به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، مطابق مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی، اول ذیقعده، روز تولد حضرت معصومه (س) «روز ملی دختران» نامگذاری شده است. ظاهراً دلیل اصلی این نامگذاری به ازدواج نکردن حضرت معصومه (س) برمیگردد و باطناً بر لزوم الگو قرار دادن آن حضرت برای دختران زمان اشاره دارد.
جدای از حس ابتدایی و لذتبخش دختران برای روزی که به نامشان نامگذاری شده است، بیشتر که با دختران صحبت میکنیم، هرکدام درباره این روز نظری دارند: یک نفر این روز را اهمیت دادن به دختران میداند و یک نفر آزرده است؛ نه از این روز، بلکه از نوع برخورد افراد. بهگونهای که نگاه غالب جامعه به این روز، با معیار ازدواج خطکشی میشود و دختر بودن به مجرد بودن ختم میشود. طبیعتاً در این نگاه، خانمی که ازدواج کرده است، تبریک روز دختر را دریافت نمیکند.
درباره این روز گرامی، نظرات دختران را از طیفهای گوناگون جویا شدیم. در انتقال گفتههای دختران، فارغ از موافقت یا مخالفت با نظرات آنان، جنبه امانتداری رعایت شده و دیدگاه آنان بیان شده است.
دختر برای تلطیف فضای زندگی بشر خلق شده است
مریم که 21ساله و معلم زبان انگلیسی است و دخترها را پر از عشق و مهربانی و پشتکار میبیند. درباره نقش دختری میگوید: به نظرم دختر برای تلطیف فضای زندگی بشری خلق شده است؛ یعنی به خاطر علاقهای که به ظرافت، هنر و زیبایی دارد و روح لطیفی هم که دارد، زمختی مرد را کم میکند؛ به خاطر همین، غمخوار پدر است و دلسوز مادر.
وقتی از محدودیتهای دختر بودن از او سؤال میکنم، میگوید: دختران محدودیتهایی دارند که از طرف جامعه برایشان ایجاد میشود؛ مثلاً شبها باید زود به خانه برگردند و نمیتوانند تا دیروقت، تنها در خیابان باشند؛ آنهم به خاطر بعضی افراد مریضی که در جامعه هستند یا مثلاً اگر در شرکتی، خانمی را استخدام کنند، معمولاً حقوق کمتری نسبت به آقایان به آنها میدهند و این تبعیض است؛ یا اینکه خانمها را در بعضی موارد دستِکم میگیرند.
او مهمترین مشکلی را که دختران با آن مواجه هستند، نگاه ابزاری بعضی از مردان به زنان میداند که باعث آزار دیدن خانمها میشود. مهمترین رسالت دختران از نگاه مریم، حفظ ارزشهاست؛ چه ازنظر دینی و چه ازنظر اخلاقی. معتقد است: در کل، دخترها باید متانت و وقار خود را حفظ کنند. روز ولادت حضرت معصومه را روز دختر نامیدند تا ما با الگوبرداری از آن حضرت، با مظهر عفاف و تقوا و حیا همراه شویم. این نامگذاری حرکتی نمادین برای گوشزد کردن شخصیت والای ایشان و ترویج صفات و ویژگیهای اخلاقی ایشان است.
دختر بودن؛ زمانی برای خودشناسی
نیکو، بیستوچند ساله، فیلمسازی جوان است. او با روز دختر موافق است؛ چون آن را ارزش گذاشتن به وجود دختر میداند. اما میگوید: من چندان اهل تفکیک کردن بین دختر و پسر نیستم. به نظرم دختر بودن دورهای است که شخص در آن میتواند به خودشناسی برسد و قبل از آنکه وارد زندگی شخصی دیگر شود، بتواند نواقص خود را برطرف کند. طبیعتاً وقتی دختر هستیم، تنها هستیم و در این تنهاییها میتوانیم خیلی چیزها را کشف کنیم که مهمترین آنها خودشناسی است.
شرایط کمال یافتن برای هرکس متفاوت است
مینا، 30 ساله، جامعهشناس و پژوهشگر است. میگوید: از روز دختر خوشم میآید. اینکه یک روز به ما اختصاص دارد، نشاندهنده ارزشمند بودن ماست؛ مثل روز مادر و پدر. اما وقتی به این فکر میکنم که این روز فقط در حد حرف است و اینکه به دختران گفته شود که یک روز در سال را به اسمتان نامگذاری کردند؛ اما جامعه کلاً مردسالار باشد و ارجحیت را به پسر بدهد، فلسفه این روز برایم زیر سؤال میرود. از اینکه یک سری کلیشههای تعریفشده، مدام برای دختر بودن تکرار میشود، ناراحت و عصبانیام.
مینا معتقد است شرایط کمال یافتن برای هرکس متفاوت است و برای همه نمیتوان نسخه واحد پیچید: من کلاً با اینکه الگوی واحدی برای هر جنسیتی بدهم، مشکل دارم. در هرکس به فراخور ویژگیها، استعدادها و شرایط زندگی، شکل کمال ممکن است متفاوت باشد. مثلاً اینکه بگویی دختر کمالیافته کسی است که پوشش خاصی داشته باشد؛ حداکثر تا یک سنی در خانه پدرش باشد و بعد، سعی کند ازدواج کند؛ سرکار نرود؛ خانه را اولویت بدهد و... مخالفم. ازنظر من کمالیافتگی هرکسی با شخص دیگر، فرق دارد.
وقتی از معنای کمال یافتن خودش میپرسم، میگوید: مثلاً در شرایط من، کمال یافتن مشروط به داشتن شغل خوب، درآمد خوب و ادامه دادن تحصیلاتم است؛ درصورتیکه این کمال یافتن برای دختر دیگری به سن من که توانسته در سن بیستسالگی، ازدواج خوبی داشته باشد، با توجه به شرایطش، احتمالاً متفاوت با من است. من وقتی بهعنوانِ فردی مفید و اثرگذار در اجتماع باشم و بقیه افراد فراتر از دختر بودنم، بهعنوانِ یک انسان بتوانند به من اعتماد کرده و باورم کنند، به کمال خواهم رسید. اما نمیشود برای همه یک نسخه پیچید و میشود شکایت مینا را متوقف شدن در سطح نمادین این روز دانست که بیشتر آن را در حد اسم نگهداشته است.
این روز برای دختران نوجوان خیلی خوب و مؤثر است
سمانه، 32ساله، مردمشناس و معلم است. پیش از آنکه با او دراینباره صحبت کنم، متنی را برایم میفرستد و نظرم را جویا میشود. نویسنده آن متن وجود چنین روزی را ناشی از نگاه خطا و ناسالم جامعه ایران میداند. اینکه در یک جامعه سالم، افراد به دو گروه مردان و زنان تقسیم میشوند؛ اما در جامعه ایران، افراد به سه دسته مردان، زنان و دختران تقسیم شدهاند. اتفاقی که سبب میشود روز زن مخصوص زنان ازدواجکرده باشد و روز دختر مخصوص ازدواجنکردهها. متنی که ریشه خطا را در این میداند که زن بودن در ایران یک صفت است؛ نه جنسیت ما.
در آخر چندین سؤال میپرسد که در این روز، درباره کدام مسئله دختران صحبت میشود؟ نویسنده آن متن از خوشحالی زائدالوصف دختران در این روز هم متعجب است که در این روز به نیازهای روحی و روانی دختران توجهی نمیشود. سمانه میگوید: به نظرم مهم نیست که روز دختر داریم و من این دغدغه را ندارم که روزی به نام روز دختر به نامم باشد. البته نامگذاری این روز به برجستهتر شدن اسم حضرت معصومه(س) و جایگاهشان هم منجر شده و اصل هم همین است.
وقتی از مشکلات و مسائل میپرسم، میگوید: مشکل این است که اغلب ناهنجاریها و مشکلات، گردن جنس زن میفتد. تریبونهای رسمی اکثراً رفتارهای ما را نقد میکنند و میخواهند ما را هدایت کنند؛ اما درباره مردان اینطور نیست. این نگاه وجود ندارد؛ البته شاید به این خاطر باشد که زن نقش سازنده دارد.» او معتقد ست در این روز اتفاق خاصی نمیافتد؛ اما برای دختران نوجوان خیلی خوب است. به آنها اعتمادبهنفس میدهد. احساس تمایز در این سن، شیرین است و اینکه زمینه محبت دیدن و کادو گرفتن از طرف خانواده را برایشان فراهم میکند، خیلی مفید است.
گفتههای سمانه کمی بیشتر، عمق درگیریهای دختران جوان را با حاشیههای این روز عزیز واضح میکند. روزی که دستخوش سطحینگریهای افراد جامعه شده است و ظاهراً از جایگاهی که داشت، تنزل یافته یا منحرف شده است.
بانوانی که تبریک روز دختر دریافت نمیکنند
از خانمهایی که ازدواج کردهاند، درباره این روز میپرسم که آیا آن را منحصر به دختران ازدواجنکرده میدانند؟ یکی از آنها که تا چند ماه دیگر منتظر است تا دخترش از راه برسد و مادر شود، این روز را به دختر در راهش تبریک گفته و قصد داشته برایش هدیه بگیرد. اما در جواب سؤالم میگوید: من که این دید را ندارم. همیشه خودم را دختر میدانم؛ اما نمیدانم چرا هیچکس ما را بهعنوانِ دختر به رسمیت نمیشناسد!د و این به رسمیت نشناختن دیگران، نشان از نگاه غالب جامعه دارد و جداسازی دختران و زنان.
تا دختر شایستهای برای پدر و مادر خود نباشیم، همسر و مادر خوبی نخواهیم شد
ریحانه، 30 سال دارد و پژوهشگر است. درباره روز دختر میگوید: ولادت حضرت معصومه (س) روز عزیزی است که چند سالی است دختران با آن ارتباط بیشتری برقرار میکنند. اما وقتی ولادت ایشان که همکفوی برای ازدواج با ایشان نبود، بهعنوانِ روز دختر نامگذاری میشود، طبیعی است که ذهنیت جامعه به سمت جداسازی دختران از زنان میرود. سؤال من این است که نامگذاری این روزهای شریف بر اساس نقش ما در خانواده است یا مقاطع زندگی ما؟ آیا ایرادی داشت اگر روز ولادت حضرت زهرا (س)، هم روز زن بود، هم روز مادر، هم روز دختر؟ چرا که ایشان در ایفای هر کدام از این نقشها بهترین بودند. منظورم این نیست که بگویم چرا حضرت معصومه؟ ایشان که دختر برتر عالَم هستند و اگر باب رفاقتمان با ایشان باز شود، حتماً اتفاقات ناب در زندگیمان خواهد افتاد؛ اما فکر میکنم جنس این روز با روزهای دیگر که نامگذاری شدهاند، فرق دارد و باعث سوگیریهای آزاردهنده افراد در تفکیک ازدواجکرده و ازدواجنکرده، شده است.
او درباره هدف این روز میگوید: فکر میکنم حلقه مفقود در این نامگذاریها، گمشدن هدف است. ما یک روز را میگذاریم روز زن، روز پدر، روز جوان و... در آن روزهای خاص همه رسانهها و خانواده و دوستان در تکاپو هستند تا این روز را گرامی بدارند؛ اما فردای آن روز یادشان میرود که همه روزها روز مادر است و روز پدر و روز جوان و... . این نگاه خبرساز بودن، لذت پایدار ایجاد نمیکند؛ مثل خوردن یک فستفود خوشمزه است که وقتی تمام میشود، دیگر خبری از لذت نیست و تازه معده دردهایش خود را مینمایاند.
ریحانه کمال یک دختر را در یافتن دخترانگی میداند و میگوید: فرقی ندارد؛ دختر باشد یا زن یا مرد یا پسر، مهم این است که همواره در حرکت باشد و دغدغه رشد داشته باشد. گاهی پیش میآید ما دخترها منتظریم تا شرایط ازدواج برایمان پیش بیاید تا روحیه زنانه را در خود تقویت کنیم و بتوانیم بهعنوان شریک زندگی یک مرد، زن نمونهای باشیم و تا این اتفاق نیفتاده، به خودمان استراحت میدهیم یا به دنیا و مافیها ناسزا میگوییم که مثلاً جلوی رشدمان را گرفتهاند! اما واقعیت این است تا وقتی من نتوانم دختر شایستهای برای پدر و مادرم باشم، چگونه آمادگی پیدا میکنم تا همسر یا مادر موفقی باشم؟ نمیتوانم؛ مگر اینکه روحیه دختر بودن و زن بودن و مادر بودن را در خود تقویت کنم. این روحیه در وجود هر جنس مؤنث نهفته است که غایت خود را شکوفا شدن ظرفیتهای دخترانه، زنانه و مادرانه میبینیم؛ فقط لازم است آن را در وجودمان کاوش کنیم و آشکار سازیم.
انتهای پیام/