همای به نیاوارن بازگشت
پرواز همای پس از چند سال ممنوعالکاری توانست کنسرتی در کاخ نیاوران روی صحنه ببرد، نیاوران جایی بود که «همای» معروفترین اجرایش را آنجا برگزار کرده بود.
خبرگزاری تسنیم - یاسر شیخی یگانه
آوردهاند که در میانههای دههی 80 خورشیدی اهل دلی به کاخ نیاوران آمد و با گروهی از نوازندگان به خنیاگری پرداخت. او در آن روزگار به همراه خود کوزهای داشت که هنگام خُنیا کردن بر آن میکوبید. روایت میکنند که این کوزه نمادی از کوزهی شراب بوده است.
اهلدل را نام «همای» بود. از مستی و مستانگی خواند. از به دار آویختن خود از گیسوی معشوق خواند. از دلبرکی بیبند و بار خواند. از ملاقات با دوزخیان خواند.
او آنقدر خواند و در دل اهلدلان جای باز کرد که نگهبانان فرهنگ و هنر را نسبت به خود بیمناک کرد. این نگهبانان(بخوانید مسئولان وزارت ارشاد) همچون همیشه و پس از سوزاندن فُسفورهای بسیار از مغزشان، چارهای جز غیرمجاز کردن نیافتند. پس «همای» غیرمجاز شد. تا او باشد که دیگر به فکر «پرواز» نیافتد.
اکنون که بیش دوازده سال از آن ماجراها گذشته، «همای» مجوزدار شده است. میخواند و کنسرت هم برپا میکند. آب هم از آب تکان نمیخورد و خواندنش هم به کسی برنمیخورد. کسی هم از خود نخواهد پرسیدن که اگر در چندسال گذشته هم میخواند، چی میشد؟
از چهارمین روز مرداد 1396 تا ششمین روز همین ماه که همین دیشب بود، «همای» هر شب در کاخ نیاوران کنسرت داشت. این یعنی بازگشت «همای» به جایی که از آنجا شروع کرد. شروعی که خود یک پایانِ چند ساله بود. شروعی که او را برای چند سال ممنوعالکار کرد.
«همای» بار دیگر به نیاوران بازگشت، این بار اما بدون آن کوزهی معروفش. این بار کتوشلوار پوشیده و پاپیون هم زده است. انریکو جرولا را از ایتالیا آورده تا ارکسترش را رهبری کند. در کنار سازهای موسیقی کلاسیک غرب، چند نوازندهی چیرهدستِ سازهای ایرانی را هم در ترکیب گروهش دارد.
فضای بازِ ضلعِ غربیِ کاخ نیاوران محل برگزاری کنسرت است. صندلیها بر روی چمنها چیده شده و درختانِ سربه فلک کشیدهی دورتا دورِ صندلیها حکم دیوار را دارد. صدای ماشینها که از خیابان کنارِ کاخ میگذرند، به گوش میرسد. صندلیها بسیارند و جای خالی هم به چشم نمیآید. حدود 1300 تماشاگر از نزدیک و زیر آسمان صاف یک شب تابستانی کنسرت را به تماشا نشستهاند.
علیدایی مهمان ویژهی این کنسرت بود.
قطعهی نخستین این کنسرت به گونهای نواخته و خوانده شد که نه همای خیلی فهمید چه خواند و نه ارکستر درک درستی از نواختنش داشت. مخاطبان هم گذاشتند به حساب نخستین قطعه و ناهماهنگیِ ابتدایی.
در ادامه اما ارکستر و خواننده هماهنگتر شدند و اجرا به کیفیت استاندارد نزدیک شد. قطعهی «بیکس» با کلام فارسی و آذری به علی دایی تقدیم شد. در طول کنسرت آثاری اجرا شد که ریتمهای سنگین و پیچیدهای داشتند و خواندنشان در کنار ارکستر کاری دشوار بود. هر گاه ریتمها راحتتر و مشخصتر میشد «همای» به جدال کلمات و شعرها میرود.
یکی دیگر از مهمانان این کنسرت روزبه نعمت الهی خواننده موسیقی پاپ بود. «همای» از این خواننده خواست تا روی صحنه بیاید و قطعهای را با همای همخوانی کند. او هم پذیرفت که شاید بهتر بود نمیپذیرفت. حاصل کار جز به ضرر نعمتالهی نبود. وقتی همای اوج میخواند و تحریر میزد، نعمتالهی مجبور بود نگاه کند و مقداری هم خودش را اینورآنور کند که شاید کسی متوجه ناتوانیاش در خواندنش نشود. وقتی این قطعه تمام شد برخی از تماشاگران درگوشی به بغلدستیشان میگفتند، «نعمتالهی چرا نمیخوند؟»
«دیجیدیرو» ساز مهمان این کنسرت بود. این ساز دونوازی مشترکی هم با «نی» داشت. شنیدن این دونوازی حس غریبی داشت؛ آدمی میماند که این کار خیلی حرفهای است و از درک ما خارج است یا این که همهی ما را سرکار گذاشتهاند.
«لولیوشان مست» نام اثری است که پرواز همای برای ادای احترام به هشت سرباز پاسبان مرزهای وطن آن را ساخته است. سربازانی که چند ماه پیش در پاسداری از مرزهای کشور شهید شدند. «همای» این قطعه را خواند تا بار دیگر یاد و خاطرهی این شهیدان را زنده کند.
شاید با کیفیتترین قطعههایی که در این کنسرت اجرا شد، بخشهایی از چند اُپرای ایتالیایی بود که «همای» آنها را به زبان ایتالیایی خواند. هنگام اجرای «اوسله میو» و «ل دوننا میلوی» بخشهایی از فیلم «دزد دوچرخه» از طریق مانیتورها پخش شد. «دزد دوچرخه» ساختهی ویتوریو دسیکا فیلمساز ایتالیایی است. این فیلم از شاهکارهای دنیای سینما محسوب میشود.
یکی از همین بخشهای اُپرایی، با پیانونوازی انریکو جرولا همراه بود.
همای کنسرت شب دوم خود را به روح پاک و معصوم دو فرشته بیگناه، بنیتا و آتنا تقدیم کرد که قربانی بیرحمی و رنگ باختن اخلاق و عشق و انسانیت شدند.
انتهای پیام/