پایه‌هاى امنیت ملى و شهروندى نوین‌

پایه‌هاى امنیت ملى و شهروندى نوین‌

در حدیث آمده است:اگرگناه آشکارا انجام شود ومردم قدرت برخورد داشته باشند، ولى ساکت بمانند، خداوند همه را مورد قهر وعذاب خود قرار مى‌دهد. چنان‌که در قرآن مى‌فرماید: از فتنه‌هایى که آتش آن همه را مى‌سوزاند، بترسید.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، مقام معظم رهبرى(مدظله‌العالى) فرموده اند: «نظام ما، کلمه و شجره طیبه‌اى است که: «اصلها ثابت و فرعها فى السماء تؤتى اکلها کل حین باذن ربها...»؛ اهداف مشخص ما در اسلام خلاصه مى‌شود. اسلام فقط یک اعتقاد نیست. اسلام، زندگى طیّبه انسانهاست. وقتى از حیات و نظام اسلامى صحبت مى‌کنیم، منظور ما نظام و حیات طیّبه‌اى است که همه خیرات مورد علاقه انسان در آن وجود دارد: هم رفاه مادى و امنیّت اجتماعى و روحى تأمین مى‌شود و هم صفاى معنوى، دانش و بینش و تحقیق و تعبد و خلوص و توجه به خدا مشاهده مى‌گردد واین /امربه‌معروف و نهى از منکر/ تضمین‌کننده‌ى حیات طیبه در نظام اسلامى خواهد بود.»

امر به ‌خوبى‌ها و نهى از بدى‌ها دو اصل پذیرفته‌شده همه اقوام و ملل مختلف در طول تاریخ زندگى انسان‌ها بوده است؛ زیرا این دو اصل در بردارنده منافع انسان‌ها و منطبق با عقل و فطرت‌اند. از آن‌جا که افراد یک جامعه سالم مانند اعضاى بدن، در راه زندگى اجتماعى و ایجاد حیات صحیح انسانى سهیم و شریک مى‌باشند و هیچ‌یک از آن‌ها نمی‌توانند در برابر قوت‌ها و کاستى‌هاى جامعه‌ بى‌تفاوت باشند، لذا مسأله نظارت همگانى، امر به معروف و نهى از منکر، براى جلوگیرى از فساد و سوق دادن جامعه به‌سوى اصلاح، ضرورت مى‌یابد. آنچه امروزه بر اهمیت این وظیفه شرعى مى‌افزاید، تحول مفهوم شهروندى، توسعه ملى، امنیت انسانى و اجتماعى است. امروزه شهروند حق‌مدار که لازمه تأمین امنیت‌اش رهایى از ترس و نیاز و مشارکت فعالانه در امور جامعه است، به جاى شهروند صرفا تکلیف‌مدار نشسته است. مسؤولیت‌پذیرى فعالانه و داوطلبانه شهروند آگاه، رکن اصلى تأمین امنیت انسانى، اجتماعى و توسعه پایدار ملى در دنیاى کنونى مى‌باشد. امر به معروف و نهى از منکر، مهم‌ترین بستر سیاسى - اجتماعى است که این امر را محقق مى‌سازد.
بنابراین، معروف و منکر قلمرو وسیعى دارد و در محدوده عبادات یا یک‌سرى از گناهان کبیره نمى‌گنجد. معروف، شامل امور اعتقادى، اخلاقى، عبادى، حقوقى، اقتصادى، نظامى (همانند مرزدارى و پیکار در راه خدا)، سیاسى (مثل حضور در صحنه‌هاى انقلاب اسلامى و حفظ دستاوردهاى آن) و امور فرهنگى مى‌شود و منکر نیز شامل منکرات اعتقادى، عبادى، اخلاقى، اقتصادى (مانند کم‌فروشى و احتکار)، سیاسى (همانند جاسوسى و کمک به ضدانقلاب)، نظامى (نظیر فرار از جبهه و جنگ، عدم رعایت سلسله‌مراتب فرماندهى) و... مى‌شود. در مجموع مى‌توان از معروف و منکر، به ارزش‌ها و ضد ارزش‌ها تعبیر نمود.
توجه خاصى که به این فریضه در آیات و روایات شده، نشان‌دهنده ابعاد مهم آن مى‌باشد و نتایج عینى و عملى زیادى از آیات و روایات متعدد قابل برداشت مى‌باشد که اجراى احکام اسلامى، اجراى وظایف متقابل مردم و دولت، نظارت صحیح و مدبرانه مردم بر فعالیت‌هاى دولتى و افزایش پاسخ‌گویى و مسؤولیت‌پذیرى نهادهاى حکومتى، برقرارى نظم اجتماعى داوطلبانه در جامعه، افزایش مسؤولیت‌پذیرى مردم در جامعه، اصلاح شیوه‌هاى حکومت‌دارى مبتنى بر نیازهاى سیاسى، اجتماعى و اقتصادى جامعه، نشان دادن راه و سلوک انبیاء و اولیاء و صلحا، معرفى مؤمنان واقعى، بینش عقیدتى و تفکر سالم، اقتصاد سالم، امنیت قضایى، عمران و آبادانى کشور، استحکام و استوارى امور کشور و نظم و انضباط، وظیفه‌شناسى، گسترش عدل و داد و تقویت نیروهاى صالح و تضعیف منافقان و دشمنان، از مهم‌ترین نتایج اجرایى شدن این وظیفه مى‌باشد که با تحول مفهوم شهروندى و توسعه پایدار ملى در دنیاى کنونى تلازم دارد.


*    نکته‌هایی در باب امر به‌معروف و نهی از منکر‌
جامعه‌ ساکت، مرده است‌
قرآن مى‌فرماید: «ولکم فى القصاص حیاه» اگر قاتل را به قصاص رساندید، زنده‌اید.
در حدیث مى‌خوانیم: کسى‌که در برابر خوبى‌ها و بدىها ‌بى‌تفاوت است، مرده‌اى است که در میان زنده‌ها نفس‌ می‌کشد.
سکوت در برابر گناه نتیجه‌اى جز خسارت ندارد. بر اساس سوره عصر، حتى کسانى‌که اهل ایمان و عمل صالح، ‌ولى ساکت باشند، دیگران را به حق وصبر سفارش نکنند، در خسارت‌اند.
در حدیث آمده است: اگر گناه مخفیانه انجام شود، خطرى براى همه مردم ندارد؛ ولى اگر گناه آشکارا انجام شود ومردم قدرت برخورد داشته باشند، ولى ساکت بمانند، خداوند همه را مورد قهر وعذاب خود قرار مى‌دهد. چنان‌که در قرآن مى‌فرماید: از فتنه‌هایى که آتش آن همه را مى‌سوزاند، بترسید.
براساس روایات: اگر مردم امر به معروف ونهى از منکر را ترک کنند،اشرار بر آنان مسلط خواهند شد ودعاها وناله‌ها دیگر اثر نخواهد داشت.
گاهى سکوت در برابر گناه، نشانه رضایت است که در این صورت بر اساس آیات و روایات، این‌گونه افراد شریک گناهکار حساب مى‌شوند.
خداوند به یهودیان زمان پیامبر خطاب مى‌کند که: (چرا شما انبیاى پیشین را کشتید؟) در حالى که نیاکان آنان پیامبران را کشته بودند، ولى چون نسل آن‌ها به کار پدران خود راضى بودند، خداوند، فرزندان را به کردار پدران مورد عتاب و انتقاد قرار مى‌دهد.
سیماى افراد ساکت در قیامت‌
در حدیث مى‌خوانیم: پیامبر اکرم(ص) فرمود: (به‌خدایى که جانم در دست اوست، ازامت من گروهى از قبر برخیزند؛ در حالى که در قیافه بوزینه وخوک هستند. این قیافه‌ها به‌خاطر آن است که آنان قدرت بر نهى از منکر داشته، ولى با گناهکاران سازش کردند.
اولین وظیفه انبیا
قرآن مى‌فرماید: ما در میان هر امتى، پیامبرى را مبعوث کردیم که مهم‌ترین وظیفه او دو چیز بود: یکى امر به یکتاپرستى که بزرگ‌ترین معروف‌هاست «ان اعبدوا الله»، و دوم نهى از اطاعت طاغوت‌ها که بزرگترین منکرهاست «اجتبنوا الطاغوت‌»
توجیه بهانه‌جویان‌
گناه دیگران، به ما کارى ندارد؛ بعضى مى‌گویند: (عیسى به دین خود موسى به دین خود)، (من وگناهکار را که در یک قبر نمى‌گذارند)، لذا در برابر باطل ساکت مى‌مانند، در حالى که جرم درجامعه قابل سرایت است. یک نفر سیگارى هواى محیط را آلوده مى‌کند. دروغ نیز جو بى‌اعتمادى را بر جامعه حاکم مى‌کند.
گناه درجامعه مثل سوراخ کردن کشتى است، همین که آب وارد شد، همه را غرق خواهد کرد.
مانع آزادى مردم است
بعضى مى‌گویند: امر به معروف ونهى ازمنکر، نوعى دخالت در امورشخصى مردم وسلب آزادى از آنان است،در حالى که معناى آزادى آن نیست که هر کس هر کارى انجام دهد؛ زیرا این نه با عقل سازگار است ونه هیچ فرد وجامعه و رژیمى به آن تن مى‌دهد.
آزادى درچارچوب قانون وعقل وفطرت معنا دارد؛ وگرنه مى‌شود هرج ومرج وبى‌بندوبارى.
در زندگى اجتماعى، آزادى باید بر اساس سلامت جامعه ومقرارت فراگیر معنا شود. فرمان پلیس در مورد حرکت یا توقف اتومبیل‌ها براى اصلاح امر ترافیک، در همه‌جاى دنیا پذیرفته شده است وکسى آن‌را مخالف آزادى نمى‌داند، در حالى که کار پلیس نوعى امربه معروف ویا نهى ازمنکر عملى است.
با یک گل بهار نمى‌شود
گاهى سکوت دیگران، انسان را به سکوت وا مى‌دارد و مى‌گوید: من که به تنهایى نمى‌توانم کارى بکنم، اگر همه بگویند،من هم مى‌گویم. درحالى که امر به معروف در آن فضاى مرگبار وساکت، پاداش بیشترى دارد. در حدیث‌ می‌خوانیم: (بهترین جهاد،کلمه حقى است که انسان در برابر فرد ستمگر بگوید.)
دیگران هستند
گروهى مى‌گویند: اگر لازم باشد،فلان شخصیت، یا مقام ویا فلان انجمن اسلامى ودیگران هستند. غافل از آن‌که امر به معروف همچون نماز، وظیفه همه است وغفلت دیگران دلیلى برتوجیه غفلت ما نیست.
کار از کار گذشته‌
بعضى مى‌گویند: باید فکر اساسى کرد وکار از تذکر وموعظه گذشته است. مانند آن که تشنه‌اى را مى‌بیند و مى‌تواند با کمى آب او را از مرگ نجات دهد، ولى مى‌گوید: باید فکر آبرسانى سراسرى باشیم. البته فکر اساسى وتصمیم کلى حرف منطقى است، ولى این تفکرنباید بهانه ترک امر به معروف ونهى از منکر موردى شود.
باعمل خود، مردم را دعوت کنیم‌
در قرآن، بارها از کسانى‌که مردم را به حق دعوت مى‌کنند ولى خود را فراموش کرده‌اند، انتقاد شدید شده است: «لم تقولون ما لاتفعلون» در روایات مى‌خوانیم: با عمل خود مردم را به راه حق دعوت کنید: «کونوا دعاة الناس باعمالکم»
براى مثال مسؤولان مملکتى باید در صف اول نماز جمعه وجماعات حاضر باشند،تا نمازخانه‌ها و مساجد پر شود.
شیوه آماده‌سازى‌
سخن حق، همچون شکر است؛ اگر شکر را به همین شکل در گلوى کسى بریزیم، امکان دارد خفه شود. باید شکر را با آب مخلوط کرده تا تبدیل به شربت شود وبراى همه افراد قابل استفاده و تحمل باشد.
استفاده از هنر، شعر و طنز
نقش هنر در دعوت مردم به فساد وانحراف،بر کسى پوشیده نیست. سامرى با هنر مجسمه‌سازى توانست مردم رامنحرف وبنى اسرائیل را گوساله‌پرست کند.
زیباگویى، فصاحت وبلاغت، بهترین اهرم براى جذب مردم است؛ همانگونه که قیافه زیبا و موزون نقش مهمى در تأثیر کلام دارد.
در قرآن، امر شده است که هنگام رفتن به مسجد، زینت‌هاى خود را با خود بردارید.
سخن زیبا ومجادله نیکو از سفارشهاى قرآن کریم است.
توجه به ظرفیت افراد
امام صادق(ع) شخصى را براى ماموریتى به منطقه‌اى فرستاد. او درگزارش خود به امام، از مردم منطقه به‌شدت انتقاد کرد. امام فرمود: ایمان ده درجه دارد. بعضى یک درجه ایمان دارند وبعضى دو درجه، بعضى هم هفت تا ده درجه. نباید کسانى‌که ایمان کامل‌ترى دارند، از دیگران توقع بیش ار ظرفیت داشته باشند.
در شیوه تبلیغ انبیا مى‌خوانیم که مى‌فرمودند: ما ماموریم طبق ظرفیت افراد با آنان صحبت کنیم‌.
امر به معروف و نهى از منکر، وظیفه‌اى همگانى‌
از نگاه آموزه‌هاى دینى، امر به معروف و نهى از منکر وظیفه‌اى همگانى است و همه باید خود را در این مسأله مسؤول بدانند. امر به معروف که مى‌توان آن‌را ارشاد خواند و نهى از منکر که مى‌توان آن‌را انتقاد خواند، واجبى عمومى است و برابر آنچه امروزه مسؤولیت همگانى یا نظارت عمومى یا نظارت ملّى مى‌گویند، قرار مى‌گیرد. این فریضه در انحصار هیچ فرد یا گروه یا مقامى نیست و اگر هم گروهى در آن پیش‌گام شود و خود در زمینه‌اى، معروف را فروگذارد و منکر را انجام دهد، دیگران وظیفه دارند که همان‌ها را امر به معروف و نهى از منکر کنند. بر این اساس، کوچک‌ترین و ضعیف‌ترین فرد جامعه نیز باید امر به معروف و نهى از منکر را از دست ندهد.
امر به معروف و نهى از منکر غیرمستقیم‌
اثرگذارترین گونه امر به معروف و نهى از منکر آن است که شخص، پیش از سفارش و نهى دیگران، خود اهل عمل باشد، پس آن گاه امر به معروف و نهى از منکر کند. شهید مطهرى در این باره مى‌نویسد: «شما اگر بخواهید به شکل غیرمستقیم امر به معروف و نهى از منکر بکنید، یکى از راه‌هاى آن این است که خودتان نیکوکار و اهل عمل باشید. وقتى خودتان این‌گونه بودید، مجسمه‌اى خواهید بود از امر به معروف و نهى از منکر. هیچ چیز بشر را بیشتر از عمل تحت تأثیر قرار نمى‌دهد. هر اصلاح‌گرى، نخست باید صالح باشد تا بتواند اصلاح‌گر باشد. او باید پیش برود و آن‌گاه بگوید پشت سر من بیایید. خیلى تفاوت است میان کسى‌که ایستاده و به سربازش دستور مى‌دهد: برو به پیش، من اینجا ایستاده‌ام و کسى‌که خودش جلو مى‌رود و مى‌گوید: من رفتم، تو هم پشت سر من بیا. فیلسوف معروف معاصر، ژان پل سارتر مى‌گوید: «من کارى که مى‌کنم، در حقیقت، جامعه خود را نیز به آن کار وادار کرده‌ام» و درست هم هست. هر کارى که شما بکنید، کار خوب یا بد، جامعه خود را نیز به آن کار واداشته‌اید. خواه ناخواه، کار شما موجى به‌وجود مى‌آورد؛ تعهدى براى جامعه ایجاد مى‌کند؛ بایدى است براى خود شما و بایدى است براى اجتماع شما. وقتى من کارى مى‌کنم، زبان عمل من این است که تو هم مثل من باش. بنابراین، شما نمى‌توانید به گفتار من توجه کنید، ولى به کردار من‌ بى‌توجه باشید.»
*    امر به‌معروف، امنیت ملى وتوسعه پایدار
امر به معروف و نهى از منکر هم چون خون در پیکره دین جریان دارد و ضامن حیات اسلام است. خیزش و قیام مصلحان در جامعه اسلامى نیز، بازتابى از عمل به این فریضه مى‌باشد و اگر مصلحان بزرگى، هم‌چون امام حسین(ع) نمى‌بودند، ارزش‌هاى انسانى و الهى از بین رفته و اسلام قرن‌ها پیش توسط تبهکاران دفن شده بود. انقلاب اسلامى ایران، خود یکى از ثمرات و نتایج با ارزش این اصل در جنبه‌هاى سیاسى و حکومتى است که توسط مصلح بزرگ، امام خمینى(ره) رهبرى شده و به پیروزى رسید و هم‌اکنون به زعامت رهبر معظم انقلاب اسلامى به راه خود ادامه مى‌دهد. امر به معروف و نهى از منکر یکى از دستورات مهم و اساسى در فرهنگ دینى است. در قرآن کریم آیات متعددى در زمینه امر به معروف و نهى از منکر وجود دارد و جزو ویژگى‌هاى مومنین شمرده است. امر به معروف و نهى از منکر داراى مراتبى است که دقیقاً باید رعایت شود، به‌نحوى که اگر با رعایت یک مرتبه از آن، به وظیفه شرعى عمل نشد، نوبت به مرتبه دیگر نمى‌رسد.
مسلماً اگر امربه معروف و نهى از منکر با مراتب و شرایط انجام پذیرد، یکى از اثرات مهم این فریضه، امنیت بخشى به فرد و جامعه و عملى شدن مفهوم نوین شهروند حق‌مدار مى‌باشد. هم‌چنین سایر اثرات و کارکردهاى امر به معروف و نهى از منکر مثل بقاى جامعه و حفظ وحدت، عدالت اجتماعى و اقتصادى، آبادانى و سازندگى، قدرتمندى افراد صالح جامعه و تضعیف دشمنان و منافقان، همگى در راستاى ایجاد امنیت و آرامش افراد اجتماع و در واقع مفهوم نوینى از توسعه پایدار ملى است.
*    تعطیل شدن نظارت عمومى
یکى از آسیب‌هاى انقلاب و نظام اسلامى عدم نظارت مردم بر عملکرد دستگاه‌هاى مسؤول و رفتار و موضع‌گیرى‌هاى مدیران نظام است. ترویج اندیشه شخصى و فردى بودن اصل مهم امر به معروف و نهى از منکر در دین اسلام و القاى این‌که نظارت عمومى بر عملکرد مسؤولان به معنى تداخل غیرمسؤولانه مردم در قلمرو مسؤولیت‌هاى مدیران نظام است، یکى از سیاست‌هاى مرموز و از تهاجمات فرهنگى دشمن براى جدایى ملت از نظام اسلامى است.
امام خمینى درباره نقش نظارتى مردم براى جلوگیرى از انحراف در ارکان مدیریتى نظام مى‌فرماید: ملت اگر نظارت نکنند در امور دولت و مجلس و همه‌چیز، اگر کنار بروند و بسپارند دست این‌ها و بروند مشغول کارهایشان بشوند ممکن است یک وقت [نظام اسلامى] به تباهى بکشد.
*    قانونگرایى مسؤولان، دورى از منکر
اقتدار و موفّقیت نظام و حکومت به این است که کارگزاران نظام مردم را راضى نگهدارند و از خود نرنجانند. در صورت رنجش مردم، بین مردم و کارگزاران حکومتى، جدایى برقرار مى‌شود و این خود امنیت مردم را متزلزل‌کند. کارگزاران باید همانند مردم به قوانین و مقررات احترام بگذارند و به آن پایبند باشند. امام على(ع) براى فرماندار آذربایجان، «اشعث‌بن قیس» مى‌نویسد: فرماندارى براى تو وسیله‌ى آب و نان نیست بلکه امانتى است، در گردنت. تو نیز باید مطیع مقام بالاتر باشى. درباره‌ى مردم حق ندارى استبداد به خرج‌ دهى و. . .

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران