم افزارهای تهیه شده و با استفاده از کارشناسان و تجارب جهانی، خصوصاً سند بسیار مهم تحول بنیادین آموزش و پرورش که سالها بر روی آن کار شده است، پیادهسازی شود. نسل جدید با این امکانات جدید دوران آموزش و پرورش را طی نماید.
بنظر میرسد که محصول نهایی این برنامهریزی بیش از ده سال بطول بینجامد؛ ولی ثمرات این زحمات انقلاب اسلامی را بیمه میکند و مردم از حاصل این تفکر بنیادین و راهبردهای آن کاملاً بهرهمند گردند.
تربیت نیروی انسانی کارآمد با این برنامهریزی میتواند خلاء فعلی را رفته رفته پر کند و با توسعه آنها برنامه تحول بنیادین در آموزش و پرورش عملی گردد.
یک نیروی انسانی تربیت شده براساس موازین فنی و علمی، موتور محرک ارکان زندگی و ساختار تشکیلاتی نظام جمهوری اسلامی است.
اگر این نسل پرورش بیابد، بتدریج تحول در ساختار اداری و اجتماعی جامعه توسعه مییابد و استقبال همه دلسوزان و لطف الهی گره کور مدیریت فرسوده جامعه ما را باز خواهد کرد. این مدیریت جایگزین شاید بتواند خسارتها و هزینههای سنگینی که به دین و دنیای مردم وارد کرده است را تا حدودی جبران نماید.
هنوز برآوردها از هزینههای مادی و معنوی تعلل در این امر سرنوشت ساز محاسبه نشده است و از آثار اجتماعی تخریبی آن آماری در دست نیست، ولی هر موقع جلوی این خسارت سنگین گرفته شود، کار بزرگی اتفاق افتاده است.
انتهای پیام/